بسمه تعالی
المتقدّم لهم مارق والمتأخّر عنهم زاهق واللازم لهم لاحق
یزدفردا - – علی اصغر باقری :این فرازی از دعای شعبانیه است که در وصف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بیان شده. اما چگونه باشیم که از این انوار الهی جلو یا عقب نیفتیم و همیشه همراه آنان باشیم؟ برای رسیدن به این هدف چه در جنبه فردی و مهمتر از آن در عرصه های اجتماعی، متضمّن تلاش و کوشش بوده و به آسانی به دست نمی آید. چه بسا ما گمانمان این باشد که جزء همراهان هستیم ولی در واقع همیشه چنین نباشد و زمان امتحان و آزمایش است که نمره ها مشخص می گردد. مگر بسیاری از مردم کوفه از شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام و خانواده های شهداء و جانبازان جنگهای جمل، صفین و نهروان در بین آنان نبودند؟
شاید اولین گام در ملازم بودن این باشد که دین را در همه ابعاد آن باید جدی بگیریم، نه اینکه بعضی امورش را گرفته و امورات دیگرش را فراموش نماییم. گام دوم انتخاب یک تکیه گاه مطمئنی که حجتی قاطع برای آن داشته باشیم. چرا که راه و مسیر بسیار پر پیچ و خم و چه بسا در تاریکی ها باید از پرتگاههایی عبور نمود که در هر گوشه آن خناسانی در کمین نشسته تا ما را به سوی خود جذب نمایند. البته بدیهی است که در هر کاری باید به متخصص حاذق آن مراجعه نمود و در این زمینه نیز همه این فرصت را ندارند که وظایف و تکالیف دینی خود را با تحقیق و بررسی به دست آورند. به علاوه بوده و هستند کسانی که دهها سال در این زمینه ها تلاش داشته و نتوانستند در همه ابعاد نظری جامع داشته باشند.
البته خداوند متعال همیشه حجتهای بارزی را در بین مردم قرار داده که راهنمایان خوبی برایشان هستند. اگر خواسته باشیم اشاره ای به شهرمان نماییم. یک زمان حاج شیخ غلامرضا(ره) زمانی شهید محراب حضرت آیت ا... محمد صدوقی(ره) و آیت ا... سیّد جواد مدرسی (ره) و... داشتیم و هم اکنون نیز هستند بزرگانی که از نزدیک بتوانیم با آنان ارتباط برقرار نماییم. گر چه امروز رسانه ها فاصله ها را نزدیک نموده و کسب فیض از محضر بزرگان را بسیار آسان نمودند. شاید گام سوم هم این باشد که ما باید حد اقلهایی را از آگاهی های عمومی در خود تقویت نماییم تا زمینه دریافت در ما وجود داشته باشد و اگر این نباشد همان می شود که در طول تاریخ شاهد آن هستیم که بسیاری از مردم پیامهای انبیاء و اولیای الهی را دریافت نکرده و سامری ها آنان را فریب داده و همراه خود می کردند.
یکی از این حد اقلها می تواند این باشد تا به این باور برسیم که جنبه های اجتماعی و سیاسی دین مبین اسلام از جنبه های فردی و عبادی تنها، ارجحیتی غیر قابل توصیف دارد که نمونه اش ثواب نماز جماعت نسبت به فرادی است. می توان گفت اصل دین اسلام بر جنبه های اجتماعی تأکید دارد. ولی متأسفانه عده ای اصل را رها نموده و فرع را گرفته و تأسف بارتر اینکه در باور بسیاری مخصوصاً بعضی از ما یزدی ها چنین جا افتاده که دین داران واقعی همینهایی هستند که کاری به مسائل سیاسی اسلام ندارند!!؟. این که در روایات آمده تمامی عبادتها در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون قطره ای در برابر دریاست، آیا چیزی جز پر رنگ تر بودن جنبه سیاسی آن می باشد؟ آیا دشمنان اسلام و منافقان در طول تاریخ با جنبه های سیاسی مسائل اسلام در ستیز بودند یا جنبه های عبادی تنها؟
آن انحراف بزرگی که در سقیفه ایجاد شد و حق امامت غصب گردید چیزی جز جدا کردن دین از سیاست و پایه گذاری سکولاریسم در اسلام بود؟ آیا تلاشهای صدها ساله استعمار و استثمار و استکبار چیزی جز جدا کردن دین از سیاست بود؟ آیا مأموریت اصلاح طلبهای مورد حمایت امریکا و اذناب غربی اش که چند صباحی به برخی از پستهای کلیدی کشورمان تکیه زده بودند و باز هوای بازگشتن بر سر دارند، چیزی جز گسترش سکولاریسم و جدایی دین از سیاست تحت عناوینی چون جامعه مدنی و تکثرگرایی بود؟ اگر ائمه علیهم السلام « ساسة العباد » که یکی از صدها صفات آن بزرگواران است و ما در زیارت جامعه کبیره می خوانیم را رها می کردند، آیا حاکمان جور آنها را تکریم و احترام نمی کردند؟.
ما که خود را ملازم و همراه دانسته چه مفهومی از واژه « ساسة العباد » آن هم در عصر غیبت برداشت می کنیم؟ نکند ناخواسته به گونه ای رفتار نماییم که عملاً برداشت کسانی بر ما غالب شود که در عصر غیبت اصل بی بدلیل اسلام در مسائل سیاسی را کنار گذاشته و ناخواسته دنباله رو خواست استکبار شدند!! متأسفانه اطراف خودمان کسانی داریم که از جایگاه و احترام بسیار بالایی در بین مردم برخوردار بوده و سهم امام علیه السلام را با بذل و بخششهای بی رویه می گیرند و رسید هیچ مرجعی هم نمی دهند!!؟ و اگر کسی رسید هم بخواهد می گویند ما رسید خودمان را می دهیم!!؟ اینان در یک راهپیمایی دوران انقلاب و پس از انقلاب شرکت نکرده و در تشییع جنازه شهیدی هم حاضر نشدند!!؟ البته راه اینها با شهید صدوقی ها کاملاً جداست و این چنین افرادی نه ترور شخصیت شده و نه ترور جسمی می شوند بلکه استکبار و منافقان علاوه بر اینکه کاری به کار اینان نداشته، در تکریم و احترام بیش از حد از اینان نیز تلاش می نمایند!!؟
آنچه که تمامی رشته های چند صد ساله و به عبارتی هزار و چهارصد ساله دشمنان اسلام و منافقان را پنبه کرد، وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) و مجاهدت یاران و پیروان مخلص او بود که با نثار جان و مال و آبروی خود اصل اسلام و نقش آن در مسائل سیاسی را به جای خود بازگردانده و شعاعی از « ساسة العباد » در قالب ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت تجلّی یافت. لذا استکبار جهانی و منافقان سخت از این حادثه عظیم خشمگین و هراسانند و تا کنون هر کار که از دستشان بر آمده کوتاهی نکردند، چرا که آنها خوب می دانند چه اتفاقی افتاده و این حادثه عظیم موجب چه اتفاقاتی در جهان خواهد شد که ما به عینه شاهد تعدادی از آنها از جمله فروپاشی شوروی و خیزش اسلامی در دنیا بوده و هستیم.
اما جای غم و اندوه نیست که بعضی از ما به اندازه یک صدم دشمن متوجه نیستیم و در مواقعی چون راهپیمایی 22 بهمن و قدس و انتخاباتها آنطور که شایسته نظام اسلامی و خونهای شهداء در طول تاریخ است حضور نمی یابیم!!؟ اگر چه به فرموده حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری مردم ما با مردم هیچ یک از کشورها و حتی صدر اسلام قابل مقایسه نیستند و عملکرد آنان مثبت بوده است. اما صحبت این است، مردمی که خوب عمل کردند چرا خوبتر عمل نکنند. مردمی که خوبند در برابرشان نیز توطئه ها و دسایس دشمنان و منافقان هم افزون می شود و اگر بخواهند خوبیّتشان محفوظ بماند و صدمه نخورند باید خوبتر شوند و برای خوبتر شدن هم باید تلاش و کوشش و دعا نمود.
این یادآوری هم لازم است که اخیراً بارها مقام معظم رهبری در فرمایشات خود مثل بنی اسرائیل را آورده اند که خداوند متعال به واسطه ایستادگی شان در برابر فرعونیان آنها را برگزیده عالمیان قرار داد. اما آنان مغرور و فاسد شدند و ذلت و خواری برای آنان رقم خورد. لدا مغرور شدن و بی توجهی به تکالیف در جنبه های فردی و بخصوص اجتماعی، که شاید بهانه هایی هم برای شانه خالی کردن بتوان فراهم نمود، خطر و دامی است که مومنین را تهدید می نماید.
نمونه تلخی را در خرداد 80 دیدیم، آن آقای حرّافی که اخیراً برای مدرک لیسانسش ان قلت دادند، در بهبوهه انتخابات گفت: این انتخابات انتخاب راه است نه انتخاب شخص!!؟ چندی بعد در معرفی اول خود که به طور ویژه و بر خلاف عدالت ضبط شده بود!!؟ و 2 مرتبه از صدا و سیما پخش شد. در حالیکه در پست قانونی پاسداری از مذهب رسمی کشور بود قضیه غدیر خم و کلمه مولا را پیش کشید و اگر نگوییم صراحتاً، تلویحاً نظر اهل سنت را در برداشت از کلمه مولی (محبت و دوستی) به عنوان نظر خودش بیان داشت!!؟ البته حامیان وی آن موقع متوجه نشده و بعضی شان تا بحال هم نفهمیدند که ناخواسته بر سقیفه مهر تأیید مجدد زدند!! . اگر بر این باوریم که گناه اولین و آخرین بر گردن آنهایی است که سقیفه را بوجود آوردند. آیا تأیید مجدد آن انحراف بزرگ، گناهی دائمی ندارد؟ شاید این لغزش عظیم نتیجه جدی نگرفتن وظایف و تکالیف بود..
منبع:arzeshnews.blogfa.com/post-177.aspx
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 13,نوامبر,2024