تعاریف سلامتی
'سلامت' يکى از واژههائى است که بيشتر مردم با آنکه مطمئن هستند معناى آنرا مىدانند تعريف آنرا دشوار مىيابند. از اينرو تعريفهاى بسيارى از سلامت - در دورههاى مختلف - شده است که بعضى از آنها عبارتند از: |
|
۱. 'وضعيت خوب و عالى بدن، فکر و روح و بهخصوص عارى بودن از درد يا بيمارى جسمي' (و بستر). |
|
۲. 'وضعيت عالى جسم يا روح و حالتى که اعمال بدن بهموقع و بهطور موثر انجام شود' (فرهنگ آکسفورد). |
|
۳. 'وضعيت يا کيفيتى از بدن انسان که بيانکنندهٔ عملکرد کافى بدن در حالت ژنتيک و زيست محيطى معين باشد' . |
|
۴. 'روش زندهاى که انسان ناقص بتواند پاداش بهدست آورد و در مقابله با جهان ناقص خيلى دردناک نباشد' . |
|
۵. 'حالتى از تعادل نسبى شکل و اعمال بدن که از تنظيم موفقيتآميز و پويا به نيروهائى که درصدد اختلال آن هستند، ناشى مىشود. و يک حالت انفعالى متقابل بين بدن و نيروهاى برخوردکننده با آن نيست بلکه پاسخ فعال نيروهاى بدن نسبت به تنظيم دوباره است. |
|
- تعريف سازمان بهداشت جهانى (WHO) از سلامتى: |
تعريفى که از همه بيشتر پذيرفته شده تعريف سازمان بهداشت جهانى (در سال ۱۹۴۸) در مقدمهٔ اساسنامهٔ آن است، به اين شرح: |
|
'سلامتى عبارت است از رفاه کامل جسمي، روانى و اجتماعى و نه تنها بيمارى يا معلول نبودن' . |
|
در سالهاى اخير با گنجاندن توانائى داشتن 'يک زندگى از نظر اقتصادى و اجتماعى مثمر' . اين تعريف تقويت شده است. |
|
تعريف WHO از اين نظر که بسيار گستردهاست مورد انتقاد قرار گرفته و بعضى اشخاص استدلال مىکنند که نمىتوان سلامت را بهعنوان يک 'حالت' کلى تعريف کرد بلکه بايد بهصورت يک فرآيند تطبيق پيوسته با تقاضاهاى در تغيير زندگى و تغييراتى که بهمعناى زندگى داده مىشود. در نظر گرفته شود. اين يک مفهوم ديناميک (پويا) است که کمک مىکند تا مردم خوب زندگى کنند و خوب کار کنند و از زندگى خود لذت ببرند. بنابراين تعريف WHO از سلامت بهنظر بسيارى اشخاص بيشتر بهعنوان يک هدف آرمانى محسوب مىشود تا فرضيهاى واقعبينانه. اين تعريف براى حالاتى اطلاق مىشود که ممکن است در بعضى اشخاص موجود باشد. ولى براى همه کس و در هر زمان صادق نيست. و بهطور معمول در گروهها يا جوامع انسانى مشاهده نمىشود. بعضى اشاخاص اين تعريف را متناسب با تقاضاهاى روزمره نمىتودانند چون هيچکس بهعنوان سالم شناخته نمىشود، يعنى عملکرد کامل زيستشناختي، روانشناختى و اجتماعى ندارد، يعنى اگر تعريف WHO را بپذيريم، همهٔ ما بيمار هستيم. |
|
علىرغم محدوديتهاى نام برده مفهوم سلامتى مطابق تعريف WHO کاربرد مثبت و گسترده دارد و استاندارد 'سلامت مثبت' را تعيين مىکند. اين تعريف نشاندهندهٔ آرزوى مردم و نمايندهٔ هدف کلي، يا هدفى است که ملتها بايد براى آن بکوشند. |
|
- تعريف عملياتى سلامتى: |
تعريف WHO از سلاتى يک تعريف 'عملياتي' نيست يعنى نمىتواند آنرا بهصورت مستقيم اندازهگيرى کرد. در مطالعات 'اپيدميولوژي' سلامتى بهعلت ناتوانى در اندازهگيرى سلامتى و رفاه مانع ايجاد مىشود. در اين رابطه يک گروه مطالعه WHO يک 'تعريف عملياتي' را توصيه کرده و بنابراين تعريف مفهوم سلامتى از دو جنبه در نظر گرفته مىشود. در يک مفهوم وسيع سلامت بهعنوان 'حالت يا کيفيتى از بدن انسان که بيانکنندهٔ عملکرد کافى بدن در وضعيت ژنتيک و زيستمحيطى معين باشد' . در نظر گرفته مىشود. |
|
در يک مفهوم فشردهتر که براى مقاصد اندازهگيرى هم مفيدتر است سلامت عبارت است از: |
|
- نبودن شواهد آشکار بيمارى و درست عمل کردن شخص بهصورت عادى يعنى در حدود محدوديتهاى تغيير استاندارد معيارهاى پذيرفته شدهٔ سلامت در مورد يک جنس، سن، جامعه و منطقهٔ جغرافيائي، |
|
- کار کردن چند اندام بدن به اندازهٔ کافى و در رابطه با يکديگر که نشانهٔ نوعى تعادل يا پايدارى بدن است. اين حالت نسبتاً ثابت است اما چون انسان تابع محرکهاى داخلى است ممکن است تغيير کند. |
|
- فلسفهٔ نوين سلامتى: |
در سالهاى اخير فلسفهٔ تازهاى از سلامتى بهوجود آمده که آنرا مىتوان به اين شرح بيان کرد: |
|
- سلامتى يکى حق اساسى انسان است. |
|
- سلامتى جوهر زندگى مثمر است و نه نتيجهٔ افزايش هزينههاى مراقبت پزشکي. |
|
- سلامتى يک موضوع بين بخشى است. |
|
- سلامتى بخش تلفيق يافتهٔ توسعه و پيشرفت است. |
|
- سلامتى در مرکز مفهوم کيفيت زندگى قرار دارد. |
|
- سلامتى جزء مسئوليتهاى فردي، کشورى و بينالملى است. |
|
- سلامتى و حفظ سلامت يک سرمايهگذارى عمدهٔ اجتماعى است. |
|
- سلامتى يک هدف اجتماعى جهانى است. |
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 07,ژانویه,2025