جواد جهانگیرزاده" نماینده مجلس"نتیجه انتخابات 24 خرداد خیلی از امیدها را دوباره زنده کرد. شاید مهمترین امید برای اصولگرایان امکان احیای دوباره روابط حسنه دولت و مجلس باشد، روابطی که طی 8 سال اخیر با اختلافنظراتی همراه بود. بازار ابراز امیدواری و وعدههای رنگارنگ برای همکاری دو قوه داغ است.
همگان با لبانی خندان و دلهایی قرص و محکم به 4 سال آینده نگاه میکنند. رئیسجمهور منتخب سنجیده سخن میگوید و دست یاری به سوی همگان دراز کرده، شاید خیلیها فکر کنند که بهتر از این ممکن نبود. سیاست اما دنیای موقعیتهای متفاوت است، دنیای لحظاتی که شبیه هم نیستند و دنیای شرایطی که میتواند تغییر کند. اگر به 8 سال پیش برگردیم، در چنین روزهایی آمدن محمود احمدینژاد اصولگرایان را آنچنان سرخوش کرده بود که میپنداشتند ایام نمیتواند بیش از این به کام آنها باشد، اما باید 8 سال میگذشت تا بشود آنچه شد.
8 سال گذشته تجربهای بینظیر برای سیاستورزی ایرانی در پی داشته، گرچه در این سالها هزینههایی پرداخت کردند اما یک نکته اساسی برای همگان مشخص شد و آن اینکه سیاست نه از راه رهنمود اخلاقی و نه از طریق وعدهها و قولها و شعارهای کلی پیش میرود و تضمین میشود.
پس در همه جشنهای سیاسی موقعیتهایی قرار دارد که میتواند به صفآرایی متقابل همانهایی بینجامد که تا دیروز بانیان مشترک آن جشن بودند.
تعامل مجلس و دولت در 4 سال آینده نیز باید از همین منظر دیده شود. هیچکس در سیاست جایزالخطا نیست و از همینرو باید پذیرفت هر سیاستی میتواند تقابلی مخرب به دنبال داشته باشد. آینده روابط بالادستی قدرت در ایران را نه وعدههای داده شده و نه ابزار امیدواریهای مکرر، بلکه چارچوب قانون اساسی و قوانین جاری کشور مشخص خواهند کرد.
ما باید بدانیم و بپذیریم که دنیای سیاست عرصه توازن قوا و تقابل دیدگاهها و سیاستها بوده، است و خواهد بود. از اینرو کنترل این عرصه خود مستلزم ایجاد ساختاری قوی و منطقی است که بتواند تقابل را در عرصه رقابت و تفاهم نه در حوزه نزاع و درگیری پیش ببرد.
تاریخ نشان داده که امیدهای بزرگ و بیاساس در پی خود چیزی جز یأسها و سرخوردگیهای بزرگ ندارند. همین جریان حمایت اصولگرایان از دولت آقای احمدینژاد و در پس آن اختلافاتی که نمود پیدا کرد میتواند شاهدی باشد بر این ادعا.
ابراز امیدواریها از روابط حسنه دولت و مجلس و قولها و پیمانها برای همکاریهای دوجانبه در عرف دیپلماتیک خود کاملا موجه است، به شرط آنکه در این زمینه تنها به همین موارد محدود نشویم.
تجربه 8 سال گذشته کشور باید برای مجموعه فعالان سیاسی و سیاستمداران کشور درس عبرتی باشد تا به لزوم ساختارمند شدن فضای سیاسی و ایجاد چارچوبی منطبق بر واقعیتهای جامعه برای برقراری مناسبات و تنظیم آن رسیده باشند.
سابقه شخص آقای روحانی در 5 دوره نمایندگی مجلس، مشی سیاسی اعتدالگرایانه وی و همچنین سخنان مثبتی که بعد از انتخاب به عنوان رئیس دولت یازدهم ایراد کردهاند میتواند خیلی از دغدغهها را کم کند. اما اینجا یک سوال مهم مطرح میشود: اگر شخصی با خصوصیات دیگری و با مشی تندروانه در این انتخابات پیروز شده بود اکنون تکلیف چه بود؟
به فرض آنکه بپذیریم از امروز تا 4 سال آینده دولت آقای روحانی تماما در چارچوب قانون عمل کرده و بهترین مناسبات را نیز با مجلس برقرار کند، آیا هیچ الزامی وجود دارد که مجلس یا دولتهای پس از آن هم چنین کنند؟
به هر تقدیر امروز خلأ یک چارچوب مدون برای تنظیم مناسبات سیاسی داخلی کشور احساس میشود و این تنها ناظر به دولت آینده و فرآیندهای کوتاهمدت نیست.
ما باید به دنبال راهی برای سامان دادن مناسبات سیاسی خود باشیم بهطوری که سلامت فضای سیاسی را بتوانیم در درازمدت و در موقعیتهای گوناگون و درحالی که طیفهای مختلف بر سر قدرت هستند، تنظیم کنیم. قطعا مشی معتدل دولت یازدهم میتواند امکان مناسبی برای گفتوگو در این زمینه را فراهم سازد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 16,نوامبر,2024