به گزارش یزدفردا: از صدهزار پزشک عمومی در کشور حدود ۵۰ هزار نفر در گردونه طبابت هستند و حدود ۱۲ هزار نفر هم در دوره رزیدنتی و دستیاری تخصصی پزشکی مشغولند و به گفته دکتر رضا لاریپور، معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی اگر فرض بگیریم ۴ تا ۵ هزار نفر در میان این پزشکان باشند که فوت کردهاند، عملاً بیش از ۳۰ هزار پزشک عمومی در کشور وجود دارد که در حرفه پزشکی فعال نیستند. او گفته بود: «در پنج سال گذشته تعداد گواهیهای حسن سابقهای که سازمان نظام پزشکی برای فعالان نظام سلامت صادر کرده است، در حوزه تخصص، فوقتخصص و فلوشیپ، بیش از ۸ برابر و تعداد گواهی صادر شده در حوزه داروسازی بیش از ۳ برابر افزایش پیدا کرده است.
این آمار در حوزه دندانپزشکی بیش از ۵ برابر و در حوزه مامایی و پیراپزشکی ۱۰ برابر افزایش یافته است.» یعنی جدای از عدم فعالیت تعداد بسیاری از پزشکان به شغل طبابت در کشور، چالش مهاجرت جغرافیایی را هم شاهد هستیم؛ موضوعی که همواره از سوی متخصصان با هشدار برای نظام سلامت کشور همراه بوده است.
اعزام به خارج برای درمان دور از ذهن نیست
در حوزه سلامت اکنون با دو معضل مهاجرت شغلی و جغرافیایی روبهرو هستیم؛ موضوعی که دکتر بابک شکارچی، استاد رادیولوژی و معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی در خصوص آن میگوید: «مهاجرت شغلی و جغرافیایی پزشکان، عدم اقبال به دوره دستیاری و خالی ماندن صندلیهای برخی رشتههای مهم پزشکی همچون بیهوشی، اطفال، طب اورژانس، داخلی، جراحی قلب و... نگران کننده است. اگر همین روند ادامه داشته باشد، دور از ذهن نیست که در آینده مجبور شویم در برخی از رشتهها مثل جراحی قلب کودکان، آنها را به خارج از کشور اعزام کنیم و هزینههای چندین برابری برای آن بپردازیم.»
اقدامات مثبت دولت چهاردهم در حوزه دستیاری
مهاجرت جغرافیایی طی چندسال گذشته روند صعودی داشته و فقط هم مختص پزشکان نیست به طوری که فارغ التحصیلان دانشگاه شریف هم از این گردونه خارج نبودند و کشورهای اروپایی و اکنون کشورهای حاشیه خلیج فارس با شرایط عالی به جذب نخبگان ایرانی پرداختهاند. بعد از اپیدمی کووید ۱۹ نیازی در همه کشورها شکل گرفت که تعداد کادر درمان را افزایش دهند به همین دلیل مسئولانشان زمینههای جذب افرادی در حوزه سلامت را ایجاد کردند و اکنون آمار مهاجرت پرستاران، بهیاران، تکنیسینها، پزشکان و متخصصان و به طور کلی کادر سلامت طی سالهای گذشته افزایش چشمگیری داشته است و متأسفانه بهترینها را هم جذب میکنند.
در همین رابطه دکتر شکارچی میگوید: «نمی توان علت مهاجرت نیروهای متخصص را فقط اوضاع اقتصادی دانست چرا که برخی شرایط اجتماعی هم در این امر دخیل است. چندی است به غیر از کشورهای اروپایی، مهاجرت به کشورهای عمان و امارات هم زیاد شده است، اما مقوله مهاجرت فقط به خروج از کشور خلاصه نمیشود و ما با بُعد مهاجرت شغلی هم در این حوزه روبهرو هستیم یعنی پزشکانی که طبابت نمیکنند و به کارهای دیگر مشغول شدند. به طوری که بیش از ۳۰ هزار پزشک عمومی در کشور داریم که در امر طبابت خدمت نمیکنند و هیچ تمایلی هم به ورود به دوره دستیاری ندارند، اما خوشبختانه از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم توجه ویژهای به نظام سلامت و چالشهای پیش روی آن صورت گرفته به طوری که در این مدت کوتاه برای ایجاد جذابیت در پزشکان و تشویق آنها به شرکت در دوره تخصص، دستیاری پزشکی را شغل محسوب کرده و افزایش خوبی را در بحث حقوق و دستمزد این افراد اعمال کردند.»
پزشکان طرحی فقط ۱۵ میلیون دریافتی دارند
عدم اقبال به دوره تخصص از سوی پزشکان عمومی موضوعی است که بارها انجمنهای پزشکی مختلف به آن اشاره کردند به طوری که علیرضا سلیمی، رئیس انجمن بیهوشی پیشتر گفته بود: «وضعیت رشته بیهوشی در کشور مساعد نیست، به نحوی که اکنون ۵۰ درصد و دربرخی دانشگاهها ۱۰۰ درصد ظرفیت پذیرش دستیاری بیهوشی خالی میماند.»
این کم توجهی به رشته بیهوشی از دریافتی ناعادلانه نشأت میگیرد به طوری که معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی با اشاره به اینکه پزشکان در دوره دستیاری حدود ۲۰ تا ۲۳ میلیون تومان دریافتی دارند، میگوید: «با توجه به اتفاقات خوبی که در حوزه دستیاری تخصصی روی داده است، اما هنوز هم در بسیاری از رشتههای پایه مثل بیهوشی کمبود بیداد میکند. بهجز دو الی سه دانشگاه مطرح مابقی صندلیهای دوره دستیاری در این رشته خالی مانده است. دریافتی در زمان رزیدنتی را افزایش دادند، اما به محض اینکه فرد به دوران دو سال طرح میرسد دریافتیاش ماهانه ۱۵ میلیون تومان میشود که حتی هزینه تردد هم نیست این درحالی رقم میخورد که پزشکان طرحی در هر رشتهای که باشند، اجازه مطب زدن تا پایان دوران طرح را ندارند. حال متخصصان بیهوشی حتی بعد از طرح هم تمام فعالیتشان معطوف به بیمارستانهاست. با این اوصاف آیا هنوز هم پزشکان باید به شرکت در دوره دستیاری توجه نشان دهند؟!»
وی با بیان اینکه هنوز نتوانستهایم از ظرفیت همه پزشکان خانم هم به خوبی استفاده کنیم، میگوید: «با توجه به شرایط اجتماعی نمیتوانیم به صورت تمام وقت از پزشکان خانمی که تربیت کردهایم بهرهمند شویم. بسیاری از صندلیهای پزشکی به بانوان اختصاص دارد و آنها به دلایل مختلفی همچون ازدواج، مشکلات خانوادگی، بچهداری و... وارد بازار کار نمیشوند و تعداد بسیاری را هم به این صورت از دست میدهیم حال این آمار را با ۳۰ هزار پزشک عمومی جمع کنید که طبابت نمیکنند. با کنار هم قرار دادن این تکههای پازل در مییابیم طی این سالها مدیریت خوبی در این حوزه نداشتهایم تا از تمام ظرفیتهای سلامت در جای خودش استفاده شود. بد نیست بدانید در برخی از دانشگاههای پزشکی بالای ۸۰ درصد را بانوان تشکیل میدهند، اما به دلایل اجتماعی مختلف نمیتوانیم از ۱۰۰ درصد ظرفیت آنها بهرهمند شویم.»
واقعی شدن تعرفهها و پوشش کامل بیمه
دکترشکارچی ادامه میدهد: «چرا باید تعرفه ویزیت یک متخصص از هزینه تاکسی آنلاین برای رسیدن به مطب کمتر باشد؟! تمام اینها دست به دست هم داده است به طوری که اکنون بیش از ۳۰ هزار پزشک عمومی نه در حوزه سلامت خدمات میدهند و نه اقبالی به شرکت در دوره تخصص دارند.
اگر میخواهیم آینده روشنی را برای کشور رقم بزنیم مهمترین مؤلفه تأمین سلامت مردم است. برای جامعه سالم باید هزینه شود تا چرخ کارخانهها بچرخد و مردم به فکر کار و تولید باشند. هر طور که ازظرفیت این پزشکان استفاده شود به نفع جامعه و مردم است حال میخواهد جذبشان در طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع باشد یا پزشک طب کار؛ در مجموع یک جواب دریافت میشود آن هم افزایش و بهبود سلامت جامعه است. اگر تعرفهها واقعی شوند و بیمهها پوشش کافی داشته باشند بسیاری از این مشکلات حل خواهد شد. در حال حاضر افراد توانمندی مدیریت اجرایی کشور و وزارت بهداشت را بر عهده دارند و اگر مردم و مسئولان به آنها اعتماد کنند قطعاً در آینده شاهد تغییرات در وضع سلامت خواهیم بود.»
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 12,ژانویه,2025