- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
ویژگی های اخلاقی قوم یهود از منظر قرآن کریم(بخش چهارم)
پرینتبسمه تعالی
ویژگی های اخلاقی قوم یهود از منظر قرآن کریم(بخش چهارم)
یزدفردا :حمید یزدانیان- دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه المصطفی(ص) العالمیه- hamid_yazdanian@yahoo.com:
صفت رذیله خدعه و حیله در قوم بهود
یکی دیگراز صفات رذيله متعلقه به قوه عاقله مكر و حيله كردن است از براىرسيدن به مطلوبات شهويه و غضبيه، و مراد از آن در اين مقام جستن راههاى پنهاناست از براى اذيت رساندن به مردمان.و به كار بردن آن را تلبيس و غش و غدر وخيانت گويند.
مرحوم نراقی در ادامه بحث رذائل اخلاقی در این خصوص می افزاید "و از براى مكر، مراتب بىنهايت است و اقسام بىغايت، بعضى از آنها چندان خفائىندارند و كسى را كه اندك شعورى باشد به آن متفطن مىشود.ولى بعضى چنان پوشيده و پنهان است كه زيركان به آن بر نمىخورند.گاهى شخصى را بر مىانگيزاند كه اظهاردوستى و محبتبا ديگرى كند و آن مسكين را غافل نموده او را هلاك سازد.و زمانىآدمى را بر آن مىدارد كه اظهار امانت و ديانت كند تا مردم مال خود را به امانتياشركتيا معامله به او دهند و او صرف خود نمايد.و گاهى كسى را مىدارد كه اظهارعدالت و تقوى نمايد تا مردم او را امام و پيشواى خود كنند و دين و دنياى ايشان رابرباد دهد.و غير اينها از مكر و حيله."
يكي از ويژگيهايي كه قرآن مجيد براي قوم يهود ذكر ميكند ـ كه در اقوام ديگر يا به اين شكل وجود نداشته يا كمتر بوده ـ اين است كه يهود حیله و خدعه های متعددی را در راستاي تحريف كتب آسماني انجام داده است و در نهايت آنچه اكنون در اختيار دارند، كمتر رنگ الهي دارد. از مجموع آياتي كه در قرآن درباره تحريف در قوم يهود آمده است، ميتوان استفاده كرد كه آنها به انواع تحريف در كتاب آسماني خويش يعني «تورات» دست ميزدند. گاه تحريف آنها معنوي بود؛ يعني عباراتي را كه در كتاب آسماني نازل شده بود، برخلاف معني واقعي آن تفسير ميكردند، الفاظ را به صورت اصلي حفظ ميكردند و معاني آن را دگرگون ميساختند، گاه نيز دست به تحريف لفظي ميزدند. در برخي موارد نيز اقدام به مخفي ساختن قسمتي از آيات الهي ميكردند؛ يعني آنچه را موافق ميلشان بود، آشكار و آنچه خلاف ميل آنها بود، كتمان مينمودند. حتي گاه با وجود حاضر بودن كتاب آسماني، براي اغفال مردم، دست خود را روي قسمتي از آن ميگذاشتند تا طرف مقابل نتواند آن را بخواند!
اكنون احتمالاً اين سؤال در ذهن متبادر ميگردد كه: پس اين كه قرآن در آيات متعددي از جمله آيات 48 و 50 سوره آل عمران از تورات به نيكي ياد ميكند،[1] آيا منظور همان توراتي است كه هم اكنون در دست يهود ميباشد؟ در پاسخ بايد گفت «قطعاً منظور قرآن كريم از تورات، اسفاري كه هم اكنون در اختيار يهود ميباشد، نيست زيرا خود يهود نيز اعتراف مينمايند كه سند اسفار موجود، به زمان موسي (ع) باز نميگردد و سلسله سند در فاصله بين «بختالنصر» و «كوروش» قطع شده است. البته قرآن كريم تمامي مطالب تورات موجود در عصر رسول الله (كه ما نميدانيم تا آن زمان چه مقدار از تورات تحريف شده بود) را رد ننموده و آن را به طور كل مخالف تورات اصلي ندانسته است. هر چند به دلالت خود قرآن كريم، از تحريف نيز به دور نمانده زيرا دلالت آيات قرآن بر اين كه تورات بازيچه دست تحريف گرديده، روشن است.[2]
علاوه بر تحريف تورات توسط بنياسرائيل كه عمدتاً به دليل منافع مادي و شخصي خود صورت ميگرفته، قرآن مجيد در آيات شريفه 41، 75، 78 و 79 سوره بقره، از تحريف روشني كه توسط يهوديان در جريان ظهور اسلام صورت گرفت، پرده برميدارد.[3] پس از ظهور اسلام «اميد به ايمان آوردن يهود (به ويژه يهوديان مدينه) بيش از ساير اقوام بود و همه توقع داشتند كه يهود فوج فوج به دين اسلام درآيند، آن را تقويت و تأييد نموده، به گسترش آن در سراسر جهان كمك كنند اما پس از آن كه رسول خدا (ص) به مدينه مهاجرت كردند، يهوديان رفتاري نشان دادند كه همه اميدها را تبديل به يأس كرد. به همين جهت خداوند بزرگ در آيه شريفه 75 سوره بقره ميفرمايد: «افتطعمون …» آيا انتظار داريد كه يهود به دين شما ايمان آورد.[4] انتظاري «بيجا و خالي بيش نيست، به سبب آن كه اينها فرزندان و نژاد همان پدراني هستند كه سخنان خداوند را شنيدند و آن را تحريف كردند و در نقل آن براي اقوام خود خيانت كردند و فرزندان آنها نيز همان روش پدران را دارند. اينها بعيد است به راه حق قدم بگذارند.»[5]
آنگونه كه در شأن نزول آيه شريفه 79 نقل گرديده، هر سال منافع و مبالغي از سوي مردم عادي يهود به علما و دانشمندان داده ميشد. به همين دليل علما و دانشمندان يهود كه صفات پيامبر اسلام را در تورات خوانده بودند، هنگامي كه منافع خويش را در خطر ديدند صفات پيامبر اسلام (ص) را انكار نمودند و به گونهاي جلوه دادند تا تودههاي مردم به حقانيت پيامبر اسلام پي نبردند. آنها به سبب خطري كه براي منافع شخصي ايشان قابل تصور بود، اوصاف واقعي پيامبر در تورات را تغيير دادند و ضد آن را نوشتند. وقتي توده مردم از علماي خود ميپرسيدند آيا اين همان پيامبر موعود در تورات است كه بشارت او را قبلاً به ما ميداديد، علماي يهود آيات تحريف شده را ميخواندند و بدين وسيله آنها را قانع ميكردند.[6] در انتهاي همين آيه شريفه، قرآن مجيد به سبب اين انحراف و جرم، آنها را تهديد و نكوهش ميكند و ميفرمايد: «فويلٌ لهم مما كَتَبَتْ ايديهِم و ويلٌ لهم مّما يَكْسِبون»: «پس واي بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واي بر ايشان از آنچه از اين راه به دست ميآورند.»
اين روحيه و ويژگي در يهود باعث شد كه طبق آيه شريفه 211 سوره بقره «آنها پس از دريافت آن همه آيات روشن و نعمتهاي گوناگون، دست به تبديل نعمتهاي خدا و كفران بزنند و گرفتار مجازات گردند.[7] منظور از «تبديل نعمت» اين است كه انسان امكانات، خدمات و منابع مادي و معنوي را كه در اختيار دارد، در مسيرهاي تخريبي، انحراف، گناه و ستم به كار گيرد. خداوند هم مربيان معنوي و هم زمامداران نيرومند و هرگونه امكانات مادي و معنوي در اختيار بنياسرائيل قرار داد، اما آنها گرفتار تبديل نعمت شدند و همين كار زندگي آنها را به هم ريخت.»[8]
[1] . وُ يَعِلّمُهُ الكتابَ و الحِكمَةَ و التَّوريةَ و الاِ بخيلَ: و به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل ميآموزد (سوره آل عمران، آيه 48).
و مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيَّ مِن التَّوريةِ وَ لِاُحِلَّ لَكُمْ بَعضَ الَّذي حرِّم عَلَيكُم و جِئْتُكُمْ بِايَةٍ مِنْ ربّكُمْ فاتَّقُوا اللهَ و اَطيعوُنِ: و (ميگويد: «آمدهام تا) تورات را كه پيش از من (نازل شده) است، تصديق كننده باشم و تا پارهاي از آنچه را كه بر شما حرام گرديده، براي شما حلال كنم و از جانب پروردگارتان براي شما نشانهاي آوردهام. پس از خدا پروا داريد و مرا اطاعت كنيد.» (سوره آل عمران، آيه 50).
[2] . ترجمه تفسير الميزان، ج 3، ص 309.
[3] . و امِنوا بِما اَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُم و لا تكونوا اوّل كافِرِ بِهِ و لا تَشْتَروا باياتي ثَمَناً قليلاً و ايّايَ فاتّقون: و بدانچه نازل كردهام ـ كه مؤيد همان چيزي است كه با شماست ـ ايمان آريد و نخستين منكر آن نباشيد و آيات مرا به بهايي ناچيز نفروشيد و تنها از من پروا كنيد (سوره بقره، آيه 41).
اَفَتَطْعُمونَ اَنْ يُؤمِنوا لكم و قد كان فريقٌ مِنهُم يَسْمَعونَ كلامَ اللهِ ثَمَّ يُحَرِّفونَهُ مِن بَعدِ ما عَقَلُوهُ و هم يَعلَمون: آيا طمع داريد كه (اينان) به شما ايمان آورند؟ با آن كه گروهي از آنان سخنان خدا را ميشنيدند، سپس بعد از فهميدنش آن را تحريف ميكردند و خودشان هم ميدانستند (سوره بقره، آيه 75).
و مِنهم اُمّيّونَ لا يعلمونَ الكتابَ الاّ امانيَّ و اِنْ هم الاّ يَظُنّونَ: و (بعضي) از آنان بيسواداني هستند كه كتاب (خدا) را جز خيالات خامي نميدانند و فقط گمان ميبرند (سوره بقره، آيه 78).
فَوَيلٌ لِلّذينَ يَكتبونَ الكتابَ بايديهم ثمّ يقولون هذا من عنداللهِ ليَشتروا بِهِ ثَمَناً قليلاً فويلٌ لهم مِمّا كَتَبَتْ ايديهم و وَيلٌ لهم مِمّا يكسِبَون: پس واي بر كساني كه كتاب (تحريف شدهاي) با دستهاي خود مينويسند، سپس ميگويند: «اين از جانب خداست»، تا بدان بهاي ناچيزي به دست آرند، پس واي بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واي برايشان از آنچه (از اين راه) به دست ميآورند (سوره بقره، آيه 79).
[4] . ترجمه تفسير الميزان، ج 1، ص 321.
[5] . تفسير نمونه، ج 1، ص 217.
[6] . همان كتاب، ج 1، صص 145 و 220.
[7] . سلْ بني اسرائيلَ كَمْ اتَيْناهم مِن ايةٍ بَيِّنَةٍ و مَنْ يُبَدِّلْ نِعمَةَ اللهِ مِن بَعْدِ ما جآءَتهُ فَاِنَّ اللهَ شديدُ العِقابِ: از فرزندان اسرائيل بپرس: چه بسيار نشانههاي روشني به آنان داديم و هر كس نعمت خدا ـ پس از آن كه براي او آمد ـ (به كفران) بدل كند، خدا سخت كيفر است (سوره بقره، آيه 211).
[8] . ترجمه تفسير الميزان، ج 2، ص 53.
http://www.yazdfarda.com/news/af/12922/
برچسب ها
اخبار مرتبط
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
- هیچ نظری موجود نیست
چهارشنبه 22,ژانویه,2025