دولتی ها ، بین خود تقسیم کاری هوشمندانه ای دارند: جریان نهفته در دل دولت ،با شعارهایی مانند ایرانیت و آزادی های اجتماعی در صدد ربودن آرای اصلاح طلبان و قشر خاکستری است. چندی پیش یکی از اعضای شاخص این جریان در جمع گروهی از بسیجیان گفته بود: ما از شما هیأتی تر هستیم ولی این شعارها را برای این می دهیم که در انتخابات به آرای اصلاح طلبان هم نیاز است. جریان برون دولتی هم آرای حزب اللهی های دو آتشه را هدف قرار داده است.

 انتخابات سال 1392 ریاست جمهوری ، به احتمال قوی ، یک انتخابات درون اصولگرایی خواهد بود.

هم اکنون سه ضلع برای حضور در رقابت های انتخاباتی متصور است:

1 - اصولگرایان
2 - افراط گرایان
3 - اصلاح طلبان

اصولگرایان
، شامل گروه ها ، احزاب و چهره های مشخص اند. از جامعه اسلامی مهندسین گرفته تا حزب موتلفه اسلامی و از چهره هایی مانند قالیباف و متکی و پورمحمدی گرفته تا ولایتی و حداد و دیگران.

افراط گرایان، حامیان دولت هستند که برخی از آنها در دل دولت هستند و گروهی در خارج از آن فعالیت می کنند.
آنها بین خود تقسیم کاری هوشمندانه ای دارند: جریان نهفته در دل دولت ،با شعارهایی مانند ایرانیت و آزادی های اجتماعی در صدد ربودن آرای اصلاح طلبان و قشر خاکستری است. چندی پیش یکی از اعضای شاخص این جریان در جمع گروهی از بسیجیان گفته بود: ما از شما هیأتی تر هستیم ولی این شعارها را برای این می دهیم که در انتخابات به آرای اصلاح طلبان هم نیاز است.
جریان برون دولتی هم آرای حزب اللهی های دو آتشه را هدف قرار داده است.

با توجه به اتفاقات سیاسی یکی دو سال اخیر که با ماجرای خانه نشینی رئیس جمهور ، بخشی از آن عیان شد، این طیف ، کار دشواری برای عبور از فیلترینگ شورای نگهبان خواهد داشت.

اصلاح طلبان ، هم اکنون به دو گروه تقسیم می شوند: چهره های اصلی اصلاح طلبان مانند خاتمی ، سیدحسن خمینی ، حسن روحانی و برخی افراد که در حبس هستند و چهره های فرعی مانند کواکبیان ، عارف و پزشکیان و نظایر این ها.

برای حضور چهره های اصلی در انتخابات موانع متعددی وجود دارد و به جز حسن روحانی - آن هم با اما و اگرها متعدد - برای بقیه چهره ها ، شانس زیادی برای حضور وجود ندارد.
چهره های فرعی نیز ، قدرت جذب آرا ندارند و نخواهند توانست رأی دهندگان جبهه اصلاحات را به نفع خود بسیج کنند.
اتفاقاً جریان اصولگرا ، تمایل بسیار دارد تا فرعی های اصلاحات وارد میدان شوند تا هم ، تمام طیف ها در انتخابات حاضر باشند و هم اصلاح طلبان ، شکست بخورند.

با توجه به جمیع جهات پیش گفته ، این "احتمال" قوی تر از بقیه احتمالات است که انتخابات ریاست جمهوری 92 ، با محوریت اصولگرایان و در رقابتی درون گروهی بین آنها برگزار شود.

هر چند که تا کنون ، نام های متعددی از این جریان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری به میان آمده ، اما تا به امروز افراد زیر مطرح ترین گزینه های موجود هستند که شانس پیروزی دارند.
طبیعی است که "سیب سیاست" که به هوا پرت شده ، تا به زمین برسد ، هزار چرخ می خورد و باید تا لحطه آخر منتظر بود. لذا آنچه مطرح می شود ، مربوط به تحلیل "صحنه حاضر" است:

1 - علی اکبر ولایتی:
پزشک اطفال و دیپلماتی که هم اکنون مشاور عالی رهبر انقلاب در امور بین الملل است. رکورد طولانی ترین دوران وزارت خارجه در جمهوری اسلامی ایران را در کارنامه دارد و بعد از مدت ها سکوت نسبی ، در ماه های اخیر عزم خود را برای ریاست جمهوری جزم کرده است.او یکی از اضلاع ائتلاف سیاسی 1+2 است.

2 - محمد باقر قالیباف:
دیرپا ترین فعالیت های انتخاباتی مربوط به اوست. بعد از شکست در انتخابات ریاست جموری سال 84 ، تصمیم به حضور مجدد در انتخابات 88 را نیز داشت ولی با هوشمندی از کنار آن گذشت تا در سال 92 ، در شرایطی کاندیدا شود که هیچ کدام از رقبا ، رئیس جمهور حاکم نباشد.
با این حال ، حضور او در ائتلاف 1+2 ، بسیاری از حامیان و اعضای ستادهایش را سرخورده کرده است زیرا تا قبل از این ، او را بخت نخست می دانستند ولی حضور قالیباف در این ائتلاف ، این گونه ترجمه شده که او ، مردد در پیروزی است و به همین خاطر به ائتلاف تن داده تا لااقل بخشی از دولت آینده را داشته باشد.

3 - منوچهر متکی: دیپلمات کهنه کاری که سابقه دو دوره نمایندگی مجلس ، دو دوره وزارت امور خارجه ، دو دوره سفارت و چند دوره معاونت وزیر و مدیرکلی را در کارنامه اش دارد.
او که در دوران وزارتش همواره با محمود احمدی نژاد بر سر روش های تعامل با جهان اختلاف داشت ، در اواخر دوران وزارتش ، طرحی را برای حل مساله مسالمت آمیز هسته ای ایران به رئیس جمهور داد ولی چندی بعد ، وقتی در مأموریت دیپلماتیک سنگال بود ، از سوی احمدی نژاد عزل شد!
متکی ، هر چند تا کنون رسماً اعلام کاندیداتوری نکرده و لذا ، برنامه هایش را نیز اعلام نداشته است ، اما نزدیکانش می گویند که او بر "بهره گیری از تجربه کشورهای دیگر برای برون رفت از مشکلات داخلی" ، به جای ادعای مدیریت جهان تأکید دارد.

4 - غلامعلی حداد عادل: ریاست فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و تعریف کلمات فارسی به جای واژه های خارجی ، او را مشهور کرد.هر چند که بسیاری او را به خاطر تألیف کتاب اجتماعی سوم ابتدایی می شناسند. ریاست مجلس هفتم ، مهم ترین فراز زندگی سیاسی اوست. حداد عادل هم اکنون در قالب 1+2 در صدد کسب آرای مردم برای رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری است.

5 - محسن رضایی:
رضایی در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ، باخت ولی بسیاری او را برنده واقعی مناظره های انتخاباتی می دانند و بر آنند که تنها "کاندیدای با برنامه" در آن انتخابات جنجالی ، محسن رضایی بود.اگر انتخابات 88 ، دو قطبی نمی شد ، ای بسا محسن رضایی آرای بسیار بیشتری کسب می کرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ، فرماندهی سپاه در جنگ 8 ساله را بر عهده داشت. فدرالیسم اقتصادی ، از مهم ترین ایده های رضایی است که البته فرصت اجرایش را هرگز به دست نیاورده است.

6 - مصطفی پور محمدی: او نیز از منتقدان درون دولتی احمدی نژاد بود و به همین دلیل ، از وزارت کشور برکنار شد و بعد از آن ، ریاست سازمان بازرسی کل کشور را بر عهده گرفت.
پور محمدی ، تا این لحظه ، تنها کاندیدای روحانی از جبهه اصولگرایان است. حامیان او می گویند که حضور پور محمدی در رأس سازمان بازرسی کل کشور ، باعث شده است وی اشراف کاملی بر مسائل کشور و نقاط ضعف آن داشته باشد و بهتر از هر کس دیگری بتواند چاره اندیشی کند.
دولتی ها ، به لحاظ این که رئیس سازمان بازرسی ، بر بسیاری از پرونده ها وقوف دارد ، نگران کاندیداتوری پور محمدی اند.

7 - سعید جلیلی:دبیر شورای عالی امنیت ملی که مردم او را بیشتر به خاطر مذاکرات هسته ای اش می شناسند ، تا کنون اعلام کاندیداتوری نکرده است اما حامیانش مدت هاست که با راه اندازی پایگاه های اینترنتی ، تحت عنوان دعوت از جلیلی برای حضور در انتخابات ، نام او را به عنوان یک کاندیدای اصولگرا بر سر زبان ها انداخته اند.

البته همان گونه که ذکر شد ، تحلیل حاضر و نام های موجود ، ناظر به شرایط کنونی است و با نزدیک شدن به انتخابات ، تحولات ، با دور تند ، حرکت خواهند کرد... .

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا