به گزارش «فرهیختگان»، کارگردان مستند «انقلاب جنسی» در این فیلم تلاش کرده با ارائه تصویری واقعی و جامع از زیستجنسی مردم اروپا به آسیبشناسی این موضوع بپردازد و نسخهای کامل برای برطرف شدن مشکلات جنسی که جامعه ایران با آن دست به گریبان است، ارائه دهد.
با حسین شمقدری، کارگردان «انقلاب جنسی» به گفتوگو نشستهایم تا بیشتر با دغدغههایی که باعث ساخته شدن این فیلم شدهاند، آشنا شویم.
چه شد که به سراغ تولید مستندی با موضوع بحران جنسی رفتید؟
بله، ما در سفرهایی که سالهای اخیر به غرب داشتیم، شناختمان نسبت به کشورهای غربی بیشتر شد. من ۶، هفت ماهی در کشورهای غربی حضور داشته و در آنجا تحقیقاتی انجام دادهام. بودن ما در آنجا بیشتر با نگاه تحقیقی بود. این شناخت از جامعه غرب، ما را به تحلیلها و نقاط جالبی رساند و به این نتیجه رسیدیم که یک فیلم مستند درباره این موضوع بسازیم.
به نظر من بزرگترین دستاورد مستند «انقلاب جنسی» این است که مخاطب میتواند یک گام به فرهنگ جامعه غربی نزدیک شده و با جامعه غرب و انسان غربی وارد دیالوگ شود. دنیای یک انسان ایرانی و یک فرد غربی کاملا متفاوت است، چراکه کشور ما، کشور مهاجرپذیری نیست و بیشتر ما، فقط اطرافیان خودمان را میبینیم. بسیاری از افراد هم یا سفر خارجی نرفتهاند یا سفرشان توریستی بوده و آنجا زندگی نکردهاند. به همین خاطر شناخت آنها از جامعه غرب، شناخت ناقصی است.
در حوزه مسائل جنسی، این فیلم تلاش کرده است که شناخت جدیدی از سبک زندگی غربی در مسائل جنسی برای مخاطب ارائه کند. این هدف اصلی ما بود؛ چراکه ما با عدمشناخت نسبت به غرب روبهرو بودیم. شناخت اکثر ما از غرب، منحصر به یکسری فیلم سینمایی که توسط هالیوود ساخته میشود و رسانههایی که اخبار غرب را آنطور که میخواهند منعکس میکنند، است.
اغلب کسانی که میخواهند مستندهایی از این دست بسازند، معمولا سراغ کارشناسها میروند. اما شما فقط در آخر فیلم از حضور کارشناس استفاده کردهاید. چه شد که ترجیح دادید این موضوع را در گفتوگو با مردم اروپا و ایران تبیین کنید؟
مستندهای کارشناسمحور، جذابیت کمی دارند، چراکه مخاطب دیگر حوصله و وقت نشستن پای اینگونه حرفها را ندارد و میخواهد پیام خیلی زود و جذاب به او منتقل شود. اگر دقت کنید تایم مستند «انقلاب جنسی» ۳۸ دقیقه است. ما میبینیم که مدام تایم مستندها کمتر میشود، چون حوصله مخاطب کم است. سادهترین کار در طول یک مستند این است که سراغ کارشناس برویم.
استفاده از کارشناس در انتهای مستند و اینکه قاسمیان اتفاقات فیلم را مرور میکند، به چند علت است. ابتدا اینکه بگوییم حرفهایی که ما در مستند مطرح کردهایم، مطابق با دیدگاه اسلامی و دینی بوده است. ما خواستهایم این حرفها را از زبان یک روحانی به مخاطب برسانیم و بگوییم اینگونه نبوده که چند نفر جوان دوربین به دست گرفته باشند و خودشان یک حرفی را مطرح کرده باشند.
به نظرم بعد از دیده شدن فیلم باید منتظر واکنشهای تندی از سوی برخی افراد باشید. علاوهبر اینکه شما روی موضوع حساسیتبرانگیزی دست گذاشتهاید، نوع پرداختتان هم ساختارشکنانه بوده است.
فیلم ما بهطور کلی مدافع اسلام روشنفکر است. اسلامی که در بیانات رهبری هم مطرح میشود و از آن بهعنوان اسلامی یاد میکنند که متحجر نیست و همان اسلام ناب محمدی است. اگر ما این اسلام را بتوانیم معرفی کنیم، قطعا طرفداران زیادی پیدا خواهد کرد. اسلامی که در زمانه ظهور امام زمان(عج) وجود دارد، اسلامی است که همه دنیا آن را دوست دارند و به دنبال آن هستند. فکر میکنم ما نتوانستهایم این اسلام را به مردم معرفی کنیم وگرنه خیلی اسلام جذابی است.
روند اتفاقات فیلم بسیار سریع جلو میرود و مستند «انقلاب جنسی» را به یک نسخه تجویزی فوری تبدیل کرده است. شما در فیلمتان برعکس فیلمهایی که تا الان در این مورد ساخته شدهاند، خیلی به پیشینه موضوع نپرداختهاید. اینکه چه شد که ما به اینجا رسیدیم و چرا چنین فرهنگ غلطی داریم که اکنون عرف ما به این شکل است. فقط میگویید عرف ما درحال حاضر این است و این اسلام نیست. تصور من این است که علت نپرداختن به ریشه ماجرا، این بوده که شما این حساسیت را دریافتهاید که مسائل جنسی به یک معضل در جامعه تبدیل شده و نیاز است خیلی فوری به این مساله رسیدگی شود؛ موضوعی که میتواند حتی تبعات امنیتی برای کشور داشته باشد. برخی تحلیلگران معتقدند بخشی از رویدادهای سیاسی کشور هم تحتتاثیر مسائل جنسی قرار دارد و بعضی سیاسیون با استفاده از این موضوع اهداف خود را پیش میبرند. به عبارتی دیگر چون نیازهای جنسی در کشور کنترل نمیشود، خود را در جای دیگر و به شکل دیگر نشان میدهد. فکر میکنم شما هم به چنین نگاهی رسیدهاید. نمیدانم چقدر موافق هستید. لطفا توضیح بدهید.
ما در فیلم، ساختاری داریم که فیلم را براساس آن، طراحی کردهایم. ساختار ما، عبارت از یک مقدمه بود. مقدمه به ما میگوید که اتفاقاتی در ایران در حال رخ دادن است که شاید باعث تغییر بسیاری از مسائل شود؛ شبیه همین مباحثی که شما مطرح کردید. وقتی هم که طرح سوال میکنیم، طرح سوال ما راجع به بکگراند ایران نیست. طرح سوال ما این است که دنیای غرب، از ۲۰۰ سال در راه آزادیهای جنسی، مسیری را طی کرده که امروز به این نقطه رسیده است.
در ساختار سناریوی مستند، مسیری که شما گفتهاید مدنظر نبوده است. شنیدهام یک گروه دیگر، مشغول کار در این زمینه است و تمرکز خود را بیشتر بر این قسمت قرار داده که شما میگویید. آن سناریوی دیگری است. اقتضائات سناریوی ما این بود که مستند اینگونه باشد. با توجه به هدفگذاریای که کرده بودیم، این اقتضائات برای رسیدن به هدف لازم بود.
با توجه به ساختار فیلمتان به نظر میرسد مخاطبانی که این فیلم را ببینند این واکنش را از خود نشان دهند که «انقلاب جنسی» فیلمی است که حیا ندارد و با دوربینی دریده به سراغ این موضوع رفته است.
البته سانسور زیادی در فیلم رخ داده است و اینگونه نبوده که پرده حیا در فیلم دریده شده باشد.
بالاخره همین که شما با دوربین مستقیم به سراغ برخی افراد خاص میروید و فیلم را در اینترنت منتشر میکنید ممکن است خیلی حرفها در موردش زده شود.
مثلا بگویند مصداق اشاعه فحشاست؟ نه! به نظرم اینگونه نیست. اتفاقا اگر در فضای اینترنت حضور داشته باشید که دارید میبینید شاخص حیا در اینترنت به شکل وحشتناکی عقب رفته است. شما میتوانید بگویید که «انقلاب جنسی» با استانداردهای صدا و سیما همخوانی ندارد.
شاید هم با استانداردهای اسلام.
با استانداردهای اسلام همخوانی دارد، چراکه ما این کار را برای چندتن از علما و فقها نمایش دادهایم. ما موضوع همه مستندهایی را که میسازیم قبل از انتشار، با علما مطرح میکنیم و در جریان قسمتهایی که نیاز به سانسور دارد، قرار میگیریم. قطعا اتفاقی که نباید در فیلم بیفتد، بحث اشاعه فحشا و ایجاد ریبه است. البته همیشه درصد خطا وجود دارد. در جراحی فرهنگی، نمیتوانیم بگوییم همه چیز باید صددرصد و بدون مشکل پیش برود. اگر نگاه صددرصدی داشته باشیم، اصلا بسیاری از بحثها را نباید مطرح کنیم.
به نظر من مستندهایی که قبلا در مورد این موضوع ساخته شده بودند، مستندهای خوبی در حوزه جنسی نبودند؛ چون آسیبشناسی دقیقی انجام نداده بودند، بلکه صرفا روایت کرده و گفتهاند وضعیت خراب است. یا اینکه مثلا گفتهاند فلان کار را انجام ندهید؛ چون خطرناک است. اما اتفاقا مستند «انقلاب جنسی» آسیبشناسی دقیقی انجام میدهد و کاملا بهطور مستدل وارد قضیه میشود. همانطور که از بعضی آزادیهای موجود در غرب حمایت میکند، به شکل کاملا باورپذیر و شفاف، از ایرادات آن نیز سخن میگوید. به همین دلیل من کلیت فیلم را آسیبشناسانه میبینم. هرچند طبیعتا بسیاری انگها به فیلم زده خواهد شد.
در آسیبشناسیای که انجام دادهاید بر این نکته تاکید کردهاید که وضعیت برخورد با مسائل جنسی در جامعه ما بسیار مشابه برخورد کلیسای کاتولیک قرون وسطی با این موضوع است.
فرهنگ کاتولیک نگاهش به غریزه جنسی اهریمنی است. برای همین است که کسی که راهبه میشود باید در تمام زندگیاش از هر گونه رابطه جنسی دور باشد و این غریزه را کاملا سرکوب کند. این نگاه، درواقع نگاه مسیحیت تحریفشدهای است که در عصر رنسانس ارائه شده و جامعه علیه آن شوریده است و بعد هم انقلاب جنسی رخ داده است. امروز رفتار ما خیلی مشابه آن شده است. وقتی ما تحقیق میکنیم میبینیم اکثر جوانها، طبق آن چیزی که در عرف جامعه تعریف شده است تا ۲۵ تا ۳۵ سالگی نمیتوانند ازدواج کنند.
هرچند کلیات آزادی جنسی بدون محدودیت غربیها اشتباه است و کار را به جایی رسانده که دیگر افراد به جای علاقه داشتن به جنس مخالف ترجیح دهند با افراد همجنس و... رابطه داشته باشند ولی این بخش از موضوع همانی است که مد نظر اسلام است. اسلام وقتی حرف از نکاح؛ چه به صورت دائم و چه به صورت موقت میزند تاکیدش بر این نکته است که این موضوع مخفیانه رخ ندهد و همه بدانند این دو فرد به صورت متعهدانهای با یکدیگر رابطه دارند.
پایه رابطهها در غرب خیلی شفاف است. مثلا در مدرسه همه اطلاع دارند که چه کسی دوست دختر چه کسی است و اگر روزی قصد خیانت داشته باشد، دیگران متوجه میشوند. همان چیزی که قاسمیان در انتهای فیلم اعلام میکند که تعریف ما از صیغه این است که باید اعلام شود و کار پنهانی صورت نگیرد.
متاسفانه مسئولان کشور این مساله مهم در جامعه را رها کردهاند و رسانهها به صورت درست به سراغ این مساله مهم نمیروند. مهمترین حرف اسلام این است که نیازهای جنسی افراد باید در خانواده تامین شود. اگر پدر و مادر نمیتوانند شرایط را برای ازدواج دائم جوانانشان؛ چه پسر و چه دختر فراهم کنند باید اجازه دهند آنها با ازدواج موقت به تامین نیازهای جنسی خود بپردازند. کشیده شدن مسائل جنسی از خانواده به جامعه تبعات فراوانی خواهد داشت که جامعه غرب امروز با آن مواجه شده است.
ما باید به همان چیزی که اسلام میگوید عمل کنیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. مثلا درباره بحث ازدواج و صیغه، رفتار ما از اول غلط بوده است و از ابتدا، در تبیین این مساله و موضعگیری نسبت به آن، دچار اشتباه بودهایم و امروز به این وضعیت دچار شدهایم.
تجویز شما برای جامعه در فیلم اینگونه بوده که ما باید مشکل جنسی را در خانواده حل کنیم نه در جامعه. خیلیها سراغ آسیبشناسی میروند، ولی در آخر تجویزشان این است که چرا نمیگذارند ازدواج موقت در جامعه ترویج شود و چرا مکانهایی مانند خانه عفاف در کشور باز نمیکنند که افراد بتوانند خیلی راحت نیازهایشان را برطرف کنند. این دو دیدگاه کاملا با هم متفاوت است.
به نظر من مساله بحران جنسی در جامعه تنها با فرهنگسازی و آگاهسازی خانوادهها برای تامین این نیاز فرزندشان قابلحل است. باید فرهنگسازی گستردهای در این مورد صورت بگیرد. به نظر من محل رفع این مشکل، خانواده است. فرزند باید حس کند نیازش را اول میتواند در خانواده حل کند. در اینصورت است که راه درست را رفته است. اگر والدین نمیتوانند نیاز بچه را با ازدواج دائم تامین کنند، لااقل کمک کنند نیاز جنسی فرد با ازدواج موقت حل شود.
در پایان مستند «انقلاب جنسی» تاکید شده است که این فیلم ادامه خواهد داشت. آیا در قسمتهای بعدی دوباره سراغ معضلات جنسی میروید یا به نقد دیگر مسائل جامعه غرب میپردازید؟
قسمتهای بعدی به موضوع انقلاب جنسی ربط دارد؛ البته از منظری دیگر. چون انقلاب جنسی جوانب بسیار مختلفی دارد که الان نمیخواهم به آنها اشاره کنم. گروه دیگری هم در حال کار روی موضوع انقلاب جنسی است که ما بعد از اینکه فیلم را ساختیم، از وجود آنها مطلع شدیم. البته آنان بیشتر روی بعد تاریخی این موضوع کار میکنند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 25,دسامبر,2024