سیاسی-یادداشت -اصلاحات
یزدفردا "محمد حسين خليلي اردکاني - نماينده مردم کرج در مجلس ششم "به بهانه تبيين اصلاحات و سخنراني جناب آقاي خاتمي در زادگاه خود مطلبي را ارائه مي کنم و انتظار مي رود کساني که اين روزها با کمال بداخلاقي نسبت به انتشار بلوتوث و پخش سي دي در راستاي تخريب 12ساله گذشته اقدام کرده از خردمندان خود بخواهند نسبت به ديدگاه هايي که ايشان ارائه کرده اند يا عملکردي که براساس اين ديدگاه ها داشته اند، نقد منصفانه و عاقلانه کنند و دست از تخريب هاي ناجوانمردانه که حاکي از قدرت طلبي و شهوت نفس است، بردارند. خاتمي نه امروز که حتي در سال 75 نيز بيش از اينکه خواستار حضور در قدرت باشد، دغدغه دين و وطن داشت و مي خواست مردم و برخي از حاکمان را نسبت به گذشته پرافتخار و فراز و نشيب هاي آن و انحرافات پيرامون افکار نوين اسلام که در وجود امام(ره) جلوه کرده بود، آگاه سازد. او نگران تاريخ بلند ايران که کانون دانش پيش از اسلام و منشاء تمدن بوده است و بعد از اسلام نيز نقش تاريخي خود را ايفا کرده و سپس در قامت انقلابي به نام اسلام که خواستار آزادي انساني که صاحب حق حاکميت بر خود است جلوه کرد، است. او نگران استبدادزدگي تاريخي کشور که موجب از دست رفتن فرصت هاي بسيار زيادي شده است به گونه يي که گاهي کساني که بيشترين فداکاري براي آزادي و نجات جامعه از استبداد را انجام داده بودند به خاطر وجود استبدادزدگي تاريخي بسيار ساده به استبداد روي آورده اند و حق حاکميت مردم بر سرنوشت خود را از بين برده اند، است و معتقد است بايد سازوکارهاي انديشه شود تا اين حوادث تکرار نشود و جامعه همواره آگاه باشد تا قدرت متعلق به خود را تقديم قدرت خواهان نکند. امروز در آستانه 30 سالگي انقلاب بررسي آنچه امام در سال 57 اشاره داشتند و تطبيق آن با آنچه امروز مي گذرد ضروري است. هنر امام ارائه اسلامي بود که با خواست تاريخي مردم ايران مبتني بر آزاديخواهي هماهنگ بود و اسلام ناب هم در عرصه اجتماعي همين است و اصلاً انقلاب براي تحقق همين آزادي و استقلال و رفع عقب ماندگي صورت گرفت. امروز نسل پيشتاز و روشنفکر ما بايد فاصله خود را با سنت گراياني که هيچ گونه دغدغه اجتماعي نداشته اند و همچنين روشنفکراني که هويت تاريخ مذهبي عموم را ناديده گرفتند، مشخص کنند و به اسلامي اجتماعي که به خواست تاريخي مردم و سازگار با هويت مذهبي و معنوي مردم بوده و به صورت جمهوري اسلامي که در دل آن آزادي سياسي، حق اظهارنظر، حاکميت مردم بر سرنوشت و حق ابراز راي و تعيين کنندگي حضور مردم و مسوول بودن حکومت در برابر مردم و نهادهاي مردمي و قدرت داشتن مردم با جابه جايي قدرت بدون توسل به زور و خشونت پاسخگو باشند. اين خواست ما را روشن تر و از عمق وجدان تاريخي ملت به سطح خودآگاهي بياورد و اين سيري است که متناسب با شأن اين ملت است و خاتمي دغدغه اش را دارد.امروز يکي از خطراتي که احساس مي شود اين است که اگر نتوانستيم در حکومتي که به نام اسلام بنا شده است نيازهاي واقعي مردم و حرمت و امنيت جامعه را تامين کرده، زمينه هاي پيشرفت کشور را فراهم آوريم و زمينه هايي فراهم شود تا گرايش هايي شکل گيرد که همه دستاوردهاي انقلاب و ميراث خون شهدا و رزمندگان عزيز از بين برود و جرياني به وجود بيايد که با دين به مقابله برخيزد. بايد جلوي راه و روشي که به نفع انقلاب و اسلام و مردم نيست گرفته شود و جرياني نتواند به حذف و طرد ياران غار امام بپردازد و به آنها اتهام دشمن، غيرخودي، منافق حد، امريکايي، سکولار و... بزند و به نام دين، دين زدايي کند. بايد هياهوها و عوام فريبي ها فرو نشيند و آنچه در متن جامعه است، ادامه يابد. بادها و خاشاک ممکن است دل ها را بيازارد و چشم ها را زخم کند اما اينها خواهد گذشت و حرکت ملت ايران در 100 سال گذشته و دوران انقلاب هشت سال دوران اصلاحات پرشکوه خواهد ماند. اين جريان، جريان نيرومندي است که همچنان تداوم خواهد داشت.خاتمي نگران اجراي صحيح قانون اساسي است و به همين دليل دو لايحه معروف را ارائه مي کند. از طلايي ترين اصول قانون اساسي اصل 56 است که مي گويد حق حاکميت مطلق بر انسان و جهان از آن خداست و او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خود حاکم کرده است و اين بزرگ ترين حق که منشاء آن اختيار و آزادي است و اين حق نشانه بلوغ انساني است؛ انساني که نه تنها بر نفس خودش که بر سرنوشت خودش حاکم است و اين حق وقتي در جامعه تجلي پيدا مي کند که حکومت متکي بر خواست و اراده مردم است و مردم صاحب اختيار کشور باشند و در اين راستا عده يي خيال نکنند در غيبت مردم و دلخوري موجود در آنها بتوانند به درستي از کشور و منافع مردم دفاع کنند. حضور مردم است که همه آن حقوق را محقق مي کند، مردمي که نشان داده اند منصف هستند و جهت گيري هاي درستي در همه عرصه ها داشته اند. پس بايد به آنها اعتماد کرد و همه موانع را از پيش پاي آنها برداشت تا نتيجه معدل گزينش مردم که همان مصلحت نظام است، بتواند حاکميت يابد و کشور را نجات دهد. خاتمي همواره تاکيد داشته است که مردم منتظر قهرمان نباشند و او معتقد است که دموکراسي نظير انقلاب نيست که همواره به راي فرمانده مربوط باشد و افراد بايد تک تک به وظايف و مسووليت هاي خود واقف باشند و بايد بذري که در کشور کاشته شده ثمرات پرباري داشته باشد و اين دريچه آزادي که به روي مردم گشوده شده است و به شهروندان آموخته شده آنها صاحب همه حق و حقوق اند و به آنها روحيه داده شده تا در برابر دفاع از حقوق حقه خود در تکاپو باشند. او بود که نواي دلنواز حقوق و آزادي را که ايراني ها از دوره مشروطه تاکنون از زبان دولتمردان کمتر شنيده بودند، سرداد و براي اولين بار در اين کشور جامعه مدني را مطرح کرد و در راه سر و سامان دادن به اين جامعه براي نخستين بار انجمن هاي غيردولتي را تشويق کرد و رسميت داد که با استقبال زنان و مردان و جوانان روبه رو شد تا بتواند به عنوان يکي از محورهاي اصلاحات موانع تاريخي را رفع کند و ساختارهاي کشور را مناسب سازد و موانع اين مسير بايد برداشته شود.خاتمي معتقد است هيچ قدرتي مستقر نمي شود مگر اينکه متکي بر اراده مردم باشد و هيچ قدرتي مطلوب نيست مگر اينکه تحت نظارت مردم باشد و تنها مردم حق و توانايي جابه جايي آزاد داشته باشند و امروز مخالفان اصلاحات بگويند که آيا حرف او صحيح است يا نه و آيا ابزار حاکميت حق مردم را فراهم کرده يا خواهند کرد.در عمق وجدان مردم گرايش به اصلاح طلبي وجود دارد و مهم ترين سند آن انتخابات گذشته است علي الخصوص در دوم خرداد مردم به يک منش يا بينش راي دادند که تصور اتحاد ملي بود و موجب فراهم کردن بستر و ظرف حوادثي شد که تاثير زيادي بر ما، منطقه و جهان گذاشت. دوران پيروزي انقلاب، جنگ و اصلاحات پس از دوم خرداد سه دوره يي بود که در جامعه به خصوص جوانان تحول مثبتي رخ داد و امروز مساله اميد به آينده براي جواناني که هيچ يک از دوران هاي گذشته را تجربه نکرده اند، بسيار مهم است و اگر اين اميد وجود نداشته باشد جامعه دچار مشکل مي شود و عدم تحقق شعارها باعث تضعيف اميد جواناني مي شود که به اين انقلاب دل بسته اند. جواني که به دنبال هويت است در اين موقعيت يا شکسته مي شود و به پوچي دچار مي شود يا براي دفاع از خود به سوي افراطي گري مي رود.تا کي سرمايه هاي کشور بر باد داده شود به عنوان اينکه مي خواهند عدالت برقرار کنند، براي پوشاندن واقعيت هاي تلخ و ضعف هاي موجود همه گذشته نفي و تخريب مي شود. بايد قدر سرمايه هامان را بدانيم. حفظ سرمايه ها مهم است. لطمه زدن به سرمايه هاي اجتماعي از هدر دادن منابع مادي جامعه برتر است و باعث ايجاد نوعي بي اعتمادي و رکود در راه برون رفت جامعه مي شود.ما امروز در فضايي به سر مي بريم که امکان ارتباط ميان مردم و جرياني که مردم از عمق وجود به آن گرايش دارند، لحظه به لحظه کمتر مي شود، چنانچه مي بينم چهره هاي اين جريان براي رفتن ميان مردم و بهره گيري از وسايل ارتباطي جمعي با تنگناها مواجه هستند. در حالي که تخريب هاي وسيع عليه اصلاحات صورت مي گيرد بدون اينکه اجازه داده شود پاسخي از سوي اين جريان به تخريب ها داده شود.بياييد به خاطر خدا و دين و مملکت، اصلاحات به قرائت خاتمي را در معرض ديد همگان قرار دهيد و خالصانه و عالمانه آن را مورد نقد و بررسي قرار دهيد و بگذاريد مردم مسير ترقي را تعيين کنند. اگر توانستيم ايران قوي، آزاد و آباد بسازيم، توانسته ايم ثابت کنيم که اسلامي که جمهوري اسلامي داشته شايسته و تواناست و اين بزرگ ترين خدمت به اسلام است. به اميد سرفرازي ايراني آباد و آزاد و مسلمان..
اعتماد
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 24,ژانویه,2025