یزدفردا :مدیرکل امور مشارکتها و شهرداریهای نهاد کتابخانههای عمومی کشور، چگونگی تاسیس کتابخانه عمومی مرحوم مهدی آذریزدی، نویسنده پیشکسوت را تشریح کرد.
علی غیاثی که در زمان راهاندازی کتابخانه آذریزدی در ساختمان موقت(سال 1383 ) مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد بوده، به ایبنا گفت: مرحوم آذریزدی علاقه زیادی به کتاب داشت. در حالی که در شرایط سخت اقتصادی بود، به هیچ مال و منال دنیوی جز کتابهایش دلبستگی نداشت و دایم مراقب بود که سه هزار نسخه کتاب موجود در کتابخانه شخصیاش لطمه نبیند.
وی افزود: بارها مسوولان اجرایی استان یزد پیشنهاد تاسیس کتابخانهای به نام «آذریزدی» را با گنجینه کتابهایش مطرح کردند؛ ولی وی به دلیل علاقه بسیار به کتابهایش مخالفت میکرد. گویا نگران بود که کتابهایش را به مراکز مختلف توزیع کنند و کتابخانهای هم شکل نگیرد.
غیاثی گفت: اواخر اردیبهشت ماه 83 زمانی که در گردهمایی مدیران کتابخانههای عمومی کشور در استان یزد، با حضور آذریزدی: من که سواد چندانی نداشتم و دانشگاه نرفتم که نویسنده زبردستی باشم، آنچه به کتاب هایم جذابیت داده و مخاطبان اظهار علاقه میکنند صداقت و راستی من در این کتابها بوده است سیدحمید کلانتری، استاندار وقت، امام جمعه یزد و دبیر کل وقت نهاد کتابخانههای عمومی کشور حضور داشتم، مرحوم آذریزدی با من تماس گرفت و درخواست کرد در اولین فرصت به همراه استاندار به منزلش در محله خرمشاه یزد بروم. عصر که به همراه استاندار و دبیر کل نهاد کتابخانهها به منزلش رفتیم، نامهای شبیه به وصیتنامه به همراه تصویر شناسنامه خود به من داد. این نامه نغمه راهاندازی کتابخانه آذریزدی را مینواخت.
مدیر کل مشارکتهای نهاد کتابخانهها افزود: آذریزدی در این نامه تمام کتابهایش را به جز یک صد نسخه کتاب مرجع و لغت(که قرار شد تا زمان مرگش در اختیار وی بماند) برای راهاندازی کتابخانه عمومی به نام خود اهدا کرده بود.
غیاثی گفت: وقتی علت این تصمیم ناگهانی را جویا شدیم به خوابی که دیده بود اشاره کرد که پدر مرحومش وی را از پشت بام منزل فراخوانده بود. آذریزدی به پدرش گفته بود: «برای آمدن مشکلی ندارم فقط نگران کتابهایم هستم» و پدر پاسخ داده بود: «انسان هرچه سبکبارتر باشد راحتتر است هرچه داری بگذار و بیا.» در خواب آذریزدی، کتابهایش را داخل جعبهای گذاشته و رفته بود.
وی افزود: در اینجا بود که آذریزدی به ما گفت: «مرگم نزدیک است، ترسی هم ندارم و حسابم با خدا صاف و پاک است، سنم نیز از هشتاد بالاتر است. تنها نگرانیم کتابهایم است.» وی از ما خواست که کتابها تا زمان تاسیس کتابخانه عمومی به مکانی موقت منتفل شود. براین اساس در کمتر مهدی آذریزدی، علاقه زیادی به کتابهایش داشت و بارها تاکید کرد که تنها سرمایه و دغدغهاش کتابهایش است از 10 روز محلی را به عنوان کتابخانه عمومی آذریزدی در محله خرمشاه اجاره کردیم و کتابهایش را به آن انتقال دادیم.
غیاثی گفت: جستوجوی ما برای تهیه زمینی مناسب برای ساخت کتابخانه در محله خرمشاه به نتیجه نرسید و به ناچار دو سال بعد کتابخانه «آذریزدی» را در محله آزادشهر تاسیس کردیم.
مدیرکل مشارکتها و شهرداریهای نهاد کتابخانههای عمومی کشور خاطرنشان کرد: آذریزدی در شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی متولد شد و رشد کرد. بدون داشتن سواد رسمی با کمک پدرش باسواد شد و در طول مدت زندگی 88 سالهاش توانست کتابهای بسیاری را تالیف کند که بهترین آنها مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» است.
وی افزود: آذریزدی در مراسم بزرگداشت خود در انجمن مفاخر فرهنگی گفت: «من که سواد چندانی نداشتم و دانشگاه نرفتم که نویسنده زبردستی باشم، آنچه به کتابهایم جذابیت داده و مخاطبان اظهار علاقه میکنند، صداقت و راستی من در این کتابها بوده است.»
به گفته غیاثی، مهدی آذریزدی، تا روزهای پایانی عمر جز ساعات خواب، باقی اوقات را به مطالعه میگذراند. آذریزدی میتواند الگویی برای مطالعه جوانان در عصر ما باشد.
متن نامه مهدی آذریزدی و نامه دستنویس او به مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد در فایلهای ضمیمه همین خبر در دسترس است.
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 19,نوامبر,2024