یزدفردا "صبح امروز سید محمد خاتمی در دومین کنگره سراسری انجمن اسلامی معلمان در تهران اولین سخنرانی عمومی خود را بعد از اعلام کاندیداتوری ایراد کرد.

متن کامل این سخنرانی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

من نمی دانم برگزاری این همایش با تدبیر و پیش بینی درستی بوده که در این موقعیت برگزار بشود یا یک تصادف است، ولی هر چه هست خیلی مناسب است که چند روز بعد از اربعین و در آستانه رحلت پیامبر عظیم الشان که معلم بزرگ بشریت بود و همچنین حضرت اباعبدالله، آموزگار توحید و اخلاق و فداکاری و انصاف و نیز فرزندان بزرگوار حضرت پیامبر(ص) حضرت امام حسن مجتبی سبط اکبر، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) که همه معلمان بزرگ هستند، در این موقعیت برگزاری این کنگره به خاطر جایگاهی است که علم تحقیق و معلمی دارد و پیامبر هم در درجه اول معلم است و اگر هم تصادفی بوده است، تصادف مبارکی بوده است.

این انجمن علاوه بر اینکه یک نهاد مدنی است که باید در یک جامعه ای که خواستار مردمسالاری است، این نهادها شکل بگیرد و از توده مردم نمایندگی کند و صنف‌های مختلف و مدافع حقوق اصناف خاستگاه این نهاد در نظام باشد، اهمیت انجمن این است که تعلق به صنف معلم دارد؛ معلم شریف‌ترین، عزیزترین، پر تلاش‌ترین و ارزشمندترین بخش جامعه ماست و نیز یک نوع نسبت با عزیزان و بزرگوارنی که نماد و نماینده عظمت انقلاب ما و ارزشهای نهفته در متن این انقلاب همچون شهیدان رجایی و باهنر، دارند.

به نحوی از انحاء شهید بزرگوار رجایی و شهید بزرگوار باهنر، در تاسیس انجمن اسلامی معلمان نقش داشتند و انجمن‌های اسلامی هم ادامه دهنده این راه هستند و اینها همه سبب می شود که انسان احترام ویژه‌ای برای نشست اینچنینی قائل شود و من هم عرض ادب و احترام خدمت همه شما عزیزان و همه معلمان در سراسر کشور می‌کنم.

ما متاسفانه تنها در مقابل مصرف بی رویه از ذخائر و منابع مادی حساسیست نشان می‌دهیم و درست هم هست که این حساسیت را نشان بدهیم، بخصوص اینکه منابع و ذخائری که متعلق به ملت است سرمایه‌های ملی است و در واقع ملک علق ملت است و باید برای او مصرف بشود، اگر بی رویه و نادرست مصرف شود برای ما دشوار است و اعتراض می‌کنیم، اینکه مثلا پول نفت ما، یا منابع و درآمدهای دیگر یا بیت المال چگونه مصرف می‌شود و اگر مصرف درست نشود و در مسیر اعتلا و پیشرفت کشور و برخورداری مردم که صاحبان اصلی آن هستند نشود، ما نگران می‌شویم و برایمان دشوار است چرا که این سرمایه‌ها سرمایه‌های محسوس است ولی گاهی در مقابل سرمایه‌های ارزشمندتر که می‌رویم و مصرف می‌شوند ما حساسیت نشان نمی‌دهیم.

از جمله امام، از جمله شهدا و خون شهیدان از جمله شخصیت‌هایی که مظهر عظمت و سربلندی انقلاب هستند، شما باید ببینید چه کسانی می‌توانند مدعی باشند که ادامه دهنده نام شهید بزرگی چون رجایی هستند و آیا گاهی اهانت نیست که از کسانی رفتارهایی سر می زند که درست بر خلاف روش، رویه و شخصیت وهویت شهید بزرگی مثل رجایی است اما خود را منتسب به رجایی بداند؟

آنچه ما از رجایی می‌شناختیم، ایمان استوار، یک بنده موحد، متخلق و واقعا باورمند و بزرگوار و درعین حال دردمند نسبت به انسان و خواستارعدالت در جامعه؛ عدالتی که توام با کرامت انسان باشد.

گاهی به نام عدالت انسان تحقیر می‌شود که این خودش ضد عدالت است و شاید ما کمتر کسی مثل شهید رجایی داشتیم که دغدغه خاطرش کرامت انسان باشد و نیز سعه صدری که در عین اعتقاد و پایبندی به موازین ارادت و پیروی کامل از حضرت امام نسبت به عقاید و سلائق مختلفی که در جامعه بودند داشت و ما می‌دانیم چه سعه صدری داشتند، نمی شود تنگ نظری داشته باشیم، کرامت انسان را در نظر نداشته باشیم، بی محابا در مصرف ذخائر و سرمایه‌ها عمل بکنیم و در عین حال مدعی باشیم که راه رجایی را می‌رویم.

زیان مصرف بی رویه ارزشها از سرمایه‌های مادی به صورت بی رویه بیشتر است و خیلی ساده در جامعه ما، خدا، پیامبر، امام زمان(عج)، رهبری، ولایت فقیه و شهدا و ارزشها و نمادهایی که در جامعه وجود داشتند، در مسیر اغراض خاصی مصرف می‌شود که باید متاثر و نگران بود در این زمینه.

من مناسب بود که در اینجا درباره علم صحبت کنم که مجال چندانی نیست، فقط این نکته را بگویم آنجا که خداوند از خلقت انسان این موجود برتر همان موجودی که خدا وقتی او را می آفٰریند به خود آفرین میگوید و خود را بهترین آفرینندگان می‌داند، خود را با صفت کریم یاد می‌کند.ولی آنجایی که از فضیلت انسان می‌خواهد صحبت کند و فضیلت انسان را به علم می‌داند عنوان اکرم به کار می‌برد، آفرینش این موجود برتر شگف‌انگیز با عنوان کریم است و در واقع انسان، مظهر اسم کریم خداست ولی علم که فضیلت انسان هم با آن است مظهر اسم اکرم خداست و این نشانه جایگاه والای علم است و پیامبرمعلم است.همین آیاتی که در ابتدای جلسه از سوره مبارکه جمعه خوانده شد، تعلیم کتاب و حکمت و البته تزکیه و تربیت انسانها؛ یعنی هم معلم است هم مربی، این عنوان اصلی پیامبر است و اگر علم ذکر است یعنی انسان منشاء علم در ذاتش است و باید متذکر شود عنوان پیامبر به مذکریت انحصار دارد، مذکر هم به معنی معلم واقعی است.

البته اینکه علم چیست، در جریان آفرینش انسان خداوند اشاره می‌کند وقتی فرشتگان تعجب می‌کنند از خلق موجودی که بناست فساد و خونریزی کند، تعجب می‌کنند و خداوند او را جانشین خود قرار می‌دهد، در حالی که آنها هم همیشه تسبیح و ذکر خدا می‌کنند، غرقه درعبادت و پرستش خداوند هستند، چگونه خداوند این موجود را خلیفه خود قرار می‌دهد، خداوند می‌گوید من چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید؛ انسان از این جهت خلیفه است که خداوند به انسان تعلیم اسماء کرده است، اسماء هم طبق بینشی که ما داریم و همه ادیان الهی به نحوی آن را دارند و بخصوص آن بینش عرفانی که در اسلام و تشیع و سایر ادیان هست این است که همه آفرینش مظاهر اسماء و صفات الهی هستند، یعنی امکان دانستن همه آفرینش و خداوند این علم را به انسان داده است و از این جهت ارزش دارد و البته نباید فراموش کرد که بخش پیدای آن علم است و بخش ناپیدای آن اگر انسان واصل شود خیلی روشن‌تر از بخش پیدا هم هست آن هم علم است، گرچه متاسفانه در دنیای جدید فقط به پدیده ها توجه شده و علم اختصاص یافته است به علم دانش تجربی که فقط رویه‌ای از هستی را می شناسد و حتی سایر علوم گاهی طرد شدند.

در تقسیم بندی معروف قرن هجدهم از سوی اگوست کنت که می‌گوید دوره اسطوره دوره فلسفه و دوره علم (منظور از علم ساینس است، ساینس قطعا علم است ولی همه علم نیست) وقتی اسماء به انسان تعلیم شد، علم به معنی علم تجربی آن، همانی که در تقسیم‌بندی فلسفه اسلامی به علم اعلاء و علم اوسط و علم ادناء تقسیم شده است که طبیعیات در قدیم بود و حالا چون گسترده شده است، علوم از یکدیگر مجزا شده‌اند فقط در بخش طبیعیات نیستند و علم میانه که علم ریاضیات بود و علم اعلا که علم الهیات و متافیزیک بود، همه اینها علم است در حالی که در دنیای مدرن و لااقل بخشی از آنها؛ دیگرانی هستند که بخشی از آنها را قبول ندارند.

علم که همان ترجمه ساینس هست و به نظرم ما باید عنوان دیگری برای ساینس پیدا می‌کردیم و باید پیدا کنیم، علم وسیع تر از این قسمت است و در دنیای مدرن یا منحصرا علم را همین می‌دانند یا آنی که دارای اعتبار و اهمیت می‌دانند این بخش علم است، در حالی که در بیشن الهی علم خیلی وسیع‌تر از اینهاست.

علم مسیری است که انسان را بنده خوب خدا می‌کند و البته علم زندگی، علم معیشت و علم محسوسات مهم است و یک جامعه اگر بخواهد جامعه پیشرفته باشد و دارای علو و مخصوصا در جامعه اسلامی، حتما باید در زمینه علوم و تکنولوژی و فن‌آوری و مسائل امروزی سرآمد باشد که همان توسعه به‌معنای واقعی کلمه است، اما این همه هدف و مقصد انبیاء و پیامبران نیست و معلمی هم کار بسیار بزرگی است که توام با مربی‌گری و تربیت جان و نفس انسانها، چه برای زیستن در یک جامعه سربلند، جامه مردمسالار جامعه ای که انسان در او کریم است و برخوردار و هر انسانی از حقوق مادی و معنوی خود، استفاده بکند و چه از نظر معنوی و بخصوص اخلاق آموزش اخلاق به افراد اینکه چگونه همدیگر را تحمل بکنند، چگونه در کنار همدیگر باشند، چگونه فضائل اخلاقی را اعمال بکنند در جامعه، معلمین این نقش را دارند و پیوند تعلیم و تربیت در اسلام یک پیوند استوار است.

بنابراین یک معلم علاوه بر اینکه خودش یک الگوست، برای دانش آموزان و دانش پژوهشان هم الگوست و حتما باید به نقش تربیتی خودش هم توجه داشته باشد و در عین حال که آموزش علوم رایج روزگار را می دهد که مقدمه و پایه‌های دانش فرزندان ایران است باید به علم به معنای واقعی کلمه توجه داشته باشد تا فرزندانمان را از آن سطح و رویه عبور دهند و به عمق برسانند و در جان آنها آتشی بیافروزد که هم وجود فرد را گرم کند، هم وجود جامعه را با گرمای وجودش.

من در ابتدای سخن از شهید بزرگوار باهنر یادکردم و عرض ارادت و ادب خدمت باهنر که معلم بزرگ شهادت و علم و اخلاق بود، ولی حالا چون بعضی ها امروز بیشتر خودشان را به شهید رجایی می چسبانند، بیشتر خواستم در زمینه مصرف بی رویه ارزش‌ها صحبت کنم.

انشالله خداوند به شما سلامت و سعادت بدهد

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا