انعکاس مطبوعات استان دریزدفردا-هفته نامه آیینه یزد "
همانطور كه خوانندگان محترم آگاهي دارند در چند شماره اين هفته نامه در ستون انعكاس آيينه يزد پيرامون رويدادهاي دانشگاه يزد مطالبي درج گرديده است و به دنبال آن رياست دانشگاه اظهار علاقه كردهاند كه با مدير مسئول اين هفته نامه مصاحبهاي به عمل آورند. آنچه در اين شماره مطالعه ميفرمائيد پرسشهاي آيينهيزد و پاسخ رياست دانشگاه يزد بدون شرح و توضيح است.
ـ يكي از مواردي كه در مورد رياست چند ساله شما مطرح است جابجايي محل رياست جنابعالي است.آنچه كه شنيديم و ديديم و گفتهاند از ميدان آزادي به سايت علوم انساني، فني 2، فني 3 و حالا هم به ساختمان فعلي منتقل شده ايد. آيا خود شما ديدتان اين نيست كه اين تغييرات، جابجاييها كه به دنبال اين تغييرات، قطعاً معاونتها، كادر اداري، مسئولين بايد همراه شما باشند با شما در واقع باشند، جابجايي هايي كه صورت ميگيرد و تغييراتي كه در ساختمان داده ميشود به ديد يك عدهاي از دانشگاهيها، اين را عرض كنم كه يزديها خيلي وقتها مسائل را نميگويند مطرح نميكنند ولي چون آدمهاي صبوري هستند در دل نگه ميدارند ولي در جايي به هر حال بروز ميدهند، حالا فكر نميكنيد اين جابجاييها يك طرح جامع را به طور كلي از بين ميبرد و دگرگوني هايي به وجود ميآيد و اين هزينه هايي كه دانشگاه بايد متحمل شود در پي خواهد داشت در واقع اسراف است و مشكلاتي براي دانشگاه پيش ميآيد؟
ـ مجددا خدمت حضرتعالي و آقاي جلالي عزيز و دوستم خير مقدم ميگويم. تشكر ميكنم از سوالي كه تقريبا بارها و بارها بيان شده و تقريبا بيشتر در جمعهاي دانشجويي ما جواب آن را داده ايم و از يك طرف خوشحالم كه كل سوالاتي كه در دوره سه سالهي من مطرح ميشود بيش از 10، 15 تا سوال نيست.در همه جمعهاي دانشجويي كه وارد ميشويم همين سوالها بارها مطرح شده است. گويي مسائل ديگري وجود ندارد و اين جاي خوشحالي است. در اين ارتباط دغدغه شما دغدغه درستي است، جابجايي في نفسه كار خوبي نيست اما اگر يك منطق درستي پشت آن باشد ميتواند بسيار جالب و قشنگ باشد. آن وقتي كه فكر نقشه جامع دانشگاه را كردند،در همين نقشه دانشگاهي جايي را براي سازمان مركزي ديدند. قرار نبود سازمان مركزي همچنان در دفتر حزب سابق باقي بماند اين چيزي است كه دغدغه شماست.جاي آن در نقشه جامع روبروي سردر اصلي دانشگاه است و خوشحالم كه در دوره مديريت بنده رديفي تحت عنوان ساختن سازمان مركزي نهادينه شد و نقشههاي آن را مشاورين اثر يا شورا تهيه كردند و فاز اول آن هم به انجام رسيد. اما چرا جابجايي و اينكه ما به اين تصميم رسيديم؟ اصل قضيه برمي گردد به نگاه دولت نهم به مجموعه مديريت دانشگاه و نحوه اداره دانشگاه. آقاي رئيس جمهور از تهران به شهرستانها سفر ميكنند تا از نزديك با مشكلات مردم در تماس باشند.من خودم وقتي براي بازديد از دانشگاه معماري ميروم خدايي يك روزم تلف ميشود بخاطر اينكه بايد در اين ترافيك بروم و برگردم حداقل اگر بخواهم خيلي عاقلانه صحبت كنم نصف روز حتما تلف ميشود. هميشه با خودم فكر ميكنم چگونه مديران سابق اينجا را مديريت ميكردند؟ حالا مجبورم كه بعضي از موارد را لو بدهم. همين نبود مديران سابق در حوزه ستادي داخل جايي كه دانشجو هست، معضلاتي را آفريده كه الآن من دچار مشكلات آن هستم. براي مثال 5 سال گذشته تركي در ساختمان فني 1 ايجاد شده و هيچ كس نميدانسته چرا؟ من و آقاي جمالي در بازديد حضوري كه پيدا كرديم متوجه شديم كه اينجا فرضاً به دليل نشست ساختمان دچار مشكل شده و به داد اين ساختمان 2 ـ 3 طبقه رسيديم وقتي از افراد سوال كرديم ميگويند 4 سال پيش نيز اين ترك را ديده ايم و وقتي ميگوييم چرا گزارش نكرديد ميگويند چيز خاصي نبود در حاليكه اين ساختمان 2 ـ 3 طبقه پايين ميآيد. پس ابتداي قضيه بحث ضرورت است كه آيا مدير دانشگاه يا مديران ستادي دانشگاه ضرورت دارد كه در بين مجموعهي دانشگاهي باشند يا بايد به دور از مجموعه خود باشند؟ طي بخشنامهاي كه صريح آقاي وزير نه براي ما براي دانشگاه گيلان ابلاغ كردند اين بود كه دستور اكيد داده بودند به رئيس دانشگاه كه در تجميع دانشگاه بكوشيد و يكي از ايراداتي كه به اين دانشگاه وارد بود اين بود كه حوزه ستادي در جايي ديگر و حوزه اجرايي در جايي ديگر است پس بحث ضرورت است.نكته دوم محل استقرار سازمان مركزي است. همين الآن من با صراحت اعلام ميكنم كه اگر محل دانشگاه تهران در مركز تهران منتقل شده بود به اطراف تهران خيلي تفاوت چنداني نميكرد حالا شايد از ديد بعضي از افراد جالب نباشد. ما به دنبال آموزش و نشر درست پژوهش و يافتههاي پژوهشي هستيم نه اينكه كجا ساكن هستيم.
ـ معذرت ميخواهم آقاي دكتر بحث اين است كه چرا پنجمين بار؟
ـ نكته ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه در طرح جامع دانشگاه جايي به عنوان سازمان مركزي ديده شده ولي ساخته نشده است. كل ساختمانهايي هم كه تا حالا ساخته شده است، با ديد باز آقاي دكتر شاهي و با معماري بسيار لوكس افراد كه شايد خواستند مدرنيته را با سنت درهم آميزند و ساختمانهايي ايجاد كنند. خانه رسوليان را نگاه كردند كه حياط مركزي دارد و يك چنددري دارد و خواستند همين را در يك مقياس بزرگتر دنبال كنند. آن زمان كه مرحوم آيت الله صدوقي بودند كار بسيار لوكسي بود. من هم اگر بتوانم كاخ سعدآباد را براي تحصيل دانشجويانم ايجاد كنم خيلي خوب است، اما آيا من پول ايجاد كاخ سعدآباد را براي هميشه خواهم داشت يا نه ؟ وقتي بنده دانشگاه يزد را تحويل گرفتم نزديك 6، 7 هزار نفر دانشجو داشته و الآن رسيده به 9 هزار و در سال آينده به 10، 11 هزار ميرسد و در سالهاي بعد بايد تا 20، 30 هزار دانشجو توسعه پيدا كند. شما كه دنبال مسائل ژورناليستي هستيد هر چيزي را الآن بر اساس الگوي مصرف تعريف شده است. تعداد دانشجو، فضاي آموزشي، فضاي كلاسها، تعداد كتاب و كتابخانه و . . . شاخص هايي هستند كه بر مبناي آن بودجهها تخصيص مييابد سرانه فضاي ما بر اساس شاخصها در بعضي موارد سه برابر اضافه داريم در حاليكه داد اساتيد ما درآمده است كه فضا نداريم يعني مثلا در مجتمع علوم پايه سرانه ما 2/31 مترمربع است در حاليكه سرانه قابل قبول در برنامه چهارم 10 است يعني ما 3 برابر اضافه داريم. در دانشكده علوم از آقاي دكتر نوربالا بپرسيد اوضاع ساختمانها و جايگاه اساتيد چگونه است؟ سريع ميگويد: من جا ندارم. پس اين شاخص چيست؟ بله، تمام فضاهاي سايبان، فضاهاي كه ايجاد شده است ما هم خيلي دست به تركيبش نميزنيم. الآن اگر بخواهي اتاق استاد را بسازي با توجه به اين شاخص، بودجه نميدهند مگر اينكه خيرين بسازند. اينكه ما نياز به يكسري فضاهاي اضافي داريم هيچ شكي نيست. از آن طرف رئيس دانشگاه بايد در دل دانشگاه باشد. نكته بعدي اتلاف وقت و هزينه است و بر خلاف اينكه شما فكر ميكنيد هزينهها اضافه شده است، من الآن بايد ثابت كنم كه بسياري از هزينه هايي كه در جهت آباداني دانشگاه انجام دادم نتيجه صرفه جويي هايي بوده است كه در نتيجه همين نقل و انتقالات انجام شده است، بله يكسري سيم كشيها اضافه شده ولي هيچ چيز ديگري نبوده است.
ـ بعد از سايت اوليهاي كه تشريف داشتيد يعني به جايي كه حالا پنجمين بار رسيديد نميشد مطالعه كنند و بلافاصله به آن برسند؟
ـ دارم ميگويم كه فضا نداشتيم يك پازل است كه بايد جابجا ميشد تا بتوانيم فراهم كنيم جايي كه من الآن هستم سايت خوابگاهي خواهران بوده است، خب اگر ميخواستم روز اول خواهران را جابجا كنم و روي همين قضيه فكر كنم بله ما فكر كرديم.
ـ نظر واقف الآن اينجا رعايت شده است يا نه؟
ـ اين ساختمان وقف نيست ساختمان وقف همچنان خوابگاه است. مجموعهي خوابگاه خواهران اينجا بوده است، يكي از آن وقفي است كه نيز به جاي خود باقي است.
ـ اين ساختمان كه الآن هستيم خوابگاه نبوده است؟
ـ نه نبوده است خوابگاه وقفي نبوده است بلكه خوابگاه دولتي بوده است. شما بايد به عنوان يك نفر خبرنگار و روزنامه نگار ما را تشويق كنيد كه در جهت كاهش ترافيك شهر شما تلاش كرديم، مركزيت شهر ميدان آزادي است.
ـ جناب دكتر ما پاسخ شما را بدون اينكه اظهارنظر بكينم، چرا بعضي مسائلي كه ميفرماييد كه احتمالا نيازي به توضيح باشد ما توضيح خواهيم داد ضمن اينكه از شما خواهش ميكنم كه در مورد آن توضيح هم دوباره مطلبي بفرماييد آنچه كه ميفرماييد اين 5 مورد جابجا شدن يكي ضرورت كه فرموديد يكي هم استفاده بهينه از فضاها و صرفه جويي .
ـ اين 3 تا نكته هست كه رعايت شده بعضيها ميگويند سازمان مركزي شرايط خوابگاهي ندارد در حاليكه شرايط خوابگاهي ما بهتر از خوابگاههاي ديگر هست، دانشجويان معماري ما الآن آنجا ساكن هستند، تردد آنها كمتر شده است دغدغههاي آنها كمتر شده است، امنيت آنها بهتر شده است چون ساعت 8 شب بايد ميآمدند اينجا، هزينههاي ما كم شده است.
ـ و مشخصا كه چرا بعد از آن جاي اولي به نتيجهاي نرسيديد كه پنجمين بار تشريف آورديد اينجا به خاطر چه بوده است؟
ـ وقتي ميخواهد مجموعه بزرگي بيايد داخل اينجا اگر جاي خالي بود هيچ مشكلي نداشت، ما ابتدا با يك سري ساختمانهايي تحت عنوان ساختمان فرهنگ، جا را براي تشكلهاي دانشجويي درست كرديم و محل استقرار تشكلهاي دانشجويي كه اول در سايت خوابگاهي بود آن تخليه شد ما آمديم آنجا، بعد از آن همين فضايي كه شاخص سرانه ما بالا زده بود به كمك شوراي عمراني تغيير كاربري داديم يعني فقط تغيير كاربري هم در حقيقت يك پنجرهاي گذاشتيم دورش و يك فضاي آزمايشگاهي فراهم شد توانستيم يك سري اتاقها منتقل كنيم اينجا يك سري فضاهاي جديد ايجاد شود پس فاز دوم كه از مرحله داخل خوابگاهي كه جاي خيلي مناسبي نبود آمديم با كمك بچهها داخل فني ـ مهندسي بعد از آنكه يك سري فضا ايجاد شد.فني ـ مهندسي باز الآن فضايشان كم بود خوابگاه از طريق رهبري ساختيم آنجا فراهم شد يك سري تغييراتي در كابريهاي ساختمانهايي كه واقعا پكيده بود دستشويي هايش خراب بود دستشويي هايش بهينه شد اتاق شد دستشويي جديد در كنارش ايجاد شد آنها رفتند آنجا ما آمديم اينجا.
ـ حضورتان عرض شود موضوع ديگري كه مطرح است حالا اين جملهاي كه من الآن عرض ميكنم، حالا يك تنوعي باشد فرموديد هر جايي كه حضور پيدا ميكنيد دانشجويان يا ديگران 12، 13، 15 تا سوال بيشتر ندارند جناب دكتر بعضي وقتها يك سوال هم براي قبيلهاي بس ميشود، حالا 15 تا 14 تا سوال انشاءالله وقتي هم باشد كه جواب دهيد، يكي از چيزهايي كه گاهي در مورد مديريت بيان ميشود اين است كه مثلا در طول 3 يا 4 سال البته طبيعي است كه هر رئيسي، هر مسئولي قانوناً اختيار دارد كه كارمندانش را جابجا كند و هم اينكه طبيعي است كه افرادي كه با خط مشي او نميسازند در جاي ديگري كار كنند ولي اگر در يك محيط كار دانشگاهي، يك مسئول سطح بالا در دانشگاه يزد در مدت 3 سال 5 بار معاون اداري، مالي را عوض كنند آيا انعكاس اين براي بعضي اينطور پيش نميآيد كه يا افراد بايد مطيع باشند يا خداي ناكرده آن 4 ـ 3 نفر توان اداره كار نداشتند يا حداقل اينكه دقت كافي در انتخاب فرد دوم، سوم، چهارم نشده است؟
ـباز تشكر ميكنم اين سوال جديدي است كه اولين بار مطرح ميشود ولي باز سوال جالبي است، ما 4 تا معاون عوض كرديم نه 5 تا و معاون فعلي مالي ـ اداري من چهارمين معاون بنده است. در بدو ورود بنده به دانشگاه آقاي دكتر علمدار استعفا داده بود و مسافرت تركيه بود، يكي، دو ماه قبل هم نميآمد به من زنگ زد، من به همه مديران گفتم بمانيد ايشان اصلا نمانده بود، من آقاي مهندس جمالي را انتخاب كردم كه همچنان اگر اجازه ميداشتم ميگفتم ادامه دهد. قانون گرايي حوزه مديريت ما باعث شد كه جمالي كنار رود. عليرغمي كه همين اتفاق در صنعتي اصفهان افتاده بود و هيج آب از آب تكان نخورد. براي اينكه ما بايست فوق ليسانس را براي معاون انتخاب كنيم يك مجوز از وزير بگيريم در صنعتي اصفهان عين همين اتفاق افتاد و آنها اصلاً نامه نگاري به وزير نكردند ما نامه نگاري كرديم خود من هم نكردم اتفاقا به او گفتم نيازي نيست، آقاي وزير در پاسخ فرمودند كه در حوزه مديريت شما آيا يك دكتر پيدا نميشود و لذا بنده طبق نظر مشورتي آقاي مهندس جمالي كسي كه قبلا در دوره معاونت آقاي مهندس جمالي قائم مقام ايشان بود يعني آقاي دكتر حسيني نسب به اين سمت منصوب كرديم. بعد از گذشت چند ماه پارك دچار مشكل شد و آقاي وزير رسما از من درخواست كرد كه آقاي حسيني نسب بايد به پارك بيايد، من هم گفتم هر كس را بخواهيد ميدهم من حالا حوزه مالي ام يك كم ثبات پيدا كرده است، بالاخره اجماع روي ايشان نظر دارند و شما كوتاه بيا. من بايد يك شبه تصميم ميگرفتم و رفتم سراغ آقاي دكتر حسيني، دكتر حسيني اگر باز ادامه ميداد روي چشم من بود. ما هيچ مشكل خاصي نداشتيم گفتم آقاي دكتر حسيني آقاي وزير فردا حكم آقاي حسيني نسب را دادند و شما بيا كه از هر نظر بهتري.گفت من مشكلات خانوادگي دارم اگر به صورت موقت 6 ـ 7 ماهه است من در خدمتتان هستم گفتم باز مشكلي ندارد بگذار تا من يك فردي كه اجماع قبول داشته باشد كارآمد باشد و وقت بگذارد را پيدا كنم يعني از ابتدا كه آقاي حسيني آمد به صورت موقت آمد و در نهايت الآن آقاي دكتر اديب نيا هست كه ما در خدمتشان هستيم هيچ كدام را ما بركنار نكرديم همه خود آمدند و خود رفتند. ما آنها را آورديم و خودشان رفتند. مشكلي در حوزه مالي اداري با دوستان نداشتم. همه آنها همين الآن در كنار ما هستند و آنها از افراد حمايت كننده تيم مديريتي بنده هستند.
ـ كلا در اين سه سال كه جنابعالي تشريف داشتيد چند خوابگاه براي دانشجويان ساختيد؟ آيا در فروش خوابگاه روحانيون ضوابط قانوني و اداري رعايت شده است؟
ـ خوابگاه روحانيون يك ساختمان 100 درصد آزمايشگاهي بود كه اصلا ظاهر خوابگاه نداشت و خود آقاي روحانيون هم قبول داشت كه اين ساختمان اصلا شرايط خوابگاه ندارد. اتاقها كوچك بود چون كلاسها آزمايشگاه بوده است، سرويسهاي بهداشتي كاملا خارج از ساختمان قرار داشت و دانشجو بايد 400 ـ 300 متر در فضاي باز پياده تردد كند تا به حمام و دستشوييها برسد. وقتي با نماينده خيرش صحبت كرديم و جريان فروش خوابگاه روحانيون را مطرح كرديم ايشان گفتند قبلا هم آقاي مكيان اقدام كردند. وقتي برگشتيم ديديم كه بله مجوز لازم توسط آقاي دكتر مكيان از هيات امنا گرفته شده و آقاي كريم كدخدايي در زمان آقاي دكتر مكيان حتي مبلغش هم تعيين شده بود. عليرغم اين باز من خودم مجوز را از هيات امنا گرفتم و آن هم شانسي نه به خاطر اينكه مشكل قانوني داشته باشد، اگرچه همان مجوز هم براي فروش كفايت ميكرد ولي به خاطر تجميع قضيه و دنبال اين بوديم كه اعتباري بگيريم به خاطر اينكه اگر خوابگاهي را ميفروشيم، بنابر اين نه تنها يك مجوز بلكه دو مجوز در دو زمان متفاوت دارد.كارشناسي جديد هم براي مبلغ فروش انجام شد. يك ايرادي كه به ما وارد بوده و درست هم بود كه مصوبات هيات امنا بايد با قانون منافات نداشته باشد آن چيزي كه در هيات امنا تصويب شد و ما دقت نداشتيم اين بود كه مبلغ بايد طبق نظر كارشناسي به فروش رود آن چيزي كه آنجا انجام شد گفتند پيام نور است و مبلغي هم كه شما توافق كرديد مشكل ندارد يعني ما در حقيقت توافقنامه خودمان را به هيات امنا برديم كه فكر كنم 800 ميليون تومان بود ولي مبلغ كارشناسي اول نزديك 600 بود و بعدش چون با دولت بود و پول هم آنها 800 داشتند، توافقنامه را بر اساس 800 نوشتند ولي بعد از حساب ضرب و تقسيم 820 ميليون تومان شد ما 800 فروخته بوديم كه بعد زيادي مدارك را ميفرستد به جايي كه ميخواهد....بعد ما دوباره به هيات امنا برديم ـ 20 ميليون تومان عددي نيست، ما 5 درصد اعتبارات دانشگاه در اختيارمان است ـ البته وزير 20 ميليون تومان را دستي به حساب دانشگاه ريخت و مشكل حل شد. از آن طرف همزمان پيام نور آقاي دكتر حسيني اعلام كرد كه ما اين 20 ميليون را كه بر اساس قيمت كارشناسي كه نوشته 820 ميليون تومان و شما 800 ميليون تومان داديد تازه ما به يك ارگان دولتي داديم، همه ضوابط قانوني رعايت شده و آن مشكل هم حل شد.....
ـ در اين سوال دقيقاً يك جمله مورد نظر من است، مطلبش حالا 2، 3 سطر است ولي مورد نظر يك جمله است، ميگويند يك ساختمان حدود دوازده هزار مترمربع واقع در علوم انساني بوده اسكلت ساختمان قبلاً ساخته شده بود و اين اسكلت در زمان شما كلاً جمع آوري شده است. جمع آوري شدن يا نشدن، تخريب يا عدم تخريب باز هم من معتقدم كه ممكن است بر اساس مصالحي باشد، مصالح كاري شما . دقيقاً سوال من اين است كه آيا در تخريب اين اسكلت و جمع آوري آن مسئول، ناظر، پيمانكار، مشاور، هيچ كس به خاطر اين هزينهها مورد مواخذه قرار گرفته است؟ و بعد از تخريب اسكلت، طبيعي است كه به بودجه مملكت و دولت ضرر وارد ميشود، آيا در اين مورد كسي مورد بازخواست قرار گرفته است؟
ـ آيا اينكه تخريب، ضرري را ايجاد ميكند يا نه؟ بايد ديد كه هزينه ادامه ساخت آن چگونه برآورد ميشود؟ هزينه و فايده است كه ما را به يك تصميم منطقي ميرساند. احداث اين ساختمان در زمان آقاي دكتر وحدت شروع ميشد و از آهنهاي اهدايي باقي مانده در دانشگاه عمليات ساخت را شروع ميكنند و هيچگاه بودجه لازم را براي ادامه ساخت پيدا نميكنند، آيين نامه زلزله 1 پشت سر گذاشته ميشود زلزله بم اتفاق ميافتد آيين نامه زلزله بعدي كه آيين نامه 804 باشد بروز پيدا ميكند. در اين زمان جناب آقاي دكتر مكيان اراده ميكنند كه ساختمان را بسازند با مشاورين مربوطه صحبت ميكنند و طرح مقاوم سازي اين و ادامه ساختمان را دنبال ميكنند با گرفتن 200 ميليون پول از تبصره 9 كه همين 200 ميليون تومان هم چون آهنها اهدايي بوده مسائل خاص خودش را داشته است. ما با سازمان مسكن و شهرسازي كه مرجع صدور تخريب هر ساختمان دولتي است تماس گرفتيم. با خود مشاورين تماس گرفتيم كه اگر به ساختمان كناري آن نگاه كنيد فرم ساختمان قبلي طراحي شده بوده است ولي دوباره اگر ميخواستند كه آيين نامههاي زلزله را دنبال كنند يك ناحيه 5/2 متري اين وسط خالي ميماند يك تونل 5/2 متري ايجاد ميشد تا بتوانند دو طبقه را روي هم سوار كنند. وقتي حساب هزينهها را كرديم مشخص شد جمع آوري و استفاده مجدد از اين آهنها و ساختن اين دقيقا به مراتب هزينهي كمتري دارد كه اين كار را پس از اخذ مجوز از هيات امنا انجام داديم و يك مجموعه 14 كلاسه را ايجاد كرديم كه اگر آن را ميخواستيم انجام دهيم بايد دو برابر اين پول را صرف آنجا ميكرديم و تازه اين مقدار فضا ايجاد نميشد.
ـ يعني در تخريب اين اسكلتها هيچ كس مسئوليتي نداشته است؟
ـ هيچ كس مقصر نبوده است، آيين نامه زلزله جواب نميدهد تا زماني كه زلزله بم اتفاق نيفتاده بود ساختمانها را بر اساس آيين نامه ويرايش اول ميساختند ولي بعد از زلزله بم آيين نامه تغيير كرد و يزد روي گسل زلزله آمد و حالا بايد ساختمانها را قوي تر ساخت و بخشنامه دولت است كه هر ساختماني هم كه الآن ميخواهيد دنبال كنيد بايست آيين نامه جديد را لحاظ كنيد و بايد حتما مقاوم سازي كنيم ما الآن يك ساختمان ديگر ميخواهيم بسازيم كه بايستي طبق آيين نامه جديد ادامه دهيم. بنابراين نبايد كسي را زير سوال برد چون اجرا مشكل نداشته است مشكل اين بوده كه پول نداشتند براي اين حجم ساختمانهايي كه طراحي كرده بودند.و اگر ميخواستند دوباره مقاوم سازي كنند. ما آن 12000 متر را با پولي كه داشتيم 3000 متر كرديم و از همان آهن آلات و همان بودجه ساختماني را آماده كرديم. در 2 ـ 3 سال آخر رياست آقاي دكتر وحدت اين شروع شده و 5 ـ 6 سال براي همه علامت سوال بوده كه چرا اين آهن آلات هواست حداقل در دوره مديريت ما طبق ضوابط . . . كار ما قانوني بوده است و ما به جز فونداسيون موجود ايجاد شده قابليت سوار شدن سولهي جديد روي آن دارد ولي ما با توجه به اينكه الآن پولي نداريم آنجا در طرح جامع سايت يك سوله ورزشي در نظر گرفته شده است كه هر لحظه ميشود از همين فونداسيونها، سوله را روي آن سوار كرد. اين كار اصلا مقصر عمدي نداشته است بلكه به خاطر آيين نامه زلزله بوده است.
ـ در دوران رياست جنابعالي تجهيزاتي كه براي دانشگاه خريداري شده مشخصا معلوم است؟
ـ همه ما را به ديد عمراني نگاه ميكنند ولي بايد اذعان كرد كه در همين سه سال تجهيزاتي را به داخل دانشگاه آورديم و دانشگاه را از وابستگي به شهر نجات داديم. آمار دقيق را بعدا خدمت شما ارائه ميدهم. در سه سال گذشته آزمايشگاه روانشناسي تجهيز شد.
ـ تجهيزات را ميخواهيم با شش سال قبلش مقايسه كنيم كه پنج ميليون دلار تجهيزات براي دانشگاه آماده و گرفته شده است.
ـ آن زمان ارز بوده ولي الآن مشكل ارز براي همهي مملكت است. اخيرا يك مبلغ جديدي اختصاص داده شده كه همين امسال ميآيد. ولي با همين پولهاي اختصاصي و با همين پولهايي كه ميتوانستيم بسياري از آزمايشگاهها از جمله آزمايشگاه زبان و ادبيات عرب، روانشناسي، آزمايشگاه جغرافيا و نزديك چهار آزمايشگاه تحقيقاتي شيمي را تجهيز كرديم.
ـ در اين 3، 4 سال نفت 8 دلار، 10 دلار سابق تا 140 دلار هم به فروش رفته است و حال سوال مشخص من اين است كه تجهيزاتي كه در زمان رياست شما كه واقعيت اين است كه شما نميتوانستيد پولي را از جايي بياوريد و براي تجهيزات بگذاريد من فقط سوالم اين است كه در اين مدت چقدر تجهيز كرديد و آن را به عدد ذكر كنيد.
ـ شايد بتوان گفت تجهيزات 3 سال گذشته به صورت نسبي بيش از 17 سال قبل بوده است.
ـ شما رقمي كه بفرماييد ما چاپ ميكنيم حتي اگر درمورد آن 5 ميليون دلار قبلي هم بحثي داريد ميتوانيد توضيح دهيد ما چاپ ميكنيم.
ـ دانشگاهها معمولا در بدو تاسيس بودجه تجهيزات و ساختماني بزرگي به آنها داده ميشود. ولي بعد كه مرتب ميشود يك رديفي تحت عنوان تعمير و تجهيزات دارد كه اين رديف ما تعمير و تجهيزات بوده است. سال گذشته ششصد ميليون تومان براي تعمير و تجهيز بوده است كه ما از محل درآمدهاي مختلف ديگر و صرفه جويي هايي كه داشته ايم كه در مساله تجهيزات خوب عمل كرده ايم.
ـ در سايتها ديده ايم و شكي نيست كه بايد به جوانها بها داد خوشبختانه جوانها در جريانات علمي اخير پيشرفتهاي قابل توجهي داشتند كه همگان را به تحسين واداشته است حتي افرادي كه در نهايت هميشه نشستند يا كشورهايي كه نشستند ببينند اين مملكت دارد چه كار ميكند از نظر علمي واقعا پيشرفت كردند و اين قابل تقدير و ستايش است . سوال من اين است كه آيا اين استاداني كه بازنشسته شدهاند براي هيچ يك از آنها ـ آنهايي كه 30 سال كار كرده بودند ـ امكان نگه داشتن آنها (نه از نظر قانوني) بوده است. آيا ديد شما اين بوده است كه هيچكدام از آنها ادامه كار بدهند؟
ـ هيچ وقت شما رفتيد با خودشان صحبت كنيد، خودشان در دسترس هستند چرا از خودشان نميپرسيد؟ كسي كه استاد و دانشيار باشد هيچ مشكلي براي ادامه كار وي وجود ندارد.دانشياران نيز بايد در سه سال آخر فعاليت خود پنجاه امتياز آيين نامه ارتقا را دارا باشند اگر 50 امتياز را نگيرند يعني تحركي نداشتهاند بعضيها به درخواست خودشان بوده است مثلا آقاي دكتر قيصري و آقاي دكتر كرباسي ما اصرار كرديم بمانيد خودشان به دلايلي مثلا پاداش اصرار كردند كه بازنشسته شوند. الآن هم هيچگونه مشكلي در استفاده از آنها نداريم و الآن آقاي دكتر كرباسي سفت و محكم دارد با ما كار ميكند.
ـ جناب دكتر عذرخواهي ميكنم الآن شما رئيس دانشگاه و مسئول هستيد و اداره اينجا تحت نظر شماست، طبيعي است تا استادي حكم استادي دارد در جلسات آموزشي در شوراها در خود دانشگاه حضورش، با اينكه فقط بگويند بيا درس بده و حق الزحمه ات را بگير و برو فرق ميكند.
ـ دقيقا آقاي كرباسي در جلسات ما هستند، عضو هيات مميزي ما هستند و يكي از مشاورين غيررسمي بنده هستند، آقاي دكتر قيصري همينطور. يك عدهاي براي اينكه به آنها كمك شود دانشيار شدند. از نظر قانوني استادياران وقتي سي سال كار اجرايي را به پايان رساندند و 65 سال سن داشته باشند در درجه استاديار اتوماتيك وار بازنشسته ميشوند. بعضي از افراد همين شرايط را داشتند و خودشان گفتند اجازه بدهيد مقالاتمان بيايد ما اين فرصت را هم به آنها داديم و انجام هم شد.
ـ معمولا در آموزش و پرورش اگر دانش آموزي در زمين موقع ورزش دستش بشكند اگر معلم ورزش يا متخصص تربيت بدني در آنجا حضور داشته باشد كسي مدعي نيست كه چرا دست بچه شكسته است اما اگر فرد ناآگاهي را بگذارند بالاي سر دانش آموزان اگر كسي افتاد و دستش شكست پدر و مادر مدعي ميشوند. يك مورد بحث در مورد دانشگاه اين بود كه چون آقاي ميبدي فردي را رئيس سلف گذاشتند كه تخصص در اين كار نداشته باعث شده كه مسموميت غذايي پيش آيد شما اين مسئله را قبول داريد كه ناكارآمدي يا عدم تخصص كسي كه در اين كار به او مسئوليت داده شده است باعث چنين چيزي شده يا برحسب اتفاق شده و ديگران چنين چيزي را مطرح ميكنند؟
ـ شما اول بگوييد چه كسي تغيير كرده كه متخصص تغذيه نبوده است؟ اگر منظور مسئول بهداشت سلف بوده است ايشان هيچ وقت عوض نشده است، مسئول بهداشت ما آقاي شعباني بوده و همچنان ايشان اين مسئوليت را دارد. مدير پرسنل داخلي سلف دهها بار عوض شده است كه هيچ كدام از آنها كارشناس تخصصي آن مساله باشند نبودهاند مثلا آقاي احرام پوش مديريت يك مجموعه كوچكي را داشتند ايشان را گذاشتيم مدير امور عمومي با يك قابليت وسيع تري دوباره بعد از مدتي گذاشتيم مدير كل دانشجويي كه حتي همان حوزه سلف را هم پوشش ميدادند كه ايشان اول كارمند بودند ايشان همان كسي هستند كه شما ميگوييد در واحد سلف سرويس جابجا شده است.آنجا كه فرموديد بعضيها انتقاد كردند و ما خوشمان نيامده اصلا اين طور نيست، گله ما اين بود كه مسموميت غذايي انجام شده، همه هم خوب شدند رفتند بعد از همه اين جريانات فرض بفرماييد مثلا آيينه برمي داشت يك تحليلي ميزد ميگفتيم اگر آنها في الواقع دنبال اصل نبودند همان شبي كه بندگان خدا رفتند بيمارستان ميآمدند حداقل مصاحبه اي، صحبتي، دست مريزادي حتي زدن توسري نه اينكه عين جريانات دانشجويي كه ميخواست مسائل ديگر خود را مصادره كند.
ـ پس معلوم است آقاي دكتر آن كسي هم كه با اسم مستعار مطلبي در سايت نوشته در واقع چون همين مسائل را نوشته خود شما بوديد.
ـ من چيزي ننوشتم من اگر چيزي را بخواهم جواب دهم سفت و محكم جواب ميدهم. با نام مستعار هم جواب نميدهم. حتي يك تماسي هم با ما گرفته نشد كه جريان چه بوده است؟ حالا شما بزرگواري كرديد و آمديد اينجا حتي نپرسيدند در حاليكه آن جريان خيلي بزرگ نمايي شد و طبيعي هم است. در دانشگاه كرمان همين امسال اتفاق افتاد كه نبايد اتفاق بيفتد ولي در جبهه در يكي از گردانها يك نفر مايع لباسشويي ريخته بود تردد افراد را كه نميتوانيم ... در اين قضيه هم هيچ معلوم نشد كه چه اتفاقي افتاده است؟
ـ بعضي از روساي ادارات، ديوان محاسبات دنبال كارشان را بعد از چند سال ميگيرد كه چرا يك مشكلي در سندتان، كارتان هست؟ عكس اين قضيه را من در مورد شما شنيدم كه پايه تعداد زيادي گرفته شده و بعد ديوان محاسبات گفته كه به آنها بدهيد جريان اين چيست؟
ـ يك سري پايههاي تشويقي هست كه هنوز هم روي آن علامت سوال است و ديوان هم نگفته است كه آنها را پس بده يا پس نده. در بحث هايي كه انجام شده ما طبق يك قاعده خاص به اين نتيجه رسيديم كه دادن اين پايهها به افراد درست نبوده است و اصلاح شد. بعد از مدتي وقتي قواعد ديگري در كنار آن گذاشتند يك مقدار اين شبهه برطرف شد كه امكان دادن اين وجود داشته اما دستورالعمل اجرايي آن را چه چيز بايد بنويسيم هنوز داريم مكاتبه ميكنيم.
ـ يعني هنوز الآن به آنها برنگردانديد؟
ـ چرا . چون ما با صراحت قانوني عمل كرديم. بعد از اينكه ديوان محاسبات مشاورهي حقوقي درستي به ما داد و به ما گفت فرض مثل اين بند هم وجود دارد و شما ميتوانيد بر اساس اين بند پيگيري كنيد. و لذا چون ما سريع عمل كرده بوديم حرف خودمان را برگردانديم و داريم پيگيري ميكنيم كه آيا دستورالعملهاي اجرايي كه براي وزارتخانه است شامل حال دانشگاه يزد ميشود يا نميشود؟ و لذا تا محقق شدن آن مورد كار جديدي نبايد ميكرديم.
ـ يعني مشخصا آنها دارند پول پايه را ميگيرند؟
ـ بله، قبلا هم گرفتند يعني دهها سال است كه دارند پول آن پايه را ميگيرند. ما به اين گونه عمل كرديم كه حكمي را تغيير داده بوديم آن حكم را جمع كرديم نه اينكه دوباره حكم را تغيير بدهيم و اين تغيير پايه را تحت حكم جديدي زدم چون براي ما و تيم مديريتي ما مسجل شده بود كه اين پايه مستند قانوني ندارد بعد از اينكه دوستان مشاوره دادند و ديگران هم كمك كردند ما آن حكم جديد را جمع كرديم و هيچ اتفاقي نيفتاد يعني ما قبلا پايهاي را كم نكرديم و حالا هم داريم پيگيري ميكنيم كه اگر مستند قانوني درستي براي آن وجود دارد ادامه پيدا كند و اگر مستند وجود ندارد كه بايد كم شود حالا يا من كم ميكنم يا مديران بعدي كم ميكنند.
ـ پس به اين صورت شده است كه پايهاي كم شده به آنها دوباره برگردانده شده حالا شما داريد پيگيري ميكنيد كه آيا بايد اين پايه را ايشان داشته باشند يا نداشته باشند؟
ـ اگر شما بخواهيد از لحاظ قانوني در پروندهها سرچ كنيد هيچ چيزي تغيير نكرده است. پايهاي كم نشده است، وقتي كم ميشود كه شما حكمي داشته باشيد و آن حكم در دست شما باشد. من صادر كردم دوباره جمع كردم مثل يك نامهاي كه من به شما بزنم بعد ميگويم ببخشيد اشتباه شده است برمي گردانم البته به فاصله مثلا يكي دو ماه.
ـ معمولا رسم بعضي از دولتمردان بر اين است كه وقتي آماري ميدهند كه البته از نظر اين حقير عيب است، فقط براي همين سه سال است و آماري هم كه ميدهند فقط براي اين سه سال است آقاي رئيس جمهور، آقاي وزير يا وزرا البته آنجايي هم كه به همه اشاره ميشود كه هركس زحمت ميكشد قابل تقدير است بيان اين مطلب هم قابل تقدير است اينطور كه من شنيدهام ميگويند اين دانشگاه بيش از 300 هكتار است و زحمات طاقت فرسايي براي كساني كه پايه گزار اين بودند كشيدهاند به خصوص حالا اينجا جا دارد ياد كنيم از سومين شهيد محراب آيت الله صدوقي كه با حمايتهاي ايشان كه حقير از ابتدا در جريان كار بودم و ميدانم كه چقدر ايشان براي تاسيس اين دانشگاه پافشاري ميكردند آيا جنابعالي هيچگاه در اين سه سال با روساي قبلي دانشگاه جلسهاي داشته ايد؟
ـ بله آقاي شاهي كه جزء هيات امناي ما هستند و يكي از مشاوران خيلي قوي ما در مقولههاي مختلف هستند. آقاي دكتر مكيان با توجه به اينكه رياست من در تداوم رياست ايشان بوده است هر گاه معضلات و مشكلاتي در كار پيدا ميشود از ايشان كمك ميگيرم براي مثال در بحث زمينهاي دانشگاه ايشان نماينده تام الاختيار من بوده اند.
ـ بعضي از ساختمانها از جمله سالن ورزشي امام علي ضمن اينكه يك بار افتتاح شده در سفر اخير وزير علوم باز هم افتتاح شد آيا اين مطلب درست است؟
ـ جايي ممكن است 10 بار افتتاح شود ايرادش چيست؟ ولي هيچگاه افتتاح نشده بود. مقام معظم رهبري آمدند در يك ساختمان نيمه تمام كه بخاري هايش كارگاهي بود و ما اين ساختمان را دو ماهه بنا كرديم سخنراني كردند و مقام معظم رهبري هيچ وقت آنجا را افتتاح نكردند، بعد از رفتن مقام معظم رهبري و كمك ششصد ميليوني ايشان تازه به كف پوش رسيد يعني الآن فقط كف پوش كم دارد. سيستم تاسيساتي و برودتي آنجا يك سيستم كلاني است كه اينها بعد ايجاد شد.
ـ شايد ساعتي كه براي افتتاح مشخص گرديده باعث اين سوال شده است؟
ـ آقاي وزير چون وقت نداشتند و ميخواستيم ايشان را اينجا نگه داريم و بايد روز را در طبس ميماندند و شب كه اينجا خوابيده بود گفت من فقط بين اين ساعت وقت دارم و ما ميخواستيم پروژهها را به ايشان بدهيم و در پس بازديد ايشان بتوانيم امكانات ديگري هم بگيريم و ساعت را اين ساعت انتخاب كرديم.
ـ آيا در مورد مسموميت غذايي دانشجويان، سازمان نظارت و بازرسي هم هيچ دخالتي داشت؟ و هيچ دستوري، تغييري، جابجايي از آنجا نيامد كه فلان مدير جابجا شود؟
ـ آنها آمدند و بررسي كردند. بنده نميگويم سيستم طبخ و محل آن از نظر بهداشتي كاملا ايده آل بوده است ولي ما تلاش زيادي كرديم تا سيستم خيلي بهينه شود و بعد از مسموميت هيچ جابجايي مديريتي صورت نگرفته است. مشكل از آنجا نبوده است شك نكنيد چطور است كه غذايي فقط دختران را مسموم كرده و پسرها يك مورد مسموميت نداشتند.
ـ با توجه به نزديك بودن انتخابات رياست جمهوري و دستوري كه اخيرا آقاي دكتر احمدي نژاد دادند كه دانشگاهها محلي براي تضارب افكار باشد بيايند و سخنراني كنند آيا دانشگاه يزد آمادگي براي كانديداهاي مطرح فعلي ـ ميرحسين، كروبي يا از اصولگراها ـ دارد؟
ـ بله ما اصلا قبل از آن هم مشكلي نداشتيم. من آدم شفافي هستم. آن قضيه هم كه دوست عزيز ما در همدان دچار آن شد، ما هر جا بخواهيم قانون را رعايت كنيم دچار چالش ميشويم. ما يك ستاد نظارت بر تشكلها داريم كه در آن ستاد سخنرانيهاي دانشگاه بايد تصميم گيري شود. جريان حاج آقاي كروبي اينطور اتفاق افتاده است كه سريع آمدند و بدون اينكه نامه نگاري كنند. رئيس دانشگاه هم گفته من بايد در ستاد تشكلهايم مطرح شود مجوز صادر شود بعد هم آمدند گفتند كه كانديداي رياست جمهوري را راه ندادند. در همه دانشگاهها جدا از دستور رياست محترم جمهور كه دستور محترمي است اين موارد انجام ميشود، افراد ميآيند درخواستشان را ميدهند. اگر فرد مشكل خاصي نداشت، كه كانديداهاي رياست جمهوري كه اصلا هيچ مشكلي ندارند. هر فرد عادي ميتواند بيايد در دانشگاه سخنراني كند به شرط اينكه مثلا خداي ناكرده اپوزوسيون غرب نباشد. يك فرد اگر بخواهد در دانشگاه ارائه انديشه بكند بايد بيايد درخواست بدهد يك تشكلي مسئوليت آن را بپذيرد. ما حتي سالن و پذيرايي هم در اختيار برگزاركنندگان در حد وسع خود ميگذاريم.
ـ دانشجوي ستاره دار داريد؟
ـ اين جمله يعني چه؟ هيچ بخشنامهاي با اين مضمون و كلمه به اسم دانشجوي ستاره دار وجود ندارد.
ـ دانشجوي اخراجي يا زنداني در اين مدت داشته ايد؟ نه به خاطر جرم شخصي، از نظر سياسي؟
ـ در دوره قبل داشتيم ولي حالا نميدانم يعني تاكنون دانشجويي مراجعه نكرده كه بگويد من زنداني سياسي بودهام يا هستم.
ـ تشكلها در دوران شما رونقي دارند؟
ـ ما همه تشكلهاي قانوني را داريم. انجمن اسلامي دانشجويان، بسيج، جامعه اسلامي و نزديك به 15 كانون فرهنگي داريم؛ فيلم و عكس، تئاتر، انديشه سبز، حمايت از محرومين، گروه مطالعاتي شهيد مطهري، گروه جهادي، گروههاي ادبي و ... علاوه بر آن دفتر فرهنگي جهاد دانشگاهي داريم كه در دانشگاه كار ميكند. و خود مديريت فرهنگي هم كار ميكند. نشريات هم با گرايشهاي مختلف (نزديك 100 تا) داريم.
ـ جنابعالي هر مطلبي در مورد مقالات آيينه يزد داريد بفرماييد.
ـ من خيلي دقيق اين هفته نامه را نخواندم ولي آن چيزهايي كه نگاه كردم ديدم كه دوستان بدون اطلاع از ديدگاههاي مديريتي ما و مسائلي كه باعث آن موضوع شده است و با اطلاعاتي كه از اين طرف و آن طرف گرفتهاند دست به مقاله زده اند. به عنوان مثال در مورد مسئله بيماري، آماري كه در نشريه آيينه منتشر شده دقيقا آمار برگرفته از سايتها بود، مثلا من از چك شخصي، يك ميليون تومان قرص خريده بودم، حضور فيزيكي 4 شبانه روز من و معاون دانشجويي ام را هيچ كس اشاره نكرده بود و بزرگ نمايي عددها. آمار خروج دانشجويان از خوابگاهها يا همراهان مريضها و غيره كه در دفتر خوابگاه نيز ثبت شده است به عنوان آمار ثبت شده بيماران مورد استفاده قرار گرفته است. اصلا كل عدد به 100 نميرسيد.عدد واقعي 9 نفر بوده است يعني كساني كه خيلي حالشان حاد بود ولي همه مراجعه ميكردند حتي 3 نفر از پسرها خودشان را به مريضي زده بودند كه با آزمايشهاي مختلف فهميديم و خودشان اقرار كردند.
ـ چرا يك هفته دانشگاه را تعطيل كرديد؟
ـ ما دانشگاه را تعطيل نكرديم موج جريانات كه ميآيد باعث اين شد مصاحبه من هست كه گفتم اصلا كسي نبايد برود وقتي دوباره داشت جو ميگرفت ما گفتيم هركس در امتحانات شركت نكند ما او را مجاز ميكنيم حتي توصيه دكتر و بنده اين بود كه اگر اينجا باشند بهتر است.
ـ بررسيهاي بعدي كه نشان ميدهد بيش از 9 نفر بودند؟
ـ 9 نفر كساني كه حاد بودند نزديك 40 ـ 50 نفر دچار مشكل شدند. يك ميليون تومان قرص خريديم كه قرص گران بود دكتر ميگفت 200 تا دانه قرص كافي است و در خوابگاه توزيع كنيد. قرصش گير نميآمد. حالا توضيحي در مورد مشكل آمار بدهم كه آماري كه اينها از خوابگاه خارج شده بودند و دفتر خوابگاه ثبت كرده بود با همراهي ثبت كرده بود فرضا يك نفر مريض بدحال داشتند، كل هم اتاقيها با او رفته بودند كه دفتر خوابگاه يادداشت كرده بود 6 نفر براي بيمارستان رفتند.
ـ چه كسي يادداشت كرده بود؟
ـ دفتر ما .
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 02,فوریه,2025