خاطر خطیر خوانندگان عزیز هست قصهای نقل میکردند که شخصی رفت دزدی وقتی از دیوار به درون حیاط خانه پرید با صاحبخانه درگیر و یک چشم صاحبخانه کور شد.
دزد را گرفته به قصاص حکم دادند ولی او خود را بیگناه دانست و بنّا را به خاطر ساختن دیوار کوتاه که تحریککننده وی به دزدی شده بود مقصر دانست بنّا هم قصور در کوتاهی دیوار را گردن خشتمال که خشتها را کوچک درست کرده و خشتمال گردن نجّار که قالب را کوچک ساخته انداخت. نجّار که آخر خط و بیپول و پارتی بود اجباراً پذیرفت و قرار شد یک چشمش را کور کنند او گفت: من صنعتگرم و نیاز به هر دو چشم دارم چشم شکارچی را کور کنید که موقع شکار به یک چشم بیشتر نیاز ندارد!!…
القصّه سیلی بدون کسب اجازه و هشدار قبلی وارد شهری شد زندگی مردم را به هم ریخت و دستکم صدها میلیارد تومان خسارت به بار آورد. گرچه گفته شده تخریب سیلبند و دیر مطلع شدن مسوولان علت گسترش سیل بوده امّا مدعی هستند ابر عجله کرده به جای اینکه بار خود را با آرامش طی چند روز و چند هفته خالی کند یکجا خالی کرده است.
ظریفی گفته است: تخریبکنندگان سیلبند و پیمانکاران پل و… هم مقصرند ولی با آفتابی شدن هوا و مرور زمان و فراموشی افکارعمومی بهتر است حکم شود بانوان بدحجاب شکارچی را بگیرند و به جای مقصران مجازات کنند چون برخی علت بلایای طبیعی از قبیل زلزله، سیل و خشکسالی را نتیجه بدحجابی میدانند شاید آن روز باد به یکی از شرارههای آتش زیر روسری درآمده خورده، رعدوبرق شده، سیل پدید آورده، مسئولان و مقصران که نیاز به دو چشم دارند ولی آن بانوان بدحجاب شکارچی که نیازی به هر دو چشم ندارند را تنبیه کنند شاید مدیران سهلانگار و پیمانکاران بساز و بنداز متنبه شده و دل برخی هم خنک!!
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 27,سپتامبر,2024