واقعیت طبقه بزرگ کارگری در ایران

یزدفردا "اول ماه مه هر سال روز جهانی کارگر نامیده می شود.۱۲۳سال پیش یعنی اول ماه مه ۱۸۸۶ اعتراض وتظاهرات کارگران شیکاگو که خواستار کاهش ساعات کارشان از۱۶ به ۸ ساعت بودند توسط پلیس شیکاگو به خاک وخون کشیده شد وعده ای از کارگران جان خودشان را از دست دادند. از این سال به بعدکارگران در اقصی نقاط جهان با تعطیل نمودن وگرامیداشت این روز به بیان خواست هاومطالبات خود می پردازند.

بدون تردید طبقه کارگر در تحولات ونقاط عطف یک قرن اخیر کشورمان نقش سترگی را ایفاء نموده است. گرچه این نقش بصورت سازماندهی شده نبوده وهنوز هم نیست.جنبش کارگری قبل از مشروطه اغاز شده است.در این سال ها صنعت هماند امروز وارد کشورمان نشده بود وخرده بورژوازی ها ( اشپزان ، کوزه فروشان ، میوه فروشان ، حصیر بافان ، کفاشان ، قصابان ، پینه دوزان ، بقال ها ، صابون پزها ،عکاسان.......)با تاسیس اتحادیه ها در قالب صنف های مختلف مطالبات خود را مطرح می کردند ترکیب نمایندگان در مجلس اول گویای این امر می باشد.

قبل از انقلاب تفکرات مارکسیستی حزب توده بر تار وپود تشکیلات کارگری رخنه افکند ومطالبات به حق کارگران را به سمت وسویی دیگر سوق داد. انتظار می رفت بعد از انقلاب که خود کارگران در پیروزی ان نقش به سزایی داشتند وانقلاب شعار حمایت از مستضعفان ومحرومان سرلوحه خود قرار داده بود مطالبات وخواست های این قشر زحمتکش تحقق یابد. ولی متاسفانه با دخالت نهادهای دولتی در تشکیلات کارگری این تشکیلات را محدود وقلیل تر از قبل نموده است. با توجه به گسترش روز افزون صنعت ، طبقه کارگر طبقه قدرتمندی است که می تواند در جامعه نقش افرینی نماید. کارگران شهری شاغل در واحدهای صنعتی وتولیدی دارای ظرفیتی بس عظیم تر از طبقه متوسط می باشد.اما واقعیت این است که این طبقه هرگز دارای اتحادیه نیرومند ومستقل نبوده است؟ طبقه کارگرهرگز دارای روزنامه ونشریه نبوده است؟ کارگران ایرانی در مجلس فاقد فراکسیون و نماینده می باشند؟ نمایندگان کارگران بصورت انتصابی در شورای عالی کار مشغول به کارند؟

در سه سال و نیم اخیر وبا روی کار امدن دولت محمود احمدی نژاد وسپردن وزارت کار به فرد سیاسی چون جهرمی عملآ تشکیلات کارگری ضعیف تر از قبل واثر گذاری نمایندگان کارگران در شورای عالی کار به حد بی سابقه ای تنزل یافته است. ایا سهام عدالتی که دولت نهم اینقدر به ان می نازد به یک کارگر تعلق گرفته است؟ ایا ماده ۴۱ قانون کار با توجه به کلیه تبصره های ان مورد توجه دولت نهم بود ه است؟نگارنده معتقد است که هنوز طبقه قدرتمند کارگری در ایران موفق نشد ه است اشل سازمانی خود را در استراکچر دولت معین نماید.( شما به انتخابات انگلیس و المان نگاهی بیاندازید) تشکل های به ظاهر دموکراتیک کارگری با بده بستان های سیاسی و اقتصادی و رانت دولتی که از طریق فروش نفت حاصل می شود عملا تبدیل به کارتل ها وتراست های اقتصادی شده اند.

یزدفردا