فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ
وان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن
گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن
گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن
بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار
کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن
فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن
گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی
یا رب به یادش آور درویش پروریدن
شرح لغت: دوستان جانی: یارانی که پیوند با جان آدمی دارند
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در غزل تاکید دارد که غم دنیا را نباید بخورید بلکه با عشق و محبت زندگی کنید و قلب را از باده ناب عرفان صفا بخشید. به همه چیز و همه کس محبت کنید و روزها را با غم و اندوه سپری نسازید.
۲- تنها راه رسیدن به مقصود را دیدار یار و محبوب بدان. از اینکه با اضطراب و تشویش زندگی کنید، در حقیقت عمر را باختهاید. پس از مرگ متاسفانه بعد از مدتی شما را فراموش میکنند. همان طوریکه شما دیگران را فراموش کردهاید.
تعبیر غزل:
بزرگترین ثروت و گنج نهانی دوست واقعی است که به لطف خدا تو از این نعمت برخورداری. بزودی سفری در پیش خواهی داشت که برایت سفری شاد و خاطره انگیز خواهد بود و صحبتهایی خواهی شنید که تحولی در زندگی تو ایجاد خواهد کرد. از این فرصت استفاده کن، زیرا فرصت رفته باز نخواهد گشت.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 23,مارس,2025