همانطورکه در نجوم هر پدیده آسمانی چند سال و گاه چند قرن یکبار رخ میدهد و اگر کسی نبیند گوشه وصیت نامهاش توصیه میکند نوادگانش دایمالعمر سر به هوا باشند که حتما آن پدیده را دیده تا مثل او با تاسف نمیرند. گفته میشود در زمین و بین مدیران هم هر پنجاه سال یکبار مدیرکلی حرفی میزند یا واقعهای رخ میدهد که سالها در یادها میماند چنانکه تا دهها سال بعد تکرار شدنی است. زباندراز برای ثبت در تاریخ ذکر میکند نیم قرن پیش مدیرکلی بوده که خیلی علاقه داشته ببیند در ادارهاش کی چه چیز میگوید؟ با کی در ارتباط است؟ کارکنان چه زمانی میآیند؟ و چه زمانی میروند؟ و البته در دوران چنین مدیرانی کار خبرچینها و دو بهم زنها سکهی سکه میشود.
القصه راویان اخبار حکایت کردهاند آن مدیر فرهنگ هوشمند یکی از کارمندانش را احضار کرده و از او پرسیده شنیدهام شما هر روز دیر میآیید. کارمند شوخطبع و خوش سر و زبان خودش را نباخته و با کمی تأمل جواب داده قربان آنکه به عرض رسانده من دیر میآیم آیا به عرض مبارک نرسانده به عوض آن زود هم میروم!! مدیرکل هم چون دقت نکرده بود بلافاصله میگوید آفرین! که شما وظیفه شناس هستید، ممنون و متشکر، بفرمایید بروید!!. القصه این روایت ملوکالکلام و حکایت جاری تا امروز گاهگاه در محافل کارمندی نقل مجالس شده و موجب خنده میشود.
اخیرا پس از نیم قرن از گذشت آن کلامالملوک، ملوکالکلامی دیگر شنیدم و آن اینکه فردی چندی پیش نامهای به یکی از مدیران کل دارالعباده نوشته و کلام اثربخش و زیبای یکی از بزرگان را گوشزد نموده که قدیمها پوستر این مطلب هم در هر ادارهای نصب میکردند. آن کلام این که: «سفارش اگر از من هم آوردند به دیوار بزنید» گویا مدیرکل عجول و همیشه گلایهمند هم به محض خواندن نامه به رابطان و اطرافیان دستور میدهد و میگوید در پاسخ اعتراضکننده بنویسید: در دوران سراسر تدبیر و رحمت ما که تاکنون از کید و مکر دیگران در امان ماندهایم احدی حق ندارد «فردی از کارکنان ما را به دیوار بزند و ما هم اهل به دیوار زدن دیگران نیستیم.» سپس دستور داده زنجیر عدل بیرون اداره مربوطه نصب کنند تا هرکس به دیوار زدندش برای دادخواهی زنجیر را بجنباند. بدان امید احیاناً کارمندی که دیر به اداره میآید و زود هم میرود از روی مزاح و شوخطبعی زنجیر را نجنباند و خاطر مبارک مدیریت را نابهنگام مکدر نکند!!
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,سپتامبر,2024