در شماره 637 مورخ 14/12/1398 طی مقالهای علل کاهش مشارکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به اطلاع خوانندگان آیینه یزد رسید. در این شماره بحثی پیرامون موضوع درصد شرکتکنندگان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با ارائه چند پرسش مطرح میگردد. عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان روز 29 بهمن ماه 98 در سالن گلزار هتل لاله در پاسخ به خبرنگار شبکه «لیبراسیون» فرانسه که از وی میپرسد شما در ابتدای فرمایشاتتان تصریح کردید که هیچ موقع نرخ مشارکت مردم ایران در انتخابات کمتر از پنجاه درصد نبوده حالا اگر طبق شرایط اخیر این اتفاق بیفتد چه پیش خواهد آمد؟کدخدایی پاسخ داد: میشود تازه مثل کشور فرانسه که در برخی انتخابات زیر 50 درصد هم مشارکت داشتند مانند انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور.
روزنامه کیهان یک روز بعد با درج این خبر و با اشاره به پرسش خبرنگار فرانسوی پاسخ کدخدایی را «جالب و معنیدار» میداند در حالی که با توضیحاتی که در این ستون درج میگردد به نظر نگارنده این سطور جواب سخنگوی شورای نگهبان به خبرنگار فرانسوی قیاس معالفارق است، چون هیچگونه شباهتی میان کشور فرانسه با سرزمین اسلامی ایران نیست و نگاهی که بزرگان نظام و بسیاری از مراجع و فقیهان و فعالان سیاسی و احزاب و گروههای شناسنامهدار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران پیرامون شرکت در انتخابات داشته و دارند با آنچه که در غرب و از جمله در کشور فرانسه وجود دارد کاملاً متفاوت و به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره) در مصاحبههایی که در نجف، پاریس و قم با خبرنگاران بسیاری از کشورهای دنیا داشتند مکرر اشاره مینمودند: «ملت ایران خواستار حکومت اسلامی است و من جمهوری اسلامی متکی به آرای مردم را پیشنهاد کردهام… انشاءالله وقتی که شاه رفت یک حکومت اسلامی در ایران ایجاد مینماییم و شکل رژیم را که جمهوری اسلامی است به آرای عمومی میگذاریم و تمام نواقصی که تاکنون شاه پیش آورده است حتیالامکان ترمیم میکنیم… ما نظام جمهوری را به آرای عمومی میگذاریم و ایران چون همهشان مسلمان هستند رای به این قضیه خواهند داد و بعد از رای آنها حکومت جمهوری اسلامی ایران تشکیل خواهد شد… حکومت جمهوری متکی به آرای عمومی و اسلامی و متکی به قانون اسلام، این را جمهوری اسلامی میگوییم و این مورد نظر ما است…»(1)
امام(ره) یکی از وظایف مهم و شرعی و عقلی مردم را حفظ اسلام و مصالح کشور و حضور در حوزههای انتخابیه و رای دادن به نمایندگان صالح و کاردان و مطلع بر اوضاع سیاسی جهان و سایر چیزهایی که کشور به آنها احتیاج دارد دانستهاند.
در نوزدهم دی ماه 1394 مقام رهبری در دیدار با مردم قم میگویند: «…همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند، پای صندوقها بیایند، زیرا انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است… مجلس خبرگان خیلی مهم است. آن روزی که رهبر فعلی در دنیا نباشد یا رهبر نباشد، این مجلس باید رهبر انتخاب کند که کلید حرکت انقلاب دست او (رهبر) است…»(2) و همزمان با سالروز قیام مردم تبریز در 29 بهمن 1398 مقام رهبری اظهار میدارند: «…میبینید در بیستودوّم بهمن چه اتّفاق میافتد، در بزرگداشت شهید عزیزمان سلیمانی چه اتّفاق میافتد! در انتخابات، همین اتّفاق باید بیفتد؛ یعنی ببینند دشمنان که با وجود اصرار آنها برای اینکه مردم را از نظام جدا کنند، مردم به انتخابات اقبال میکنند که این اقبال، آبروی نظام اسلامی است… چشم دوستان و دشمنان هم دوختهی به اینجا است. دشمنان میخواهند بدانند که حالا بعد از این همه تلاش و تبلیغات و مشکلات اقتصادیای که در کشور وجود دارد و بدعهدیای که غربیها و اروپاییها با ما کردند و فشارهایی که آمریکاییها دارند وارد میکنند بالاخره نتیجهاش در مردم چه شده. دوستان ما هم در اطراف دنیا با نگرانی نگاه میکنند تا ببینند چه خواهد شد… اینجا هم حضور در پای صندوق انتخابات، به توفیق الهی مایه برکت خواهد بود. اگر خوب انجام بدهیم کارمان را، ممکن است تأثیرِ تحوّلآفرین داشته باشد… ما مکرّر عرض کردیم ایران باید قوی بشود؛ اگر قوی بشود، دشمن مأیوس میشود، توطئههای دشمن در نطفه خفه میشود و به نتیجه نمیرسد. یکی از مصادیق قویشدن همین است که یک مجلس قوی داشته باشیم؛ مجلسی که در مقابل توطئههای دشمن، با وضع قوانین لازم، با هدایت دولتها به سمت مطلوب، بتواند کشور را مصونیت ببخشد؛ یک مجلس قوی این جوری است… هرچه حضور مردم در پای صندوقها بیشتر باشد، مجلس قویتر است… به نظر بنده، با ملاحظهی همهی جوانب، امروز حضور در انتخابات و شرکت در رأی دادن یک حکم شرعی و یک وظیفهی شرعی است؛ صرفاً یک وظیفهی ملّی و انقلابی نیست؛ وظیفهی شرعی است؛ در عین حال یک جشن ملّی هم هست، در عین حال یک حقّ مدنی هم هست.»(3)
در ایام انتخابات بسیاری از فعالان سیاسی، نمایندگان و مدیران احزاب، انجمنها، گروهها، بیشتر مراجع و بزرگان حوزههای علمیه مطالبی مبنی بر اهمیت انتخابات و عدهای از آنان از وجوب شرکت در انتخابات اظهاراتی نمودهاند که به اهم سخنان تعدادی از مراجع در اول اسفند ماه 1398 به شرح زیر اشاره میگردد:
«…عقل میگوید که باید در انتخابات دوم اسفند حضوری گسترده و پرشور داشته باشیم و ثابت کنیم ایران کشوری مستقل و نظام اسلامی، نظامی پایدار و باصلابت است. البته ما چشممان بر حقایق بسته نیست و مردم واقعا بابت گرانی و مسائل اقتصادی و جوانان به دلیل بیکاری و مشکلات ازدواج و مسکن تحتفشار هستند؛ اما تاکید میکنیم که باید در خصوص انتخابات هوشیارانه عمل کرد… دشمنان به حضور و استقبال کمرنگ مردم از انتخابات دوم اسفندماه امید بستهاند؛ باید با حضور گسترده و آگاهانه در پای صندوقهای رای دشمن را ناکام و مایوس کنیم؛ اگر استقبال کم باشد، آنها برای فشار و تحریم بیشتر امیدوار میشوند… بر همه لازم است که روز جمعه در انتخابات شرکت کنند و انشاءالله نتیجه خوبی هم گرفته خواهد شد… شرکت در انتخابات واجب است و از مظاهر پایبندی به نظام اسلامی میباشد… حضور حداکثری در پای صندوقهای رای حاکی از این است که مردم این نظام اسلامی را قبول دارند و به انتخابات که از مظاهر این نظام است، اهمیت میدهند… شرکت در انتخابات تعیینکننده سرنوشت کشور و خودمان است و لازم است مردم را به حضور حداکثری تشویق نماییم… رای دادن از الزامات شرعی است و حفظ نظام با شرکت در انتخابات میسر میشود… مجلس خانه ملت و مشارکت در انتخابات وظیفه آحاد ملت است…»(4)
آیتا… علمالهدی امام جمعه مشهد مقدس درباره شرکت در انتخابات سخنان جنجالی و عجیبی را مطرح نمود که اعتراض و انتقاد عدهای را نیز در پی داشت از جمله در این زمینه اظهار داشته است: «…بارزترین مصداق اهتمام به امور مسلمین شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت زندگی اجتماعی با رأی دادن است و بر اساس روایت پیامبر اکرم(ص) کسی که در انتخابات شرکت نکند مسلمان نیست… از هر مرجعی بالاتر پیامبر اکرم(ص) هستند که فرمودند هرکس صبح برخیزد و به امور جمعی و اجتماعی مسلمانها اهتمام نورزد مسلمان نیست… بارزترین مصداق امور مسلمین شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت زندگی اجتماعی با رأی دادن است و بر اساس روایت پیامبر اکرم(ص) کسی که در انتخابات شرکت نکند مسلمان نیست!!… دو روز دیگر در فضای مجازی آدمهای عوضی خواهند گفت فلان کس [علمالهدی] گفته که هرکس رأی ندهد مسلمان نیست. این سخن را من نمیگویم بلکه صحبت پیامبر(ص) است که هرکس در امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نیست و این یک روایت متواتر است که هم شیعه و هم سنی آن را نقل کردهاند… پس به فتوای همه مراجع مشارکت سیاسی یک تکلیف شرعی است و از نظر دین و شریعت ما یک وظیفه و تکلیف است و همه باید رأی دهند…»(5)
بنابراین باید از سخنگوی شورای نگهبان و افرادی که پاسخ وی به خبرنگار فرانسوی را «محکم و جالب و معنیدار» میدانند پرسید: چرا مسئولان، کارگزاران، حاکمان، مدیران، روحانیون، حوزههای علمیه، مدارس، دانشگاهها و موسسات فرهنگی و شبکههای متعدد صدا و سیما با این همه تبلیغات وسیع در تمام نقاط ایران و با بودجه هنگفتی که طی دهها سال به عنوان تبلیغ و هدایت و راهنمایی عموم مردم در بخشهای متعدد و مختلف هزینه شده است در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و میاندورهای مجلس خبرگان حتی با تمدید مکرر ساعات حضور مردم پای صندوقهای رای تا ساعت 24 روز دوم اسفند ماه سال 1398 حدود چهل و دو درصد مردم ایران در انتخابات شرکت نمودند آن هم در حالی که آرای باطله در بعضی از شهرها و مناطق بعد از انتخاب نفر اول در ردیف دوم بوده است و آیا تمام این امور نشانگر این امر نیست که برای جذب و جلب رضایت مردم دستوری و فرمایشی و بخشنامهای عمل کردن دیگر کارساز نیست؟
دیگر مردم را از جهنم ترساندن و انگ و برچسپ غیرمسلمان به آنان زدن کاری از پیش نخواهد برد. آن عده از دستاندرکاران حکومت که واقعاً با نیت خالص قصد اعتلای حاکمیت اسلامی دارند باید در عمل، شیوه و روش بسیاری از امور تغییر مسیر دهند و تجدیدنظر کنند. دیگر به عمل کاربرآید به سخنرانی نیست. ترساندن و توبیخ کردن و ناسزا گفتن و وعده فردا دادن و تکلیف کردن راه به جایی نخواهد برد. مدیران و کارگزاران حکومت باید به خود آیند و خواستهها و مطالبات بحق مردم را به درستی ادا کنند. اقتصاد و معیشت و آموزش و بهداشت و آزادیهای مشروع و فضای باز سیاسی و انتخابات متکی بر اصول و روشهای مردمسالاری و دموکراسی از حقوق اولیه مردم مسلمان ایران است. باید تمامی ارکان حکومت بدون آنکه خود را مبّرا بدانند و سایر دستگاهها را مسئول و خطاکار معرفی کنند در بعضی از شیوهها و روشهای 40 سال گذشته تجدیدنظر کنند و آنچه را که خواست و اراده اکثریت مردم است جامه عمل پوشند و احتجابی را که آنها را از مردم جدا کرده است زیر پا گذارند و با تودههای مردم دردمند و گرفتار و محروم و مستضعف همراه شوند.
هنگامی که وزیر و نماینده مجلس و استاندار و فرماندار و مدیرکل و رئیسجمهور و معاونان وزرا و اعضای شورای نگهبان و مجلس خبرگان و شورای تشخیص مصلحت و امثالهم همچون دهه شصت در تمام هست و نیست مملکت با مردم شریک بودند و اگر مملکت چیزی داشت برای همه بود. اگر نان و پنیری بود همه میخوردند و معمولاً ویژهخواری و رانتخواری و حقوقهای نجومی و سهمخواهی دستگاههای وابسته به جاهای خاص و خود را قیم مردم دانستن و هزار و یک روش نادرست دیگر از جامعه رخت بربندد آنگاه همین مردم در صورتی که صداقت و درستی و قانون و اخلاق و پاکدامنی ببینند همانگونه که در فروردین 58 با حضور بیش از 98٪ درصدی آمدند بازهم میآیند والّا فلا.
رضا سلطان زاده – مدیرمسئول
پینوشتها:
1- «طلیعه انقلاب اسلامی»، صفحه 125- 151- 152- 155
2- تابناک، 19/10/1394
3- روزنامه دنیای اقتصاد، 29/11/1398
4- ایرنا، 1/12/1398
- نویسنده : رضا سلطان زاده
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 21,ژانویه,2025