تردید نباید داشت که با خشونت و درگیری و زد و بند و زور و ضرب و شتم نمیتوان معترضان را به خانه برگرداند و اگر این گونه آرامش برقرار گردد همانند آتشی زیر خاکستر در مواقعی حساس دوباره شعلهور میگردد.
راه چاره جدا کردن معترضان و اغتشاش کنندگان و شنیدن سخن منطقی و برحق و درخواستهای قانونی اعتراض کنندگان و برگرداندن نیروهای نظامی و امنیتی به جایگاه خودشان میباشد.
مناسب است مسئولان امر ازجمله سران قوا از تمام خانوادههای داغدار و عزادار عذرخواهی کنند و اعلام نمایند برابر با دستورات اسلام و قوانین مصوب و با فراهم نمودن زمینه هایی درخواستها را میشنوند و قول مساعد برای مجازات و تنبیه آمران و عاملان حوادث بدهند. از عدهای که به سربلندی این سرزمین میاندیشند و عملکرد آنها در گذشته نشانگر این است که از علاقه مندان و دلسوزان جامعه بودهاند دعوت به عمل آید تا چارهای بیندیشند و آزادی افراد معترض از جمله دانش آموزان و دانشجویان و جوانانی که دستشان به خون آغشته نشده و در کف خیابان به عنوان معترض دستگیر شدهاند را عملی سازند و با قصور و تقصیر عوامل حوادث و اتفاقات اخیر در هر لباس و مقامی هستند برخورد شود.
دولتمردان در دستگاه دیپلماسی کشور کسانی را به کار گمارند که توان ارتباط با کشورهای همجوار و اروپایی و آسیایی را به فوریت داشته با شند و بتوانند با رعایت عزت و مصلحت جامعه تحریمهای ظالمانه را از بین ببرند و تا پرونده مذاکره با دیگرکشورهاویا نمایندگان آنها به طور کامل بسته نشده برجام را احیا کنند.برابربا اصل 27 قانون اساسی آنچه که در 44 سال عملی نشده، تجمعات را در صورتی که مسلحانه و مخالف با مبانی اسلام نباشد آزاد سازند و هر چه زودتر مراحل قانونی این امر طی گردد و محلهای مناسبی در هر شهر و دیار در نظر گرفته شود پلیس همراه مردم و محافظ و مراقب اعتراضات قانونی باشد و مردم امیدوار به این با شند که میتوانند با خیالی آسوده و بدون ترس و وحشت اعتراضات بحق خود را با رعایت ادب و احترام بیان کنند و در واقع تضمین گردد احزاب و گروهها و انجمنهای شناسنامه دار از هر قوم و نژاد و مذهب که برای سربلندی و پیشرفت کشور عزیز خود ایران میاندیشند میتوانند در چارچوب قانون نظزاتشان را ابراز کنند و در اداره امورمملکت عزیز ایران سهیم گردند.
به یقین از موارد مهمی که بیشترین آثار خشم و غضب مردم را فرو مینشاند رسیدگی به معنای واقعی در بهبود وضع معیشتی شهروندان و از بین بردن فقر، گرانی تورم شکننده تبعیض و فاصله کشنده اختلافات طبقاتی است. وقتی ساعت چند ده میلیون تومانی و کفش چند میلیون تومانی نمایندگانی از مجلس نشان داده میشود.مردم زندگی تجمل گرایانه بعضی از مقامات و مسئولان را میبینند و می شنوندکه فرزندانشان دربهترین مدارس و دانشگاهها و یا در خارج به تحصیل و یا ادامه زندگی مشغول هستند.
در حالی که پسری برای تامین پول درمان بیماری مادرش به دزدی و فساد و قاچاق روی میآورد یا پدری برای این که مقداری بادام هندی از مغازهای برای فرزندش دزدیده گرفتار و بازداشت شده و به زندان فرستاده میشود. دختران و زنان، پسران و جوانان و پیرانی که تا کمر در سطل زبالهها خم میشوند برای این که لقمه نانی بدست آورند و گاه دیده میشود برای یک مترسیم مفتول یا میلگرد افتاده دربشکه زباله و برای این که کدام یک زودتر زبالهها را بکاوند و زیرورو کنند تا گنج نهفته را تصاحب کنند درگیری ایجاد میشود و گاه به قتل یکی از آنها منجرشده است. اینها خود عامل بخشی ازاعتراضات است تعدادزیادی ازسران و مسئولان کشور در تهران در کنار خانواده هایشان در ویلاها و آپارتمانهای چند ده و چند صد میلیارد تومانی آرمیده و سر بر بالین میگذارند درحالی که در همان ام القرای کشور عدهای با گورخوابی و کارتن خوابی و قبرخوابی و پشت بام و ماشین خوابی شب رابه صبح میآورند.
در دولت سیزدهم مسئولان اجرایی به جای اینکه زالوصفتان و احتکارکنندگان و سوءاستفاده کنندگان از ارز تدریجی را بدست قانون بسپارند در بدترین شرایط به اصطلاح جراحی اقتصادی بعمل آوردند که زخم و جراحت آن بر بسیاری از دهکهای جامعه زندگی را تنگ و تنگتر و سفرهها را روز به روز کوچک و کوچکتر کرد و لوازم و مایحتاج زندگی را تا چند صد در صد گرانتر از شهریور ماه 1400 نمود و دستورات پی در پی رئیس دولت نتوانست مرهمی بر آلام شهروندان بگذارد. که فقر و بیچارگی و مشکلات زندگی آنان را درمانده کرده است. به مردم قول بدهند هرچه زودتر وضعیت آشفته و درهم زندگی را اصلاح خواهند کرد. دولت و مجلس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و همه مسئولان ذی ربط تلاش کنند زندگی دهها میلیون نفری که در خط یا زیر خط فقر زندگی میکنند به طورنسبی بهبود یابد تا راههای اعتراض و انتقاد بسته شود.
روزی مدیرانی را تشویق میکنند در حالی که کمتر از یک ماه بعد به جرم دزدی و تخلف دستگیر میشوند.!! مردم میبینند در اثر عدم نظارت صحیح هرروز بر ثروت عدهای افزوده میشود درحالی که تورم وگرانی توده ملت را را درمانده کرده است. وزیر کشور و عدهای از مقامات اعلام کردهاند نیروهای امنیتی حق ورود به دانشگاهها و مراکز آموزشی را ندارند از اینکه در این زمینه تخلفاتی صورت گرفته و عدهای از نیروها با اسمهای متفاوت وارد مدارس و دانشگاهها شدهاند مقامات ذی ربط عذر خواهی نموده و مسببان این امر را بدست قانون بسپارند قضات دادگستری سخن عدهای از نمایندگان یا دارندگان تریبونهای رسمی را که خواهان اعدام تظاهر کنندگان هستند نادیده بگیرند و مر قانون را رعایت کنند. اسلام شناس معاصر مرحوم علامه محمدرضا حکیمی در کتاب ارزشمند الحیاه مینویسد: «ملت را چیزی جز اجرای عدالت اصلاح نمیکند: چرا ملت را فقط اجرای عدالت اصلاح میکند ؟به دو سبب:
1- فقروتکاثر –که هردو ضد عدالت است –دو عامل اصلی برای فساد اخلاقی، و سقوط انسانی و بیبند و باری احتماعی و انحلال خانوادگی و انواع فسادها و سقوطها و اعتیادها و رشوه خواریها و انحرافهای عقیدتی و فرهنگی و عملی…
2- عدالت افتصادی و معیشتی سبب نشروترویج فرهنگ عدالت و اختلاف فاضله آن در اجتماع است به همانگونه که ظلم سبب رواج اصول و مبادی ظلم و اخلاق پست آن میشود. پس عدالت اقتصادی در تربیت و اخلاق و فرهنگ عمومی تاثیر میکند و همانان که از تربیت و اخلاق سرچشمه میگیرد، در آنها و در پختگی و نفوذ یافتن بیشتر آنها در نفوس موثر واقع میشود به همین جهت است که امام علی(ع) میفرماید: عدل سر ایمان و جامع همه گونه احسان است…»(1)
در دوماه اخیر گاه دیده و شنیده شده است بعضی از افرادکه در جریانات اخیر فرزند یا عضوی از خا نواده هایشان در حوادث و اتفاقات اخیر مصدوم، مجروح، بستری و یا کشته شده است اعلام مینمایند مسئولانی از مراجعه آنها به بیمارستان یا از برگزاری مراسم پرسه و عزا جلوگیری نموده و یا به موقع جسد را تحویل ندادهاند گرچه دقیقا قانون جمهوری اسلامی ایران در تمام این موارد برابر با موازین اسلامی وظایف مجریان قانون را مشخص نموده است.
در این ستون بارها اعلام گردیده مقایسه حکومت حضرت علی(ع) با هر حکومتی و در هر دورهای قیاسی مع الفارق است و صحیح نیست اما از آن جا که میگوییم باید در مسیر مولای متقیان حرکت کرد و رفتاروکردار آن حضرت را الگو قرار داد، نگارنده در نظر دارد با درج فرازهایی از نهج البلاغه و کتب تاریخی اسلام نکاتی از جنگ صفین و دستور آن حضرت به لشکریانش با کسا نی که در جنگ جمل در صف متجاوزان قرار گرفتندو به سفارشها و نصیحتهای مولا توجهی نکردندو در برابر سپاه حق ایستادند، جنگیدند و در نهایت کشته شدند را به اطلاع خوانندگان آیینه یزد برساند.
مولای متقیان(ع) در جنگ صفین شنید که یارا نش شامیان را دشنام میدهند فرمود: «من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید اما اگر کردارشان را توصیف و حالات آنان را بازگو میکردید به سخن راست نزدیکتر و عذر پذیرتر بود خوب بود به جای دشنام به آنان میگفتید: خدایا ! خون ما و آنها را حفظ کن بین ما و آنان اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن تا آنان که جاهلند حق را بشناسند و آنان که یا حق میستیزند پشیمان شده به حق بازگردند…»(2)
امام علی در میدان نبرد جمل در سال 36 هجری وقتی به جنازه طلحه (پسر عبدا…) و عبدالرحمن عتّاب رسید فرمود: «ابو محمد (طلحه) در این مکان غریب مانده است به خدا سوگند خوش نداشتم قریش را زیر تابش ستارگان کشته و افتاده ببینم به خونخواهی بر فرزندان عبدمناف دست یافتم ولی سرکردگان بنی جُمح از دستم گریختند آنان برای کاری که در شان آنها نبود سر برافراشتند و پیش از رسیدن به آن سرکوب شدند. » ابن ابی الحدید معتزلی شارح نهج البلاغه میگوید: «از روزی که این خطبه را یافتم تاکنون که پنجاه سال است حدود هزار بار آن را خواندم و در هر بار در دلم ترس، لرزش و پندپذیری بوجودآمد…»(3)
عبدالفتاح عبدالمقصود مورخ و محقق مصری درجلدسوم کتاب هشت جلدی امام علی بن ا بیطالب علیه السلام که جلد اول آن توسط مرحوم آیت الله سیدمحمود طالقانی و 7جلد دیگر آن را سید محمد مهدی جعفری به فارسی ترجمه نموده در حلد سوم کتاب که به تفصیل درباره جنگ جمل به رشته تحریر در آورده است مینویسد: «…امام(ع) هیچ یک از دشمنانش را که از روی ذلت به حضرتش آمدند نکشته است… در پایان جنگ چند لحظه در برابرجسد پاره پاره کعب بن سور ایستاده نسبت به وی دلسوزی کرد سپس به افراد خود که حاضربودند گفت: برخی پنداشتهاند که تنها سفیهان و بیخردان علیه ما قیام کردهاند و حال آن که همانطور که میبینید این یک دانشمند است. امام علی بر کشتگان مرثیه خواند و تا آن وقت کوتاه اجازه میداد افتخارات شان را به مردم گفت حتی به مردگان آنان وسرباز شهید خود به یکسان نماز خواند…»(4) و اجسادشان را به خاک سپرد. این سیره و روش امامی است که دنیای انسانیت اعم ازمسلمان و مسیحی و یهودی و هرانسان آزادهای به او افتخار میکند و روش آن بزرگوار را بهترین شیوه دموکراسی میداند. آیا نمیتوان این رفتار را الگو قرار دادوملاک و معیار برخورد با معترض را بر این سنت پسندیده استوار کرد؟ کاش بزرگان قوم و علاقه مندان به انقلاب پیش از آنکه دیر شود چارهای بیندیشند. والسلام
رضا سلطان زاده – مدیرمسئول
پینوشتها:
1- «الحیاه»، ترجمه اجمد آرام، جلد ششم، صفحه 636
2- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، خطبه 206، صفحه 305
3- همان، خطبه 219، صفحه 319
4- «امام علی ابن ابیطالب(ع)»، تالیف عبدالفتاح عبدالمقصود ترجمه سید محمد مهدی جعفری، جلد سوم
- نویسنده : رضا سلطان زاده
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 19,ژانویه,2025