دغدغه های آذر همچنان به قوت خود باقی است!

 محمد جواد اولياء

یكسال از غروب خورشید وجود مهدی آذر یزدی می گذرد. همین روزها هم روز قلم بود (14تیر) و آذر هم كسی بود كه وفاداری خود را به قلم در عمل ثابت كرد و تا پایان عمر بر آن پای فشرد. او بارها و بارها در مصاحبه ها و نوشته های خود انگیزه ورودش به دنیای نویسندگی و داستان نویسی را به صراحت اعلام كرده بود.

او می گفت وقتی بچه بودم از داشتن كتاب داستان و ... محروم بودم و آرزو می كردم بچه های این كشور كتاب های مناسب و خوبی در اختیارشان باشد كه بخوانند و لذت ببرند. آذر با این فلسفه قصه نویسی را شروع كرد و با استفاده از متون كهن راوی قصه های خوب برای بچه های خوب شد. گرچه زندگی پر رنج آذر به یك تراژدی بیشتر شبیه است، لیكن این زندگی برای بسیاری از فرزندان این مرز و بوم مصداق دارد. او براستی، دینش را به كودكان و نوجوانان میهن اسلامی بخوبی ادا كرد و برای همیشه در تاریخ ادبیات كودكان و نوجوانان جاودانه ماند. او با اینكه كمترین بهره را از تمتعات دنیوی و رفاهی جامعه برد، ولی بیشترین فایده را به جامعه خود بخشید.
او گرچه به بعضی از رویدادهای زمان خود منتقد بود، ولی هرگز از جاده انصاف خارج نشد. او بحق از دستگاه های فرهنگی كه ماموریت های بزرگی برای خود قائلند رسما و بدون لكنت انتقاد می كرد و نظرات خود را بصراحت در مورد رواج كتابخوانی در جامعه بیان می كرد. او در تمام عمر مدیون كسی نشد اما بسیاری را مدیون خدمات ارزشمند خود ساخت. علیرغم محبت ها و عنایت هایی كه مسؤلان استان و كشور در سال های گذشته برای حضور و اسكان او در زادگاهش (یزد) داشتند، كه در جای خود قابل تقدیر است، او خانه پدری خود را ترجیح داد و مرمت همین خانه ی كوچك را هم بسختی پذیرفت و تا آخر، همان اتاق كاهگلی و دنج را برای مطالعه و زندگی انتخاب كرد.
او كتابخوان شدن بچه ها را نهایت آرزوی خود می دانست و می گفت: "دعا می كنیم كه خدا بچه ها را زیاد كند، ولی به جای آنكه بچه های كتابخوان اضافه شوند بچه های فوتبالیست اضافه می شوند!!"

خداوند او را با نیكان و اهل قلم محشور گرداند.

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا