البته ما معتقدیم که اساس و مبنای تشیع، به وسیله پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) گذاشته شده است و شخصیتهایی مانند حضرت علی (علیهالسلام)، حضرت فاطمه علیها السلام و امام حسن (علیهالسلام) برای نشو و نشر آن زحمات فراوانی کشیده و مرارتهای بسیاری را تحمل کرده¬اند؛ اما حادثه عاشورا به عنوان انقلابی شناخته میشود که موجب شد بسیاری از زوایای تاریک و پنهان عملکرد خاندان اموی آشکار شود و اسلام حقیقی و نیز حقانیت ائمه (علیهمالسلام)، عیان گردد.
پس از واقعه کربلا و امامت ائمه بعدی (علیهمالسلام)، جریان غیبت آخرین امام شیعیان، برجسته¬ترین موضوعی است که جزء اعتقادات اصلی پیروان مکتب اهلبیت (علیهمالسلام)، به شمار میآید. این اعتقاد برخواسته از این اصل است که خداوند هیچگاه، زمین را بدون حجت نمیگذارد. بر این اساس و با غایب شدن ظاهری حجتبنالحسن (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) از نظرها، مفهوم «انتظار» متولد، و مسئله انتظار ظهور حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف)، جزء مبانی فکری و عقیدتی واقع شد.
بر اساس این مفهوم، اگر چه حجت خدا، در پسِ پرده غیبت به سر میبرد، اما به صورت محسوس و غیر محسوس، جهانیان و خاصه، شیعیان را همواره از عنایات و توجهات خود، بهرهمند میکند و لحظهای از راهنمایی و ارشاد آنان، باز نمیایستد.
به دنبال پذیرش مسئله غیبت، این اعتقاد نیز تثبیت شد که با فراهم شدن شرایط ظهور، آن حضرت به اذن خداوند ظهور خواهد کرد و بساط ظلم و بیداد را برخواهد چید و جامعه را به سوی کمال و سعادت، هدایت خواهد کرد.
هرچند که از عاشورا، به عنوان یک واقعه و حادثه یاد میشود و از انتظار، به عنوان یک اعتقاد؛ ولی بررسی و شناخت شخصیتهای خالق این دو مفهوم و اهداف و برنامههای ایشان، این فرضیه را به دست میدهد که میان این دو عنصر اصلی اعتقادات شیعی، اتحاد و هم¬پوشانیِ کامل برقرار است.
اما این ارتباط، چیست و چگونه این دو مفهوم، در یک قالب جای میگیرند و نهایتاً به هم میپیوندند؟
این، سوالی است که پاسخ به آن، هدف این نوشتار است.
تحلیلی بر مفاهیم
پیوند: در لغت به معنی «خویشاوندی و نزدیکی نَسَبی» و همچنین به عمل «فروبردن شاخه درختی به درخت دیگر» گفته میشود.۶۸ گاهی، پیوند و رابطهای که میان دو چیز و یا دو کس برقرار میشود، آن دو را تا سر حدّ «اتحاد» پیش میبرد؛ به گونهای که میان آنان، هیچ فاصله و مرزی باقی نمیماند. مراد از پیوند در عبارت «پیوند عاشورا و انتظار»، به نوعی با هردوی این معانی سازگار است.
عاشورا: در زبان عربی، به معنی دهمین روز ماه است. عاشورا از جمله روزهایی است که نزد مسلمانان و یهودیان، اهمیت داشته و دارد. به اعتقاد یهودیان، عاشورا یا «کیپور»، روزی است که خداوند در آن، فرعونیان را در رودخانه نیل غرق کرد و حضرت موسی (علیهالسلام) و بنیاسرائیل را از دست ایشان نجات داد؛ از این رو، روز دهم ماه تشرین را -که عید کیپور نامیده میشود- روزه میگیرند و آن را کفاره گوسالهپرستیِ بنیاسرائیل، میدانند.
البته بسیاری از مورخان عرب، معتقدند که عاشورای مورد نظر یهودیان، با عاشورای مسلمانان، از لحاظ زمانی تفاوت دارد. به اعتقاد آنان، عاشورای یهود (کیپور)، روز دهم ماه تشرین (اولین ماه عبری) است.
اما در نزد مسلمانان، این روز اعتبار دیگری دارد. بسیاری از اهل سنت، این روز را روزی مبارک و خجسته میدانند و بر این باورند که در این روز، خداوند، آدم و حوا را آفریده است؛ لذا روزه گرفتنِ در این روز را مستحب میدانند. ولی در نظر شیعیان، این روز، به جهت کشته شدن امام حسین (علیهالسلام) در آن، شوم است؛ لذا این روز را روز حزن و اندوه قرار میدهند و در مساجد، برای امام حسین (علیهالسلام)، نوحه¬سرایی و مرثیه¬خوانی میکنند.۶۹
انتظار: در لغت، به معنی «چشم به راه داشتن»۷۰، و در اصطلاح «چشم انتظاری برای فرا رسیدن ظهور موعود آخرالزمان» است. هرچند که اعتقاد به «مهدویت»، در بسیاری از ادیان و مذاهب وجود دارد، اما «انتظار»، در فرهنگ شیعه، هویت یافته است. به اعتقاد مکتب شیعه، دوازدهمین وصی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، در پس پرده غیبت است و در زمانی که فقط خدا میداند، ظهور خواهد کرد؛ لذا اعمال و مناسکی را جهت تعجیل در فرج آن حضرت، انجام میدهند.
عاشورا و انتظار به مثابه دو فرهنگ
روشن است که منظور از عاشورا، صرف واقعهای که در آن، امام حسین (علیهالسلام) و یارانش به شهادت رسیدند نیست. چه آنکه، اگر با این رویکرد، سالگرد عاشورا را گرامی بداریم، آن را به سطح یک سنت، تنزل دادهایم. بنابراین عاشورا را باید به چشم حادثهای نگریست که رفتهرفته به شکل فرهنگی پایدار در آمده و بر باورهای اعتقادی، استوار گشته است؛ لذا میتوان ادعا کرد که حادثه عاشورا، از سطح فرهنگ نیز گذشته و به مثابه یک مکتب درآمده است. در این فرهنگ و مکتب، مفاهیمی همانند عزت، ایثار، شجاعت، ایمان، عمل به تکلیف و… به برکت حماسه امام حسین (علیهالسلام) و اصحابش، بسیار جلوهنمایی میکند.
انتظار نیز به باور ما، بر مدار معنای لغوی و حتی بر محور اعتقاد تعبدی به ظهور امام زمان (عجلاللهتعالی فرجهالشریف)، نمیگردد. انتظار در فرهنگ شیعی، مفهومی با تشعشعات همهجانبه است. در این باور، انتظار، صرفاً اعتقاد به ظهور منجی نیست؛ بلکه اعتقادی عملی و همراه با مسئولیت میباشد و مهمترین مسئولیت نیز، فراهم نمودن زمینه های ظهور و دعا برای فرج حضرت حجت (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) است. به این ترتیب، اعتقاد به ظهور، همراه با عمل به تکالیف، رنگ و بوی عبادی پیدا میکند؛ همانگونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودهاند: «اِنتظارُ الفَرج عِباده»۷۱٫
پس انتظار نیز همانند عاشورا، تبدیل به فرهنگ شده است؛ فرهنگی که در رأس آن، اعتقاد به غیبت و ظهور دوازدهمین ولیّ خداوند، قرار دارد.
شخصیتهای اصلی فرهنگ عاشورا و انتظار
چنان چه گذشت، عاشورا و انتظار از حد یک واقعه و عقیده عبور کرده و تبدیل به دو فرهنگ قوی و بالنده شدهاند که امام حسین (علیهالسلام) و حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف)، به عنوان قهرمانان و شخصیتهای اصلی، در رأس آنها قرار دارند. در واقعه کربلا، امام حسین (علیهالسلام) مرکزیت جریان را بر عهده داشت. ایشان در تمام طول جریان کربلا- یعنی از زمانی که کاروان حسینی (علیهالسلام)، به واسطه اجبار یزید بر اخذ بیعت، تصمیم به خروج از مدینه گرفت و در مسیر پر حادثه کربلا واقع شد، تا زمانی که حماسه خونین عاشورا به وقوع پیوست- محوریت اصلی را به دوش میکشید و تصمیمات به اراده ایشان، اتخاذ میشد. هر چند که در قیام عاشورا، خاندان آن حضرت، به ویژه حضرت زینب علیها السلام و حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) نیز هنرنمایی کردهاند، اما جملگی آنان، تحت پرچمی گرد آمده بودند که امام حسین (علیهالسلام) به اهتزاز درآورده بود.
اما در فرهنگ انتظار، قهرمان و شخصیت اصلی، حضرت حجتبن الحسن (علیهماالسلام) است. در این فرهنگ، همانگونه که امام حسین (علیهالسلام)، در جایگاه امامت، حماسه عاشورا را خلق کرد، حضرت حجت (علیهالسلام) نیز از همان جایگاه، فرهنگ و عقیده انتظار را آفرید.
پنهان شدن آن حضرت از نظرها، باعث شد که پیوسته شعله شور و اشتیاق به ظهور و دیدار آن حضرت، در قلوب منتظران و پیروان، زبانه کشد. در فرهنگ انتظار، همه عناصر، پیرامون شخصیت آن حضرت قرار میگیرد. سخن گفتن از تاریخ و فلسفه غیبت، دوران غیبت، مدت غیبت، ارتباط با نائبان خاص، شرایط و زمان ظهور، وظایف منتظران و هر موضوعی که در فرهنگ انتظار مطرح میشود، به صورت مستقیم به شخصیت حضرت حجت (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) مرتبط است.
بدین ترتیب، هنگامی که از پیوند عاشورا و انتظار سخن میگوییم، به نوعی از پیوند امام حسین (علیهالسلام) و حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) سخن گفتهایم؛ چه آنکه، عاشورا و انتظار با نام این دو شخصیت الهی، قابلیت طرح و معنا پیدا میکند و اگر برای یک لحظه نام امام حسین (علیهالسلام) و حضرت مهدی (عجلاللهتعالی فرجهالشریف) را از مفهوم عاشورا و انتظار جدا کنیم، برای این دو مفهوم، ماهیتی جز معنای لغوی، باقی نخواهد ماند.
.
منبع: تبیان مهدویت
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 25,ژانویه,2025