یزدفردا به نقل از رجا نیوز:از ابتدا هم مشخص بود خاتمی در برابر"اراده "حلقه ای که در انتخابات 76 او را برآوردند و در 8 سال بعد وی را "اداره" کردند، اراده و توان "نه" گفتن را نخواهد داشت، اما اگر به جای تحلیل رفتار خاتمی بر مبنای خواست حلقه یارانش، برای لحظاتی خود را به جای وی قرار دهیم، با سؤالی جدی روبرو خواهیم شد که شاید بتوان آن را با اهمیتترین سؤالی دانست که در انتخابات دهم ریاست جمهوری قابل طرح است: "بهراستی چرا خاتمی کاندیدای دهمین انتخابات ریاست جمهوری شده است؟" شاید اظهار شگفتی و تعجب، صادقانهترین پاسخی باشد که بتوان به این سؤال مهم داد.
خاتمی 87 تفاوتهای معناداری با خاتمی 76 پیدا کرده است، تفاوتهایی که اصلیترین علت این شگفتی از اعلام کاندیداتوری اوست. خاتمی 87 با کارنامهی شفاف 8 سال ریاست اصلاح طلبانه بر جمهوری اسلامی، به قول یار خلوتش، دیگر همچون خرداد 76، هندوانهای سربسته نیست.
اگر خاتمی بر موج نارضایتی حاکم برسالهای پایانی دولتهای سازندگی، با ایده تغییر شرایط نامطلوب موجود توانست آرای بسیاری از مردم را بهدست آورد، سالیان بعدی زمامداریاش، محکی طولانی بود برای اصلاحی که میطلبید. اما حتی همانهایی که او را بر این کرسی نشاندند نیز نیک دانستند که او مرد تغییر نیست، چرا که 8 سالِ بعد از دوم خرداد 76 ضرب آهنگی بود ثابت از تکرار سخنانی که پای صندوقهای رأی در دوم خرداد بیان شده بود.
این عینی ترین دلیلی بود که ثابت میکرد، خاتمی دیگر نخواهد توانست همچون خرداد 76 برای حلقه یارانش کاندیدایی رأیآور باشد. چراکه این بار خاتمی با دستانی خالی از ایدهای جدید برای عبور از شرایطی که آن را نامطلوب میخواند، به میدان آمده است. این در حالی است که خاتمی 87 به علاوه با اصلاحطلبانی مواجه است که نه تنها "حرف" جدیدی ازوی نمی شنوند، بلکه باز هم همان "حرف"هایی به گوششان میخورد که در 8 سال ریاست جمهوریاش بارها و بارها شنیده بودند.
طبیعی بود که خاتمی نتواند حتی میان اصلاحطلبان، اجماعی را برای حضور خود در صحنه انتخابات رقم بزند، چه رسد به اجماعی در سطح جامعه و باز هم همه اینها در حالی بود که کمتر از یکسال از تجربه شکست فهرستی که با نام "یاران خاتمی" به دنبال جلب رأی به بهانه دارا بودن حمایت خاتمی بود، نمیگذشت.
اگر در کنار دستان خالی خاتمی از ایدهای جدید و کارنامهای شفاف از 8 سال ریاست، حضور جدی موسوی و کروبی را نیز اضافه کنیم، باز هم بلافاصله خواهیم پرسید: "پس چرا خاتمی در این انتخابات باز هم کاندیدا شده است؟"
اما شاید برای پاسخ به این سؤال نیازی نباشد به رسم تحلیلهای رایج، به دنبال تحلیل صف بندیها و مناسبات سیاسی خاصی که خاتمی با گروهها و جریانات برقرار کرده است، برویم. شاید جواب این سؤال مهم، آسانتر از اسیر شدن در پیچیدگیهای این تحلیلهای گیجکننده باشد.
خاتمی اینک به عرصه انتخابات آمده است، چون او باید در این انتخابات کاندیدا میشد. همچنانکه هاشمی رفسنجانی 71 ساله در انتخابات نهم ریاست جمهوری.
خاتمی 8 سال ریاست کرد بدون آنکه مجالی برای پاسخ دادن به 8 سال ریاستش به وجود آید. او هنوز هزینه بسیاری از تصمیمات 8 سالهاش را نپرداخته است. این سنتی بود همیشگی در عمر کوتاه 30 ساله انقلاب اسلامی: کسی را نخواهی یافت که بدون پرداخت هزینههایش، کنار رفته باشد.
ماهیت تاریخی حرکت جریان "حق" همواره در بطن خود نقاط عطفی را پرورانده است که نتیجهای جز خالصسازی این جریان از جریانات "حق نما" و در نهایت عیان شدن ماهیت آن نداشته است.
مهم نیست که خاتمی در این انتخابات با احمدینژاد رقابت خواهد کرد یا با کاندیدایی دیگر. مهم آن است که خاتمی در این انتخابات قرار است هزینه 8 سالی را بدهد که مجالی برای پرداخت آن پیدا نکرد. و شاید اینک بتوان راز پیامهای تبریکی را که مخالفان خاتمی پس از اعلام کاندیداتوری وی در انتخابات دهم با خوشحالی به یکدیگر ارسال داشتند، درک کرد. شادمانی که از جنس شادمانی برای حضور هاشمی در انتخابات نهم ریاست جمهوری بود.
آری! و اینک بنا بر سنتی دیرین، خاتمی آمده است، آنچنانکه هاشمی آمد...
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 11,نوامبر,2024