زبان‌دراز از فردا دیگر طنز نمی‌نویسد چون طنز واقعی داستان بعضی از چهره‌هایی است که تا پایان انتخابات می‌بینید البته به جای خنده باید گریه کرد، ثواب دارد عده‌ای از مدیران جوان که تا دیروز کت و شلوار و با ریش سه تیغ از هر اصلاح‌طلبی اصلاح‌طلب‌تر بودند و می‌گفتند چرا غیر از اعضای ستاد روحانی نفس می‌کشند اکنون شلوار چهار جیب خاکی چروک با پیراهن یقه بسته و ریش توپی تسبیح به دست دم در این یا آن ستاد ایستاده‌اند و به نقد روحانی و اصلاحات مشغولند.

آن‌طرف‌تر بعضی اصحاب رسانه، بادسنج‌ زده و از مدیران جوان کار و کذایی با سیاست‌ترند. آرم اصلاح‌طلبی را بالای سردر محل کسب و کارشان پاک نکردند و به عنوان مثال می‌‌گویند سید، سید است آن یکی نتوانست این می‌تواند. فلان بازاری هنوز پوستر روحانی رنگ‌ورو رفته ته مغازه‌اش موجود هست بیلبورد زده نصف خیابان را گرفته.

القصه و الخلاصه چند چیز است که همیشگی است یکی باد یکی آفتاب هرکدام هم طرفدارانی دارد طرفداران حزب باد معیارسنجی می‌کنند، گفته‌اند همراه داشتن کاه و دستمال از لوازمش است و آفتاب که از نباتات گل آفتابگردان و از حیوانات آفتاب‌پرست نماد آنهاست معجزه می‌کند برای اثبات این ادعا شاهد از زیست‌شناسی می‌آورم، دایناسورها که روزی جهان ‌زیر پایشان می‌لرزید محو شدند فقط فرزند ناخلفشان آفتاب‌پرست‌ها باقی‌مانده‌اند چون نگاه به آفتاب و اینکه از کجا طلوع می‌کرد و باد از کدام سمت می‌وزد خیرش را ببینند. از قول زبان‌دراز حقیر سراپا تقصیر نقل کنید: مردانگی و ثبات خط و قدم کیلویی چند؟

زبان‌دراز

• نویسنده : زبان دراز
• منبع خبر : خبرگزاری فردا