یزدفردا :احسان عابدی:محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، در کنار خدماتی که در طی این سال ها انجام داده است، خیانت هایی نیز کرده است که به هیچ وجه نباید از آنها چشم پوشید. بزرگترین خیانت احمدی نژاد به نظرمن ، خیانتی بود که

محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، در کنار خدماتی که در طی این سال ها انجام داده است، خیانت هایی نیز کرده است که به هیچ وجه نباید از آنها چشم پوشید. بزرگترین خیانت احمدی نژاد به نظرمن ، خیانتی بود که به برخی مدعیان اصولگرایی شد. یعنی جدا کردن « اصولگرایی ناب » از « جناح راست »!.
بعد از انقلاب، به دلیل برخی اختلاف نظرها، رجال سیاسی را به دو جناح راست و چپ تقسیم کردند و بعدها به اصلاح طلب و اصولگرا معروف شدند.صرف نظر از وضعیت جناح چپ که مدنظر ما نیست، افرادی که در جناح راست محسوب می شدند خود را دلسوخته و مدافع انقلاب و رهبری می دانستند، در حالیکه با نگاهی دقیق به رفتار بعضی از آنها نمی شد چنین برداشتی کرد. این جناح در جریان انتخابات مجلس هفتم نام اصولگرایی را بر خود گذاشتند و از این پس هر حزب و گروهی که در جناح راست حساب می شد با این نام شناخته می شد. اما « اصولگرایی » تعریف خاص خود را دارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی «اصولگرایی» را این گونه تعریف کرده اند: « اصولگرایی به حرف نیست؛ اصولگرایی در مقابل نحله‏های سیاسی رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاح‏طلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایی متعلق به همه‏ی کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست می‏دارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.»
چنان که از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی برمی آید، اصولگرایی با حرف و شعار شناخته نمی شود، بلکه در عمل پدیدار می گردد؛ یعنی کسی را می توان اصولگرا نامید که در عمل به اصول اصولگرایی پایبند باشد و از آن اصول پیروی کند. اما اصول اصولگرایی کدامند؟

اگر بخواهیم یک مانیفست واقعی و روشن درباره اصولگرایی ارائه کنیم، بهترین گزینه، اندیشه ها و رفتار سیاسی امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب است. درواقع ارکان اصولگرایی حول تفکرات امام خمینی(ره) و مجموعه ای از اصول قانون اساسی شکل می گیرد و در ادامه با رهنمودهای مقام معظم رهبری جریان می یابد و آرمان آن هم حکومت علوی است. بنابراین اصولگرایی در معنای یک جریان سیاسی نمی گنجد و تا مرز رعایت حداکثری قوانین اسلام در اجتماع و حکومت پیش می رود. اسلام سیاسی با قرائتی که حضرت امام خمینی(ره) از آن ارائه کردند مغز تفکر اصولگرایی به حساب می آید. در اندیشه اصولگرایی سیاست عین دیانت است و بهترین سیاست هم صداقت. سهم خواهی و منفعت طلبی های حزبی و گروهی جایی در تفکر اصولگرایی ندارد. « نان به نرخ روز خوردن » و « با هرسازی حرکت کردن» در اصولگرایی مذموم است. رانت خواری و لابی گردانی و بازی های پشت پرده و ساخت و پاخت کردن و ... نقض کامل اصــولـگـرایـی است. با توجه به این مولفه ها، نمی توان هر « راستی ای» را « اصولگرا » نامید. کسانی که به نام اصولگرا شناخته می شوند عمدتا (و نه همه ) از نسل جوان انقلاب و یا از رزمندگان جبهه های جنگ هستند. آنهایی که از امتیاز همراهی امام خمینی (ره) در جریان انقلاب برخوردار بودند و به پست های حساس حکومتی دست یافتند، امروز غالبا در احزاب محافظه کار یا حتی مخالف دیده می شوند. اما معیار اصولگرایی، یارغار امام بودن نیست، بلکه همفکر و هم عقیده بودن با امام است. شخصیت هایی چون امام موسی صدر، مصطفی چمران، محمد حسین بهشتی، محمد جواد باهنر، محمد علی رجائی و شخصیت هایی از این دست که چهره های اصیل انقلاب شناخته می شوند، را می توان چهره های راستین اندیشه اصولگرایی نامید که فقط همراه امام نبودند، هم مسلک و هم عقیده او نیز بودند.




در راستای انتخابات نهم ریاست جمهوری بود که چهره واقعی برخی از کسانی که خود را اصولگرا می خواندند مشخص شد. آنهایی که با وجود انواع نظرسنجی ها و درک کردن جو جامعه، حاضر به عقب نشینی از نظرات خود و توافق بر سر یک کاندیدا نشدند و تنها به تقسیم قدرت بعد از نتیجه فکر می کردند. کسانی که در دور دوم انتخابات علی رغم اصولگرا خواندن خود، حاضر نشدند از کاندیدای اصولگرا حمایت کنند چرا که به ذهن شان هم خطور نمی کرد مردم کسی را انتخاب کنند که نه پشتوانه حزبی دارد و نه قدرت و نفوذ و امکانات رقیب را !


اما بعد از پیروزی احمدی نژاد تازه ابتدای کنار رفتن پرده ها از چهره ها بود. آنها که رقیبش بودند و به ظاهر اصولگرا ، حتی تبریکش هم نگفتند. اما آنهایی که همیشه در فکر منافع خود بودند، گفتند:« احمدی نژاد اصولگراست و ما هم اصولگرا، پس پیروزی او پیروزی ما هم هست!» گر چه رییس ستاد تبلیغاتی کاندیدایی دیگر بودند!! جماعتی دیگر با فریاد « نقد درون گفتمانی» شدید ترین حملات را نثار دولت مکتبی کردند و گفتند: این نقد درون گفتمانی اصولگرایی است! ( همانی که الآن می گوید یا برگه سفید می اندازم یا به میرحسین رای میدهم!!) عده ای دیگر بر طبل « تشدید جنبه نظارتی مجلس» کوبیدند و به هر فعل و قول دولت که می شد، ایراد می گرفتند تا همه بفهمند بردولت نظارت دارند.


اما احمدی نژاد با گفتمان و عملکرد خود نشان داد اصولگرایی عبایی نیست که هرکس بر دوش خود اندازد. خدمت صادقانه، کار مخلصانه، ساده زیستی واقعی( و نه شعاری) ، پایبندی عاشقانه به آرمان های امام و رهبری، مقابله با هر نوع بی عدالتی و تبعیض و ... همه از نشانه های اصولگرایی ناب است که احمدی نژاد آنها را به منصه ظهور گذاشت تا عیار دیگر مدعیان این گفتمان مشخص شود و سیه روی شوند کسانی که تنها ادعای اصولگرایی می کردند.

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا