یزدفردا به نقل از خبر آنلاین "«افرادی که گمان می کنند کسی غیر از خاتمی می تواند با احمدی نژاد رقابت کند بی شعور هستند» تنها جمله انتخاباتی و در عین حال کنایه آمیز برخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت به دیگر احزاب و نیروهای اصلاح طلب در ماه های گذشته نیست. جبهه اصلاحات که آخرین روزهای سال87 را با فراز و نشیب های زیادی طی کرد در حالی با فرارسیدن سال جدید، روزهای باقیمانده به انتخابات ریاست جمهوری دهم را پشت سر می گذارد که هنوز هم اجماعی بر سر کاندیدای واحد در این جریان دیده نمی شود.
از طرفی شیخ اصلاحات که زندگی سیاسی خود را در احزاب و گروههای مختلف اصلاحات پشت سر گذاشته و حالا خود سردمدار حزبی نوپاست زودتر از بقیه اصلاح طلبان وارد عرصه انتخاباتی شد واز این جهت مورد انتقادهایی قرار گرفت. مهدی کروبی به قول برخی از متحصنین مجلس ششم کوپن حضور خاتمی در انتخابات را سوزاند ولی سید محمد خاتمی هم که دوم خرداد 76 هرگز تصور نمی کرد بیش از 6 میلیون رای داشته باشد و به قول اطرافیانش تنها برای دست گرمی وارد عرصه انتخاباتی شده بود و هیچ برنامه و کادر اجرایی برای خودش پیش بینی نکرده بود با اعلام زود هنگام حضورش در عرصه رقابت انتخابات ریاست جمهوری دهم می خواست اینگونه وانمود کند که همچون کروبی «بی برنامه وارد این صحنه{انتخابات}نشده است».
اما میرحسین که بیش از یک دهه به طور متوالی هر 4 سال یکبار نامش توسط مدعیان هم فکری با او چند ماهی در رسانه ها مطرح می شد و دوباره تا انتخابات ریاست جمهوری آینده به فراموشی سپرده می شد این بار برای حضور در ماراتن 88 اعلام حضور کرد و خاتمی را که تصور نمی کرد میرحسین زودتر از اردیبهشت ماه اعلام نامزدی کند به حاشیه راند. حالا همان کسانی که می گفتند «یا خاتمی یا هیچ کس» و یا حتی همان افرادی که ندای «یا کروبی یا هیچ کس» را در جریان اصلاح طلبی سر می دادند باید با حضور مهندس میرحسین موسوی مواضع خود را تغییر دهند چرا که خاتمی در متن انصرافش از نامزدی به هوادار و دوستانش گفت:«یا میرحسین یا کروبی».
خبرآنلاین بررسی وضعیت موجود جبهه اصلاحات و اینکه آیا این جریان می تواند پشت سر میرحسین یا زیر پرچم کروبی قرار بگیرد را با دکتر عبدالله ناصری استاد دانشگاه الزهرا (س) و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در واپسین روز سال 87 در موسسه فرهنگی هنری «نقطه عطف» به گفت و گو نشست.
فکر نمی کنید کناره گیری آقای خاتمی از پیش طراحی شده بود؟ چون قرار بود میرحسین اردیبهشت ماه نظرنهایی بدهد.
این طور نیست چون واقعا آقای خاتمی هم از موضوع بی خبر بود و الان هم انصرافش قطعی است و همان طور که قبلا هم گفته بود بلافاصله بعد از اعلام نامزدی آقای میرحسین از رقابت کناره گیری کرد.
اکنون بحث کاندیدای جدیدی هم مطرح است؟
خیر، آقای عارف هم ظاهرا از این کار منصرف شده است.
به نظر شما آقای موسوی می تواند در جبهه اصلاحات گفتمان آقای خاتمی را در فضای کنونی ادامه دهد؟ چون این اختلاف در جبهه اصلاحات دیده می شود که عده ای می گویند میرحسین نمی تواند گفتمان های این جریان و طیف را رهبری کند.
آقای میرحسین موسوی همان طور که در پاسخ نامه خود به انصراف آقای خاتمی نوشت تاکید بر اصلاح طلبی داشته است و قطعا متعلق به این جبهه محسوب می شود و علت بسیار روشن مطلب هم این است که اگر مهندس موسوی خودش را اصلاح طلب نمی دانست از اول که وارد موضوع انتخابات شد با آقای خاتمی و دیگر بزرگان جبهه اصلاحات مشورت نمی کرد. برداشت من این است که آقای موسوی یک گفتمان متفاوت از برخی زوایا با ما دارد اما خیلی در ظاهر معلوم نیست، اشتراکات زیادی هم دارد که کاملا به چشم می آید؛ مثلا ایشان در بحث آزادی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاکید فوق العاده ای دارد، این همان جلوه دیگری است که در قالب مردم سالاری دموکراسی از زبان اصلاح طلبان بیان می شود و حالا گفتمان اصلی اصلاح طلبان است؛ یا بحث اسقلال که از مبانی اصلی اصلاحات است. من معتقدم که آقای موسوی باید مسائل را باز کند و برنامه ها، شعار ها و اهدافش را برای مردم روشن کند.
چارچوب فکری آقای موسوی اصلاح طلبی است و اگر گاهی اوقات بازگشت به اصول را مطرح می کند می خواهد تاکید کند بر آن اندیشه نابی که امام راحل داشتند اما اینکه با این گفتمان می تواند پیرو گفتمان آقای خاتمی باشد سوالی است که در ذهن ما هم وجود دارد بنابراین از این جهت باید یک مقدار ایشان مسائل را بیشتر باز کند. در هر حالت آقای میرحسین موسوی نامزد همین جریان {اصلاحات} در سال 76 قبل از آقای خاتمی و در سال 84 قبل از آقای معین و کروبی بوده، بنابراین مهندس موسوی با توجه به تیمی که او را همراهی می کند و نقطه نظراتی که دارد خارج از دایره اصلاح طلبی دیده نمی شود اما طبیعتا تفاوت هایی را در بعضی از مسائل با شاخص های اصلی اصلاح طلبی دارد.
با توجه به اینکه احتمال دارد موسوی سال آینده تجربه انتخابات های 76 و 84 را برای اصلاح طلبان تکرار کند، جبهه اصلاحات دوباره به آقای خاتمی بازگشت می کند؟
تلقی من این است که آقای میرحسین این دفعه جدی آمده است و هیچ نشانه ای در گفت و گو های صریح، علنی و خصوصی او پیدا نمی کنیم که دال بر کناره گیری از انتخابات باشد. میرحسین در آخرین دیدارش با خاتمی گفته است «من آمده ام که بمانم و خواهم ماند»، به نظر من هم اگر آقای خاتمی یک مقداراحتمال می داد موسوی تصمیم جدی ندارد انصراف نمی داد.
سوال ابتدایی من بدین جهت بود که به نظر می رسید با جلسه ها و شورهای زودهنگام انتخاباتی جبهه اصلاحات، اصلاح طلبان برنامه خاصی برای انتخابات 88 دارند و می خواهند با آمدن و نیامدن گفتن هایشان فضا را بسنجند برای همین ابتدا آقای خاتمی را کاندیدای خود معرفی می کنند ولی بعد میرحسین را به میدان آوردند؛ اگر این طور نیست پس تصور می کنید میرحسین علی رغم آمدن خاتمی چه نیاز و کمبودی را احساس کرد و فکر کرد خاتمی از پس آن برنمی آید که اعلام حضور کرد؟ چون نظریه پردازانی مثل آقای عطریان فر گفته بود که «با آمدن خاتمی، میرحسین لزومی برای حضور نمی بیند.»
آقای خاتمی20 بهمن و آقای موسوی20 اسفند اعلام نامزدی کردند. خاتمی قبل از اعلام کاندیداتوری با آقای موسوی دیدار داشت و با او گفت و گو کرده بود و آقای موسوی هم به او گفته بود که من بعید می دانم تا اردیبهشت ماه به جمع بندی برسم و برای حضور در انتخابات اعلام رسمی کنم؛ آقای خاتمی هم با توجه به فضای اجتماعی که در کشور ایجاد شده بود و موج جدی که طالب حضور او بود به این جمع بندی رسید که باید زودتر وارد عرصه شود و زمان را بیشتر در اختیار بگیرد و سر این مساله که زمان اعلام نامزدی باید بیشتر از این ها باشد با مهندس موسوی به جمع بندی مشترک نرسید و خود آقای خاتمی هم تصور می کرد که مهندی موسوی تا اردیبهشت ماه اعلام رسمی نخواهد کرد. آقای خاتمی همین طور که قبلا هم گفته بود هر زمانی که مهندس موسوی اعلام نامزدی می کرد کنار می کشید، حالا چون آقای موسوی زودتر اعلام کرد، خاتمی زودتر انصراف داد؟ به نظر من آقای خاتمی این احتمال را هم می داد که ادامه فعالیت هر دو نفرشان تا نزدیکی های انتخابت ممکن است تاثیرات منفی داشته باشد و اینکه رقیب برداشت و بهره برداری خاصی از این وضعیت کند لذا انصراف خودش را بلافاصله اعلام کرد. من هم معتقدم یک سوال جدی هست که باید آقای موسوی به آن پاسخ دهد چون افکار عمومی منتظر شنیدن پاسخ این سوال است که چه روندی و یا چه اتفاقی رخ داد که اعلام اولیه در اردیبهشت ماه به اسفند ماه رسید.
در هر انتخابات نامزدها باید حرف تازه ای برای گفتن داشته باشند تا بتوانند از مردم رای بگیرند، برخی می گویند الان حرف هایی که از میرحسین شنیده می شود یا کهنه است و یا نقد عملکرد دیگران، بنابراین ما هیچ بحث تازه ای از ایشان شاهد نیستیم. به نظر شما این رفتار میرحسین برای اصلاح طلبانی که همین نقد را به آقای احمدی نژاد داشتند آسیب تلقی نمی شود؟
مهندس موسوی 20 سال است که سکوت کرده و در این مدت اظهار نظری نداشته بنابراین اینگونه نظرات در خصوص ایشان صادق نیست. آقای میرحسین با توجه به شرایط حساس کشور خودش به تحلیلی کاربردی رسیده است و در یک همایش چند ساعته آن را به عنوان الگوی مدیریت در دهه چهارم ارائه داد و با همین تحلیل و جمع بندی وارد میدان شد. به عقیده من مهنس حرف تازه هم دارد ولی افکار عمومی باید این حرف ها را ارزیابی و جمع بندی کند و به تصمیم برسد. از طرف دیگر این دوره از انتخابات ریاست جمهوری بدین جهت اهمیت دارد که عموم جامعه به دنبال حرف نو نیستند چون حرف های نو را در گذشته شنیدند و از طرف دیگر چون شرایط زندگی برای مردم بسیار سخت شده است مردم به دنبال همان حداقل هایی هستند که در دولت های پیشین تجربه کردند، حالا اگر نظام و ابزارهای  موثر در نظام مثل رسانه های عمومی جدی و با دلسوزی دغدغه های مردم را تعقیب کنند در سال 88 یک انتخابات خیلی معناداری را شاهد خواهیم بود.
با توجه به اینکه آقای موسوی در برهه ای دولت داری کرده است که اقتصاد کشور بر مبنای اقتصاد دولتی بوده تعارض و تناقضی میان ایشان با سند توسعه کشور دیده نمی شود؟
مثلا؟
مثل خصوصی سازی و اصل44.
میرحسین در بیانیه اعلام حضورش تاکید بر اصل 44 و 43 قانون اساسی داشته است.
البته بیشتر روی اصل 43 تاکید کرده است.
روی هر دو تاکید داشت.در ملاقات هایش هم روی این دو اصل تاکید کرده است چون برخی تصورشان این بود که دیدگاه های اقتصادی مهندس همان دیدگاه های دوران جنگ است. از جهتی مهندس موسوی تازه اعلام حضور کرده و هنوز کنفرانس خبری جامع و فراگیر نداشته و هنوز به سفرهای استانی نرفته یا حتی روزنامه اش را منتشر نکرده و این ها تماما بعد از تعطیلات نوروز شروع خواهد شد. آقای موسوی کاملا مخالف انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی بود که این نشان از یک مشی روزآمد شده و نگاه کارشناسی در حوزه های اقتصادی دارد.
در انتخابات های گذشته مثل انتخابات 76و 84 شاهد این بودیم که جبهه اصلاحات چند روزی با نام میرحسین وارد فضای انتخاباتی می شد و بعد هم نامزد جدیدی را معرفی می کرد و به نوعی این تلقی به وجود آمد که اصلاح طلبان با نام میرحسین بازی می کنند اما این بار به نظر می رسد میرحسین جریان اصلاحات را به بازی گرفت چون همان کسانی که معتقد به حمایت از او در انتخابات بودند با اعلام نامزدی مهندس موسوی دست به تخریب او زدند و بعضا هم شاهد به کارگیری الفاظ زشت و توهین آمیز نسبت به ایشان بودیم؟
چنین ذهنیتی در جبهه اصلاحات وجود نداشته و ندارد. من از عملکرد دوستان اصلاحات اینگونه می فهمم که تقاضایشان از میرحسین در سال 76 و 84 برای نامزدی اصلا استفاده از نام ایشان نبوده و آن میزان مراجعات و جلساتی که بزرگان جریان اصلاحات با مهندس موسوی داشتند حکایت از این دارد که تقاضاها جدی بوده است، میرحسین هم در آن زمان کلیات موضوع را پذیرفته بود ولی شرط و شروطی گذاشته بود که تحقق این شرط و شروط خارج از توان جبهه اصلاحات و جریان اصلاح طلبی بود، مثل در اختیار داشتن یک شبکه تلویزیونی و نیروی اتظامی که این مطالبات از قدرت جبهه اصلاحات و دولت وقت آقای خاتمی خارج بود اما این دوره بدین جهت حضور مهندس موسوی برای برخی از دوستان اصلاح طلب غیر منتظره بود که آقای میرحسین به آقای خاتمی گفته بود زودتر از اردیبهشت ماه جواب قطعی نمی دهد در عین حال که سال 87 هم قبل از آنکه خیلی از احزاب آقای خاتمی را به میدان بیاورند انگشتان خود را روی مهندس موسوی گذاشته بودند و از همان اوایل هم با ایشان جلساتی داشتند. به نظر من مهندس موسوی همیشه در جبهه اصلاحات به عنوان یک فرد واجد شرایط  و قابل قبول برای مدیریت اجرایی کشور مطرح بوده و این دوره به خاطر اینکه او شرایط کنونی کشور را خطیر و بحرانی تصور می کند وارد میدان شد و بخشی از جریان اصولگرایی هم او را همراهی خواهد کرد چون ملاقات هایی تاکنون با مهندس انجام شده است.
در سال 85 هم جبهه اصلاحات و حامیان آقای هاشمی با القای وضعیت بحرانی به جامعه می خواستند آرا را به سمت خود جلب کنند، تصور نمی کنید این بحران سازی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم تکراری شده است؟
من فکر می کنم دوستان اصولگرا قدری تحت تاثیر رسانه های حکومت قرار دارند، من نمی دانم بحران را دیگر به چه وضعیتی می توان اتلاق کرد؟ سال 84 خیلی از کارشناسان اقتصادی وضعیت اقتصادی 87 را پیش بینی می کردند، به نظر شما این تورم بحران نیست؟ تصویب 3 قطعنامه در سازمان ملل علیه ایران بحران نیست؟ امسال هیچ کس پیش بینی نمی کرد که اقای احمدی نژاد و آقای لاریجانی که هر دو از یک جناح و وابسته به یک جریان هستند اینگونه با هم نامه نگاری کنند و قوه های تحت نظر یکدیگر را زیر سوال ببرند اما مجلس در لایحه بودجه خطر جدی تری احساس کرد و خیلی جدی تر به موضوع نگاه کرد و توانست اندکی جلوی آثار تورمی بودجه را بگیرد و این یعنی جلوگیری از بحرانی دیگر.
جالب است شما که اینگونه از آثار تورمی بودجه 88 سخن می گویید فراکسیون اقلیت مجلس مصرانه از لایحه تقدیمی دولت حمایت می کردند و در این موضوع با حامیان دولت در مجلس هم پیمان شده بودند... . اما موضوع بحث ما مطلب دیگری است که در این زمان نمی گنجد پس بهتر است به موضوع مصاحبه باز گردیم. در روزهای اخیر شاهد تعارضاتی میان میرحسین و اصلاح طلبان بودیم این رفتارها به ضرر جریان اصلاحات نیست؟
من فکر می کنم هر کسی که وفاداری خودش را به قانون اساسی اعلام کرد و در چارچوب آن عمل نمود در مدار و در مسیرحرکت کرده است، آقای مهندس موسوی عضو برجسته جبهه اصلاحات و ترجمان رویکرد و اهداف امام است که البته در برخی جزئیات با رهبران اصلاحات اختلاف دارد ولی در کل یک اصلاح طلب است و در این اردوگاه قرار می گیرد.
به نظر می رسد با کناره گیری آقای خاتمی، مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب رویه نهضت آزادی و جبهه ملی را در پیش بگیرند؛ این طور نیست؟ این مسئاله را از این جهت مطرح کردم که برخی از اعضای سازمان مجاهدین معتقد هستند که به وضعیت نهضت آزادی و جبهه ملی دچار شده اند.
نه! اصلا اینطور نیست. من به عنوان عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب می گویم که اصلا دعوای اصلی مشارکت و مجمع روحانیون با اصولگرایی و گفتمان جدیدی است که بدون پیشینه تاریخی ظهور کرده است و من همیشه به عنوان جریان نوظهور از آن نام برده ام، این گفتمان است که اندیشه و مبانی امام و انقلاب اسلامی را دچار آسیب جدی می کند لذا ما با تمام توان در جبهه اصلاحات و تمام احزاب وابسته به این جریان ایستاده ایم تا این تفکر را که معتقدیم با تفکر امام کاملا متفاوت است به حاشیه برانیم. افرادی هم که ما را با نهضت آزادی قیاس و تشبیه می کنند حتما نمی دانند که میان این دو فرق است و ما خیلی از مواضع دوستان در نهضت آزادی را قبول نداریم.
ولی این یک واقعیت است که اگر آقای خاتمی در عمل از صحنه سیاسی حذف شود {چون با کناره گیری اقای خاتمی جریانی که از ایشان حمایت می کرد عملا از صحنه سیاسی کشور حذف می شود} برخی احزاب و گروههای جریان اصلاحات حوزه فعالیت خودشان از دست می دهند.
اینگونه نیست، شاید محدودیت به وجود آید ولی کاملا از بین نمی رود چون اگر آقای خاتمی برود هواداران تفکر او که از میان نمی رود.
اصلا مشارکت، مجمع و سازمان مجاهدین بعد از خاتمی قرار است چه رویه ای را در پیش بگیرند؟
جبهه اصلاحات از اول به دنبال آقای خاتمی بود چون به غیر از او تضمین پیروزی در انتخابات کار خیلی سختی است. اما حالا که خاتمی از رقابت کنار کشیده است باید همان طور که خودش اعلام کرد از میان میرحسین و کروبی یک نفر به عنوان کاندیدای واحد جریان معرفی شود که انشاالله بعد از عید این کار صورت می گیرد.
پس الان آقای میرحسین موسوی نامزد قطعی جبهه اصلاحات نیست؟
باید به طور رسمی اعلام کنیم و من شخصا معتقدم که احزاب خود به خود به طرف نامزد واحد خواهند رفت اما فر ض کنید مجمع روحانیون نتواند به جمع بندی برسد و برخی اعضای ان به سمت میرحسین و برخی به سمت کروبی بروند ولی در نهایت همه انها نامزد واحدی را معرفی می کنند.پیش بینی من این است که بعد از تعطیلات نوروز کم کم فضای انتخابات شکل واقعی تری خواهد گرفت و پر رنگ تر خواهد شد.
همان طور که شما گفتید آقای خاتمی از اصلاح طلبان خواست از میان میرحسین و کروبی یک نفر را انتخاب کنند در حالیکه سازمان مجاهدین و مشارکت در برابر هر دو نفر موضع دارند و حتی در روزهای پایانی سال شاهد درگیری های لفظی میان آن ها بودیم...
یک حزب سیاسی باید در هر انتخابات حضور فعال داشته باشد. شرایط احزاب در هر انتخاباتی غیر قابل پیش بینی است زیرا زمانی با حضور خاتمی تکلیف مشخص است ولی زمان دیگر با انصراف او برنامه ها به هم می ریزد و باید از آرمان ها پایین آمد. من معتقدم جبهه اصلاحات و سازمان مجاهدین راهبردشان راهبرد تغییر است و چون سازمان مجاهدین به دنبال ائتلاف و انسجام بوده بنابراین ممکن است خیلی وقت ها از باورها و جمع بندی های خودش کوتاه بیاید به خاطر اینکه انسجام و ائتلاف در جبهه اصلاحات حفظ شود و آن راهبرد تغییر یعنی اینکه دولت فعلی و آقای احمدی نژاد نباشد، محقق شود اگر چه با حضور نامزد اصلاح طلبی باشد که با سازمان اختلاف نظر داشته باشد.
پس معیار تنها اصلاح طلبی و شکست رقیب است؟ ...
بله، ما باید با اجماع به انتخابات وارد شویم. 
موسوی لاری با حضور خاتمی گفت "انتخابات 88 دو قطبی خواهد بود" چون اکنون اصلاح طلبان هم حرفی برای گفتن دارند؛ حالا که خاتمی رفته جبهه اصلاحات خودش را طرف شکست خورده انتخابات می داند؟
خیر. الان پیش بینی کار سختی است. آقای کروبی که گفتمانشان روشن و تبیین شده است چون فعالیت خودشان را خیلی زودتر شروع کرده اند. آقای موسوی هم تازه آمده است و باید به هر صورت گفتمان خودش را شفاف کند، از طرفی با کناره گیری آقای خاتمی جبهه اصولگرایی دچار مشکلات جدی تری شده است چون آن ها تکلیف شان روشن بود و همه روی آقای احمدی نژاد اجماع داشتند ولی الان دیگر چنین انگیزه ای در میان آن ها دیده نمی شود و به همین دلیل است که آقای قالیباف ستاد انتخاباتی اش را فعال می کند بنابراین اینگونه به نظر می رسد که الان در جبهه اصولگرایی نامزدهای دیگری هم فعال خواهند شد همان طور که در جبهه اصلاحات چنین وضعیتی وجود دارد.
آقای ناصری! با توجه به اینکه میرحسین موسوی تا به حال رای مستقیم از مردم نگرفته از این جهت در جریان اصلاحات نگرانی وجود ندارد؟
سال76 هم آقای خاتمی اولین بار بود که وارد انتخابات می شد، آقای احمدی نژاد هم سال 84 برای اولین بار از مردم رای می گرفت. جامعه ما به خاطر اینکه جامعه حزبی نیست و عملا با کار تشکیلاتی جلو نمی رود و از طرفی هم بخش قابل توجهی از جامعه ما تحت تاثیر رسانه های عمومی است غیرقابل پیش بینی است.
یکی از فرضیات می تواند این باشد که اگر آقای موسوی کنار برود و هاشمی رفسنجانی وارد رقابت شود؛ فکر می کنید جبهه اصلاحات چه موضعی در این وضعیت خواهد داشت؟
من فکر می کنم جبهه اصلاحات با تمام جمع بندی هایی که روی آقای میرحسین داشته پشت سر آقای هاشمی خواهد آمد همانطور که دور دوم سال 84 آمد.
نمی ترسید میرحسین که توسط بخشی از اصلاح طلبان به یک چهره قدیس تبدیل شده است با شکست در انتخابات یک بار برای همیشه بسوزد؟
این نظریه هم وجود دارد؛ ولی آقای موسوی با توجه به اجماعی که در سطح ملی نسبت به ایشان وجود دارد تصور می کند پیروز میدان خواهد بود.
آیا کروبی حاضر می شود با میرحسین ائتلاف کند؟
امکان دارد آقای کروبی هم ائتلاف کند. کروبی شروع خوبی داشته اما معتقدم با کسی رقابت نمی کند و تابع نظر جمع و همان شورای حکمیت است که خودش پیشنهاد داده بود، ایشان غیر قابل تعامل نیست.
یزدفردا
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا