حسین جلالی-سردبیر یزدفردا: «حاج حسین حیدرزاده» در سال ۱۳۱۳ در یزد به دنیا آمد.
او به شغل معلمی مشغول بود و اولین مدرسه استثنایی در استان در محله آبشور یزد راه اندازی کرد، که اگر او نبود کسی به این فکرها نبود.
او خیلی از افراد معلول محلات را در آنجا جمع و با هر رنجی بود به آنها آموزش داد.
حقیر یک روز مصادف با روز معلم بود به هنگام تردد در محله فهادان دیدم چند ناشنوا که اکثر محله آنها را می شناسند و آنموقع حدود ۵۰ سال به بالا سن داشتند با یک گلدان درب خانه منتظر بودند تا او بیرون بیاید و زمانی که ایشون بیرون آمد با او روبوسی کرده و از او بواسطه اینکه به آنها آموزش داده بود تشکر کردند.
و همیشه هر زمان آنها را می دیدم تعجب می کردم چگونه اینها هرچه که می خواهند می نویسند یکی آز آنها آقای ابویی بود که در سازمان پارکها مشغول بکار بود.
خدا رحمت کند تنها پسر ایشان ناصر حیدر زاده که چند سال قبل بواسطه سکته درگذشت از فرداییان و دوستان یزدفردا بود.
او تعریف می کرد پدرم شنیده بوده یک سکه ساسانی در شیراز برای فروش گذاشته اند با سفر به آنجا نتوانست فروشنده را راضی کند که آنرا به او بفروشد.
پس از چند بار سفر توانست با دو کیلو طلا او را راضی کند تا آن سکه را به او بفروشد.
او تعریف می کرد که پدر و عمه ام شب تا صبح در خانه زرگری می کردند و صبح هم به مدرسه می رفتند تا او بتواند برای خرید سکه پول داشته باشد و تمام زندگی خود را وقف خرید عتیقه جات کرده و نظرش این بود اگر ما نخریم آنها را به کشور های خارجی می برند و هر گونه که خواستند تاریخ ما را به خود ما می فروشند.
خلاصه حرف ها زیاد است ولی مردی که سالها خوشگذرانی خود و خانواده اش را فدای حفظ آثار باستانی و فرهنگ یزد کرد، درگذشت.
حالا نوبت ماست تا برای ارج نهادن به او دین خودمان را ادا کنیم.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 29,ژانویه,2025