ضرورت بازگشت به منافع جهانی

مسعود طوفان


مسائل زیست محیطی درابتدای قرن بیست و یکم به یکی از موضوعات اصلی فعالیت ها و نگرانی های بین المللی تبدیل شده است. بطوریکه بررسي نحوه عمل دولت ها در همكاري هاي زيست محيطي مي تواند مصداقي براي همسويی و همكاري هاي گريز ناپذير دولت ها در راستای تامین منافع جهاني تلقي شود
در ابتدای هزاره سوم نظام بین الملل پیچیده تر و متنوع تر از هر زمان دیگری است .گردونه جهانی در حالی به گردش خود ادامه می دهد دو عنصر عمده یعنی پایان جنگ سرد و جهانی شدن منجر به تغییر عمده در بافت نظام بین الملل شده است جهانی شدن که از آن با مفهوم وابستگی متقابل و در هم تنیدگی جهانی نیز یاد می شود مسئولیت پذیری دولت ها در قبال اقدامات خود و نیز روند های بین المللی را افزایش داده و منجر به گسترش همکاری های جهانی فراتر از فضای منافع ملی می شود ، از جمله این تغییرات عمده را درشکل گیری روند همكاري ها ، تشكيل رژيم هاي بين المللي و كنوانسيون هاي مختلف بمنظور تامين منافع مشترك شاهد هستیم .
بحران های زیست محیطی نیز ازجمله مسائل نوظهوری است که به یکی ازموضوعات عمده سیاست جهانی مبدل شده است در همين رابطه تغييرات آب و هوايي آنقدر اهميت يافته اند كه در کنار مسائلي همچون امنيت بین الملل بدان پرداخته مي شود به این ترتیب اهميت موضوع تغير اقليم و انتشار گازهای گلخانه ای و قرار گرقتن آن در صدر اخبار و رويدادهاي جهان منجر به نمايان شدن ابعاد تازه اي از اين بحران و چاره جويي دولت ها براي حل آن شده است
صاحبنظران معتقدند مشکلات جهانی و فرا ملیتی مانند مسایل زیست محیطی به اندازه ای گسترده و غیرقابل کنترل شده اند که یک دولت به تنهایی نمی تواند از عهده آنها بر آید و از این رو منافع دولت ها اقتضا می کند که به چندجانبه گرایی و همکاری رو آورد. در واقع کشورها هر چند همچنان در رفتار خود متاثر از منافع ملی خود هستند اما برخی مسایل و مشکلات که ماهیت جهانی یافته اند موجب شکل گیری مفهومی با عنوان منافع جهانی شده است.شکل گیری چنین روندی را در پروتکل کیوتو كه در سومین نشست متعاهدین کنوانسیون تغییر آب و هوا در دسامبر سال 1997، به تصویب وزرای محیط زیست و مقامات عالی رتبه کشورهای مختلف رسید شاهد بودیم ، از مهمترین ویژگی این پروتکل که در فوریه 2005 لازم الاجرا شد. ، تعیین اهداف کمی در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانه ای است که بر اساس مفاد کنوانسیون تغییر اب و هوا، مسئولیت اصلی و نخست در زمینه اجرای آن بر دوش کشورهای توسعه یافته است ،
با وجود خرسندی اولیه جهانی از شکل گیری پروتکل کیوتو و ارزیابی مثبت از آن ، واکنش کشورها یکسان نبود و كشورها و تشکل های سیاسی-اقتصادی، رفتارهای متفاوتی را در مورد رژیم ایجاد شده از سوی آن و همچنین تمدید یا خاتمه رژیم پس از سال 2012 در پیش گرفتند. عليهذا بررسي هاي بعدي نشان مي دهد احساس ضرورت تعامل كشورهاي مختلف جهان براي افزايش همکاری در رابطه با غلبه بر تغييرات آب و هوايي و پديده گرمايش زمين افزايش يافته است كه مصداق آنرا در نشست گسترده سران كشورها در اجلاس كپنهاك دانمارك ( دسامبر 2009) و تنظیم بيانيه جدید بمنظور همكاري هاي تازه بمنظور غلبه بر گرمايش زمين می باشد .
برگزاری این نشست قبل از هرچیز بیانگر توافق ضمنی دولت ها برای همکاری است درواقع آنچه مسلم است اینکه مشکل تغییر اقلیم بزرگتر از آن است که یک دولت بتواند به تنهایی بر آن غبله نماید و درک این مساله سران کشورها را برغم تمامی اختلافات و چانه زنی ها بر سر میز مذاکره نشانده است . این امر همچنین می تواند نوید دهنده افزایش تعاملات جهانی و رسیدن به راه حل های مناسب در سایر مقولات نظیر امنیت و صلح بین الملل قلمداد گردد.به این ترتیب ضرورت همکاریهای بین المللی در فضای جهانی شدن منجر به تعدیل شدن مفهوم منافع ملی و ارتقاء مسئولیت پذیری دولت ها در نظام بین الملل شده است در این شرایط دولت ها موظف خواهند بود آرمان های جهانی نظیر غلبه بر بحران های زیست محیطی و یا حفظ صلح جهانی را در کنار آرمان های ملی خود به پیش برند و این چیزی است که احتمالا مبنای نظم جدید جهانی دردهه های آینده قرار خواهد گرفت .

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا