امتحان الهي

دکتر محمد حسن نجفی

رحلت آيت الله شيخ حسينعلي منتظري بدون شك يك امتحان الهي بود امتحاني براي مدعيان همراهي امام كه تا چند روز قبل از آن فرياد ميزدند و حنجره خويش به ادعاي حمايت از امام امت ميسائيدند و به پيشگاه عدالت شكوه ميبردند كه با آرمانهاي امام چه ها كه نميكنند و آنها نميتوانند فرياد خود را به گوش مردم برسانند تا اذهان خفته مردم بيدار شود ! جريان آقاي منتظري براي آنها كه سن و سالي از ايشان گذشته است چه آنها كه مخالف نظامند و چه براي همراهان نظام از روز روشن تر است ، براي آنها كه مخالف نظامند منتظري بهانه اي است براي آنكه زهر خويش را بر نظام الهي جمهوري اسلامي ايران بريزند ، آنها نه ولايت را قبول دارند نه فقيه را ! براي آنها فرق نميكند تيغ كينه بر چهره چه كسي فرود آورند كار هم ندارند كه منتظري در باب ولايت فقيه آنهمه قلم فرسوده بود ! آنها او را فقط براي آمال خود ميخواستند
هنگاميكه با درايت آن مرد بزرگ ، منتظري از قائم مقامي ولايت مسلمين بر كنار شد(‌‌‌‌1) جماعتي كه با اين افكار بيگانه بودند اطراف منتظري را گرفتند و او نيز به جاي پرداختن به خويش و رفع خطاي خود و تبري از فتنه هاي بيشماري كه به واسطه حضور افرادي چون سيدهادي هاشمي و سيد مهدي هاشمي بر پيرامون بيت اوروئيده بود همچنان برادامه مسير نادرست خود اصرار ورزيد ، تا آنجا كه قاتلين فرزندش براي عمل او تقدير نامه نيز فرستادند (2) جريان سيد مهدي هاشمي و برادر او سيد هادي هاشمي كه داماد آقاي منتظري است و نزديكي آنها به بيت ايشان باعث ريختن خونهاي بيشماري شد كه خود او در اعترافاتش اذعان نموده است (3)، و اگر درايت آن مرد الهي نبود معلوم نبود فتنه حضور منتظري بر جايگاه ولايت ، اين كشور را به كجا ميبرد(4) ! اينها را خيلي ها ميدانند از آنها كه آنزمان در بيت امام بودند و كتاب رنجنامه سيد احمد آقاي خميني(5) را منتشر كردند تا بزرگاني كه در آن زمان پيرامون امام بودن را افتخار خود ميدانند ! همه اين بزرگواران طاقت از كف خويش بواسطه رنجي كه منتظري بر امام روا داشته بود ، داده بودند و هركجا از اين رخداد به عنوان جراحي بزرگ انقلاب ياد ميكردند اتفاقي كه براي آن ، امام و انقلاب زمان بسياري صبر نمودند (6) ! اين همراهان ديروز و مدعيان امروز حتي طاقت نياورده و منتظري را ارشاد و تهديد ميكردند(7)، در حاليكه اين بركناري فقط شامل حضور در مناصب اجرائي و مسائل سياسي كشور بود و شامل درس وبحث ايشان نميشد! اين تصميمها را همه ميدانند و براي همين عجيب است آنها كه ديروز در صدد پيراستن جريان همراه خود از اهانت به امام بودند گريه بر اقاي منتظري را به جملاتي آلوده اند كه انگار او مظلوم هميشه تاريخ بود وامام و انقلاب بابت حذف او از ولايت مسلمين بدهكارند ! اين آقايان يادشان رفته كه زماني براي مظلوميت امام كه آرزوي مرگ خويش از خدا به واسطه رفتار آقاي منتظري نمود گريسته اند(8) ، از قرار معلوم امروزآنها ادامه حيات سياسي خود را به عطاي حقيقت بخشيده اند ! مردم ما يادشان نميرود كه اقاي كروبي در زمان رحلت امام در بهشت زهرا خاك بر سر خود ميريخت و همچون فرزندي كه پدر از دست داده باشد ميگريست ! چگونه است كه امروز بيانيه در مظلوميت آقاي منتظري ميدهد ! و با چشمان گريان به وداع رحلت ايشان نشسته است(9)؟ شايد از پيشينه خويش پشيمان است (10)! براستي آدمي ميماند چگونه رفتارهاي متناقض ايشان و امثال ايشان را تفسير كند كه هنوز چند هفته اي از فتنه اهانت به امام نگذشته است و مجادلات او و ياران فتنه گرسبزش از اذهان مردم پاك نشده مجادله اي كه در صدد پيراستن جريان فتنه گر از اين اهانت بودند و حتي تا آنجا پيش رفتند كه اين عمل را ساخته دست حكومت براي خاموشي فتنه سبز قلمداد كردند (11) ! آقاي موسوي هم كه اين روزها از 13 آبان و 16 آذر و روز قدس و عاشورا براي شعله ور كردن آتش فتنه خويش نميگذرد در اين حادثه از آرمانهاي مدعي خود عدول كرده و براي عذر خواهي از آنچه در زمان حيات منتظري بر او روا داشته به قم ميشتابد(12)
خداوند خطاي آقاي منتظري را به واسطه رنجي كه در دوران طاغوت براي انقلاب كشيد و به خون فرزند شهيد و بزگوارش ببخشد

(1) پس از جريان نامه ي 06/01/1368 و به هنگامي كه هيئت رئيسه ي مجلس خبرگان جهت وساطت مبني بر عدم پخش نامه ي مذكور خدمت حضرت امام رسيده بودند ، امام راحل در جمع آنان فرمود : « در وضعيت فعلي حجت بر من تمام شده و اگر روزي مملكت دست آقاي منتظري بيفتد نزديكان و محركان ايشان مملكت را قبضه مي كنند و سپس خود او را مي كشند . من وظيفه دارم انقلاب را نجات دهم . كسي كه يك بيت را نمي تواند اداره كند چگونه مي تواند يك مملكت را به او سپرد »
( رنج نامه – سيد احمد خميني ) : چه بسا نسل معاصر و آيندگان براساس ناآگاهي تصور كنند كه جنابعالي را يك شبه و بدون مقدمه كنار گذاشته اند در حاليكه به هيچ وجه اين گونه نبوده است....امام بارها فرمودند كه لحظه اي از آقاي منتظري غافل نيستم ولي چه كنم كه مصلحت نظام ايجاب مي كرد كه ايشان كنار بروند.

حجت الاسلام و المسلمين آقاي ري شهري : «حضرت امام خميني (قدس سره ) درحضور حضرت آيات خامنه اي ، اميني ، و هاشمي رفسنجاني و مرحوم حاج احمد آقا خميني ، آقاي منتظري را تفسيق كردند .» روزنامه رسالت، 01/09/1376

(2) خبر اهداي تقدير نامه به منتظري :
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8809210317
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8810020745
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8810030236

(3) اعترافات سيد مهدي هاشمي : سند شماره 2:

"هـ: از يكسال قبل از بازداشتم رفت وآمد مسئولين محترم جمهوري اسلامي خدمت آقا( منتظري ) شروع شد و همه آنان نسبت به سوابق من قبل از انقلاب و نقاط ضعف بعد از انقلاب خدمت آقا صحبتهايي را مطرح مي ساختند. از قبيل رابطه با ساواك، جمع كردن نيروهاي تندرو، داشتن اسلحه و مهمات، جريان آقاي شمس آبادي و... اين روند چندين ماه به طول انجاميد و حضرت آيت الله منتظري همچنان در مقابل صحبتهاي آنان مقاومت مي كردند من از اخبار رفت و آمدها توسط اخوي ( سيد هادي )كه در جلسات آنان حضور داشت مطلع مي شدم و سعي نمودم با نوشتن گزارشاتي خدمت آقا تحليلهاي غلط انحرافي را در جهت جلب نظر ايشان به خودم و انتقاد از مسئولين كشوري و اين كه منشأ اين بدگوئيها حسد آنان و ناراحتي ايشان از من است را القاءكنم تا بلكه نظر حمايت معظم له از خود را تقويت كرده باشم اخوي نيز سهم مؤثري داشت و او نيز همين تحليلها را حضوراً با آقا مطرح مي ساخت.
مهدي هاشمي از صفحه اول تا دهم پرونده خود كارهايي كه انجام داده است را شرح مي دهد. كه سرفصلهاي آن از اين قرار است:

"1- اقرار به ساواكي بودن.

2- لودادن همانهايي كه دستور به آنها داده بود كه مرحوم شمس آبادي را ترور كنند.

3-دعا به خانواده سلطنتي.

4- دستور قتل جهان سلطان و مهديزاده.

5- دستور قتل مرحوم شمس آبادي.

6- دستور قتل صفرزاده.

7- دستور قتل مهندس بحرينيان.

8- دامن زدن به اختلاف سپاه و كميته.

9- دستور اختفاء مقادير قابل توجهي اسلحه و مهمات و مواد منفجره.

10- تحريك سپاه لنجان و سپاههاي خميني شهر، درچه و مباركه به وحدت و ايستادن در مقابل سپاه اصفهان.

11- جعل و نشر اوراقي به نام طلاب و فضلاي افغاني عليه وزارت خارجه.

12- جعل سند ساواكي بودن دكتر هادي و عليه بعضي روحانيون اصفهان.

13- دستور قتل عباسقلي حشمت و دو فرزندش.

14- انحلال سازمان نصر و درگيري و آدمكشي در آن.

15- جعل اسناد دولتي.

16- نگهداري اسناد طبقه بندي شده.

17- چاپ و نشر دفتر و اعلاميه با عنوانهاي روحانيت بيدار عليه مسئولين نظام. و از اين قبيل موارد كه
احتياج به تأمل بيشتر دارد.

- از اعترافات سيد مهدي هاشمي نسبت به برادرش سيد هادي هاشمي داماد منتظري :
....آقا هادي به اين نتيجه رسيده بود كه ما بايد يك كانالهاي احتياطي و يدكي را با خارج از كشور آماده كنيم كه اگر احياناً تحولي پيش آمد با اين جناحهاي خارج از كشور ارتباط داشته باشيم. و آقا هادي با همان طلبه اي كه از توّابين بود و با آقا هادي هم ارتباط داشت با هم مسائل را هماهنگ مي كردند. از كانال همان طلبه تواب به آقا هادي چنين گفته شده بود كه جناحي از سازمان مجاهدين و هم چنين نيروهايي كه وابسته به آن سازمان است نسبت به آيت الله منتظري ملايمتر و خفيفتر فكر مي كنند و كلاً اين جناح و اين خط و اين طيف بود كه آقا هادي معتقد شده بود بايد با اين كانال كه آنها معتقدند مثلاً با آيت الله منتظري ملايمترند مرتبط باشد. و آقا هادي مي گفت سازمان مجاهدين بر اين رژيم ارجحيت دارد و ما معتقد بوديم كه درصورت بروز فعل و انفعالات داخلي مشهوريت و قداست آيت الله منتظري خيلي كارساز است. روي هم رفته اين رابطه با... و زمان بعد هم طلبه توّابي (ارمي) كه در رابطه با آقا هادي قرار گرفته بود كانال ارتباط با منافقين خلق محسوب مي شد.
سيد مهدي هاشمي در اعترافش گفته است :
....." آقا هادي گفت بايد آقا (يعني منتظري) از نظام جدا گردند. "
(4) پس از جريان نامه ي 06/01/1368 و به هنگامي كه هيئت رئيسه ي مجلس خبرگان جهت وساطت مبني بر عدم پخش نامه ي مذكور خدمت حضرت امام رسيده بودند ، امام راحل در جمع آنان فرمود : « در وضعيت فعلي حجت بر من تمام شده و اگر روزي مملكت دست آقاي منتظري بيفتد نزديكان و محركان ايشان مملكت را قبضه مي كنند و سپس خود او را مي كشند . من وظيفه دارم انقلاب را نجات دهم . كسي كه يك بيت را نمي تواند اداره كند چگونه مي تواند يك مملكت را به او سپرد »
-( رنج نامه – سيد احمد خميني ): ...... من مطمئنم كه آقاي هادي هاشمي به اين نتيجه رسيده بود كه امام و نظام چاره اي ندارند جز اين كه دنبال آقاي منتظري بدوند و چرا آقاي منتظري آنچه را كه مايل است نگويد؟ پس بايد بگويد و امام هم بايد قبول كند،باور نمي كردم روزي بيايد كه ناچار باشم نامه اي تلخ برايتان بنويسم
-( نامه كروبي به منتظري ):.....در ديدار با هيئت فلسطيني سفارش کرديد که اشتباهي را که ما مرتکب شديم شما تکرار نکنيد، شعار نابودي اسرائيل را سر ندهيد.
-( نامه كروبي به منتظري ): .....شما شهيد قهرمان محمد منتظري را تحت تأثير گفته هاي ديگران، رواني خوانديد. در صورتي که امام را هرچه تحت فشار قرار دادند تا کلمه اي عليه محمد بر زبان آورند نپذيرفتند. و خدا مي داند که ليبرالها و ملي گراها از اين اظهار نظر شما در باره ي او چه بهره برداري هاي سوء کردند

(5) سيد احمد خميني در ابتداي رنج نامه خطاب به منتظري مينويسد :
من تأكيد مي كنم كه هرگز منظورم از اين نامه اين نيست كه خداي ناكرده بگويم جنابعالي تفكر و خط منافقين و ليبرالها را
پذيرفته ايد بلكه غرضم اين است كه ثابت شود جريان توطئه گر طيف مهدي هاشمي با القائات خود، شما را وادار به مواضعي كرده اند كه بعضي از گفته هاي شما چيزي جز خواست دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام نبود.
(6)چه بسا نسل معاصر و آيندگان براساس ناآگاهي تصور كنند كه جنابعالي را يك شبه و بدون مقدمه كنار گذاشته اند در حاليكه به هيچ وجه اين گونه نبوده است....امام بارها فرمودند كه لحظه اي از آقاي منتظري غافل نيستم ولي چه كنم كه مصلحت نظام ايجاب مي كرد كه ايشان كنار بروند. ( رنج نامه – سيد احمد خميني )
(رنج نامه - سید احمد خمینی ) : با اين كه معظم له با قائم مقامي شما مخالف بودند و آيت الله آقاي محمدي گيلاني شاهد اين قضيه است، به خاطر حفظ مصلحت سكوت كردند.

ايشان ( منتظري) طي نامه اي كه پيش از مصاحبه تلويزيوني مهدي هاشمي به امام نوشت بزعم خود تبعات دستگيري را اينگونه توصيف كرد : ..........« ... در كشور و در قم محيط وحشت ايجاد شده است كه عاقبت كار معلوم نيست به كجا مي انجامد ، در اصفهان آتشي روشن شده كه خطرناك است ـ عده اي از جبهه برگشته اند و دلسرد شده اند و بالاخره فتنه اي در گسترش و توطئه اي عظيم در شرف تكوين است ... » ( سند شماره ي 16 )

« ... من حدس مي زدم روزي حضرتعالي از اكثر علاقه مندان منقطع شويد ولي گمان نمي كردم به اين زودي عملي شود ... » ( سند شماره ي 17)


(7)-از مندرجات نامه كروبي به منتظري :

.....شما در سخنرانيها و موضع گيريهاي خود از پايبندي به قانون ، عدم تجاوز به قانون و حرکت بر پايه قانون ، فراوان سخن مي گوئيد. پرسشي که براي ما مطرح است اين است که آيا پيروي از قانون براي ديگران است ؟! يعني اين مسئولان نظام جمهوري اسلامي و امت قهرمان پرور ايران هستند که بايد قانون را رعايت کنند ؟ ليکن اطرافيهاي شما از هفت دولت آزادند ؟!

....در ديدار با برخي از مقامات قضائي اين کار ( محاكمه مهدي هاشمي )را جنايت خوانديد و آنانرا جاني ناميديد؟ شگفتا! مهدي و باند او اگر مردم را بدزدند و بکشند جاني نيستند، ليکن مقامات قضائي نظام جمهوري اسلامي اگر شماري از توطئه گراني را که نقشه براندازي دارند، محاکمه و اعدام کنند، جاني هستند ؟!
....آيا خدا راضي است که با اينگونه سخنان، براي راديوهاي بيگانه و ضد انقلاب خوراک تهيه کنيد و اصل نظام جمهوري اسلامي ايران را به زير سؤال ببريد؟! بي اشکال است و سانسور اعترافات مهدي و باند او نيز بايد انجام بگيرد و تنها سانسور نظريات شما خلاف قانون است؟!چ
....شما خوب مي دانيد که امت قهرمان پرور ايران هرگز تحمل کوچکترين اهانت به ساحت مقدس حضرت امام را ندارد و اين حقيقت در دوران ستم شاهي بارها ثابت شده است. راستي اگر روزي اين ملت باخبر شود که در بيت شما نسبت به عکس امام چه جسارتي شده است مي دانيد با آن بيت چه خواهند کرد؟!
....ما در پايان لازم مي دانيم که راه امام و خط امام را به شما ياد آوري کنيم. ما بر اين باوريم که حضرتعالي اگر به زندگي و راه امام عنايت بيشتري داشته باشيد و آن را در يابيد و به کار بنديد در زندگي سياسي شما 180 درجه دگرگوني پديد خواهد آمد و راه ديگري در پيش خواهيد گرفت.
...... لازم مي دانيم که راه امام و خط امام را به شما ياد آوري کنيم

...... شما از اصلاحات، فراوان سخن گفته ايد و رهنمود داده ايد ليکن هيچگاه به سبب جوسازيهاي برخي از اطرافيها و نزديکان نتوانستيد به اصلاح بيت خود دست بزنيد يعني اساسا به شما فرصت انديشيدن در اين باره را نداده اند

...... ما رسما اعلام مي داريم که تا منابع خبري و تشکيلات دروني شما اصلاح نگردد ، اين ره به ترکستان است و هرگز نخواهيد توانست وظايف و مسئوليتهائي را که در قبال اسلام و انقلاب اسلامي بر دوش داريد به درستي به پايان ببريد بلکه ممکن است خداي نخواسته به خود و اسلام و انقلاب زيانهاي جبران ناپذيري وارد کنيد

....ما رسما اعلام مي داريم که تا منابع خبري و تشکيلات دروني شما اصلاح نگردد ، اين ره به ترکستان است و هرگز نخواهيد توانست وظايف و مسئوليتهائي را که در قبال اسلام و انقلاب اسلامي بر دوش داريد به درستي به پايان ببريد بلکه ممکن است خداي نخواسته به خود و اسلام و انقلاب زيانهاي جبران ناپذيري وارد کنيد. اين حقيقت را مي توانيد با مطالعه در زندگي برخي‌علما و مراجع گذشته که در محاصره اطرافيها و نزديکان بوده‌اند به خوبي به دست آوريدکه قرآن مي فرمايد: لقد کان في قصصهم عبرة لاولي الالباب – والسلام عليکم ورحمت الله.

(8) :
( رنج نامه - سید احمد خمینی ) امام خطاب به منتظری در دیدار هیئت رئیسه خبرگان با حضور منتظری :« بيشتر حرف هاي شما درست نبود . خداوند ان شاء الله مرا ببخشايد و مرگم را برساند

( رنج نامه – سيد احمد خميني ) : ....ذكر اين نكته در بيان تلخي حادثه كافي است كه حضرت امام روحي فداه پس از كنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت چندين بار گريستند

( رنج نامه – سيد احمد خميني )
.... نامه هاي جنابعالي به امام كه بيش از دوسال است دل امام را خون كرده است و امام بنا به مصلحت اسلام و نظام با خاري در چشم و استخواني در گلو صبر كرده است

تأسف بارترين بخش قضيه ، تهديد كردن حضرت امام توسط وي( منتظري ) بود كه : « ... اگر سيد مهدي هاشمي را پيش من تكه تكه كنند من خودم را به كسي نمي فروشم و استقلال فكري و ارادي خود را حفظ مي كنم و خانه ي من فعلاً كه منشا اثري نيستم قيم لازم ندارم ... » ( سند شماره ي 14 )

از اين مقطع دفاع از مهدي هاشمي براي آقاي منتظري ، بعد استراتژيك پيدا مي كند به نحوي كه خطرناكترين تصميم ممكن را مبني بر اينكه : « ... اگر امام مرا تحت فشار قرار دهد حساب خود را از نظام جدا خواهم كرد » قريب الوقوع دانسته است .


بسم الله الرحمن الرحيم
نامه حضرت امام به آقاي منتظري
:
حضرت حجت الاسلام و المسلمين فقيه عاليقدر آقاي منتظري دامت ايام بركاته

پس از اهداء سالم و تحيت، علاقه اينجانب به جنابعالي بر خود شما روشن تر از ديگران است به حسب قاعده طول آشنايي صميمانه و معاشرت از نزديك مقام ارجمند علمي وعملي شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران و رنجهاي فراموش نشدني جنابعالي در سالهاي طولاني براي اهداف اسلامي، قداست و وجاهت و وارستگي كم نظير آن جناب، و بالاتر، حيثيت بلند پايه اي كه دنباله اين امور به خواست خداوند تعالي براي شما فعلاً حاصل است و احتياج مبرمي كه جمهوري اسلامي و اسلام به مثل جنابعالي دارد انگيزه علاقه مبرم است. لهذا اين حيثيت مقدس بايد از هر جنبه محفوظ و مصون باشد حفظ اين حيثيت به جهات عديده بر شما و همه ماها واجب و احتمال خدشه دار شدن آن نيز منجز است براي اهميت بسيار آن. با اين مقدمه بايد عرض كنم اين حيثيت واجب المراعات به احتمال قوي بلكه ظن نزديك به قطع در معرض خطر است خصوصاً با داشتن مخالفين مؤثر در حوزه قم كه ممكن است دنبال بهانه اي باشند.
اين خطر بسيار مهم از ناحيه انتساب آقاي سيد مهدي هاشمي است به شما. من نمي خواهم بگويم كه ايشان حقيقت مرتكب چيزهايي شدند بلكه مي خواهم عرض كنم ايشان متهم به جنايات بسيار از قبيل قتل مباشره يا تسبيباً و امثال آن مي باشند و چنين شخصي ولو مبري باشد ارتباطش موجب شكستن قداست مقام جنابعالي است كه بر همه حفظش واجب و مؤكد است. آنچه مسلم است و در آن پافشاري دارم رسيدگي به وضعيت و موارد اتهام اوست، رسيدگي به خانه تيمي و انباشتن اسلحه آن هم با پول ملت به اسم كمك به سازمان هاي به اصطلاح آزادي بخش. اصولاً يك همچو اعمالي بدون دخالت دولت جرم است و ايشان صلاحيت اين امر را ولو واقعاً براي اين سازمانها باشد، ندارد و دخالت در حكومت است. جواب به اين امر قطعي است و آنچه از شما مي خواهم در رتبه اول پيشنهاد مستقيم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسيدگي به اين امر است و اگر براي شما محذور دارد به طوري كه تكليف شرعي از شما ساقط است، سكوت است. حتي در محافل خصوصي دفاع از يك همچو شخصي كه خطر براي حيثيت شما است و احتمال فساد و خونريزي بي گناهان است سم قاتل است. بايد تمام فعاليتها كه به اسم كمك به سازمانهاي به اصطلاح آزادي بخش است قطع شود و تمام كساني كه در اين امور دخالت داشته اند محاكمه شوند و آنچه مسلم است و مايه تأسف، حُسن ظن جنابعالي به اعمال و افعال و گفته ها و نوشته ها است كه به مجرد وصول، شما ترتيب اثر مي دهيد و در مجمع عمومي صحبت مي كنيد و به قوه قضائيه و غيره سفارش مي دهيد. و من از شما كه دوست صميمي سابق و حال من هستيد و مورد علاقه ملت، تقاضا مي كنم كه با اشخاص صالح آشنا به امور كشور مشورت نماييد، پس از آن ترتيب اثر بدهيد تا خداي نخواسته لطمه به حيثيت شما كه برگشت به حيثيت جمهوري است نخورد آزادي بي رويه چند صد نفر منافق به دستور هيئتي كه با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد آمار انفجارها و ترورها و دزديها را بالا برده است ـ ترحم بر پلنگ تيزدندان ستمكاري بود بر گوسفندان. من تأكيد مي كنم كه شما دامن خود را از ارتباط به سيد مهدي پاك كنيد كه اين راه بهتر است و الا هيچ عكس العملي در رسيدگي به امر او از خود نشان ندهيد كه رسيدگي به امر جنايات مورد اتهام، حتمي است. سلامت وتوفيق جنابعالي را خواستارم.

12 مهرماه 65 روح الله الموسوي الخميني

اعترافات سيد مهدي هاشمي : آقا مرا احضار فرمودند و گفتند حضرت امام نامه اي براي من نوشته اند و قمستي از آن را كه در باره من بود خواندند بعد اضافه كردند كه من هم يك نامه براي امام نوشتم و آن قسمتي كه در باره من بود را برايم خواندند بعداً گفتند: "امام با نامه خودشان خواب را از چشم من گرفته اند من هم نامه اي نوشتم كه خواب را از چشم امام بگيرد. "

پاسخ منتظري به حضرت امام :
....."من ترس از بيان حقيقت ندارم و ان كان الحق مرا... سيد مهدي را از وقتي بچه بود و با مرحوم محمد هم بحث بود و به درس مكاسب من مي آمد مي شناختم، پدرش استاد من بود و برادرش داماد من است من تمام خصوصيات او را مي دانم او مردي است مخلص اسلام و انقلاب
.....او(سيد مهدي هاشمي ) حتي از شخص حضرتعالي (امام) هم خوش استعداد و خوش درك است و هم خوب صحبت مي كند و خوب مي نويسد و در عقل، تدبير و مديريت به مراتب از رئيس سپاه و وزير اطلاعات با همه كمالاتشان بهتر است و در تعهد و تقوي هم از آنان كمتر نيست فقط بزاخفش نيست و حاضر نيست كوركورانه مهره كسي باشد.

منتظري : امام خميني اصلا نهضت هاي اسلامي را جرم مي دانند: در همين نامه17/07/1365 ( نامه آقاي منتظري) آمده :
«افراد نهضتها مي آيند تا با من به نيابت امام خميني ( رحمت الله عليه ) بيعت كنند غافل ازاينكه اصلا امام خميني نهضت هاي اسلامي را جرم مي دانند»
.
(9):
- http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=78228

(10) نامه سال 67كروبي به منتظري : »!!
با پوزش از محضر عالي بايد عرض کنيم سياه باد روي آن شياداني که دور شما را گرفته اند و هر روز به گونه اي براي شما جو را ترسيم مي کنند. روزي به شما مي باورانند که مردم تا آن پايه ناراضي هستند که به مقامات مسئول کشور و روحانيان، در کوچه و خيابان آشکارا هتاکي مي کنند و روز ديگر وانمود مي کنند که « افراد خوب هم از ترس پرونده سازي نمي توانند نفس بکشند » و حضرتعالي نيز بدون مطالعه و انديشه روي آن گفته ها، آنرا باور مي کنيد و بر زبان مي رانيد
آيا اين اشرف خانم صبيه جنابعالي نيستند که از قم تا قهدريجان و تا هرجائي که صداي او برسد به امام عزيز و جان امت اسلامي اهانت مي کند و عکس حضرت امام را در برابر چشمان شما از ديوار مي کند؟! آيا اين سعيد آيت الله زاده نيست که فرزند عزيز امام، حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني را به جرم آنکه اجازه نداده است بيت امام نيز مرکز جاسوسان، آدمکشان و باندبازان قرار بگيرد و براي رسيدن به قدرت باند آدمکشي تشکيل نداده است « احمد شاه » مي نامد!! و حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ علي اکبر هاشمي رفسنجاني را به جرم آنکه از آغاز نهضت امام با فداکاري و پايداري در کنار امام ايستاده است و براي بيرون راندن ديگران از صحنه به جعل سند دست نزده است « اکبر شاه » مي خواند!!
(11)- روزنامه اعتماد : شماره2124 تاريخ21/9/88 گروه سياسي: ماجراي پخش تصويري از بي حرمتي به عكس امام خميني(ره) در بخش هاي خبري صدا و سيما ابعاد جديدي پيدا كرده و اعتراض ها به اين اقدام تلويزيون جدي تر شده است. اين برنامه در بخش هاي گوناگون اخبار تلويزيون در روز 16 آذر پخش شد كه نشان مي داد عكس بنيانگذار انقلاب در روز دانشجو توسط معترضان به انتخابات رياست جمهوري پاره شده است. اين خبر آنها را معترضان به انتخابات رياست جمهوري معرفي كرد. پخش اين فيلم در حالي است كه هيچ يك از رسانه هاي نوشتاري و تصويري اشاره يي به اين موضوع نكردند تا حرمت امام راحل حفظ شود، اما صدا و سيما به كرات آن را به نمايش گذاشت. اين موضوع سبب شد پس از اعتراض هاي مهدي كروبي و آيت الله صانعي، حميد انصاري قائم مقام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) نيز حسب وظيفه اش نامه يي به عزت الله ضرغامي رئيس صدا و سيما بنويسد و به شدت به «حرمت شكني بي سابقه صدا و سيما نسبت به امام راحل» اعتراض كند........... وي در اين نامه بعد از اعتراض به رئيس صدا و سيما، به اين نكته اشاره كرده است كه اگر تنها عكسي از اين اقدام در يكي از روزنامه ها يا نشريه هاي ديگر منتشر شده بود، عكس العمل علاقه مندان به اصول انقلاب چه بود؟در اين نامه آمده است: «آنچه از گزارش هاي مختلف افرادي كه در صحنه هاي تلخ روز دانشجو در دانشگاه هاي مختلف حضور داشته اند، استفاده مي شود آن است كه موضوع به آن گونه كه در برنامه تلويزيون نشر يافته، نبوده و به رغم آنكه در اين روز بعضاً شعارهاي ساختارشكنانه ديگري با كمال تاسف مطرح شده اما هتك حرمتي نسبت به ساحت امام خميني(س) گزارش نشده است و بر فرض آنكه آنچه در تصاوير تنظيم شده و نامرتبط نشان داده شده است در گوشه يي از تجمعات آن روز توسط فردي مجهول و مغرض انجام يافته باشد، توسعه آن به گونه يي كه گويي جو غالب چنان بوده است دروغ بين و مسلم است. حرمت شكني بي سابقه صدا و سيما در تنظيم تصاوير پخش شده جداً باعث تاسف، تعجب و اعتراض جدي دوستداران امام راحل است. نكته حائز اهميت آن است كه هيچ يك از شبكه هاي خارجي و رسانه هاي ديداري و نوشتاري- علي ما نقل- چنين مطلبي را انعكاس نداده اند و اين اشتباه تنها مخصوص صدا و سيماي جمهوري اسلامي است ..........
(12)- - http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=78228

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا