ازدواج سنتی یا مدرن؟


تا چند سال قبل اگر از برگزار نکردن جشن عروسی حرفی به میان می آمد، ممکن بود ماجرای ازدواج یک زوج به کلی منتفی شود چون خانواده دختر تعبیر بدی از این تصمیم داشتند. یا اگر کسی می شنید که دختر و پسری پیش از آنکه همدیگر را در روز خواستگاری ببینند، قبلا یکی دو جلسه صحبت مقدماتی داشته اند، ممکن بود روی چنین ازدواجی برچسب های ناخوشایندی بزند. اما این روزها همزمان با تغییر و تحولاتی که در سبک زندگی ما به وجود آمده، ازدواج هم رسم و رسوم جدیدی پیدا کرده است. رسم و رسومی که خیلی ها هنوز آن را نپذیرفته اند و در مقابل خیلی ها عقیده دارند تنها راه مطمئن برای موفقیت زندگی امروزی است.

 

اگر شما هم جزو کسانی هستید که درباره ازدواج سنتی یا مدرن تردید دارند، می توانید پای صحبت دكتر بهروز بیرشك روانشناس و عضو هیأت علمى دانشگاه علوم پزشكى تهران بنشینید که خوب و بد ازدواج های امروزی را برای ما شرح می دهد:

 

اشكال ازدواج هاى مدرن در این است كه در بسیارى از مواقع پسر و دختر از دید احساسى به مسأله نگاه مى كنند و بدون داشتن آگاهى تن به این ازدواج ها مى دهند و مشكلات آنها پس از شروع زندگى مشترك در زیر یك سقف، مشخص شده و بروز مى كند

 

«معیارها باتوجه به تحولاتى كه صورت گرفته فرق كرده است. به طورى كه جوانان امروزه نمى خواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است كه باید خودشان در این امر نقش داشته باشند. حالا با توجه به فضاى موجود این سؤال پیش مى آید كه آیا نظام تربیتى خانواده هاى ما كه در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براى فرزندشان حق خود مى دانند، با این نگرش درمیان جوانان ایجاد تضادنمى كند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسائل مذهبى و فرهنگى مان پذیراى ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام ازدواجهاى سنتى را موفق تر مى دانند و یا ازدواج هاى مدرن را؟

 

هرچند به اعتقادمن ازدواج یك ریسك است و باید ازطرف مقابل شناخت اولیه داشته باشیم و عواملى مثل سن، فرهنگ دو خانواده، وضعیت اقتصادى، وضعیت تحصیلى و خصوصیت شخصیتى را نیز در نظرگرفت. براى رسیدن به این شناخت باید مشاوره هاى قبل از ازدواج داشت.

 

به نظر من باتوجه به شرایط موجود دیگر نمى شود كاملاً به ازدواجهاى سنتى بازگشت ولى ازسوى دیگر هم نمى شود كاملاً آن را ندیده گرفت. باید به جوانان فرصت داد با همسر آینده خود و یا كسى كه او را براى همسرى درنظرگرفته اند، صحبت كنند و در عین حال نیز از راهنمایى ها و ویژگى هایى كه براى تشكیل یك خانواده لازم است آنان را آگاه كرد. در حقیقت اگر خواهان ازدواج غیرسنتى هستیم، باید مقدارى نقش خانواده را در این موضوع لحاظ كنیم و والدین باید كمك لازم را دراین زمینه به فرزند خودداشته باشند.»

 

دكتر شهلا كاظمى پور، عضو هیأت علمى دانشكده علوم اجتماعى دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه هم دراین باره معتقد است: «باید منظور از ازدواج هاى سنتى و مدرن را كاملاً روشن كرد. در ازدواج هاى سنتى كه از طریق خانواده صورت مى گیرد، انتخاب همسر براى فرزند، تأمین منابع مالى آن، برگزارى مراسم ازدواج و حتى روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانواده هاست درحالى كه در ازدواج هاى مدرن این امور به خود زوجین محول مى شود و روابط هسته اى درون خانواده بیشتر به دختر وپسر محول مى شود.

 

در جامعه گذشته كشورمان كه جامعه اى سنتى بوده اكثر ازدواجها با نظارت خانواده ها انجام مى شده است. در ازدواج هاى سنتى سن دختر پایین تر از پسر بوده و دایره همسرگزینى نیز محدود بوده است. ولى در مقابل درصد ازدواج هاى خویشاوندى بالا بوده است و به دلیل حمایت هاى مالى كه خانواده مى كرد شروع زندگى مشترك براى زوجین بدون دغدغه بوده است.

 

هر چه جامعه كوچكتر و بسته تر بود، شیوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقاى زناشویى بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج هاى سنتى كاسته شده و به طرف ازدواج هاى مدرن حركت شد ولى این تحول به یكباره بیانگر یك ازدواج مدرن نیست.

 

به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام شد و سایر موارد را خانواده ها انجام مى دادند. یا اینكه انتخاب همسر توسط والدین بود و سایر موارد به زوجین واگذار مى شد به همین دلیل از دید جامعه شناسى این مرحله را «مرحله گذار» مى نامند و می توان گفت که بسیارى از مسائل و مشكلاتى كه براى زوجین جوان پیش مى آید ناشى از دوگانگى ازدواج ها است كه بخشى از آن سنتى و بخشى مدرن است.

 

البته بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب مى كنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یكدیگر و صرفا شناخت هاى ظاهرى و تكیه كردن به یك سرى از معیارهاى كمى باعث شده است ازدواج هاى مدرن در جامعه ما آسیب پذیر باشند.»

 

شيوه‌هاي همسريابي سنتي در اغما

ازدواج بدون ارتباط و واسطه صورت نمي‌گيرد يا بايد دختر و پسر و زن و مرد به نحوي مستقيم با يكديگر در ارتباط باشند يا حتي به صورت اتفاقي در جايي در ارتباط قرار گيرند يا آنكه واسطه‌ها چنين وظيفه‌اي را انجام دهند.
زدواج بدون ارتباط و واسطه صورت نمي‌گيرد يا بايد دختر و پسر و زن و مرد به نحوي مستقيم با يكديگر در ارتباط باشند يا حتي به صورت اتفاقي در جايي در ارتباط قرار گيرند يا آنكه واسطه‌ها چنين وظيفه‌اي را انجام دهند.

در گذشته مادران و خواهران و ساير زنان خانواده نقش واسطه‌گري يا همسريابي را ايفا مي‌كردند و پيش از آن نيز چون ازدواج‌ها درون جوامع كوچك مثل روستا انجام مي‌شد، ارتباطات كامل بود و دختر و پسر و خانواده‌ها همديگر را به نحو كامل مي‌شناختند و چه بسا ازدواج بيش از آنكه محصول اراده و انتخاب دختر و پسر باشد، ناشي از خواست پدران و مادران آنان بود و حتي از مدت‌ها پيش از ازدواج موضوع روشن و نهايي شده بود.

اكنون و به موازات بزرگ‌شدن جامعه و كوچك‌شدن خانواده و تفاوت‌هاي میان نسلي و بالا رفتن سن ازدواج و افزايش تحصيلات و شغل و تنوع سلايق و... شيوه‌هاي همسريابي گذشته كارايي لازم را ندارند و فقط بخش به‌نسبت كوچكي از ازدواج‌ها از طريق اين شيوه‌ها انجام مي‌شود. بنابراين نيازمند تنوع‌بخشيدن به شيوه‌هاي همسريابي هستيم. به اين منظور يا بايد ارتباط‌هاي ميان فردي را افزايش دهيم يا عوامل جديد واسطه را تقويت كنيم.

در خصوص افزايش ارتباطات «ميان فردي» برخي از زمينه‌ها فراهم شده است؛ مثل آشنايي‌هاي جوانان در محيط‌هاي آموزشي یا محيط‌هاي شغلي.

هر چند برخي گرايش‌هاي سياسي در جامعه هستند كه علاقه‌اي به توسعه اين نوع ارتباطات ندارند و آن را منشاء يا زمينه رفتارهاي غيراخلاقي مي‌دانند و به همين دليل سياست‌هاي جداسازي را در دانشگاه‌ها يا محيط‌هاي كاري و ساير محيط‌ها پيگيري مي‌كنند؛ البته آنان از يك نكته مهم غفلت مي‌كنند كه كسي منكر تبعات منفي اين نوع ارتباطات نيست، ولي تبعات منفي جزو كوچكي از آثار مثبت اين ارتباطات ميان فردي است. بسياري از ازدواج‌هاي موفق محصول همين آشنايي‌هاي مستقيم در محيط‌هاي شغلي يا تحصيلي و يا... است.

بنابراين و در درجه اول بايد كوشيد كه زمينه‌هاي آشنايي مستقيم براي ازدواج و انتخاب همسر فراهم شود.

با توجه به بزرگي جوامع جديد و تنوع سليقه‌ها، ارتباطات فردي نيز نمي‌تواند به تنهايي نياز به همسريابي را تأمين كند؛ به ناچار بايد شيوه‌هاي واسطه نيز به ماجرا اضافه شود. بدون وجود واسطه و عامل سوم برای برقراری ارتباط ميان افراد، نمي‌توان ظرفيت لازم براي همسريابي را تكميل كرد.

اين كار از دو طريق ممكن است؛ شيوه اول مراكز مشاوره و راهنمايي و شيوه دوم از طريق فضاي مجازي و ديجيتال است. هر كدام از اين دو شيوه عوارض خاص خود را دارد. شايد شيوه‌هاي تكميلي كه تركيبي از هر دو باشد، بهتر است؛ ولي اين مسأله يك موضوع كارشناسي است كه بايد افراد صلاحيت‌دار در مورد آن اظهارنظر كنند. آنچه كه در اين ميان مي‌توان ذكر كرد اين است كه به صرف وجود عوارض منفي و يا سوءاستفاده‌هاي احتمالي نمي‌توان يك شيوه را تخطئه كرد؛ چون هر شيوه‌اي كه انتخاب شود خواه‌ناخواه عوارض خود را دارد.

براي انتخاب يا رد يك شيوه بايد آثار مثبت و منفي و كارايي آن را به‌طور مستقل و در مقايسه با ساير شيوه‌ها سنجيد. بنابراين انتشار اين خبر از سوي نيروي انتظامي كه ٧٠٠ سايت همسريابي را مسدود كرده‌اند، مشكل چنداني را از ما حل نمي‌كند. و جالب است كه كمتر كساني مي‌دانستند كه اين نیاز آن‌قدر جذابيت و تقاضا دارد كه فقط ٧٠٠ سايت غيرمجاز در آن مشغول فعاليت بوده‌اند.

متأسفانه حكومت و دولت مي‌خواهند همه كارها زير نظر خودشان و بدون كوچك‌ترين ايرادي انجام شود كه معمولا اين خواست نتيجه نمي‌دهد. به‌طور قطع اين شيوه همسريابي عوارض مهمي دارد ولي اگر شيوه‌هاي ديگر تأمين‌كننده تمامی نياز جامعه به همسريابي نيست، به ناچار به هر شكلي كه شده عده‌اي وارد این عرصه می‌شوند و اين شيوه را برقرار خواهند كرد.

مشكل جامعه ما اين است كه اهداف گوناگوني را دنبال مي‌كنيم بدون اينكه به الزامات آنها پايبند باشيم.

از يك‌سو مي‌خواهيم ازدواج رواج يابد و فرزندآوري نيز بيشتر شود، ولي از سوي ديگر شيوه‌هاي همسريابي را محدود مي‌كنيم و امكان برقراري ارتباطات ميان فردي را كم مي‌كنيم. به محض آنكه كوچك‌ترين عوارضي را در يك شيوه ديديم، آن را ممنوع مي‌كنيم؛ در حالي كه متوجه عوارض منفي فقدان اين شيوه‌ها نيستيم.

سياست‌هاي ايجابي و رسمی براي مسأله ازدواج خلاصه به ارايه برخي خدمات مالي مثل وام ازدواج مي‌شود، در حالي كه وام ازدواج مشكل اصلي در ازدواج نيست؛ مشكل مهم‌تر ناتواني جوانان در پيدا‌كردن زوج مناسب است. در قديم ویژگی‌های زوج مناسب خيلي محدود بود و واسطه‌ها مي‌توانستند آن را تشخيص دهند، ولي امروز ملاك‌هاي جوانان براي زوج مناسب حتي به جزييات سليقه آنان هم مربوط مي‌شود، موضوعي كه از عهده واسطه‌هاي عادي برنمي‌آيد.

اين يادداشت در مقام دفاع از سايت‌هاي همسريابي نيست، بلكه ترجيح اوليه برقراري يا افزايش روابط اجتماعي و ميان‌فردي است، ولي در غياب چنين ارتباطاتي نمي‌توان ساير شيوه‌هاي همسريابي را به كلي رد كرد؛ زيرا اين شيوه‌ها به يك نيازي پاسخ مي‌دهند كه مهم است. سازمان‌يابي این شیوه از طريق خودشان و نيز طراحي نظارت‌هاي دروني مي‌تواند به كاهش مشكلات اين شيوه كمك كند.
 
شرق نوشت:

اخاذی از دختران از طریق سایت همسریابی

تاریخ  ۱۳ بهمن ۱۳۹۴
مردی که با راه‌اندازی سایت همسریابی دختران جوان را فریب می‌داد و از آنها اخاذی می‌کرد، دستگیر شد.  دختری جوان چندی قبل به پلیس استان فارس مراجعه و از مردی ناشناس شکایت کرد. او گفت: «هنگام وب‌گردی با یک سایت آشنا شدم که درواقع تالار گفت‌وگو و هدفش هم همسریابی بود. در این سایت ثبت‌نام کردم. مدتی بعد مردی با من تماس برقرار کرد و گفت ویژگی‌های من با ایده‌آل‌های او هم‌خوانی دارد و به من علاقه‌مند شده است.

 به‌این‌ترتیب ارتباط اینترنتی ما شروع شد و من به‌تدریج به او اعتماد کردم و خواسته‌هایش را انجام می‌دادم؛ اما بعد از گذشت مدتی رفتار آن مرد که خودش را مجید معرفی کرده بود، تغییر کرد و هرچه دراین‌باره از او سؤال می‌پرسیدم، جواب درستی نمی‌داد تا اینکه بالاخره تهدیدهایش شروع شد. آن زمان بود که فهمیدم او با هک‌کردن ایمیل من به عکس‌های خصوصی‌ام دست پیدا کرده است. مجید برای اینکه عکس‌ها را منتشر نکند از من باج خواست و من هم درنهایت تصمیم گرفتم از او شکایت کنم».

مأموران بعد از شنیدن اظهارات این دختر درحالی‌که هیچ سرنخی از متهم نداشتند تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری وی آغاز کردند و بعد از بررسی‌های گسترده و انجام اقدامات فنی بالاخره این مرد را که نام واقعی‌اش کاوه است، شناسایی و او را در خانه‌اش دستگیر کردند.  کاوه بعد از انتقال به مقر پلیس قصد داشت هرگونه جرمی را انکار کند؛ اما مأموران لپ‌تاپ‌ او را بررسی و تعداد زیادی عکس از دختران مختلف به‌دست آوردند و فهمیدند این مرد علاوه‌بر شاکی، از دیگران نیز اخاذی کرده است. متهم که خود را در بن‌بست می‌دید، در بازجویی‌های تخصصی به جرایمش اقرار کرد و گفت: «یک سایت همسریابی راه انداختم.

بعد از مدتی چند دختر در آن ثبت‌نام کردند و من هم تصمیم گرفتم از آنها اخاذی کنم. برای این کار خودم را با نام و مشخصات جعلی معرفی و ادعاهایی را مطرح می‌کردم که آنها فریب بخورند و حرف‌هایم را باور کنند. به این دختران می‌گفتم کاملا شبیه به دختر رؤیایی من هستند و به‌زودی به خواستگاری‌شان خواهم رفت. به‌این‌ترتیب، با اغفال آنها تصاویر و اطلاعات خصوصی‌شان را به‌دست می‌آوردم و سپس تهدیدشان می‌کردم که اگر خواسته‌هایم را انجام ندهند، آنها را منتشر خواهم کرد. به‌این‌ترتیب، از دختران اخاذی می‌کردم و مطمئن بودم آنها از ترس آبرویشان موضوع را به کسی نخواهند گفت و شکایتی مطرح نخواهد شد؛ اما درنهایت پیش‌بینی‌هایم غلط ازآب درآمد و دستگیر شدم».

بنا‌ بر این گزارش، متهم درحال‌حاضر در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا