توضیح یزدفردا :منتظر پاسخ نویسنده به ایمیل یزدفردا هستیم
در پس ِ آینه، طوطی صفتم داشته اند...تذکاری بر تذکار مدیرمسئول آیینه یزد
یزدفردا نامه وارده به یزدفردا :نویسنده: الف - حداد :در آغاز لازم می دانم از سایت بی طرف، هدفمند و قانونمدار یزد فردا که در عرصه ی اطلاع رسانی مجازی حقیقتا افتخاری برای استان یزد محسوب می گردد صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم. بی تردید فراهم آوردن بستری مناسب برای بیان دیدگاه های مختلف و تضارب و تبادل افکار، کار سترگی است که این سایت وزین بخوبی از عهده آن برآمده است و جادارد تا خدا قوتی به همه ی دست اندرکاران محترمش نثار کنم. برای این جانب بسی مایه ی خوشحالی است که سایت مورد علاقه ام چنان جایگاه رفیعی در عرصه ی اطلاع رسانی استان یافته است که آن چنان که بارها دیده ایم کارگزاران دیگر رسانه
ها نیز برای ارتباط بهتر با مخاطبانشان ترجیح داده اند تا از دریچه ای که به یمن تلاش شبانه روزی گردانندگان این سایت به رویشان گشوده شده است، با مخاطبان سخن بگویند.
اما بعد
مطالعه ی تذکاری برنامه ی رییس دانشگاه که در ستون یادداشتها آمده است، مرا برآن داشت تا تذکاری برآن بنویسم هرچند کم و سن و سالی من در عرصه ی مشاجرات بزرگان، مانع از آن می شود تا بتوانم براحتی آنچه را در ذهن و اندیشه ام می گذرد، به رشته ی تحریر درآورم و شایسته است تا به تأسی از پیشکسوتان خویش اینگونه قلم فرسایی را به دوران بازنشستگی و کهولت خود موکول کنم چراکه لطف پیری به معرکه گیری است!
گویا نامه ی رییس دانشگاه یزد فرصت مغتنمی را در اختیار مدیر مسئول آیینه یزد قرارداده است تا سری به آرشیو هفته نامه اش بزند و مطالب دستچین شده ای را در خصوص مدیریت فعلی دانشگاه یزد مجددا در معرض دید مخاطبان قراردهد اما به نظر می رسد آرشیوی که این جانب از آن هفته نامه تهیه کرده ام، بسیار کاملتر از آرشیو مدیر مسئول آن است چراکه دست کم 4 مطلب دیگر که به طور مستقیم به انتقاد از نحوه ی عملکرد مدیریت فعلی دانشگاه یزد می پردازد از قلم افتاده و لازم است درهمین جا آمادگی خود را برای ارائه ی آن به مدیر مسئول محترم آن جریده برای کپی برداری و تکمیل
آرشیوشان اعلام نمایم.
این جانب مدتهاست افتخار آشنایی با آن سید جلیل القدر را دارم و شیوه ی مدیریت او را _هرچند به مذاق آنان که برای عظمت بربادرفته اشان دل می سوزانند خوش نیاید _ بهترین و کارآمدترین شیوه می دانم.
روزگار غریبی است، نازنین!
کسانی پس از گذشت یکسال هنوز که هنوز است برای سلامتی دانشجویان دل می سوزانند که در هنگامه ی شیوع بیماری، حتی یکبار هم زحمت تشریف فرمایی در جمع آنان و احوالپرسی از ایشان را به خود نداده اند چراکه نشستن در دفتر جریده و انتشار گزارش های غیرواقعی براساس گفته های این و آن و انتخاب تیترهای جنجالی بسیار جذاب تر و سرگرم کننده تر از حضور در بطن ماجراست.
ای کاش می دانستم در آن شبی که رییس دانشگاه یزد برای پیگیری امور درمان دانشجویان بیمار در بیمارستان شاه ولی به صبح رسانید، نویسنده ی محترم و متعهد آن جریده در بستر خواب شبانه ی خود چه کابوسی دیده بود که چند روز بعد و همزمان با دسیسه چینی برخی عناصر ضد انقلاب خارج ازدانشگاه، چنان تحلیل عمیق و موشکافانه ای (!) از این رویداد نوشت. توطئه ای که با شناسایی و اعتراف چند عامل فریب خورده ی این ماجرا که دست به تمارض و تشنج آفرینی زده و در صدد سو استفاده ی سیاسی از آن بودند، ناکام ماند.
اینک ما مانده ایم و این معما که دم خروس را باورکنیم یا سوگندتان را!؟
آری، رییس دانشگاه یزد خطاکاراست چنان که هرانسانی جایز الخطاست اما از پیشکسوتانی چون نویسنده ی محترم آیینه ی یزد بعید است که از تحولات چشمگیر واقدامات شایسته ای که از بدو ورود این مدیر ارزشی و خدمتگزار در عرصه ی مدیریت دانشگاه یزد به وقوع پیوسته است بی اطلاع باشد، به عنوان مثال اجرای قانون عدم به کارگیری بازنشستگان در دستگاههای اجرایی که متاسفانه اجرای آن در دانشگاه یزد معطل مانده بود، را می توان از جمله افتخارات جاویدان این سید بزرگوار در دانشگاه یزد برشمرد. اقدامی اصولی که کمتر کسی است که بر درستی آن صحه نگذارد.
درباره ی سخنان وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نیز به نظر می رسد اعتماد بی چون و چرای مدیرمسئول محترم آن جریده به روزنامه ی اعتماد باعث شده است تا بیان عدم موافقت مقام عالی وزارت با اجرای حکم دیوان عدالت اداری در مصاحبه ی خبری ایشان به منزله صدور دستور ایشان به رییس دانشگاه یزد برای زیر بار حکم زور نرفتن، قلمدادشود. البته شاید در رسالت مطبوعاتی این هفته نامه، برداشت آزاد یک خبرنگار از سخنان مصاحبه شونده می تواند به صورت نقل قول مستقیم از وی منتشر شود حتی اگر مصاحبه شونده عالی ترین مقام یک وزارت خانه باشد.
نکته دیگری که در تحلیل های عالمانه ی این هفته نامه جای تامل دارد استناد به اخبار و منابع یکنواخت، دست چین شده و بعضا نامعلومی است که باعث می شود خدای ناکرده هر خواننده ی عاقلی گمان برد که چنین تحلیلهایی از روی غرض و با هدف تضعیف مدیریت ارزشی و انقلابی دانشگاه یزد تنظیم و منتشر می گردد. بدیهی است انتشار اخباری نظیر صدور حکم تبرئه ی ریاست محترم دانشگاه ومنتفی شدن موضوع انفصال خدمت ایشان نیز می توانست کمک موثری برای حفظ ظاهر و بی طرف نمایی آن جریده باشد.
درپایان از خدای متعال می خواهم اکنون که در دوران جوانی به سر می برم مرا در مسیری هدایت فرماید که عین سعادتم باشد تا چنانچه به خواست و مشیت او به دوران کهولت و پیری رسیدم آنچنان حقیر نباشم که برای متاع ناچیز این دنیای فانی، آخرتم را بفروشم.آمین یا رب العالمین
یزد فردا : انعکاس مقاله افراد نه به معنی تایید مطالب یا سبک و روش نوشتن آن باشد چه آنکه بارها یزد فردا از فرداییان محترم خواسته به قصد اصلاح امور و روشنگری بنویسید و سعی کنید مطالب خود را با رعایت نهایت ادب و احترام مطرح کنید البته اعتقاد داریم در طول این چند سال گام های بلندی برداشته شده است چه آنکه همیشه سعه صدر و ارائه طریق عده ای برای عده ای دیگر سرمشق بوده است انشالله
یزدفردا نامه وارده به یزدفردا :نویسنده: الف - حداد :در آغاز لازم می دانم از سایت بی طرف، هدفمند و قانونمدار یزد فردا که در عرصه ی اطلاع رسانی مجازی حقیقتا افتخاری برای استان یزد محسوب می گردد صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم. بی تردید فراهم آوردن بستری مناسب برای بیان دیدگاه های مختلف و تضارب و تبادل افکار، کار سترگی است که این سایت وزین بخوبی از عهده آن برآمده است و جادارد تا خدا قوتی به همه ی دست اندرکاران محترمش نثار کنم. برای این جانب بسی مایه ی خوشحالی است که سایت مورد علاقه ام چنان جایگاه رفیعی در عرصه ی اطلاع رسانی استان یافته است که آن چنان که بارها دیده ایم کارگزاران دیگر رسانه
ها نیز برای ارتباط بهتر با مخاطبانشان ترجیح داده اند تا از دریچه ای که به یمن تلاش شبانه روزی گردانندگان این سایت به رویشان گشوده شده است، با مخاطبان سخن بگویند.
اما بعد
مطالعه ی تذکاری برنامه ی رییس دانشگاه که در ستون یادداشتها آمده است، مرا برآن داشت تا تذکاری برآن بنویسم هرچند کم و سن و سالی من در عرصه ی مشاجرات بزرگان، مانع از آن می شود تا بتوانم براحتی آنچه را در ذهن و اندیشه ام می گذرد، به رشته ی تحریر درآورم و شایسته است تا به تأسی از پیشکسوتان خویش اینگونه قلم فرسایی را به دوران بازنشستگی و کهولت خود موکول کنم چراکه لطف پیری به معرکه گیری است!
گویا نامه ی رییس دانشگاه یزد فرصت مغتنمی را در اختیار مدیر مسئول آیینه یزد قرارداده است تا سری به آرشیو هفته نامه اش بزند و مطالب دستچین شده ای را در خصوص مدیریت فعلی دانشگاه یزد مجددا در معرض دید مخاطبان قراردهد اما به نظر می رسد آرشیوی که این جانب از آن هفته نامه تهیه کرده ام، بسیار کاملتر از آرشیو مدیر مسئول آن است چراکه دست کم 4 مطلب دیگر که به طور مستقیم به انتقاد از نحوه ی عملکرد مدیریت فعلی دانشگاه یزد می پردازد از قلم افتاده و لازم است درهمین جا آمادگی خود را برای ارائه ی آن به مدیر مسئول محترم آن جریده برای کپی برداری و تکمیل
آرشیوشان اعلام نمایم.
این جانب مدتهاست افتخار آشنایی با آن سید جلیل القدر را دارم و شیوه ی مدیریت او را _هرچند به مذاق آنان که برای عظمت بربادرفته اشان دل می سوزانند خوش نیاید _ بهترین و کارآمدترین شیوه می دانم.
روزگار غریبی است، نازنین!
کسانی پس از گذشت یکسال هنوز که هنوز است برای سلامتی دانشجویان دل می سوزانند که در هنگامه ی شیوع بیماری، حتی یکبار هم زحمت تشریف فرمایی در جمع آنان و احوالپرسی از ایشان را به خود نداده اند چراکه نشستن در دفتر جریده و انتشار گزارش های غیرواقعی براساس گفته های این و آن و انتخاب تیترهای جنجالی بسیار جذاب تر و سرگرم کننده تر از حضور در بطن ماجراست.
ای کاش می دانستم در آن شبی که رییس دانشگاه یزد برای پیگیری امور درمان دانشجویان بیمار در بیمارستان شاه ولی به صبح رسانید، نویسنده ی محترم و متعهد آن جریده در بستر خواب شبانه ی خود چه کابوسی دیده بود که چند روز بعد و همزمان با دسیسه چینی برخی عناصر ضد انقلاب خارج ازدانشگاه، چنان تحلیل عمیق و موشکافانه ای (!) از این رویداد نوشت. توطئه ای که با شناسایی و اعتراف چند عامل فریب خورده ی این ماجرا که دست به تمارض و تشنج آفرینی زده و در صدد سو استفاده ی سیاسی از آن بودند، ناکام ماند.
اینک ما مانده ایم و این معما که دم خروس را باورکنیم یا سوگندتان را!؟
آری، رییس دانشگاه یزد خطاکاراست چنان که هرانسانی جایز الخطاست اما از پیشکسوتانی چون نویسنده ی محترم آیینه ی یزد بعید است که از تحولات چشمگیر واقدامات شایسته ای که از بدو ورود این مدیر ارزشی و خدمتگزار در عرصه ی مدیریت دانشگاه یزد به وقوع پیوسته است بی اطلاع باشد، به عنوان مثال اجرای قانون عدم به کارگیری بازنشستگان در دستگاههای اجرایی که متاسفانه اجرای آن در دانشگاه یزد معطل مانده بود، را می توان از جمله افتخارات جاویدان این سید بزرگوار در دانشگاه یزد برشمرد. اقدامی اصولی که کمتر کسی است که بر درستی آن صحه نگذارد.
درباره ی سخنان وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نیز به نظر می رسد اعتماد بی چون و چرای مدیرمسئول محترم آن جریده به روزنامه ی اعتماد باعث شده است تا بیان عدم موافقت مقام عالی وزارت با اجرای حکم دیوان عدالت اداری در مصاحبه ی خبری ایشان به منزله صدور دستور ایشان به رییس دانشگاه یزد برای زیر بار حکم زور نرفتن، قلمدادشود. البته شاید در رسالت مطبوعاتی این هفته نامه، برداشت آزاد یک خبرنگار از سخنان مصاحبه شونده می تواند به صورت نقل قول مستقیم از وی منتشر شود حتی اگر مصاحبه شونده عالی ترین مقام یک وزارت خانه باشد.
نکته دیگری که در تحلیل های عالمانه ی این هفته نامه جای تامل دارد استناد به اخبار و منابع یکنواخت، دست چین شده و بعضا نامعلومی است که باعث می شود خدای ناکرده هر خواننده ی عاقلی گمان برد که چنین تحلیلهایی از روی غرض و با هدف تضعیف مدیریت ارزشی و انقلابی دانشگاه یزد تنظیم و منتشر می گردد. بدیهی است انتشار اخباری نظیر صدور حکم تبرئه ی ریاست محترم دانشگاه ومنتفی شدن موضوع انفصال خدمت ایشان نیز می توانست کمک موثری برای حفظ ظاهر و بی طرف نمایی آن جریده باشد.
درپایان از خدای متعال می خواهم اکنون که در دوران جوانی به سر می برم مرا در مسیری هدایت فرماید که عین سعادتم باشد تا چنانچه به خواست و مشیت او به دوران کهولت و پیری رسیدم آنچنان حقیر نباشم که برای متاع ناچیز این دنیای فانی، آخرتم را بفروشم.آمین یا رب العالمین
یزد فردا : انعکاس مقاله افراد نه به معنی تایید مطالب یا سبک و روش نوشتن آن باشد چه آنکه بارها یزد فردا از فرداییان محترم خواسته به قصد اصلاح امور و روشنگری بنویسید و سعی کنید مطالب خود را با رعایت نهایت ادب و احترام مطرح کنید البته اعتقاد داریم در طول این چند سال گام های بلندی برداشته شده است چه آنکه همیشه سعه صدر و ارائه طریق عده ای برای عده ای دیگر سرمشق بوده است انشالله
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
http://www.yazdfarda.com/news/af/12440/
سهشنبه 21,ژانویه,2025