حاشیه ای بر تغییر مدیریت پارک علم و فناوری یزد

^{یزدفردا -احمد ابراهیمی-نماینده شرکتهای مستقر در پارک و مراکز رشد استان یزد}:با وجود آنکه مدیریت پارک علم و فناوری یزد چیزی بیش از یکسال نیست که منصوب شده بود اما به هر دلیل درست و یا نادرست ، شاهد آن بودیم که مدیریت واگذار شد و فرد دیگری این مسئولیت را عهده دار گردید.
نه اینکه بخواهم تغییر را منکر شده و با آن مخالفت نمایم، بلکه تغییر را جزء همراه با تحول می دانم، اما بین تغییر بجا و نابجا فرق قائل هستم و تغییرات پر هزینه را نیز کاملا مد نظر قرار می دهم. و چون معتقدم که تغییر در مدیریت همواره سبب ساز بروز مشکلات جدید بوده و حتی با گزینش مدیر بسیار عالی نیز باید برای تغییرات و سختی های اولیه هزینه پرداخت نمود، انتظار دارم که در باب آن همواره با وسواس عمل شود و به این لحاظ با توجه به ارزش ریشه ای که برای مدیریت بعنوان یک هنر و جوهره قائل هستم، در مورد آن همه جا و همواره حساسیت داشته و دارم.
اگر اشخاص را از موضوع کنار بگذاریم و فقط موضوع مدیریت آنهم با هدف توسعه و رشد یک مجموعه را در نظر بگیریم ، اینگونه جابجائی مهره ها را می توان ناشی از عواملی مانند موارد ذیل دانست:
1-      در زمان انتخاب معیارهای انتخاب صحیح نبوده اند و با مرور زمان و تغییر معیار ها ناچار به تغییر گزینه گردیده ایم
2-      در زمان انتخاب با توجه به معلومات و تجربیات آنزمان خود تصمیم گرفته ایم و در نتیجه با مرور زمان و کسب تجربه بیشتر انتخاب یا انتخابهای بهتری یافته ایم و ناچار به تغییر گزینه شده ایم.
3-      در زمان انتخاب شناخت صحیحی از گزینه خود نداشته و با مرور زمان متوجه شده ایم که گزینش انجام شده با معیار های مورد نظر سنخیت نداشته ، لاجرم اقدام به تغییر می کنیم.
4-      اصولا انتخاب را سهل الوصول قلمداد نموده بوده ایم و بعد از مدتی دریافته ایم که از کنار یک مقوله سرنوشت ساز بیش از حد ساده انگارانه  گذشته ایم و برای جبران آن مجبور به تغییر شده ایم.
5-      برای انتخاب از مشاورینی استفاده نموده ایم که صلاحیتهای لازم را نداشته و ما را به اشتباه انداخته اند.
6-      در زمان انتخاب به دلیل نبودن گزینه های مناسب ، محکوم به کاهش ارزشها شده و انتخابی نه چندان شایسته را صورت داده ایم تا در آینده با گزینه ای بهتر و یا با آموزش و هدایت ، نقائص موجود را ترمیم کنیم
7-      به دلیل گرایشهای مختلفی که داشته ایم، برای آنکه از تیم خود خارج نشویم و یا پستهای حساس را همچنان در اردوی خود حفظ کنیم ناجار شده ایم تا از گزینه های موجود استفاده نموده و بنابر این انتخاب شایسته ای ننموده ایم و ناچار به جبران گشته ایم.
8-      اصولا معتقد هستیم که ما باید بازی را تنها و تنها با گزینه هائی که با ما سنخیت دارند انجام داده و به لحاظ اصولی از کار کردن با سایر گزینه هائی که شایسته تر هستند اما حتی درصدی نیز احتمال دارد که در خط مشی ما نباشند، اباء نموده و جزء دایره انتخاب خود نیاورده ایم ، و با گذشت زمان برای پوشاندن نقائص انتخاب خود ، گزینه ای جدید معرفی نموده که در بازی تا پایان دوره سایرین را سرگرم بررسی و سنجش مورد جدید نموده و ما را از شرشان مصون دارد.
9-      فردی که ما مصرانه انتخاب نموده ایم پس از گذشت زمان ، علی رغم حمایت ما، خود اصرار به قطع کار، ناتوانی ، استنکاف از تحقق خواسته ای ما ، و اصرار بر تغییر داشته و ما را ناچار به انتخاب جدید نموده است
10-   و غیره
هر کدام از این موارد و موارد متعدد دیگری که شما به آن اشاره می کنید همگی دلائل توجیهی قلمداد شده  و تنها و تنها ناشی از بی تجربگی و نپحتگی بازیگردانها بوده و هیچ دلیلی برای قانع شدن در بر ندارد.
تغییر مدیریت ، همچنان که در جلسه معارفه مدیریت قبلی در حضور معاونت محترم وزیر فناوری بیان داشتم، با  خوشبینانه ترین دیدگاه نیز منجر به سقوط منحنی رشد خواهد شد و یک خلاء زمانی در حلقه های عمر و رشد درخت  پارک فناوری ایجاد خواهد نمود. با اعتقاد به این اصل، انتخاب مدیریت یک مجموعه رو به رشد و گسترش، موضوعی سلیقه ای، فردی ، گروهی و مانند آن نبوده که در سرنوشت دیگران چندان ماثر نباشد و یا با هزینه ای اندک بتوان آنرا جبران ویا توجیه نمود.
از مدتها قبل چون در جریان مشکلات موجود بوده سعی نموده ام در همین سایت خبری، ضمن تعریف نیازها، باید ها و نبایدها ، و درخواستهای صنفی خود خدمت مدیران استان ، نمایندگان محترم مجلس، و مسئولین دولتی و وزارت خانه محترم، آگاهی لازم در گزینش مدیران جدید نیز داده شده و انتظارات بحق شرکتهای مستقر در پارک و مراکز رشد نیز به گوش ایشان رسانیده شود که متاسفانه در این بابت کمترین اثربخشی مشاهده نشده است.
ضمن آنکه مدیریت جدید را محترم شمرده و برایشان آرزوی موفقیت دارم ، اما از همین روز اول نیز از ایشان ( با فرض صادق بودن، مقتدر بودن، مدبر بودن، مردمی بودن، آگاه بودن و خستگی ناپذیر بودن ) استدعا دارم مشارکت هسته خصوصی را بطور شفاف در مدیریت " سرنوشت خود " اجرائی نموده و اگر چه در وزارت خانه اصولا ما شرکتهای مستقر و موسسین شرکتها را در سرنوشت خود مشارکت نمی دهند ( به استناد عملکرد تا امروز ) از پائین و از درون خود مجموعه پارک ، این نیاز را تا سطح معاونت وزارتخانه منعکس و ایشان را مقید نمائیم.
در هر استان متمرکزترین هسته علمی و فناوری  که به سمت عملگرائی و تجاری سازی دانش گام بر می دارد تنها و تنها همین پارکها و مراکز رشد هستند ( دانشگاهها در حد تئوریک و نمونه سازی جا می مانند ) بنابراین اگر مدیران یک استان مدیریت پارک را بعنوان سکاندار کشتی فناوری که با هدف توانمند نمودن فرزندان ایشان تلاش می کند، بپذیرند، چگونه می توان تصور نمود که چنین مناقشاتی بین پارک و سایر دستگاهها بوقوع بپیوندد که منجر به استعفاء مدیریت پارک و میانجیگری استاندار و غیره و غیره گردد. مگر پارک فرزندان کدام مرز و بوم را پرورش می دهد. مگر شرکتهای کدام
 فامیل و طایفه می خواهند در این پارک استقرار یافته و به کسب درآمد حلال و آبروزائی اقدام نمایند ؟
اگر قرار باشد گزینه ای که برای چنین مجموعه هائی برگزیده می شود ، از پایگاه مردمی و خصوصی در بین شرکتها برخودار نباشند و همچنان گزینش های فرمایشی و دستوری ، از سوی وزارت باشد، بدون شک مشارکت پذیری شکل داده نخواهد شد و انتظارات دولت از تاسیس اینگونه مجموعه ها تحقق نخواهد یافت.
ضمن قدردانی از زحمات مدیریت قبلی که بسیجی وار خود را جلو دار توسعه پارک یزد نمود و زمین طرح جامع را به هر قیمتی که بود تصاحب نمود، اما مگر ما در مملکت دشمن زندگی می کنیم که برای دریافت امکانات باید چنین خود را به آب و آتش بزنیم و مجاهده نمائیم. مگر نان از دهان شیر میگیریم که اینگونه باید مبارزه کنیم.
ریشه بسیاری از مشکلاتی که ما امروز در پارک با آنها دست به گریبان هستیم از نداشتن پایگاه در دل شرکتها و بلند شدن دیوار ما بین " ما و شما " ناشی گشته است.
اگر بخواهم فقط من باب مشت نمونه خروار به مشکلات اشاره کنم باید موارد زیر را مرور کنیم:
1-      عمر ماده 47 برنامه چهارم توسعه به پایان رسید و میوه هائی که مجلس و دولت برای ما تدارک دیده بودند نصب ما نشد که نشد.
2-      معافیت مالیاتی همچنان توپ دسترشته اداره امور مالیاتی استان است که حتی استانداری نیز نتوانسته است آنرا به دست آورد.
3-      نماینده پارک علم و فناور یزد برای حضور در کمیته وامهای زود بازده استان با امضاء و موافقت دو وزیر ، هنوز نتوانسته است منشاء اثر باشد
4-      توفیق بدست آمده در نمایشگاه دستاوردهای جمهوری اسلامی در سوریه تنها در حد امضاء تفاهم نامه همکاری معاونت وزیر یخ بسته است .
5-      همه سرمایه صندوق فناوری ما را که یکجا جمع کنید برای احداث یک سوله 1000 متری کارگاهی نیز کفایت نمی کند.
همه اینها در محدوده حضور درون شهر یزد می باشد، و مشکلات و خواستهای ریز و درشت ما آنقدر ما را به خود مشغول داشته است که اصولا نتوانسته ایم به توسعه نوآوریها و محصولات خود پرداخته و افقهای جدید در سایر استانها و حتی در کشورهای همسایه را برنامه ریزی کنیم. و این در حالی است که اصولا طراحی یک پارک برای حضور پر رنگ ملی و فرا ملی بوده و منظور از سرمایه گذاری در نوآوری تولید محصولاتی است که بتواند به راحتی بازارهای غیر محلی را نیز برای فناوران باز کند.
محدود نمودن حوزه انتخاب مدیران به دایره استادان عضو هیئت علمی دانشگاه دولتی در طول سه سال گذشته تنها سبب شده است تا ضمن آنکه پتانسیل های دانشگاهی پراکنده شده اند، سمت و سوی حرکتهای موجود نیز بیشتر تحقیقاتی ، آکادمیک و تئوری شده و برای آنکه به هر ترتیبی بتوان از مزایای قانونی که صراحتا برای فعالیتهای سودآور فناوری و خئمات مهندسی دیده شده ، خط مشی دانشگاهی در بین شرکتها توسعه یافته و سد راه رشد و تولید فناوری و محصول گردد. حال آنکه من ضمانت می دهم اگر حتی یک مدیر قدر را از بخش خصوصی دعوت نموده بودیم و از او در برنامه ریزی و توسعه
 شرکتها استعانت خواسته بودیم ، امروز بسیار موفقتر بودیم.
اگر فرض کنیم حداقل سخت افزارهای مورد نیاز برای شروع کار در یزد فراهم شده بوده است، که فراهم شده بوده است، در طول  دو،  سه سال گذشته  ( چون تغییر مدیر از زمانی که مطرح می گردد سبب افت عملکرد و برنامه ریزی و بلاتکلیفی شده و تا مدتی بعد از انتصاب نیز دوام خواهد داشت ) ما درجا زده ایم و حداقل تا یکسال دیگر نیز درجا خواهیم زد.  پس من با تغییر مدیریت مخالف بودم و همچنان هستم. چند باری نیز که با مدیریت سابق پارک توفیق گفتگو بود به صراحت تمام این موضوعات را بیان داشتم و گفتم اگر چه معلمی شغل انبیاء است اما مدیریت یک پارک فناوری هم معلمی است و هم
 مدیریت است. آنجا فقط تئوری های علمی را بیان می کنند و اینجا باید تئوری های علمی را به محصول کارآمدی تبدیل کنند که برای نوع بشر مفید باشد. ولی متاسفانه آن مدیریت تداوم نیافت
اگر چه انتخاب مدیریت کنونی بدون هر گونه نظر سنجی و مشارکت پذیری شرکتهای خصوصی صورت گرفته استو حتی مدیران استان نیز در آن سهیم نبوده اند ( تا آنجا که من می دانم ) ولی از امروز بنای ناسازگاری را پی نگذاشته و آرزو می کنم تا مدیریت کنونی بتوانند در کمترین زمان خود را با زبان و تفکر جاری در اینگونه پارکها سازگار نموده و همچون مدیران کارآمد و شاخص که قبلا پارک یزد داشته است، مشکلات موجود را مرتفع و سینرجی لازم را که از چنین مجموعه هائی انتظار می رود فراهم نمایند.
همچنین آرزو دارم مدیریت کنونی زمینه ای را فراهم نماید که تحت عناوینی مانند مشاوره ، مشارکت ، معاونت و ... ، از مدیران صنایع ، اساتید دانشگاههای متنوع، صادر کنندگان و پیشکسوتان موفق بخش خصوصی ، و تمامی مردان وزنان با ارزش فراوانی که در استان سراغ داریم، در پارک بهره مند گردیده و به مرور امکان معرفی چهره های بارز در مدیریت به وزارتخانه فراهم گردد.با تقدیم دعا و احترام.

یزدفردا
 

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا