وزير محترم علوم، تحقيقات و فناوري
جناب آقاي دكتر زاهدي
با سلام و احترام
همانگونه كه مستحضريد دانشگاه به عنوان نهادي علمي، همواره بستر پرورش و رشد انديشه‌هاي انساني بوده و انتقال ميراث فرهنگي، تربيت مديران و نخبگان جامعه و همچنين رشد معرفت انساني در اين نهاد صورت مي‌گيرد و كمتر حركت اجتماعي يا رشد علمي است كه متاثر از فضاي دانشگاه نباشد. از طرفي تكثر در فضاي فكري و فرهنگي دانشگاه به عنوان ويژگي ذاتي اين نهاد مي‌باشد كه البته باي از سوي حضرتعالي و تصميم‌گيرندگان نهاد دانشگاه مورد پذيرش واقع شده و بستر آن يعني «امنيت فعاليت‌هاي دانشجويي» فراهم شود.
جناب دكتر زاهدي!
شعار دولت نهم «عدالت و مهرورزي» بوده است و آرمانشهري كه اعضاي دولت نهم براي ملت ايران متصور شده بودند، كشوري عدالت محور با مسئوليني مهرورز بوده، اما آيا تاكنون اين شعار در سطح دانشگاهها تحقق يافته است؟ فكر نمي‌كنيد در يك دولت عدالت محور، تمام جريانهاي فكري- منتسب به قانون- و فرهنگي موجود در دانشگاه بايد ازامكانات برابر براي فعاليت و ارائه نظريات خود برخوردار باشند؟ آيا تحقق اين شعارها در دانشگاه زياده‌خواهي است؟ آيا در تنگنا قرار گرفتن كانون‌هاي فرهنگي، انجمن‌هاي علمي، شوراهاي صنفي و تشكلهاي دانشجويي كه در اين دورة چند ماهه وزارت حضرتعالي نمود بيشتري يافته است، در راستاي شعار مهرورزي به بندگان خدا و عدالت محوري است؟ آيا فكر نمي‌كنيد استقلال دانشگاه و نهادهاي درون دانشگاهي، توسط بعضي از نهادها و جريانهاي دولتي زير سئوال رفته است؟ آيا ... ؟ خوشبختانه يا متأسفانه سئولات بسياري وجود دارد كه بايد به آنها پاسخ داده شود. خوشبختانه از اين روي كه دانشجو پرسشگر است و فعال و متأسفانه از آن روي كه شما بايد پاسخ دهيد.
وزير محترم علوم!
بديهي است رشد و نمو استعدادهاي دانشجويي، در جامعه امروزي ما، نيازمند «عدم نگرش سياسي به تشكلهاي دانشجويي، علمي، صنفي و فرهنگي» است و اين امر جز در سايه تحقق كامل عدالت در دانشگاه ميسر نخواهد شد. مسلماً جنابعالي به عنوان وزير علوم، تك صدايي و خاموشي بخش اعظم پتانسيل نيروي انساني آينده كشور را نخواهيد پسنديد. پس چه شده است كه هر روزه شاهد گزارش‌هاي ضد و نقيض – گزارش‌هاي رسمي و غير رسمي- از نهاد دانشگاه هستيم. شايد از نظر شما، بيان صداي معترض، گذر به عدالت‌محوري است اما راهروهاي پيچيده وزارت علوم، اجازه انعكاس اين صدا و رسيدن به گوش شما را نمي‌دهند. لذا برحسب وظيفه نمونه‌هايي از عدم رعايت اصل عدالت محوري و مهرورزي به بندگان خدا را در دانشگاه يزد مطرح مي‌كنيم تا واقعيت‌ها را براساس «آنچه هستند نه آنچه گزارش مي‌شوند» براي شما عيان گردد.
1- فشار بر فعالين دانشجويي صنفي دانشگاه يزد از جمله دبير شوراي صنفي دانشجويان و حكم كميته انضباطي وي صرفاً بخاطر برگزاري يك جشن ساده نمونه‌اي از عدم پايبندي به عدالت و برهم زدن امنيت فعالين دانشجويي دانشگاه يزد بوده است.
2- سعي در تحميل اساسنامه و اعمال فشار براي تغيير آيين‌نامه داخلي به انجمن‌هاي علمي، جهت افزايش اختيارات اداره كل امور فرهنگي و انجام دخالت‌هاي غيرقانوني در فعاليت‌هاي انجمن علمي از طرف اداره مافوق‌الذكر.
3- در حاليكه نبض فعاليت فرهنگي در هر دانشگاهي، كانون‌هاي فرهنگي آن است اما متأسفانه در دانشگاه يزد شاهد سانسور برنامه‌هايي از قبيل شب شعر، جشن موسيقي، اكران فيلم و ... و حذف بودجه جاري كانون‌ها و متمركز كردن امور مديريتي برنامه‌ها از كانون‌ها به خود امور فرهنگي – به عنوان مثال جشنواره جوان و نشاط- و دخالت مستقيم در عزل و نصب‌هاي شوراي مركزي كانون‌ها- به عنوان مثال كانون تئاتر- در امور فرهنگي هستيم. آيا ادامه يافتن چنين روندي به سرخوردگي فعالين فرهنگي از تكميل راه پرفراز و نشيب فعاليت فرهنگي دانشجويان نمي‌انجامد؟
4- با بازگويي روند فعاليت‌ها، نشريات، به عنوان ركن چهارم جامعه مدني و مردم‌سالاري متحمل بيشترين ضربات شده‌اند. از طرفي شاهد سانسور قبل از چاپ – برخلاف مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي و قانون اساسي ج.1.1 – در نشريات هستيم. از طرف ديگر احضار همزمان مديران مسئول چهار نشريه دانشجويي و توقيف سه ماهه دو نشريه از اين چهار نشريه و محكوميت مديرمسئول پرطرفدارترين نشريه طنز دانشگاه به شش ماه محروميت از مدير مسئولي، رمق فعالين دانشجويي را گرفته است. به اين موارد كمك هزينه ناچيز امور فرهنگي به نشريات، تعطيلي خانه نشريات، نبود امكانات چاپ مناسب را بايد افزود.
5- حذف تشكلهاي مستقل و منتقد دانشجويي و احضار مكرر اعضاي فعال آن به كميته انضباطي و محكوميت گسترده آنها در كميته فوق‌الذكر.
6- اداره كل امور فرهنگي دانشگاه كه متولي برگزاري تمام برنامه‌هاي مربوط به فعالين دانشجويي است عملاً ارتباط، هماهنگي و همفكري خود را با فعالين دانشجويي حفظ نكرده و در پي درهم ريختن تمام اصول كاري امور فرهنگي سابق و برهم زدن معادلات رايج در آن است، از جمله عدم حضور متخصصين و حضور پررنگ غير متخصصين، افزايش هزينه جاري امور فرهنگي با برداشت از محل بودجه جاري كانون‌هاي فرهنگي ، هزينه‌هاي سرسام‌آور تشريفاتي و تبليغاتي، چاپ بيلبوردها و تابلوهاي گران‌قيمت، اعمال نفوذ در كانون‌ها، انجمن علمي و شوراي صنفي، برگزاري خودسرانه مراسم‌هاي موازي با تشكل‌ها و ... كه بازگويي تمام اين موارد خارج از حوصله اين نوشتار است.
آقاي دكتر زاهدي !
مطرح نمودن تمام اين موارد خلاف قانون در دانشگاه يزد كه دقيقاً در جهت عكس شعارهاي دولت نهم است نبايد تنها مرهمي بر زخم كهنه فعالين دانشجويي دانشگاه باشد، چرا كه آنچه كه جاي اميدواري دارد اين است كه جنابعالي و معاونين محترمتان بارها اعلام كرده‌ايد مخالف تك صدايي شدن، ركورد علمي و عدم پويايي نسل دانشجو در دانشگاه هستيد، اما مسئولين دانشگاه يزد در دوره مديريت حضرتعالي در وزارت علوم خلاف اين موضوع را عمل كرده‌اند، زيرا اين موارد متأسفانه در دوره مديريت حضرتعالي صورت گرفته و لذا اميدواريم رسيدگي جنابعالي و همكاران محترمتان به موارد فوق الذكر باعث سلامت و پويايي مجدد فعاليت‌هاي علمي، فرهنگي، صنفي و سياسي در دانشگاه يزد شود.
آقاي وزير! ما فعالين دانشجويي دانشگاه يزد، مصرانه از شما خواستاريم به اين مسائل در دانشگاه يزد و مواردي از اين دست در ديگر دانشگاهها توجه كامل نموده و با عوامل بروز چنين مشكلاتي برخورد نماييد تا ثابت شود كه تظلم خواهي فعالين دانشجويي دانشگاه يزد مشت بر سندان كوبيدن نيست.
به اميد توفيقات روزافزون
جمعي از فعالين دانشجويي
دانشگاه يزد
85/2/4
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 11,ژانویه,2025