به گزارش یزدفردا: شیلا قاسمخانی: در سکوتم تقدیم به شما ماریو بارگاس یوسا از پیوندی شاعرانه و دردناک میان موسیقی، فقر، طبقه و تقدیر سخن میگوید. این رمان، بیش از آنکه فقط اثری درباره تاریخ موسیقی پرو باشد، کاوشی است در رنجهای انسانی، تلاش برای همدلی، و توهم آرمانهایی که گاه با تلخیِ واقعیت درهم میشکنند. یوسا با استفاده از شخصیتی چون تونیو، روزنامهنگاری شیفته موسیقی، و لَلو، گیتاریستی نابغه از دل زاغههای لیما، پلی میسازد میان صداهایی که میخواستند مرزهای طبقاتی را از میان بردارند، اما خود در این راه به سکوتی تلخ رسیدند.
رمان «سکوتم تقدیم به شما»، آخرین اثر یوسا، کتابی است روایتگونه که فصلهایی از آن به بررسی تاریخ موسیقی کریول در پرو و تأثیرش بر شکلگیری همبستگی اجتماعی میپردازد. در دل این روایت، داستان تونیو اسپیلکوئتا، روزنامهنگاری مجذوب موسیقی، شکل میگیرد. تونیو که عمرش را صرف مطالعه و مستندسازی درباره موسیقی بومی کرده، روزی با گیتاریستی جوان و گمنام به نام للو آشنا میشود؛ پسری که از محلههای فقیر لیما برخاسته و استعدادی بینظیر در نواختن گیتار دارد؛ نواختنی که هر جمع پرآشوبی را به سکوت میکشاند.
آشنایی تونیو با للو، نقطه عطفی در زندگی او میشود؛ زیرا للو برایش مصداق زندهای از همان رؤیای آرمانخواهانهی موسیقی است؛ موسیقیای که بتواند انسانها را از طبقات مختلف، در کنار هم بنشاند و برای لحظاتی دردمندی مشترک خلق کند؛ اما داستان کمکم روشن میکند که این رویا تا چه حد شکننده و آسیبپذیر است.
یوسا در خلال روایت، با ظرافتی تلخ به تضادهای درونی شخصیتها میپردازد. للو، با وجود نبوغش، انسانی عمیقاً تنهاست؛ از زبالهها یافته شده، از عشق میگریزد، و هیچکس را بهتمامی در زندگیاش راه نمیدهد؛ حتی موسیقی برایش نه وسیلهی رهایی، بلکه پناهگاهی است برای سکوت. تونیو نیز، که میکوشد صدای فرودستان باشد، در زندگی شخصیاش شکستخورده است؛ از همسرش دور افتاده، درگیر عشقی قدیمیست و در نهایت درمییابد که رسالت اجتماعیاش، بهایی سنگین از زندگیاش طلب کرده.
یوسا همزمان به نقد روشنفکران هم میپردازد؛ کسانی که با القاب پرطمطراق شناخته میشوند؛ اما در عمل بیاثرند. در دل این فضای خاکستری، تنها امید، انسانهای گمنامی هستند مثل کُیَو، صاحب دکهای کوچک، که همهی داراییاش را برای انتشار کتاب تونیو میبخشد. تونیو دربارهاش میگوید: «آدم چرا برود بهشت وقتی کسی مثل کُیَو هست؟»
در نهایت، یوسا با نقل جملهی معروف للو، سکوتم تقدیم به شما، پایانی شاعرانه برای داستان میسازد. سکوتی که در این جمله از آن سخن رفته، شاید از جنس تسلیم نباشد، بلکه از نوعی پذیرش عمیق رنج و واقعیت برخاسته باشد. این رمان، سرود غمانگیز اما پرمحبتیست برای انسانهایی که با وجود شکست، همچنان تلاش میکنند میان درد و صدا، میان زندگی و آرمان، پلی بزنند. جناب یوسا پیش از آنکه در را ببندد و برود، باز بارقههای نور را بر قلب انسانها بخشید و رفت.
کتاب «سکوتم تقدیم به شما» با ترجمه مجدالدین ارسنجانی در انتشارات لگا منتشر شده است.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 05,ژوئیه,2025