فربد فدائی: «داروین»، طبیعیدان انگلیسی به سال ۱۸۵۹ میلادی در شرح یافتهها و دیدگاه خود در مورد پدیده تکامل یا به عبارت درستتر، «تطور» گونههای موجودات زنده، به ۲ اصل اشاره میکند: انتخاب طبیعی و «بقای اَنسب». در جهان جانوران آنکه قویتر است و با محیط سازگاری بیشتری دارد، باقی میماند و آنکه ضعیف است از میان میرود، این به معنی «بقای انسب» است، یعنی آنکه مناسبتر است، شانس بقاء مییابد.
عدهای این اصول را به جامعه انسانی هم گسترش دادهاند. شاید در عصر حجر، هر کس که قویتر بوده، شانس بیشتری برای بقاء داشته است اما آیا این امر در جوامع پس از تاریخ هم صدق میکند؟ به نظر میرسد، به تدریج عواملی چون هوش، زیرکی، همدلی و همکاری اهمیتی بیشتر از نیروی بدنی به دست آوردهاند. جامعهشناس انگلیسی «هربرت اسپنسر» مدتها پیش از انتشار کتاب «اصل انواع» از داروین، به موضوع تنازع بقاء در جامعه انسانی پرداخته و به نوعی به مفهوم تکامل یا تطور رسیده بود، بنابراین مفهوم داروینیسم اجتماعی پیش از داروین وجود داشته است و شاید بهتر باشد اسپنسریسم اجتماعی خوانده شود. اما حتی پیش از «اسپنسر» هم «مالتوس» اقتصاددان انگلیسی به این موضوع پرداخته بود.
از این موضوعات که برخی جنبه انتزاعی دارد بگذریم و مسأله را به صورت ملموستر مطرح کنیم: اگر ببینیم افزایش قیمت دارو و تجهیزات پزشکی موجب محرومیت بیماران از آنها میشود و در نهایت به مرگ آنان میانجامد و ما نه فقط از این امر آشفته نشویم، بلکه حتی آن را توجه کنیم، به معنی پذیرش داروینیسم اجتماعی توسط ما است. اگر بپذیریم هر کس ثروتمندتر یا با نفوذتر است، حق بیشتری برای زندگی دارد و برای آنان اتاق «VIP» (شخص بسیار مهم) در بیمارستانها اختصاص دهیم و برای اینکه رنجه نشوند، در فرودگاه برایشان سالن «VIP» بسازیم یعنی بیآنکه متوجه شویم، پیرو داروینیسم اجتماعی هستیم. آیا واقعاً آنگونه که «توماس هابز» گفته است، انسان گرگ انسان است؟ مفهوم داروینیسم و اسپنسریسم اجتماعی، پیش از داروین و اسپنسر در ایالات متحده آمریکا وجود داشته است. استنتاجات فلسفی اسپنسر و یافتههای علمی داروین فقط به عنوان تأییدکنندة منطقی و علمی این دیدگاه رایج در ایالات متحده مورد سوءاستفاده قرار گرفت، نه آنکه از روی نوشتههای آن دوبه چنین نتیجهای رسیده باشند.
آنان اصطلاحات داروین و اسپنسر از قبیل «بقای انسب» و «تنازع بقاء» را به کار بردند، تا رنگ علمی بر دیدگاه منحط خود بزنند و امروز هم گروهی از سیاست پیشگان آمریکا با سامانههای حمایتهای اجتماعی و مراقبتهای پزشکی از افراد محروم و فقیر مخالفند، زیرا معتقدند این کار به معنی حمایت از افراد ناشایست است که باید در جریان تنازع بقاء جای خود را به افراد به اصطلاح شایستهای بدهند که میتوانند از عهدة مخارج درمان برآیند.
این امر ناشی از سلیقه یکی دو نفر ـ مثلا رئیسجمهوری ـ نیست؛ بلکه روحیه «زمان ـ پریشانه» یا «نامتناسب با زمان» گروهی را به نمایش میگذارد که طرفدار کاهش مالیات برای سرمایهداران بزرگ و تجارت آزاد (البته هر وقت که منافعشان اقتضاء کند) و عدم دخالت دولت در این قبیل امور هستند، زیرا آن را ناقض اصل تنازع بقاء میدانند. معنی کلی و ضمنی داروینیسم اجتماعی، ملغمه سستی از آموزههایی چون محافظهکاری، نظامیگری، نژادپرستی، طرد برنامههای رفاه اجتماعی، بهسازی نژادی، تجارت آ زاد و سرمایهداری بدون قید و شرط است.
داروینیستهای اجتماعی در ایالات متحده معتقد بودند که میلیونرها محصول گزینش طبیعی هستند، آنان بیآنکه شواهدی ارائه کنند، رقابت و تنازع را مثبت میدانند و میگویند نباید پاداشها را از کسانی که بهتر کار کردهاند بگیریم و به کسانی بدهیم که کمتر یا بدتر کار کردهاند، زیرا به این نحو ما به نفع بقای ناشایستترین افراد اقدام کردهایم.
همه پیشرفتهای مدنی و اخلاقی و فرهنگی بشری در برابر ذهنیت داروینیستهای اجتماعی نوین به اندازه پر کاهی وزن ندارد.
به جنبه ملموس بحث خود باز گردیم. مسألة گرانی دارو و تجهیزات و خدمات پزشکی و بدیهی دانستن آن باید نگرانی در باب چیرگی داروینیسم اجتماعی بر اذهان کارگزاران را موجب شود و دوگانهگرایی «گرانی» یا «نایابی» باید از ذهن کارگزاران رخت بربندد.
در یک جامعه سالم ۲ چیز باید رایگان باشد: ۱) آموزش بر حسب استعداد هر فرد در همه سطوح تحصیلی ۲) پیشگیری از بیماریها و درمان و توانبخشی بیماران.
همه کودکان کشور باید از بهترین امکانات آموزشی به رایگان برخوردار باشند و تا آنجا که استعداد و انگیزه آنان اجازه میدهد، پیشرفت کنند و نتیجه دستاوردهای خود را به جامعه بازگردانند.
همه افراد نیز باید از بهترین امکانات درمانی و توانبخشی رایگان برخوردار باشند و پیری و نیستی نباید مترادف یکدیگر شود. اگر بسیاری از کشورها علیرغم نداشتن هیچ منبع طبیعی و به ویژه نفت و گاز قادر به این کار شدهاند، به این معنی است ما که نفت و گاز هم داریم، میتوانیم «فعل توانستن را در زمینه آموزش و درمان نیز صرف کنیم.»
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 02,ژوئن,2025