در این روز ها که همه وجودمان ترس است، همه نگاهمان به اخبار و همه حواسمان به عزیزانمان است، عده ای از دل و جان مایه میگذارند اما گمنام مانده اند مثل همیشه، هیچکس از آن ها تقدیر و تشکر نکرده است.

به گزارش رفسنجان فردا؛ در این روز ها که همه وجودمان ترس است، همه نگاهمان به اخبار و همه حواسمان به عزیزانمان است، عده ای از دل و جان مایه میگذارند اما گمنام مانده اند مثل همیشه، هیچکس از آن ها تقدیر و تشکر نکرده است؛ همان هایی که در این روزها کارشان چندین برابر شده، در حالیکه کنایه هایی هم نثارشان می شود؛ در واقع آن بی معرفت ها هنر دیگری جز دلسرد کردن این عزیزان ندارند...

در این میان آن ها دلتنگ هستند، دلتنگ صدای پچ پچ بچه ها، دلتنگ آخر زنگ و شنیدن(خانم/آقا) بسه تو رو خدا.
اما بهانه ای آوردند تا صدای دانش آموزان را با حاضر و غایب بودن صبح زود از پشت تلفن بشنوند و معلم با صدای گرم و گیرا درس را شروع کند؛ از املاء گرفته تاریاضی، از قرآن تا علوم، همه طبق برنامه پیش می روند تا مشقی که با عشق می نویسند را برای زیبا معلم بفرستند.

معلمی میگفت: حسادت میکنم به مادران که بجای من تکالیف را امضا میزنن و من غمِ دلتنگی ام را پشت گل پنهان میکنم.

کار زیبای امروز  معلمان را نمیتوان توصیف کرد اما میتوان قدری تشکر کرد...
تشکر برای زمانی که با عشق و هیجان آن را صرف تدریس می کنند؛ تشکر بابت صبرشان که ما را از زمین خالی به سرزمین شعر و ترانه بردند.
تلاش هایتان خستگی ناپذیر است ای که قلبتان به وسعت دریاست...

به قلم زهرا مرادی

  • نویسنده : رفسنجان فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا