یزدفردا :صادق زیبا کلام: بار‌ها و بار‌ها کسانی که رد صلاحیت شده‌اند از شورای نگهبان دلیل رد صلاحیت خود را پرسیده‌اند و آن‌ها جز یکسری ایرادات کلی مانند اینکه میزان التزام شما به ولایت فقیه یا التزام به جمهوری اسلامی روشن نشد. یعنی این جمله‌ای که آقای کدخدایی گفته‌اند به نظرم ختم کلام است؛ او گفته است ما (یعنی شورای نگهبان) نمی‌گوییم صادق زیباکلام صلاحیت ندارد بلکه می‌گوییم صلاحیت صادق زیباکلام برای شورای نگهبان احراز نشد.

 

صادق زیباکلام گفت: مردم سالاری انتخاب آزادانه مردم است و اگر با هر عذر و بهانه‌ای از جمله آنکه گفته شود مردم ممکن است درست تشخیص ندهند و ما باید کمک کنیم به تشخیص و انتخاب اصلح و به همین بهانه در انتخاب مردم دخالت صورت بگیرد و جلوی انتخاب آزادانه گرفته شود این نفی دموکراسی و مردم سالاری است.

چند روزی از انتخاب سه حقوقدان شورای نگهبان می‌گذرد، اما همچنان حرف و حدیث‌ها درباره این انتخاب آن هم با نیم نگاهی به انتخابات اسفند ماه و مجلس یازدهم به قوت خود باقی است. اینکه چقدر این ترکیب جدید می‌تواند در بررسی صلاحیت‌ها تاثیرگذار باشد از آن دست سوالاتی بود که برای پاسخش به سراغ صادق زیباکلام فعال سیاسی و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران رفتیم.

زیباکلام معتقد است این بحث که حقوقدان‌های جدید نزدیک به گرایشات سیاسی تند هستند تا میانه‌رو یک بحث فرعی است درحالی که مشکل اصلی معضل نظارت استصوابی است که با اصل دموکراسی مغایرت دارد. او البته در جریان انتخاب این حقوقدان‌ها پیکان انتقادش را به سمت فراکسیون امید نشانه می‌رود و می‌گوید مدتهاست فراکسیون امید به جای پرداختن به مطالبات مردم به دنبال معامله با اصولگرایان برای تضمین آینده انتخابات و رسیدن به قدرت هستند.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگوی خبرآنلاین با صادق زیباکلام است:

آقای زیباکلام! بعد از تغییر ترکیب حقوقدان‌های شورای نگهبان این نگرانی از سوی گروه‌ها و جریانات سیاسی به ویژه اصلاح‌طلب‌ها مطرح شد که این تغییر می‌تواند در موضوع تائید و رد صلاحیات‌ها تاثیرگذار باشد تحلیل شما چیست؟
من فکر می‌کنم اینکه بگوییم این حقوقدان‌هایی که انتخاب شده اند تندروتر، تسلیم‌تر و گوش به فرمان‌تر از قبلی‌ها هستند یا برعکس میانه روترهستند و استقلال رای دارند به این معنا که لزوما هرچه به آن‌ها گفته شوند انجام نمی‌دهند، بحث‌های مهمی نیست و در حقیقت ما را از معضل و مشکل اصلی به دور می‌کند. مردم سالاری انتخاب آزادانه مردم است و اگر با هر عذر و بهانه‌ای از جمله آنکه گفته شود مردم ممکن است درست تشخیص ندهند و ما باید کمک کنیم به تشخیص و انتخاب اصلح و به همین بهانه در انتخاب مردم دخالت صورت بگیرد و جلوی انتخاب گرفته شود این نفی دموکراسی و مردم سالاری است.

شورای محترم نگهبان می‌گوید‌ای مردم از این ۲۰۰ یا ۲۰ نفری که در انتخابات کاندیدا شده‌اند ما به شما می‌گوییم کدام یک اصلح و بهتر هستند و شما از میان آن‌هایی که ما انتخاب کردیم یک نفر را انتخاب کنید؛ این مغایر با ابتدایی‌ترین اصل در دموکراسی است چراکه این خود مردم هستند که اصلح را انتخاب می‌کنند حال همانطور که گفتم هر عذر و بهانه‌ای که مانع از این کار شود مغایر با اصل مردم سالاری است.

حال اینکه بگوییم این افرادی که رئیس قوه قضائیه معرفی کرده است و مجلس به آن‌ها رای داده افراد میانه رویی هستند یا خیر به نظرم هیچ کمکی به حل معضل اصلی نمی‌کند انتخابات زمانی مطابق با معیار‌های مردم سالاری است که مانند انتخابات مجلس اول شورای اسلامی برگزار شود؛ یعنی هرکسی که خواست می‌آمد و مردم به آن رای می‌دادند یا مانند اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری که هرکسی می‌خواست می‌آمد و مردم به آن رای می‌دادند. البته باید به قانون انتخابات بند‌هایی را اضافه کنیم که مثلا کسی می‌خواهد نامزد شود باید امضا جمع کند یا دادگستری اعلام کند که پیشینه کیفری نداشته باشد این‌ها را می‌توان اضافه کرد. اما ما همه می‌دانیم آنچه در حال حاضر شورای نگهبان انجام می‌دهد گزینش سیاسی است شورای نگهبان تمام کسانی را که گفته بالای چشمت ابرو است و کوچکترین نقدی به حکومت وارد کرده باشند همه را رد صلاحیت می‌کند و این نقض ابتدایی‌ترین اصول دموکراسی است.

بار‌ها و بار‌ها کسانی که رد صلاحیت شده‌اند از شورای نگهبان دلیل رد صلاحیت خود را پرسیده‌اند و آن‌ها جز یکسری ایرادات کلی مانند اینکه میزان التزام شما به ولایت فقیه یا التزام به جمهوری اسلامی روشن نشد. یعنی این جمله‌ای که آقای کدخدایی گفته‌اند به نظرم ختم کلام است؛ او گفته است ما (یعنی شورای نگهبان) نمی‌گوییم صادق زیباکلام صلاحیت ندارد بلکه می‌گوییم صلاحیت صادق زیباکلام برای شورای نگهبان احراز نشد. این یعنی بازی با کلمات و عبارات. به نظرم نقش و وظیفه‌ای که به تدریج شورای نگهبان برای خود قائل شده‌است (چه بگوید این کار را بر حسب قانون انجام می‌دهم چه بگوید برحسب تفسیر از قانون) این مغایر با اصل مردم سالاری است.

درست است که شما می‌گویید مشکل جای دیگری است، اما در همین حد هم به نظر می‌رسد کفه ترازو در شورای نگهبان به هم خورده است؛ به هر صورت نمی‌توان میان نجات الله ابراهیمیان و محمد دهقان تفاوتی قائل نشد. سوال اینجاست که این تفاوت‌ها چقدر می‌تواند در بررسی صلاحیت‌ها و موضوعات دیگر تاثیرگذار باشد. مضاف براینکه اصلاح‌طلب‌ها همواره تلاش می‌کردند تا یک پل ارتباطی با شورای نگهبان ایجاد کنند و از آن طریق مشکلاتشان را برای حضور در انتخابات پیگیری کنند حال این تغییرات می‌تواند در این عرصه موثر باشد؟
ببینید اینکه بگوییم ما داریم با شورای نگهبان مذاکره می‌کنیم، بعضی حقوقدان‌ها میانه‌روتر و برخی تندروتر هستند این‌ها به نظرم بازی با کلمات است. گفته می‌شود مذاکراتی با شورای نکهبان در حال برگزاری است و این مذاکرات امیدوار کننده است؛ این‌ها همه بازی با کلمات است و در باغ سبزی است برای اینکه مردم بیایند در انتخابات شرکت بکنند.

یک سوال دیگر در جریان انتخاب حقوقدان‌ها همچنان بدون پاسخ باقی می‌ماند و آن اینکه چطور اصلاح‌طلبان مجلس حاضر می‌شوند به فردی مانند محمد دهقان رای بدهند؟
به نظر من فراکسیون امید مدت‌ها است که به اقدامات سیاسی و به عبارتی معامله با اصولگرایان و به یک معنا خوش خدمتی برای آن‌ها رو آورده است تا آینده خود را برای انتخابات بعدی تضمین کنند؛ یعنی تمام تلاش خود را به کار بسته‌اند تا شورای نگهبان در انتخابات بعدی رد صلاحیتشان نکند. در همین راستا مدت‌هاست که فراکسیون امید خیلی دیگر به مطالبات مردم و دلایلی که اسفند ۹۴ مردم به آن‌ها رای دادند توجهی نمی‌کنند درواقع خیلی وقت است که فراکسیون امید از خود نمی‌پرسد مردم چهار سال پیش چرا به ما رای دادند؟! به نظرم اصلاح طلبان مجلس مدت‌هاست از این موضوع گذر کرده‌اند و فقط و فقط به قدرت و هوای قدرت داشتن برایشان مطرح است.

۱۰۰ نماینده از سوی مردم تحت عنوان فراکسیون امید انتخاب شدند، ولی به تنها چیزی که توجه ندارند خواست مردم است. بیشتر حواسشان متوجه این است که یک وقت کاری نکنند که شورای نگهبان جلوی اسمشان ضربدر بزند و ردصلاحیت‌شان بکند همین نشان می‌دهد همین وضعیتی که رخ داده هولناک و اسفناک است.

بار‌ها در محافل بحث و نظر این موضوع از سوی شورای نگهبان و اعضای آن خطاب به منتقدین مطرح شده است که شما می‌گویید نظارت استصوابی نباشد چه چیزی باید به جای آن قرار بگیرد؛ شما چه جوابی برای این پرسش دارید؟
هیچ چیز. ببنید یکی از حرف‌های عجیب اصولگرایان در این مملکت مطرح کرده‌اند این است که در همه نظام‌های انتخاباتی در همه کشور‌های چیزی به نام نظارت استصوابی وجود دارد در حالی که این یک دروغ بزرگ است. درجایی که دموکراسی و مردم سالای باشد چیزی به اسم اینکه یک نهادی تعریف شود تا بگوید چه کسی می‌تواند انتخاب شود و چه کسی نمی‌تواند انتخاب شود این مغایر با دموکراسی است و چنین چیزی را نه در هند و ژاپن و فرانسه و نه حتی در چین و افغانستان می‌توانید پیدا کنید بنابراین نفس اینکه شما نهادی داشته باشید که عاقل‌تر از مردم باشد این مغایر با مردم‌سالاری است. در دموکراسی هیچ نهادی و هیچ قدرتی عاقل‌تر از مردم نیست.

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا