یزدفردا" علی آبادی "قرص و برنج دوکلمه ای هستند که هر کدام برای انسانها به معنی کمک برای زنده می دهد قرص کلمه است که روزانه جان میلیاردها انسان را نجات می دهد و برنج قوت میلیاردها انسان است که اگر نبود آنها ازگرسنگی می میرند .
اما از ترکیب این دوکلمه خبرهایی بیرون می آید که خبرهای زیر را رقم می زند و پرونده قطوری را می گشاید که سرتا پای ان وشت و هراس است و هشدار!!
پزشکی قانونی استان تهران از افزایش 27 درصدی مرگ بر اثر مصرف و مسمومیت با قرص برنج در فروردین امسال (1395)خبر داد.
به گزارش ایرنا، در فروردین سالجاری، 15 تن در اثر مسمومیت با قرص برنج جان خود را از دست داده اند که این شمار در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته (1394) که تعداد فوت بر اثر مسمومیت با قرص برنج 4 تن اعلام شده بود 27.5 درصد افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش، از کل فوت شدگان ناشی از مسمومیت با قرص برنج در فروردین ماه امسال 9 تن مرد و 6 تن نیز زن بودند.
آلومینیوم فسفات که از آن برای ضد عفونی کردن و جلوگیری از آفت ضدگی چون برنج مورد استفاده قرار می گیرد،به نام های تجاری مختلفی همچون کوئیک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد که در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
مصرف این قرص ظرف مدت 3 تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال کرده و فرد به طرز دردناکی خواهد مرد. در صورتیکه فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آن را استشمام کند دچار مسمومیت خواهد شد که اگر سم از بدن وی خارج نشود موجب مرگ وی خواهد شد.
به گزارش ایرنا اداره كل پزشكی قانونی استان تهران، درسال گذشته 113نفر در اثر مسمومیت با قرص برنج جان خود را از دست داده اند كه این تعداد در مقایسه با مدت مشابه سال 93 كه تعداد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج195 نفر اعلام شده بود 1/42 درصد كاهش یافته است.
براساس این گزارش از كل فوت شدگان ناشی از مسمومیت با قرص برنج در 12ماه سال گذشته 74نفر مرد و 39نفر زن بودند.
دراسفندماه94 نیز تعداد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج 3 نفر اعلام شده است.
فسفات آلومینیوم كه از آن برای ضد عفونی كردن و جلوگیری از آفت ضدگی غلاتی چون برنج مورد استفاده قرار می گیرد،به نام های تجاری مختلفی همچون كوئیك فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد كه در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
این قرص ظرف مدت 3 تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال كرده و فرد در اثر مرگی دردناك خواهد مرد.
قرص برنج قاتل ۶ هزار ایرانی
سید هادی کسایی زاده: قرص برنج یا همان فسفید آلومینیوم است که یک عدد آن قادر است هزاران شته را از بین ببرد. این قرص از خود گاز، فسفید تولید می کند و برای جلوگیری از آفت زدگی برنج در انبار استفاده می شود. مسمومیت با این قرص هم از راه استنشاق، هم از راه تماس پوستی و هم به صورت خوراکی اتفاق میافتد. مصرف خوراکی آن باعث تهوع، درد معده، استفراغ، اسهال، تنگی نفس، احساس سرما، عطش، سردرد، تشنج و کما خواهد شد.
مرگ با قرص برنج؛ ۶۱ درصد مرگ بر اثر مسمومیت
بر اساس آمارهای پزشکی قانونی کشور در سال ۱۳۹۳ آمار مرگ بر اثر مسمومیت با قرص برنج ۶۳۶ مورد بوده که استان های تهران با ۲۶۷، مازندران با ۱۰۰ و فارس با ۷۷ فوتی بیشترین و استانهای بوشهر با سه، خراسان شمالی، کهگیلیویه و بویراحمد، مرکزی و یزد هر کدام با چهار و استانهای سمنان و سیستان و بلوچستان هر کدام با پنج فوتی کمترین آمار تلفات را داشتهاند ضمن آنکه استان خراسان جنوبی هیچ مرگی بر اثر مسمومیت با سم نداشته است.
این گزارش می افزاید: طی سال گذشته، در بین سموم، آنچه بیشترین سهم را در مرگ افراد داشته، قرص برنج است، به نحوی که در این مدت ۶۱.۷ درصد از کل تلفات مسمومیت با سم را به خود اختصاص می دهد، پس از آن به ترتیب سموم دفعآفات نباتی، الکل، سیانور و جوندهکشها در رتبه های بعدی مرگ بر اثر مسمومیت با سم قرار می گیرند.
مرگ ۶۱۶۷ شهروند با قرص برنج در ۸ سال (روزانه ۲ نفر)
این گزارش در حالی است که در پنج سال (۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳) بر اساس آمارهای موجود پنج هزار و ۲۳۰ نفر بر اثر مسمومیت با سم جان خود را از دست دادهاند که بیشترین آن مربوط به سال ۱۳۹۲ با یکهزار و ۱۰۱ فوتی و کمترین آن با ۹۹۱ فوتی مربوط به سال ۱۳۹۰ است. همچنین در سال ۸۷ این تعداد ۲۱۴ نفر و در سال ۸۸ تعداد مرگ بر اثر مصرف قرص برنج ۲۲۸ نفر بوده است.
مرگ ۳۹۵ شهروند با قرص برنج در ۹ ماهه ۱۳۹۴
اما جدیدترین آمارهای سازمان پزشکی قانونی که در اختیار خبرگزاری مهر گذاشته شده نشان می دهد که در ۹ ماهه نخست سال جاری ۳۹۵ شهروند بر اثر مصرف قرص برنج جان خود را از دست داده اند. که این آمار در مقایسه با مدت مشابه سال قبل كه آمار تلفات ۴۸۳ نفر بود، ۱۸.۲ درصد كاهش یافته است. در این مدت استانهای تهران با ۹۷، گیلان با ۵۵، مازندران با ۳۹ و لرستان با ۳۴ فوتی به ترتیب بیشترین آمار تلفات مسمومیت با قرص برنج را در این مدت داشتهاند. آمار تلفات قرص برنج در سایر استانها كمتر از ۲۶ فوتی بوده و تعداد قابل توجهی از آنها زیر ۱۰ نفر بوده است.
رئیس پزشکی قانونی کشور: متاسفانه شایع شده قرص برنج شادی آور است
احمد شجاعی رییس سازمان پزشکی قانونی کشور می گوید: خوردن قرص برنج در بزرگسالان یکی از علل خودکشی است برای مثال شایعترین عامل خودکشی در هند خوردن یا استنشاق اتفاقی این ماده سمی است. هرگونه واردات، توزیع و فروش قرص برنج ممنوع اعلام شده و کاربرد آن به صورت محدود و تحت نظارت جهاد کشاورزی در سیلوها و کشتی و... است که متاسفانه به دلیل تمایل کشاورزان به مصرف آن برای نگهداری محصولات، ورود آن به شکل قاچاق از کشورهای همسایه وجود دارد و مسمومیت ناشی از آن در بین جوانان دیده می شود. با این حال متاسفانه به اشتباه در بین افراد شایع شده که قرص برنج شادی آور است اما در مواردی مصرف تنها نصف قرص برنج نیز مرگ فرد را به دنبال داشته است.
این اظهارات در حالی است که از سال ۱۳۹۰ قرص برنج از سوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، کالای ممنوعه به شمار رفته و خرید، فروش و استفاده آن مشمول مجازات است.
همچنین دکتر غلامعلی جعفری متخصص سم شناسی می گوید: سم قرص برنج، سمی است که بر روی سلولها تاثیر بدی می گذارد و تنفس سلولی را از بین برده و باعث آسیب جدی به اعضا و ارگانهای دیگر بدن مانند کلیه ها و قلب می شود. مرگ با قرص برنج مرگ بسیار دردناکی است و فرد، عطش زیادی به آب دارد. در این مرگ فرد تا زمانی که زنده است هوشیار و بیدار بوده و سوزش بدی در بدن خود احساس می کند. بر اساس علامت های بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن می شود. به طوریکه بدنش رو به کبودی رفته و دچار خفگی سلولی خواهد شد. این روند روندی غیرقابل برگشت است و مسمومیت با قرص برنج برابر با مرگ است. معمولا افراد زیر ۲۴ ساعت فوت می کنند که زمان مرگ بستگی به ایرانی یا خارجی بودن قرص، تاریخ مصرف، میزان مقاومت فرد و تعداد آن دارد.
این کارشناس می گوید: مرگ بر اثر مصرف این قرص حتمی است. یکی از بیمارانم دختر جوانی بود که قبل از مرگ وقتی با او صحبت می کردم گفت یک قرص خوردم تا فقط خانواده ام را بترسانم و قصد مرگ نداشتم اما همین یک قرص باعث مرگ او شد. ۶ ماه بعد هم برادرش با خوردن قرص برنج خودکشی کرد.
نکته قابل تامل این است که بر خلاف ادعای نیروی انتظامی و بازرسان وزارت بهداشت در سالهای اخیر مبنی بر نظارت و جمع آوری قرص ها در عطاری ها اما همچنان فروش این قرص مشاهده می شود.
به گزارش مهر، پزشکی قانونی تهران اعلام کرد: در ۹ ماه نخست امسال ۹۷ نفر در اثر مسمومیت با قرص برنج جان خود را از دست داده اند که این تعداد در مقایسه با مدت مشابه سال ۹۳ که تعداد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج۱۵۲ نفر اعلام شده بود ۲/۳۶ درصد کاهش یافته است.
بنابر این گزارش از کل فوت شدگان ناشی از مسمومیت با قرص برنج در ۹ماه نخست امسال ۶۲ نفر مرد و ۳۵نفر زن بوده اند. همچنین در آذر ماه امسال نیز تعداد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج ۹ نفر اعلام شده است.
آلومینیوم فسفاد که از آن برای ضد عفونی کردن و جلوگیری از آفت ضدگی غلاتی چون برنج مورد استفاده قرار می گیرد، به نام های تجاری مختلفی همچون کوئیک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد که در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
این قرص ظرف مدت ۳ تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال کرده و فرد در اثر مرگی دردناک خواهد مرد. در صورتیکه فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آنرا استشمام کند دچار مسمومیت خواهد شد که اگر سم از بدن وی خارج نشود موجب مرگ وی خواهد شد.
دلایل اصلی مسمومیت با قرص برنج عبارتند از:
۱- مصرف اشتباه قرص موجود در برنج.
۲- مصرف قرص های قلابی توهم زا که دارای ترکیبات قرص برنج و یا خود قرص برنج هستند.
۳- مصرف قرص برای خودکشی.
به گزارش ایرنا از پزشکی قانونی استان تهران، این میزان فوتی در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته با 139تن ، 7 / 36 درصد کاهش یافته است.
براساس این گزارش از این شمار فوت شده، 58 تن، مرد و 30تن، زن بودند؛ طی آبان ماه امسال نیز تعداد فوتی های بر اثر مسمومیت با قرص برنج 9 تن گزارش شد.
آلومینیوم فسفات که از آن برای ضد عفونی کردن و جلوگیری از آفت زدگی غلاتی چون برنج مورد استفاده قرار می گیرد به نام های تجاری مختلفی همچون کوئیک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد که در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
این قرص ظرف مدت سه تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال می کند و فرد در اثر مرگی دردناک خواهد مرد.
در صورتیکه فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آن را استشمام کند دچار مسمومیت خواهد شد که اگر سم از بدن وی خارج نشود موجب مرگ وی خواهد شد.
به گزارش ایرنا از اداره کل پزشکی قانونی این تعداد فوت در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد فوتی بر اثر مسمومیت با قرص برنج 136 تن اعلام شده بود، 41 / 9 درصد کاهش نشان می دهد.
از کل فوت شدگان این نوع مسمومیت با قرص برنج در هفت ماه امسال 50 تن ، مرد و 29 تن هم زن بودند.
این گزارش تعداد فوتی های مسمومیت با قرص برنج درمهر ماه امسال را نیز با کاهش 16 / 6 درصدی نسبت به مهر ماه سال قبل 10 تن اعلام کرده است.
آلومینیوم فسفید (AIP) که از آن برای ضدعفونی و حفاظت از دانه های غلاتی همچون برنج استفاده می شود (با نام های تجاری همچون کویک فوس (QuickPhos)، سلفوس (Celphos) و در ایران با نام قرص برنج می توان آن را یافت) سمی بسیار مهلک است. مرگ آن نیز بر اثر شوک عمیق و از کار افتادن بعضی اعضا و عناصر داخلی بدن است.
به گزارش جماران؛ «فرشاد» روز یکشنبه ۱۷آبانماه در حالی دست به خودکشی زدهاست که ظهر بعد از بازگشت از مدرسه بدون هیچ نشانه غیرمعمولی ناهارش را صرف کرد و سپس به اتاق خود رفت. اما حدود ساعت ۴ تا ۴ و ۳۰ دقیقه وقتی غیبت او مشکوک به نظر رسید خانوادهاش او را به حالت حلقآویز در اتاق یافتند.
شنیدهها از یکی از همسایگان خانواده این دانشآموز حکایت از آن دارد که خانواده فرشاد خانواده سرشناس و دارای وضعیت مالی خوبی در منطقه هستند.
این در حالی است که وقتی «هاوری» دست به خودکشی زد بحثهایی درباره درخواست مدرسه مبنی بر پرداخت پول از خانوادهها مطرح بود و گفته میشد که «هاوری» به دلیل آنکه مبادا جلوی سایر دانشآموزان سرشکسته شود دست به خودکشی زدهاست.
با این حال شنیدهها از «رستمکلا» حاکی از آن است که نوشتهای از «فرشاد» به دست آمدهاست اما هنوز هیچکس از متن این نوشته خبر ندارد. گویا خانواده «فرشاد» وقتی او را حلقآویز یافتهاند نوشتهای را در دستش یافتهاند.
«رستمکلا» در نیمه نخست سال نیز یک خودکشی دیگر در خاطر دارد. زنی که فیش تلفن خانهاشان رقم زیادی داشته و شوهرش از این بابت معترض و مشکوک شدهبود و میخواست از مخابرات ریزمکالمات را بگیرد جلوی اداره مشترکان با قرص برنج به زندگی خود پایان داد.
قنبرنژاد، نماینده معاونت راهبردی قوه قضائیه که در نخستین جلسه کمیته پیشگیری از خشونت که در معاونت اجتماعی و پیشگیری از قوه جرم قوه قضائیه سخن میگفت با بیان اینکه ایلام، کرمانشاه و کردستان بیشترین میزان خودکشی را در سال گذشته به خود اختصاص داده اند، گفت: براساس آمارهای موجود 50 درصد خودکشیها با شیوه مرسوم حلقآویز انجام میشود و مسمومیت با سم، مسمومیت با دارو، سوختگی و استفاده از سلاح گرم در رده های بعدی شیوه خودکشی قرار دارد.
صلح پایان کابوسهای زندان
نامش فرناز است، زنی با مدرک لیسانس روانشناسی که وقتی با اتهام قتل روبه رو شد ٣٨ ساله شده بود؛ یک زن جوان که پس از جدایی از همسر اولش، دوباره تن به ازدواج داده بود؛ این بار اما سناریوی هولناکی را برای جدا شدن از شوهرش به اجرا گذاشت. نقشهای که خیلی زود برملا شد و پایش را به دنیای مجرمان باز کرد,٣سال از زندگیاش را پشت میلههای زندان گذراند؛ کابوس طناب سرد دار بارها گریبانش را در خواب گرفته بود. او سحرگاههای مهر و آذرماه سال گذشته را تا پای چوبه دار رفت؛ اما هر بار با بزرگواری اولیای دم مقتول، مهلتی برای جبران گذشته میگرفت. صبح روز یکشنبه ٥ مهرماه، زندگی روی دیگرش را به فرناز نشان داد؛ مادر و فرزندان مقتول او را به خاطر «حضرت فاطمه زهرا (س)» بخشیدند.
جلسه صلح و سازش در دادسرای جنایی
تلاش عوامل اجرای احکام، خیرین و هنرمندان کشور یک اعدامی دیگر را از قصاص نجات داد. جلسهای که صبح دیروز در دفتر «محمد شهریاری» سرپرست دادسرای جنایی پایتخت برگزار شد، جلسهای برای صلح بود، برای سازش برای فرهنگسازی یک تصمیم انسانی از جنس « بخشش».
فرناز متهم به قتل با دستهای دستبند خورده روی صندلی نشسته بود، خیلیهای دیگر هم به این جلسه آمده بودند. خبرنگاران، عوامل اجرای احکام، خانواده متهم و درنهایت مادر و تنها پسر مقتول. اولیای دم اگر چه بالهای جسمشان در تمام این سالهای تلخ شکسته بود اما آمده بودند تا بگویند قلبی به وسعت آسمان دارند همراه با پیامی که از عمق دلهای صمیمی و پاکشان زبانه کشید و بر زبانشان جاری شد.
در اول جلسه، قاضی شهریاری شرایط رضایت را که در جهت التیام زخمهایی بود که در این سالها بر خانواده مقتول گذشت، قرائت کرد. مادر مقتول اشکهایش جاری شده بود، میخواست حرف بزند اما بغض راه کلامش را بسته بود. سکوت سنگینی بر اتاق حکمفرما شده بود تا اینکه اشک، بغض گلوی پیرزن را شکست و با صدای غمگیناش گفت: «بچهام از دستم رفت و حالا نمیخواهم یک پدر و مادر دیگر را با قصاص فرزندشان داغدار کنم. در این مسأله بارها از خدا خواستم که هدایتم کند تا راه درست را انتخاب کنم. راهی که هم رضایت او باشد و هم رضایت بندگانش. یکی از الطافی که خداوند به ما داده است نیز همین حس انساندوستی و بخشش است. به همین خاطر بار سنگینی را به دوش کشیدم و حالا به خاطر حضرت فاطمه زهرا (س)رضایت میدهم.»
بازخوانی پرونده قتل عروس خطاکار
٥ مرداد سال ٩١ زن جواني با مراجعه به کلانتري ١٣٠ نازيآباد به ماموران اعلام کرد: «چند روز پیش همسرم از خانه خارج شد اما پس از آن ديگر به خانه بازنگشت. در اين چند روز زن ناشناسي چندينبار با من تماس گرفت و با اظهار نگراني درخصوص سرنوشت همسرم، خود را بهعنوان همسر دوم او معرفی کرد و مدعي شد که شوهرم آخرين بار ٣١ تير در حاليکه وضعيت خوبي نداشته به خانه او رفته و درخواست کرده تا او را به بيمارستان ببرد. با توجه به اظهارات همسر فقداني درخصوص تماسهاي مکرر زن ناشناس، کارآگاهان پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران، با شناسايي هويت اين زن ناشناس به تحقيق از وي پرداختند. این زن که فرناز نام داشت با طرح ادعاهاي متناقض منکر اطلاع از سرنوشت همسرش شد. در ادامه رسيدگي به پرونده، کارآگاهان با توجه به دلايل و مدارکي که نشان از وقوع جنايت داشت، همزمان با انجام تحقيقات از فرناز به بررسي بانک اطلاعاتي اجساد ناشناس کشف شده پرداختند و طي تحقيقات خود موفق به شناسايي جسد مرد گمشده شدند.
فرناز وقتی در برابر مدارک و مستندات پلیس قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «با همسرم اختلاف داشتم، بعد از مدتی تصمیم گرفتیم از یکدیگر جدا شویم. شب حادثه وقتی همسرم به خانه آمد متوجه شدم ١٠میلیون پول نقد همراه خودش دارد. به همین خاطر وسوسه شدم و تصمیم گرفتم او را با قرص خوابآور بیهوش کنم تا پولهایش را به سرقت برده و از خانه فرار کنم. به همین خاطر با یکی از دوستانم تماس گرفتم و از او خواستم که برایم چند عدد قرص خوابآور بیاورد. وقتی دوستم قرصها را به دستم رساند آنها را پودر کردم و در داخل کپسولهای ویتامین ریختم و این کپسول را به همسرم دادم. بعد از اينکه قرص خورد حالش بد شد.
نميدانستم که قرص کشنده است اما چند ساعت بعد همسرم به کام مرگ فرو رفت. ترسیده بودم و به همین خاطر دوباره با دوستم تماس گرفتم و بعد با هم قرار گذاشتيم. ماجرا را با او در میان گذاشتم و با کمک او جسد را به کهريزک بردیم. پس از دستگیری متوجه شدم آن قرصها به جای قرص خوابآور قرص برنج بوده است.»پس از آخرين دفاعيات متهم و وکيل مدافعش قضات دادگاه براي تصميمگيري وارد شور شده و فرناز را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شده بود. متهم به قتل با گرفتن رضایت اگر چه توانست از قصاص نجات پیدا کند اما طبق قانون از لحاظ جنبه عمومی جرم مجازات حبس را پیش رو دارد ضمن اینکه بهخاطر سرقت پولهای مقتول با رأی دادگاه به ٢سال زندان و ٧٤ ضربه شلاق محکوم شده است.
گفتوگو با زن متهم به قتل
چند سال داری؟
٤١ ساله شدهام.
تحصیلاتت چیست؟
لیسانس روانشناسی دارم.
بچه داری؟
٢ پسر و یک دختر از همسر اولم داشتم، اما دخترم در ٢ سالگی و پسرم در ١٩ سالگی به خاطر سرطان فوت شدند و الان تنها یک پسر ١٩ ساله دارم.
از شرایط زندگیات قبل از جنایت بگو؟
مدتی بود که از همسرم جدا شده بودم که با مقتول آشنا شدم. مرد خوب و مهربانی بود اما او هم یک بار ازدواج کرده بود و ٢ فرزند داشت. آشنایی ما به ازدواج ختم شد و من بار دیگر پای سفره عقد نشستم. بعد از مدتی با همسر دومم هم دچار اختلاف شدم تا اینکه وسوسه سرقت پولهایش پای من را به دنیای جنایتکاران باز کرد.
فکر میکردی خانواده مقتول رضایت دهند؟
شنیدن کلمه بخشش از خانواده همسرم رویایی بود که هر لحظه آرزویش را داشتم، اما بههرحال یک قاتل بودم و نمیتوانستم از اولیای دم توقع بخشش داشته باشم. در این مدت ٢ بار پای چوبه دار رفتم، هر بار وحشت از کابوس اعدام در سحرگاههای پاییزی تجربهای هولناک برایم بود. با این حال اولیای دم در این ٢ دفعه به من مهلت دادند. همین موضوع امیدم را بیشتر کرد. در زندان خیلی به خدا نزدیکتر شده بودم و حالا با اعلام رضایت خانواده مقتول بیش از پیش میدانم خدا، خدای آدمهای خطاکار هم هست.
به گزارش شرق، سال ٨٦ به مأموران پلیس خبر دادند مردی جوان به نام کریم در بیمارستان تخصصی مسمومیت در تهران جان خود را از دست داده است. در پرونده پزشکی این مرد نوشته شده بود مصرف قرص برنج علت اصلی مرگ است. زمانی که همسر کریم مورد بازجویی قرار گرفت مدعی شد دارو را شوهرش استفاده کرده است و او در جریان چرایی آن نیست اما تحقیقات نشان داد از مدتی قبل بین کریم و همسرش سوسن درگیری وجود داشت و حتی خانوادهها نیز در جریان این درگیری قرار گرفتهاند. زمانی که سوسن ١١ساله بود با کریم ازدواج کرد و آنها از شهر محل زندگیشان به تهران آمدند.
یک سال بعد یکی از اقوام کریم با نشاندادن فیلمی به او زندگی مشترک این دو نفر را به چالش کشاند. با توجه به وضعیت بهوجودآمده، سوسن بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او که در ابتدا مدعی بود در قتل شوهرش نقشی نداشته است، این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: چون شوهرم به من شک کرده بود و فکر میکرد با مرد دیگری رابطه دارم قرص برنج را در آبمیوه حل کردم و به او دادم تا بمیرد.
با توجه به اعترافات سوسن و صدور کیفرخواست علیه او، پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم وقتی در جایگاه حاضر شد گفت قتل شوهرش کار او نبوده و اعترافاتش در دادسرا دروغ بوده است.
او گفت: اتهام را قبول ندارم من قاتل شوهرم نیستم. یکی از اقوام شوهرم فیلم مستهجنی را به او نشان داد و گفت زنی که در این فیلم وجود دارد، سوسن است و او به تو خیانت کرده است درحالیکه این حرف از پایه غلط بود. وقتی مشخص شد آن زن من نیستم، به شوهرم گفتم باید در دفاع از من از آن مرد شکایت کند اما قبول نکرد. میگفت چه تو محکوم شوی چه او، بههرحال، آبروریزیاش برای من است. این موضوع زندگی ما را دگرگون کرده بود. من گفتم باید کاری کنیم و اگر او از من حمایت نکند، خودم را میکشم. دو قرص برنج هم خریدهبودم که شوهرم را تهدید کنم و بگویم اگر به من توجه نکند خودم را میکشم، اما واقعا چنین تصمیمی نداشتم. وقتی شوهرم قرصها را داخل جعبه جواهراتم دید و پرسید این قرصها چیست، گفتم داروی گیاهی برای ورم معده است. چون میدانستم دوباره جنجال به پا میشود. مدتی از این ماجرا گذشت و من هم فراموش کرده بودم قرص برنج دارم. تا اینکه روز حادثه وقتی در خانه نبودم شوهرم به من گفت معدهدرد گرفته است و از من خواست کاری کنم. گفتم خودم را سریع به خانه میرسانم. دنبال داروی رانیتیدین که مسکن معده است، میگشت که بخورد. بعد گفت دارو را خورده اما حالش همچنان بد است.
متهم گفت: در این مدت به چند نفر از آشنایان زنگ زدم که تا من خودم را میرسانم پیش شوهرم بروند. وقتی به خانه رسیدم دیدم حال کریم خیلی بد است بلافاصله او را به بیمارستان بردم که چند ساعت بعد فوت شد. بعد از اینکه دکترها گفتند مسمومیت با قرص برنج بوده، متوجه شدم قرصهایی که در جعبه جواهراتم بوده برداشته و خورده است». گفتههای سوسن کارساز نبود و با توجه به درخواست اولیایدم، به قصاص محکوم شد. رأی صادره در دیوانعالی کشور هم به تأیید رسید و به اینترتیب نام سوسن در میان اعدامیها قرار گرفت. این زن هنوز ١٨ سال نداشت به همین دلیل هم در کانون اصلاحوتربیت نگهداری میشد تا اینکه دو سال قبل با تصویب ماده ٩١ قانون مجازات اسلامی جدید درباره نوجوانان که قصاص آنها را مشروط به رشد عقلی آنها کرده است، وکیلمدافع سوسن درخواست اعاده دادرسی داد. با پذیرفتهشدن درخواست اعاده دادرسی اینبار پرونده در شعبه همعرض یعنی ٧١ مورد بررسی قرار گرفت. سوسن یکبار دیگر ادعایش را مطرح کرد و گفت قرصها بهاشتباه از سوی شوهرش مصرف شده و او نیز قصد کشتن شوهرش را نداشته است.
متهم درباره اینکه آیا میدانسته قتل یعنی چه، گفت: من وقتی ١١ساله بودم که ازدواج کردم هیچ چیز نمیدانستم حتی نمیدانستم کاری که میکنم یعنی چه. در کانون اصلاح و تربیت فهمیدم کشتن و قتل یعنی چه و وقتی فردی کسی را میکشد چه مجازاتی در انتظار اوست. این در حالی بود که در تمام سالهایی که سوسن در کانون اصلاح و تربیت بهسر میبرد خانوادهاش همچنان تلاش میکردند تا رضایت اولیایدم را جلب کنند. سرانجام دادگاه این بار رأی بر دیه داد و سوسن را در زمان قتل دارای رشد عقلی و درک حرمت قتل تشخیص نداد.
سارا نجیمی، وکیلمدافع سوسن درباره این پرونده گفت: بعد از اینکه رأی به پرداخت دیه صادر شد و دیوانعالی کشور نیز آن را تأیید کرد، تلاش برای جمعآوری این مبلغ را آغاز کردیم با توجه به اینکه وضعیت مالی خانواده سوسن چندان مساعد نبود، باید با کمک خیرین این کار را میکردیم. تا اینکه مبلغ صد میلیون تومان از پول دیه را از پولی که برای نوجوانی دیگر جمعآوری شده بود، پرداخت کردیم. این نوجوان در پروندهای دیگر شخصی را به قتل رسانده و به مرگ محکوم شده بود. با اینکه تلاش زیادی برای جمعآوری دیه و جلب رضایت اولیایدم میشد مدتی قبل باخبر شدیم این نوجوان در زندان به قتل رسیده است و پولی که برای وی جمعآوری شده بود همچنان ماند. با هماهنگی انجامگرفته از سوی مسئولان، صد میلیون تومان از پولی که سوسن به پرداخت آن محکوم شده بود، از این منبع تهیه شد و مابقی آن را نیز خانوادهاش تقبل کردند که بعد از انجام مراحل قانونی پول پرداخت و سوسن از زندان آزاد شد.
٥ روز زمان کافی بود تا راز مرگ مشکوک مادر و دختر فاش شود. شنبه هفته جاری کارآگاهان اداره آگاهی بروجرد در جریان مرگ مرموز یک زن و دخترش قرار گرفتند، این ماجرا زمانی عجیب به نظر رسید که پسر این زن هم به علت مسمومیت به بیمارستان منتقل شد و ردی از پدر خانواده بر جا نبود. همه شواهد نشان میداد راز هولناکی در سینه پسر جوان است اما او به دلیل وخامت اوضاع جسمانیاش توان حرف زدن نداشت تا اینکه پس از به هوش آمدن پرده از جنایت پدرش برداشت و راز مرگ مشکوک مادر و خواهرش را فاش کرد.
مرگ مشکوک مادر و دختر
شنبه ١٠ مردادماه پلیس در جریان مرگ یک مادر و دختر و مسمومیت پسر این خانواده بر اثر خوردن سم در یکی از محلات بروجرد قرار گرفت. با اعلام این خبر بلافاصله تیم تحقیق وارد عمل شدند تا دست به بررسیهای ویژه برای کشف راز مرگ مادر و دختر ١٢سالهاش بزنند. بررسیهای اولیه کارآگاهان فرضیه جنایت هولناکی را نشان میداد چراکه همسایهها ماموران را در جریان اختلاف شدید پدر خانواده با همسرش قرار دادند. در بررسیهای بعدی با ناپدید شدن این مرد ظن کارآگاهان فرضیه جنایت را قوت بخشید. با به دست آمدن این اطلاعات، مشخصات پدر خانواده در اختیار گشتهای انتظامی قرار گرفت و مرد میانسال در پایانه مسافربری بروجرد دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی، قتل اعضای خانوادهاش را انکار کرد. تا اینکه با به هوش آمدن پسرک مسموم، در بیمارستان راز جنایت مرگبار پدر برملا شد.
نقشه مرگبار پدر خانواده
«پدرم بعد از صرف غذا ٣ عدد قرص انرژیزا و بدنسازی به مادرم، خواهرم و من داد و از خانه خارج شد» همین جمله کافی بود تا راز هولناک یک جنایت خانوادگی پیش روی پلیس قرار بگیرد.
پسر نوجوان که تحتتأثیر مسمومیت شدید هنوز نای حرف زدن نداشت به کارآگاهان گفت: «پدر و مادرم در هفته گذشته دعواهای متعددی با یکدیگر داشتند ولی پدرم روز حادثه برای آشتی با مادرم از بیرون غذا تهیه کرد و به نوعی قضیه دعوا تمام شده بود. بعد از ناهار پدرم ٣ عدد قرص که ادعا میکرد قرص انرژیزا و بدنسازی هستند به ما ٣ نفر داد و از خانه بیرون رفت. بعد از مدتی کوتاه خواهرم و سپس مادرم دچار درد شدیدی شدند و به زمین افتادند و من نیز بعد از آنها درد شدیدی احساس کردم ولی خود را به بیرون از خانه رساندم و از مردم کمک خواستم.»
اعترافات تکاندهنده
درحالیکه هیچ ردی از پدر فراری این خانواده در دست نبود کارآگاهان با ردیابیهای تخصصی توانستند او را در پایانه مسافربری دستگیر کنند. این مظنون در بازجوییهای اولیه منکر سوءقصد به جان همسر و فرزندانش شده بود و ادعا کرد در این مدت به کشور عراق سفر کرده است. مرد مرموز حتی خودش را بهعنوان شاکی پرونده قتل خانوادهاش معرفی کرد و خواستار رسیدگی پلیس به رازگشایی از این جنایت مرگبار شد تا اینکه صبح روز چهارشنبه پرده از راز جنایت هولناکش برداشت و به کارآگاهان گفت: «با قصد و نیت قبلی قرص برنج خریدم تا به زندگی همسر، دختر و پسرم پایان دهم. اما هرگز تصور نمیکردم راز جنایتم برملا شود.»
سرهنگ علیرضا دلیری، فرمانده انتظامی بروجرد درباره این قتل خانوادگی گفت: «در جریان مرگ مشکوک یک مادر و دختر ١٢ساله و مسمومیت پسر ١٤ساله او در بروجرد موضوع در دستورکار پلیس آگاهی قرار گرفت.
پسر خانواده در این حادثه به شدت مسموم شده بود به بیمارستان منتقل و تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار گرفت. درحالیکه پسر مسموم این خانواده برای انجام مراحل درمان به خرمآباد منتقل شده بود قبل از بیهوش شدن یکبار به پلیس اعلام کرد که پدرش به آنها سم خورانده است ولی بعدا این اظهارات را تکذیب کرد و درنهایت بیهوش شد.
درنهایت با بررسیهای ویژه کارآگاهان پدر خانواده که پس از مرگ همسر و دخترش ناپدید شده بود در پایانه مسافربری بروجرد دستگیر و راهی بازداشتگاه شد. این مظنون به قتل در بازجوییهای اولیه منکر قتل خانواده خود شد و ادعا کرد در زمان جنایت در عراق بوده است.
پس از بازجویی نیم ساعته از مرد قاتل، او به مسمومیت خانواده خود و قتل همسر و فرزندش اعتراف کرد. پس از به هوش آمدن پسر خانواده و اظهارات او در زمینه اختلافات خانوادگی و مسمومیت اعضای خانواده توسط پدرشان، مرد قاتل چارهای جز اعتراف نداشت. این پسر نوجوان که تا یک قدمی مرگ پیش رفته بود با انجام درمان بهبود یافت و برای تکمیل تحقیقات در ستاد فرماندهی انتظامی بروجرد منتقل شد.» بررسی زوایای مبهم این پرونده نشان میدهد متهم به قتل به دلیل مشکلات اخلاقی که داشت تصمیم میگیرد که خانواده خود را نابود کند.
غلامعلی صادقی دادستان عمومی و انقلاب مشهد در گفتوگو با میزان، درباره علت مسمومیت و فوت زائران عربستانی در یکی از هتل های مشهد در خرداد امسال اظهار کرد: پزشکی قانونی نظر قطعی خود را اعلام کرد و علت مسمومیت و مرگ زائران عربستانی در مشهد مشخص شد.
وی افزود: استنباط بازپرس پرونده با نظر پزشکی قانونی یکی بوده و نمونه های آزمایشگاهی نیز استنباط قاضی را تایید کرد.
صادقی گفت: علت فوت زائران عربستانی استنشاق گاز متصاعد شده از قرص های برنج بوده و بقیه احتمالات و حرفها بر اساس قرائن در صحنه و جواب آزمایشات دیگر منتفی است.
در تاریخ 17 خرداد ماه چهار زائر عربستانی که از شهر دمام عربستان به مشهد مقدس رفته بودند بهدلیل مسمومیت گاز قرص برنج جان خود را از دست دادند.
همچنین برخی از زائران دچار مسمومیت و در بیمارستان مشهد مداوا شدند.
پلیس جسد محسن را ٢٢ روز بعد در باغی پیدا کرد. باغ متعلق به یکی از نزدیکان بهرام بود. چرا محسن را کشته بودند؟ چه کسانی میتوانستند به آن باغ رفتوآمد کنند؟ چه دشمنیای ممکن بود میان خانواده بهرام و محسن وجود داشته باشد؟ اینها سؤالاتی بود که کارآگاهان دنبال جوابی برایشان میگشتند به همین دلیل خانواده بهرام تحت بازجویی قرار گرفتند. آنها باید میگفتند چطور متوجه وجود جسد در باغ شدند و چه کسانی به آنجا رفتوآمد داشتند؟ دراینمیان، گفتههای ضدونقیض بهرام، ظن مأموران را نسبت به او بیشتر کرد و وی که در آن زمان ١٥ سال و شش ماه داشت، بازداشت شد.
این آغاز پروندهای بود که به صدور حکم قصاص برای بهرام منجر شد و وقتی تلاشها برای جلب رضایت اولیایدم به جایی نرسید، متهم حتی پای چوبهدار نیز رفت اما حکم اجرا نشد و بهرام اکنون در زندان روزهای پراضطرابی را سپری میکند. دراینمیان، گرهای که همچنان در این پرونده ناگشوده مانده، انگیزه بهرام از قتل است. هرچند بهرام بعد از اعتراف به قتل هیچگاه ارتکاب این جرم را انکار نکرد، اما هنوز درباره انگیزهاش از این کار توضیحی قانعکننده نداده است.
برادر بهرام میگوید: «برای خودمان هم هنوز مشخص نیست که بهرام به چه دلیل دست بهقتل زده است». او درباره روزی که متوجه شدند بهرام قاتل است میگوید: «باغ متروکهای کنار خانه ما بود و خواهرم میخواست به اتفاق شوهرش آن باغ را بخرد و با هم در آنجا زندگی کنند. از پدرم خواست صاحب باغ را پیدا و درباره قیمت با او صحبت کند. پدرم هم قبول کرد و خلاصه اینکه بعد از چند بار رفتوآمد، باغ برای خواهرم خریداری شد. مدتی قبل از خریدن باغ، شایعه گمشدن محسن پیچیده بود. پدرومادر این پسربچه به پلیس خبر داده بودند و تلاشها برای اینکه بتوانند محسن را پیدا کنند، به جایی نرسیده بود تا اینکه خواهرم باغ را خرید و هنگامی که داشتند آنجا را شخم میزدند، جسد بیرون آمد. اولین کاری که کردیم این بود که موضوع را به پلیس گزارش دادیم. هیچکدام از ما فکر نمیکردیم بهرام این کار را کرده باشد چون هیچ مشکل و دشمنیای با خانواده محسن نداشتیم بااینحال، از ما بازجویی کردند که این بازجوییها منجر به بازداشت بهرام شد».
بهرام هرگز آن روز را فراموش نمیکند. او که حالا ٢٥ساله است، میگوید: «من و محسن میدانستیم آن باغ متروکه است و به همین دلیل آنجا قرار گذاشتیم، بعد از آن وقتی به باغ رفتیم، من از ترس ضربهای به او زدم. رابطه من و محسن خیلی صمیمی بود و من مادر او را خاله صدا میزدم. با هم مدرسه میرفتیم و با هم برمیگشتیم هیچ دلخوریای نیز از هم نداشتیم. روزی که خواهرم باغ را خریداری کرد، میدانستم دیر یا زود جسد بیرون خواهد آمد. خودم هم عذاب وجدان شدیدی داشتم و میخواستم هرطوری شده جنازه پیدا شود. حالوروز مادر محسن را که میدیدم، دگرگون میشدم و دلم میخواست همهچیز به پایان برسد، اما جرئت بیانکردن اتفاق را نداشتم. حتی خودم هم برای شخمزدن آن باغ به کمک خواهرم رفتم. میتوانستم از محل دفن جسد بگذرم و همهچیز تمام شود، اما خودم این کار را نکردم آنجا را هم شخم زدم و کندم و بعد هم به خواهرم گفتم جسدی اینجاست. سپس موضوع را به پلیس گزارش دادم. وضعیت روحیام خیلی بد بود. اول پلیس به من و خانوادهام شک نکرد و از همه بازجویی میکرد اما وقتی از من سؤال میپرسیدند، میترسیدم و دروغ میگفتم. همین دروغها هم مرا بهدام انداخت و بعد از مدتی دستور بازداشتم صادر شد. بعد هم در بازجوییها به قتل اعتراف کردم».
بهرام هیچوقت نگفت چرا دست به قتل محسن زده است. او یکبار ادعا کرد محسن قصد داشت به او تعرض کند و همین هم انگیزهای برای قتل او شد. متهم یکبار دیگر اعتراف کرد قصدش انتقامگرفتن از خانواده محسن بود، چراکه آنها را مسئول خودکشی یکی از خواهرانش میدانست.
برادر بهرام میگوید: «بهرام با اینکه قتل را قبول دارد، اما هربار انگیزهای تازه درباره قتل میگوید. حتی چند بار به دیدنش رفتیم و از او خواستیم واقعیت را بگوید تا شاید بتوانیم اولیایدم را راضی کنیم گذشت کنند، اما هیچوقت حاضر نشد این کار را بکند. او یکبار مدعی شد خانواده مقتول را عامل اصلی خودکشی خواهرم میدانست اما چنین چیزی نبود و این مسئله ربطی به خانواده محسن نداشت».
این مرد درباره خودکشی خواهر کوچکش میگوید: «یک سال قبل از این ماجرا خواهرم خودکشی کرد. او مدتی بود با جوانی نامزد کرده بود ولی با هم اختلاف داشتند علت این اختلافات هم حرفهایی بود که برخی افراد در مورد خواهر من به خانواده نامزدش گفته بودند. خواهرم مرتب سر این مسئله درگیری داشت، از طرفی نامزدش میگفت حاضر نیست او را ترک کند به همین دلیل هر دو تصمیم گرفتند خودکشی کنند. ما از این موضوع خبر نداشتیم تا اینکه خواهرم و نامزدش را در حالیکه هر دو بیهوش بودند در خانه پیدا کردیم و بلافاصله به بیمارستان رساندیم در آنجا متوجه شدیم هر دو قرص برنج استفاده کردهاند. خواهرم نتوانست دوام بیاورد و جانش را از دست داد اما نامزدش بعد از چند ماه نجات پیدا کرد و به زندگیاش ادامه داد. هنوز یکسال نشده بود که این داغ روی دل ما بود و همگی ناراحت بودیم. بهرام هم در آن زمان ١٥ساله بود. خیلی بچه بود و اهالی محل را مقصر میدانست، فکر میکرد آنها باعث شدهاند چنین اتفاقی بیفتد».
برادر بهرام ادامه میدهد: «موضوعی که بهرام بهعنوان انگیزه مطرح کرده، اصلا قابل قبول نبود به همین دلیل هم مأموران فکر میکردند او باید انگیزهای دیگر داشته باشد ضمن اینکه ما رابطه خوبی با خانواده مقتول داشتیم تا اینکه مطلع شدیم بهرام ادعا کرده محسن قصد تعرض به او را داشته است البته این اصلا برای ما قابل قبول نبود، چون محسن یک سال از بهرام بزرگتر بود بنابراین چنین اتفاقی دور از ذهن بود و در دادگاه هم این ادعا را قبول نکردند و رأی بر قصاص صادر شد».
بهرام اکنون هر دو انگیزهای را که برای قتل مطرح کرده بود، رد میکند و میگوید: «وقتی گفتههایم را در مورد خودکشی خواهرم قبول نکردند، یک نفر در بازداشتگاه به من گفت اگر بگویی مقتول قصد داشت به تو تعرض کند، میتوانی از قصاص نجات پیدا کنی من هم حرفش را باور کردم و این موضوع را گفتم. آن زمان خیلی ترسیده بودم. پدر و مادرم هم خیلی از دستم ناراحت بودند و من احساس تنهایی میکردم وقتی مسئله را مطرح کردم، بازپرس مرا به پزشکیقانونی فرستاد ضمن اینکه مقتول هم دراینخصوص بررسی و مشخص شد دروغ گفتهام و باز هم حرفم برایشان قابل باور نیست».
انگیزه بهرام از این قتل چه بود؟ این سؤالی است که بارها مأموران از او پرسیدند و نتوانستند به نتیجه برسند. متهم اکنون درباره انگیزهاش از قتل، میگوید: «من قصدی برای قتل نداشتم و قتل کاملا اتفاقی بود. ماجرا از این قرار بود که محسن به من گفت تلفنهمراه خواهرت را سرِ جلسه امتحان بیاور تا بتوانیم تقلب کنیم. من گفتم نمیتوانم این کار را بکنم و اگر راست میگویی تو موبایل بیاور، گفت چیزی را در باغ متروکه مخفی میکنم و اگر تو بتوانی آن را نیمهشب برداری، من موبایل میآورم، اگر نتوانستی تو باید این کار را کنی. من از تاریکی خیلی میترسیدم. او هم این را بهخوبی میدانست».
بهرام ادامه میدهد: «نیمهشب به باغ متروکه رفتم. نمیدانستم محسن آنجاست اما از ترس با خودم چاقو برده بودم تا اگر حیوانی وحشی به من حمله کرد از خودم دفاع کنم. من به آنجا رفتم، چون میدانستم نمیتوانستم با خودم موبایل ببرم. وقتی به محل رسیدم و به جایی که محسن گفته بود، رفتم صدایی شنیدم و از ترس، چاقو را پرت کردم چاقو به سینه محسن برخورد کرد و تازه آن موقع بود که فهمیدم محسن را زدهام. کاری از دستم برنمیآمد و نمیتوانستم او را نجات دهم چون درجا کشته شده بود ضمن اینکه میترسیدم موضوع را به خانوادهام هم بگویم و از پدرم خیلی میترسیدم به همین دلیل، او را در همان باغ دفن کردم. از شانسی که داشتم چند ماه بعد خواهرم باغ را خریداری کرد. عذاب وجدان شدیدی که داشتم، باعث شد کاری کنم تا جسد بیرون بیاید. حرفی که حالا میزنم هم شاید برای دادگاه و کسانی که میشنوند، قابل قبول نباشد، اما انگیزه اصلی من همین بود. راستش را بخواهید من اصلا نمیدانستم کاری که کردم چه مجازاتی دارد حتی تا دوسال بعد از اینکه زندان بودم هم نمیدانستم مجازات قصاص دارم. حکم را که دستم دادند، فهمیدم چه مجازاتی دارم. من واقعا بچه بودم و نمیدانستم چه کردهام. اگر عقلم میرسید سر مسئلهای به این کوچکی دست به جنایت نمیزدم».
بهرام درباره روزهایی که در زندان میگذراند، توضیح میدهد: «باید روزها را یکجوری بگذرانم. خیلی از کسانی که زیر حکم اعدام هستند، اصلا وضعیت خوبی ندارند و روحیهشان را باختهاند اما من سعی کردم مهارتهایی را که در زندان آموزش میدهند، یاد بگیرم. از خراطی تا مکانیکی همه دورهها را رفته و همهچیز را یاد گرفتهام. ورزش میکنم و سعی میکنم حالم را بهتر کنم. زمانی که بازداشت شدم خیلی کوچک بودم هنوز صورتم مویی نداشت و صدایم نازک بود اما حالا مرد بزرگی شدهام اصلا نمیتوان من را با حالا مقایسه کرد».
بهرام یکبار پای چوبهدار رفته است. او میگوید هرچند از پای چوبهدار برگشته، اما انگار مرگ را بهچشم دیده است. او میگوید: «سال ٩٢ یک ماه از تصویب قانون جدید مجازات اسلامی گذشته بود که مدیر زندان اسم من را پشت بلندگو خواند. به دفتر مدیر رفتم و گفت حکمت تأیید شده و همه مراحل را برای اجرا گذرانده است و فردا صبح باید حکم اجرا شود. مدیر زندان گفت ما اولیایدم را خواسته و با آنها صحبت کرده و نتوانستهایم آنها را به گذشت راضی کنیم. بههرحال، این حکم باید اجرا شود. حالم خیلی بد و وضعیت روحیام خراب شد دیگر به سلول خودم برنگشتم و بلافاصله مرا به سلول انفرادی بردند. بعد از ظهر بود که گفتند خانوادهات برای دیدار آخر آمدهاند. روز خیلی سختی بود. من نیم ساعت بیشتر برای دیدار خانوادهام فرصت نداشتم با اینکه پدرم سعی میکرد مرا آرام کند و میگفت تا لحظه آخر امیدت را از دست نده، اما واقعا توانم را از دست داده بودم. نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. تا صبح نماز خواندم و از خدا خواستم بخشیده شوم و اگر بخشیده نشدم، لااقل راحت جان دهم».
بهرام میگوید هر لحظهای را که در سلول انفرادی میگذراند برایش شبیه به مرگ بود: «صبح که شد مأمور بدرقهام آمد و گفت بیا بیرون. فکر کردم میخواهند برای اجرای حکم ببرند دوباره دستوپایم شل شد اما وقتی مدیر زندان را دیدم، با خوشحالی به من گفت فعلا حکم متوقف شده است و تو میتوانی به سلولت برگردی. فکر میکردم خواب میبینم، چند دقیقهای کاملا منگ بودم تا به خودم آمدم. چند ساعت بعد وقتی با پدرم صحبت کردم، گفت برای نجات من حتی پیش رئیس دادگستری هم رفته و از آنجایی که من در زمان قتل زیر ١٨ سال بودم، پذیرفتند اجرای حکم را متوقف کنند چون براساس ماده ٩١، افراد زیر ١٨ سال باید به لحاظ روانی مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود در زمان قتل رشد عقلی داشتهاند یا نه. بعد از اینکه حکم را متوقف کردند، من را برای بررسی به پزشکیقانونی فرستادند و چند وقت بعد به من ابلاغ شد که پزشکیقانونی نتوانسته تشخیص دهد که در زمان قتل من رشد عقلی داشتهام یا نه. بنابراین پرونده را دوباره به دیوان فرستادند و دیوان، رأی داده است چون متهم جنون ندارد و از سلامت روانی برخوردار است، بنابراین حکم تأیید میشود. در حالیکه قبلا سلامت روان من تأیید شده بود. مسئله کمال عقل بود که پزشکیقانونی اعلام کرده نمیتواند دراینخصوص تشخیص دهد. حالا دوباره در زندان منتظر هستم و با اینکه خانوادهام میگویند تمام تلاششان را میکنند، اما نمیدانم چه سرنوشتی در انتظارم است».
خانواده بهرام بارها مقابل خانه اولیایدم رفته و درخواست بخشش کردهاند. آنها از مادر مقتول خواستهاند بهرام را به خاطر جوانیاش ببخشد، اما او قبول نکرده است. بهرام میگوید: «ما تلاش زیادی کردیم حتی چند بار خودم با اولیایدم تماس گرفتم و خواهش کردم من را ببخشند. پدربزرگ محسن قبول نمیکند البته او از اولیایدم محسوب نمیشود اما چون نوهاش را خیلی دوست داشته، بچههایش به احترام او حاضر به گذشت نیستند و به من و خانوادهام گفتهاند اگر رضایت میخواهیم باید پیرمرد را راضی کنیم که متأسفانه در این مدت نتوانستهایم چنین کاری بکنیم. البته حال و روز پیرمرد را درک میکنم و از خدا برای او صبر درخواست میکنم اما با قصاص من کاری درست نمیشود و عزیزشان برنمیگردد. در تماسی که با مادر محسن داشتیم، به او گفتم خالهجان خودت میدانی من محسن را دوست داشتم و رابطه خوبی با هم داشتیم او دوست و همبازی من بود و قتل او یک اتفاق بود من اصلا نمیخواستم به او آسیبی وارد کنم و خیلی متأسفم که چنین اتفاقی افتاده است. گفت من هم دلم میخواهد تو را ببخشم اما تا زمانی که پدربزرگ محسن تو را نبخشیده، این کار را نمیکنم. تو داغ بزرگی بر دل ما و پیرمرد گذاشتی. خلاصه که خواهشهایم فایدهای نداشت و آنها همچنان بر قصاص اصرار دارند».
خانواده محسن سعی کردهاند با واسطهکردن بزرگان خانواده مقتول، آنها را راضی به گذشت کنند اما موفق نبودهاند. بهرام میگوید: «پدرم سراغ بزرگان فامیل رفت و خواهش کرد. آنها هم روی پدرم را زمین نگذاشتند و هرچه در توان داشتند انجام دادند اما این خانواده راضی نشدند. در این ٩ سال وضعیت خانوادهام از هر نظر بهشدت بد شده است. پدرم خانهای داشت که به خاطر پرداخت پول وکیل آن را فروخت و حالا دیگر چیزی ندارد و یک خانه کوچک دارد. روحیه و توانش را هم از دست داده و بهشدت پیر شده است. برادرانم هم هرچه در توان داشتند، گذاشتند.
آنها خرجی من و سایر اعضای خانواده را هم میدهند و با کشاورزی سعی میکنند زندگی را اداره کنند و با اینکه در سن ازدواج هستند، اما نتوانستند ازدواج کنند و روزهای خوبی ندارند. اگر آن شب معجزهای نمیشد و رئیس دادگستری به صورت دستی حکم بر توقف اجرا نمیداد، شاید حالا جسدم هم پوسیده بود خوشبختانه یکبار دیگر دیوانعالی کشور درخواست اعاده دادرسی را قبول کرده و راه امیدی برایم باز شده اما میدانم تا زمانی که اولیایدم رضایت ندهند، کاری از پیش نخواهد رفت. من از همه بزرگان و مردم منطقه درخواست دارم به کمک خانوادهام بروند تا آنها بتوانند رضایت بگیرند. هنوز ١٦سالم نشده بود که زندانی شدم و حالا در ٢٥سالگی هم در زندانم و باری بر دوش خانوادهام هستم. درخواست کمک دارم تا خانوادهام بتوانند رضایت اولیایدم را بگیرند و من آزاد شوم و بتوانم به زندگی برگردم و حداقل در دوران پیری و ناتوانی پدر و مادرم از آنها مراقبت کنم. باید کار کنم و خسارتی را که وارد کردهام، جبران کنم. اولیای دم هم هر شرطی بگذارند قبول میکنم، فقط کمکم کنند از این کابوس خلاص شوم».
هر چیزی که راحت در دسترسات باشد انگار یک گام به خط قرمزهای زندگی نزدیکتر میشوی. این را آمارهای رسمی پزشکی قانونی نشان میدهد. آمارهای خودکشی با قرص برنج، آن هم در خطه ساحلنشینها و شالیزارهای برنج. بین دریا و شهر، شالیزارهای برنج و زمینهای مرطوب زندگی ابعاد پیچیدهای دارد. پیچیدگی که این بار زندگی مازنیها را با معضل پیچیدهای روبهرو کرده است؛ معضل دسترسی آسان به قرصی کشنده. مسمومیت مرگبار با قرص برنج در ٢ ماهه نخست سال ٨ مرد و ٦ زن را در مازندران به کام مرگ فرو برد.
خودکشی دختر جوان در ساری
قرار بود زندگیاش را زیر سقف کوتاه همین خانههای ساحلی بسازد اما این بار مرگ برنامهریزی داشت، به انتها که رسید به سراغش آمد و در یک تصمیم آنی او را به کام خود کشاند. همین چند شب پیش بود که قوطیهای خاکستریرنگ قرص را در انبار برنج پدرش دیده بود. میدانست که خوردن یکی از آن قرصها هم کارش را میسازد و اینگونه او به مرگی خودخواسته تن داد.
هفته گذشته بود که تصویری از جسد دختر جوان در جنگلهای ساری فضای مجازی را قبضه کرد. تصویری که در آن دختری با مانتو و شالی مشکیرنگ روی زمین افتاده بود. در حالی که بازار شایعات داغ شده بود و هر کاربر در فضای مجازی نقدی از تصویر داشت پلیس ساری با توجه به بررسیهای اولیه جسد اعلام کرد این دختر با خوردن قرص برنج دست به خودکشی زده است.
آمار مرگ با قرص برنج در مازندران
اینکه پدیده خودکشی با قرص برنج از چه زمانی در ایران راهش را به زندگی مردم باز کرد بیاهمیت به نظر میرسد، وقتی معضل خودکشی دردناک با این قرص از جامعه و شهرهایی خبر میدهد که سرنوشتشان از سرگذشتشان هولناکتر است.
براساس آمار پزشکی قانونی مازندران در ٢ ماهه نخست امسال ١٤ نفر بر اثر مسموميت قرص برنج در این استان جان خود را از دست دادند. هرچند اين رقم در مقايسه با مدت مشابه سال گذشته کاهش ٣٠درصدی داشت اما باز هم قابل تامل است وقتی تقسیم این تعداد بر روزهای ماه، نشان میدهد که بهطور متوسط ٢ نفر در هر هفته به دلیل مسمومیت با قرص برنج به کام مرگ رفتهاند.
علی عباسی مدیرکل پزشکی قانونی مازندران در رابطه با مرگومیر ناشی از مسمومیت با قرص برنج در این استان گفت: «در ٢ ماهه سال جاری تعداد ١٤ نفر در مازندران به علت استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش ٣٠درصدی داشت. از این ١٤ نفر فوتی ناشی از قرص برنج ٨ نفر متاهل و مابقی مجرد بودند. بیشترین آمار فوتی ناشی از مصرف قرص برنج در شهرستانهای ساری و بابل هر کدام با ٤نفر ثبت شده است. این اداره کل، فروردین و اردیبهشتماه هر کدام با ٧ فوتی را در محاسبات آماری خود ثبت کرد. سنین ٥١ تا ٦٠سال با تعداد ٤ فوتی و ٢١ تا ٣٠سال با ٣ فوتی بیشترین آمار را به خود اختصاص دادند.این آمار نشان میدهند اعمال محدودیتهای جدیتر در دسترسی افراد به این ماده مهلک و نیز برخورد با توزیعکنندگان آن و بالابردن آگاهی کسانی که به قصد تهدید خانوادهها، جان خود را به خطر میاندازند، مورد تأکید است.»
این درحالی است که آمارهای سالانه از این استان واقعیت تلخی را نشان میدهد. بهطوری که آمار ١٢ ماه سال گذشته نشان داد ٩٣ نفر در مازندران به علت استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادند، رقمی که نسبت به مدت مشابه سال ٩٢ رشد ٣٧درصدی داشت,٥٦ مرد و ٣٧ زن در این لیست آماری، سهم خودکشی با قرص برنج را به خود اختصاص داده بودند اما تلخترین بخش از این ماجرا پایین بودن سن قربانیان این قرص بود. سنین ٢١ تا ٣١سال با ٥٥درصد بیشترین آمار را در این نوع مرگ مسموم نشان میدادند.
خوب و بد قرص کشنده برنج
از شالیزار تا گورستان راهی نیست اگر منطق بر مداری دیگرگونه بچرخد. فرمول شیمیایی قرص برنج اگر در جای خودش به کار برده شود، خطرناک نیست. آلومینیوم فسفید یا همان قرص برنج که از آن برای ضدعفونی و حفاظت از دانههای غلاتی همچون برنج استفاده میشود، سمی بسیار مهلک است، استنشاق یا بلعیدن این قرص ظرف ٣ تا ٤ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار مشکل میکند و فرد در اثر مرگی دردناک و زجرآور به کام مرگ فرو خواهد رفت.
از سال ٩٢ و همزمان با آمار مرگبار مسمومیت با قرص برنج بود که در ایران فروش این قرص در عطاریها ممنوع و واردات قانونی آن متوقف شد. با این حال ٢سال از تصویب این قانون در حالی گذشت که آمار خودکشی و مرگومیر با این قرص کشنده هر ساله روندی تند و کند را به آمارهای پزشکی قانونی اضافه میکنند. بهطوری که آمارهای غیررسمی از این پدیده هولناک نشان میدهند ٥٠درصد عامل خودکشیها با قرص برنج در شمال کشور رخ میدهد.
فراوانی انبارهای برنج و لزوم استفاده از قرص برنج برای آفتزدایی و نگهداری برنجها بهخصوص در فصلهای گرم سال یکی از دلایلی است که این قرص در شهرهای شمالی کشور به راحتی خرید و فروش میشود.
یکی از انبارداران برنج در قائمشهر مازندران در رابطه با کاربرد قرص برنج در انبارهای برنج به میگوید: «بعضی از انبارداران برنج برای جلوگیری از آفت نزدن برنجهایشان مجبور هستند این قرص را در کیسههای برنج جاسازی کنند. این قرص در فصلهای گرم سال بیشتر قابل استفاده است و نهتنها انبارداران و برنجفروشان بلکه مردم نیز در خانههایشان از این قرصها استفاده میکنند تا در هوای گرم و مرطوب شمال، برنجهایشان آفتزده نشوند.»
این شالیکوب برنج در رابطه با دسترسی و خرید و فروش و افزایش خودکشی با این قرص در شمال کشور میگوید: «تا چند سال پیش قرص برنج را از سوپرمارکتها خریداری میکردیم اما با ممنوعیت فروش این قرص، حالا فروشگاههای سموم کشاورزی و داروخانههای گیاهی، تنها فروشندگان این قرص هستند اما بههرحال هر انباردار برنج در اینجا تعداد زیادی قرص برنج میخرد و ممکن است مقداری از آن را در خانه یا مغازهاش بگذارد. همین موضوع شاید دلیلی بر در دسترس بودن این قرص خطرناک برای سایر اعضای خانواده باشد.»
در حالی که هر سال آمارهای رسمی از خودکشی با قرص برنج از سوی پزشکی قانونی اعلام میشود و مسئولان تأکید دارند که بر فضای تجارت این قرص مرگبار نظارت میشود اما رشد این پدیده مرگبار هر بار سر از جایی در میآورد. یک بار از پایتخت یک بار از شالیزارهای سرسبز شمال.
به گزارش ایسنا، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور تصریح کرد: در بررسیهای صورت گرفته از نظر قضایی، با احضار و بازداشت مدیر هتل و چهار نفر از کارکنان هتل، اعلام کردند که قرص برنجی را که، به علت عدم آگاهی، تصور نمی کردند مشکلی ایجاد کند، در طبقه پنجم هتل برای کشتن حشرات موزی استفاده کرده بودند.
وی افزود: بر اساس نظر کارشناسان و متخصص معلوم شد که از طریق کانال کولر بخشی از آن اثرات این سم گذاشته شده در آنجا به طبقات چهارم و طبقات پایینتر هتل تسری پیدا می کند و موجب مسمومیت می شود.
ذوالفقاری گفت: با توجه به اعلام نظر وزارت بهداشت و درمان در ارتباط با اصل نوع مسمومیت، و همچنین بازجوییهایی که از مدیر هتل و کارکنان صورت گرفت، نتیجه گرفته شد که هیچ گونه عمدی از ناحیه هیچ فرد، گروه و جریانی در کار نبوده است؛ بلکه در این مورد صرفا مثل خیلی از موارد دیگر، از قرص برنج استفاده شده است.
ذوالفقاری که با برنامه "من طهران" شبکه خبری العالم گفتوگو می کرد،خاطرنشان کرد: این نوع قرص برنج خطرناک است و مدیر هتل و کارکنان این موضوع را نمی دانستند. این نوع قرصها از سال 1389 توسط وزارت بهداشت و درمان ممنوع اعلام شده است، و کسی که این نوع قرص را فروخته، شناسایی شده و اکنون تحت تعقیب قرار گرفته است.
ترخیص اتباع عربستانی از بیمارستان
وی تصریح کرد: این نتایج نهایی است و در حال حاضر هم چهار نفر از هتل توحید مشهد در بازداشت هستند و کار درمانی 37 نفر هم که قرنطینه شدند و معلوم شد که مسموم شدهاند، تقریبا به خوبی پیش رفت و به جز آن چهار نفر اول، خوشبختانه دیگر از آن افراد مسموم کسی فوت نکرد و تاکنون هم 22 نفر ترخیص شدهاند.
ذوالفقاری افزود: هیچ دستی درکار نبوده است که بخواهد این کار را عمدی انجام بدهد یا بخواهد مشکلی بین دو کشور ایجاد بکند. از طرفی هم اطلاع رسانی برای مقامات عربستانی صورت گرفته است و کاردار آنها در آنجا در جریان روند کار قرار گرفته است.
وی در پاسخ به این که آیا در هتل توحید فقط شهروند سعودی اقامت داشتند و آیا شهروندان ایرانی هم بودند و چرا قربانیان این حادثه شهروندان سعودی بودند، تصریح کرد: این افراد ساعت دو و نیم صبح روز شانزدهم خرداد توسط کاروان نورالمهدی (عج) وارد فرودگاه مشهد می شوند و بلافاصله به هتل توحید منتقل و در طبقه دوم و چهارم مستقر می شوند. این اتفاق هم که می افتد کسی نمیدانسته است چون از قبل قرص برنج در طبقه پنجم برای دفع حشرات موذی کارگذاشته شده بود.
ذوالفقاری افزود: تا 23 ساعت بعد هم هیچ علائمی مشاهده نشده بود و بعد گذشت 23 ساعت از حضور زائران در هتل، علائم اولیه در برخی از افراد مشاهده می شود که این افراد را به بیمارستان منتقل می کنند و چهار نفری که فوت شدند، یک کودک دوماهه، یک کودک پنج ماهه و یک کودک هفت یا هشت ماهه و یک نوجوان 12 بودند که مقداری از نظر جسمی آسیبپذیری بیشتری داشتند و آنها بر اثر این سم جان خود را از دست دادند.
وی تصریح کرد: در هتل توحید مشهد، زائران عربستانی مستقر بودند.ما هم شفاف سازی کردهایم و پرونده هم مشخص و شفاف است و هم بررسیهای پزشکی و هم بررسیهای قضایی نشان میدهد که هیچ دلیلی وجود ندارد که عمدی در کار باشد که خدای نخواسته بخواهد یک تعداد زائری که مورد احترام و تکریم مقامات کشور و استان و مردم ایران هستند، آسیبی ببیند.
کاردار عربستان از روند درمان آسیبدیدگان بازدید کرد
ذوالفقاری گفت: با کاردار عربستان در مشهد هماهنگی شد و ایشان آمد و دیدار و ملاقات کرد و از روند درمان آگاه شد و با خود این شهروندان عربستانی گفتوگو کرد و گزارش های اولیه به آنها داده شد و در واقع بدون هیچ گونه ممانعتی، در روند کل مسائل قرار گرفتند و همچنین قرار شد که ما گزارش کلی و نتیجه قضایی و پزشکی را از طریق وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران برای وزارت خارجه عربستان آن مقداری که لازم است، اعلام کنند.
معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور در پاسخ به سوالی درباره تلاش عربستان برای سوء استفاده از این حادثه و بلند شدن برخی صداها برای ممانعت از سفر شیعیان عربستان به ایران گفت: در ارتباط با این حادثه، اولا این نکته را عرض کنم که همه می دانند که هم مردم ایران و هم مسئولان جمهوری اسلامی ایران برای زائرانی که از کشورهای دنیا به ایران و مخصوصا مشهد مقدس سفر می کنند، احترام ویژه ای قائل هستند و زائران امام رضا (ع) جایگاه والایی نزد مردم و مسئولان ایران دارند.
وی افزود: من چنین برداشتی ندارم که تا این لحظه مقامات سعودی، سوء برداشتی از این حادثه داشته باشند؛ چون به هرحال ما هم شفاف سازی کردهایم و پرونده هم مشخص و شفاف است و هم بررسیهای پزشکی و هم بررسیهای قضایی نشان میدهد که هیچ دلیلی وجود ندارد که عمدی در کار باشد که خدای نخواسته بخواهد یک تعداد زائری که مورد احترام و تکریم مقامات کشور و استان و مردم ایران هستند، آسیبی ببیند.
وی تصریح کرد: من تصورم این است که آنچه که برای زائران مسموم شده عربستان در مشهد انجام شد، نمونه مشابه آن برای خود ایرانی ها از نظر رسیدگی سریع و پیگیری جدی و ورود سریع مقامات انجام نشده است..
تشکیل تیمی متشکل از وزارت اطلاعات، بهداشت و درمان و میراث فرهنگی
ذوالفقاری تأکید کرد: تیمی را متشکل از وزارت بهداشت و درمان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت اطلاعات، دادستانی، وزارت امور خارجه و استانداری خراسان رضوی تشکیل دادیم و موضوع را بررسی کردیم.
ذوالفقاری اظهار داشت: پرونده، واقعا روشن و شفاف است. دلایل فنی و تخصصی و دلایل قضایی و حقوقی کاملا معلوم و محرز است که عمدی در کار نبوده است. ناآگاهی و سهل انگاری در این است که نباید از چنین قرصی برای کشتن حشرات موذی استفاده می شد و این کاملا در اظهارات مدیر هتل توحید اعلام شده است و مسئولیت این سهل انگاری را نیز برعهده گرفته است.
معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور درباره متلاشی شدن سه گروه تروریستی در ایران گفت: در برخی مناطق مرزی کشور ما، به علت برخی مشکلات و کم ثباتیهایی که در برخی کشورهای همسایه وجود دارد، در طول سال های متمادی شاهد برخی اقدامات ایذائی توسط گروهکهای خاصی بودهایم که هر روز هم با اسم و نامی ظهور پیدا کرده و بعد افول کرده اند یا متلاشی شده اند و دوباره تحت عنوان دیگری فعالیت خود را از سر گرفته اند.
وی اظهار داشت: در جنوب شرق کشور در مرزهای مشترک با پاکستان در مقاطع مختلف شاهد اقدامات ایذائی بودهایم. همواره هم در جهت برخورد با اینها اقدام شده است.
ذوالفقاری تأکید کرد: در سال 1393 و اوایل 1394 ما شاهد اقدامات موثر و به موقع از طریق دستگاه های اطلاعاتی و مجموعه قرارگاه سپاه پاسداران با نیروهای این سرزمین شامل نیروهای انتظامی، نیروهای مرزی و نیروهای اطلاعاتی در ارتباط با گروهک ها بودیم.
جزئیات نابودی چهار تیم تروریستی در شرق کشور
معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور گفت: حدود چهار تیم وابسته به گروهکها در مقاطع مختلف در این منطقه متلاشی شدند. در اقدامی که قبل از پایان سال در سراوان صورت گرفت مقادیر قابل توجهی مواد منفجره و سلاح و مهمات از اینها به دست آمد و تعدادی از آنها دستگیر شدند.
ذوالفقاری افزود: در منطقه عمومی چابهار و به طور مشخص در منطقه نیک شهر به طرف جکیگور گروهی که برای اقدامات ضد امنیتی آمده بودند توسط وزارت اطلاعات ردیابی شد و تعدادی از آنها به هلاکت و تعداد دیگری نیز دستگیر شدند. مجموعه تلاش هایی که برای انجام اقدامات خاصی در منطقه صورت گرفت خوشبختانه با اقدام به موقع نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی و همچنین با همکاری مردم مواجه شد.
وی اظهار داشت: اکنون در منطقه همکاری جدی وجود دارد.
همکاری مردم سیستان و بلوچستان در برخورد با گروههای تروریستی
ذوالفقاری خاطرنشان کرد: ممکن است در نقطهای از کشور ما یا کشورهای دیگری عناصری باشند و به صورت موردی بخواهند کار خلاف قانون انجام دهند یا جرمی مرتکب شوند یا اقدام تروریستی انجام دهند، اما به طور کلی عموم مردم، سران طوایف، روحانیون، شیعه و سنی در منطقه خوب می دانند که امنیت منطقه به همه آنها برمی گردد؛ یعنی اگر خدای ناخواسته نا امنی در منطقه ایجاد شود به ضرر همه آنها خواهد بود.
وی افزود: بنابراین، هیچ زمینهای برای توسعه این نوع تفکر و اقدامات تروریستی در بین مردم کشورمان مخصوصا در مناطق مرزی کشور وجود ندارد و باید بگویم که اساسا چنین زمینه ای در مردم شریف استان سیستان و بلوچستان یا مناطق مرزی ما به هیچ وجه نیست.
ذوالفقاری اظهار داشت: در واقع باید بگوییم که اول با همکاری مردم و بعد هم تلاش نیروهای امنیتی در جهت مقابله با اینها اقدامات موثری صورت گرفت.
وی ادامه داد: در شمال غرب هم یکی دو مورد داشتیم که با اقدامات خوب وزارت اطلاعات مواجه شد و قبل از آنکه آنها بخواهند حرکت تروریستی انجام دهند دستگیر شدند و با آنها برخورد شد.
ذوالفقاری در خصوص وابستگی این تروریستها گفت: در منطقه جنوب شرق گروه جیش العدل بود که بخشی از اینها (گروهکهای تروریستی) به آن و بخش دیگر نیز به گروه فرقان وابسته بودند که در آنجا با آنها برخورد شد و اقدام صورت گرفت.
معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور در پاسخ به این سؤال که آیا این نگرانی وجود ندارد که گروهک تروریستی جیش العدل بخواهد مانند گروهکهای تروریستی در کشورهای مختلف با داعش بیعت کند، گفت: چنین نگرانی در منطقه ما وجود ندارد. گفتم که مردم ما گرایشی به چنین اقداماتی ندارند. من این حرف را به این دلیل می زنم که از جمله کسانی هستم که این سخن را مستقیما از زبان مردم شنیدهام. مردم بلوچستان ما به طور جد خواهان امنیت منطقه هستند و با هرگونه اقدامات تروریستی مخالفند. من به صورت عام یعنی عموم مردم حرف میزنم. بله، ممکن است چهار نفر هم در منطقه باشند که جور دیگری فکر می کنند، اما حتی خود مردم در دیدارهایی که ما با آنها داشتهایم اعلام می کنند که نباید اقدام نابخردانه و تروریستی چهار نفر را در منطقه به حساب کل مردم گذاشت و این عین عبارتی است که مردم بلوچستان به ما می گویند و امروز هم ما شاهد هستیم که چنین زمینه ای برای گرایش مردم به چنین اقداماتی وجود ندارد.
وی افزود: بلکه ممکن است نکات و مطالباتی برای توسعه منطقه وجود داشته باشد که این هم در کل کشور وجود دارد. اکنون، در شهرهای مرکزی کشورمان در برخی از مناطق، مردم مشکلاتی دارند که وقتی مسئولان و مقامات استانی به آنجا می روند مردم از آنها درخواست می کنند که به وضعشان رسیدگی شود و مشکلاتی مانند بیکاری دارند که مطرح می کنند. این موضوعی نیست که صرفا به مناطق مرزی ما اختصاص داشته باشد.
ذوالفقاری خاطرنشان کرد: به هر حال مردم برخی نیازها و مسائل و مشکلات خود را در قالبهای مختلف اعلام می کنند. آن مطالبات و نیازهای مردم بلوچستان یا دیگر شهرها مانند کردستان یا خوزستان یا مردم کرمانشاه، اصفهان یا لرستان امر طبیعی و عادی در کشور ماست، اما آیا بیان این مسائل و مشکلات به معنای این است که این افراد گرایش به اقدامات تروریستی دارند؛ پاسخ این است که نه خیر ندارند.
وی افزود: در بلوچستان و کردستان مردم گرایشی به پیوستن به اینگونه اقدامات تروریستی ندارند و قاعدتا مخالف با اینگونه اقدامات هستند و بخشی از توفیقات نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی ما هم به دلیل همکاری و همراهی مردم و مخالفت مردم با هرگونه اقدام تروریستی و ناامنکنندگی در منطقه است.
ذوالفقاری درباره دلیل کم شدن تحرکات گروهک ریگی و جیش العدل و برقراری امنیت در دو سه سال اخیر در بلوچستان اظهار داشت: اشراف اطلاعاتی دوستان ما در وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و هم چنین سپاه پاسداران و اقدامات عملیاتی در منطقه و همکاری و همراهی مردم و همسویی مسئولان محترم پاکستان از جمله دلایل برای برقراری امنیت در این منطقه است.
وی افزود: دولت و مقامات پاکستان نیز با هرگونه اقدامات تروریستی مخالفند مخصوصا در دیدارهای مشترکی که ما داریم به صراحت بدان اذعان دارند که البته ما همیشه این را گفتیم و درخواستمان این بوده که اقدام ویژهتری در منطقه انجام شود، در مقاطعی نیز ما شاهد بودیم که نیروهای پاکستانی با افرادی از این گروهکها برخورد یا آنان را دستگیرکرده و در مواردی نیز آنان را مسترد کردند. هم اکنون نیز از افراد اصلی گروهکها اطلاع داریم و هماهنگی میان ما و کشور پاکستان در خصوص دستگیری آنان وجود دارد که بعد از اینکه کارهای قضایی خود را انجام بدهند با هماهنگی در اختیار ایران نیز قرار می دهند؛ در مجموع همراهی کشور پاکستان و هم تلاش نیروهای تامین کننده امنیت و هم همراهی مردم طبیعتا این وضعیت را بهبود بخشیده؛ در آینده نیز این روند همراهی و هماهنگی وجود خواهد داشت.
گروههای تروریستی و داعش تهدیدی برای کشور به حساب نمیآیند
وی در پاسخ به این سوال که آیا داعش تهدیدی برای ایران به شمار می رود، گفت : گروههای تکفیری در مناطقی که حضور پیدا میکنند بخشی از آن به زمینه و شرایط آن مناطق بازمی گردد که البته خودشان آسیب می بینند. کسانی که به نوعی کم توجهی می کنند همان مناطق بیشترین آسیب را در این چند سال متحمل شدند. جمهوری اسلامی ایران از یک ثبات اجتماعی سیاسی و دفاعی برخوردار است و آنها نمی توانند به هیچ وجه تهدیدی برای ایران به شمار بروند.
وی افزود: البته همواره اقدامات ایذایی از برخی گروهکهای مذکور را در جنوب شرق و گاهی در شمال غرب داشتیم این اقدامات در نقطه صفر مرزی و امثال آن وجود داشته و ما آن را تهدیدی جدی برای کشور نمی دانیم؛ خصوصا که توان دفاعی و امنیتی کشور بیش از این است که بخواهیم با اینگونه گروههایی که در برخی کشورها وجود دارند، مقایسه کنیم اما ما هر گونه تهدید دور را نیز جدی می گیریم و برای برخورد با هرگونه ناامنی، آمادگیها،طراحیها و سازماندهیهای خاص خود را داریم،بنابراین این گروهها نمی توانند تهدیدی برای ایران باشند. مردم، مسئولان و مقامات مختلف ایران و هم چنین دستگاههای امنیتی انتظامی و دفاعی کشور کاملا مراقبت دارند و از آمادگی بالایی برخوردار بوده و کاملا اوضاع را رصد می کنند و هیچ تهدیدی نمیتواند موضوعیت داشته باشد.
به گزارش خبرآنلاین، این اتفاق روز چهارشنبه گذشته مقابل اداره مخابرات شهر رستمکلا روی داد و «مریم» با خوردن قرص برنج در همان مکان جان باخت.
ظاهرا شوهر «مریم» از چندی قبل به او ظنین شده بود و او را متهم میکرد که ارتباطی دارد.
یکی از همسایههای «مریم» نیز به خبرنگار ما گفت: من مدتی بود که متوجه نزاعهای او و شوهرش شده بودم. اما نمیدانم که دلیل این نزاعها چه بودهاست. «مریم» فقط ۳۳ سال داشت و یک بچه هم داشت که این اتفاق افتاد.
براساس گفته یکی از بستگان «مریم» که روز پنجشنبه برای تحویل گرفتن جسد او از پزشکی قانونی حاضر شده بود گویا شوهر «مریم» وقتی رقم آخرین قبض تلفن را میبیند با همسرش شروع به دعوا میکند و پس از تهدیدهای متعدد میگوید باید برویم مخابرات تا من ریزمکالمات را بگیرم.
گرچه نتیجه گرفتن ریزمکالمات مشخص نشده اما «مریم» مقابل اداره مخابرات رستمکلا با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داد.
به گزارش تسنیم، حسین ذوالفقاری معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور در نشست خبری خود گفت: در پی مسمومیت تعدادی از زائرین عربستانی و جان سپردن آنها بهدلیل استنشاق گاز متصاعد شده از قرصهای برنج، خانوادههای افراد متوفی از مسئولین استانی درخواست کردند که اجساد فرزندان خود را در حرم امام رضا(ع) دفن کنند.
لازم به ذکر است در تاریخ 17 خرداد ماه تعداد 4 نفر از زائرین عربستانی که از شهر دمام عربستان به مشهد مقدس آمده بودند بهدلیل مسمومیت گاز قرص برنج جان خود را از دست دادند.
ذوالفقاری در نشست خبری که در ساختمان وزارت کشور با حضور خبرنگاران برگزار شد، با اشاره به اینکه در پی مسمومیت تعدادی از زائران عربستان در شهر مقدس مشهد، رئیس جمهور به وزارت کشور دستور دادند که تا این موضع بررسی و نتایج آن به اطلاع عموم برسد، اظهار کرد: با حضور نمایندگانی از وزارت بهداشت، دادستانی، وزارت اطلاعات،سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت امور خارجه و استانداری خراسان رضوی این حادثه مورد بررسی همه جانبه قرار گرفت که نتایج آن اعلام میشود.
گزیده اظهارات ذوالفقاری را در ادامه میخوانیم:
- در تاریخ شانزدهم خرداد تعداد 137 نفر از زائران عربستان توسط کاروان نور المهدی از عربستان وارد مشهد می شوند و در ساعتهای اولیه روز 16 خرداد در طبقات دوم و چهارم هتل توحید مشهد مستقر می شوند و بعد از 24 ساعت از زمان حضورشان در برخی افراد مستقر در طبقه چهارم علائمی مشاهده شده که بلافاصله به بیمارستان منتقل می شوند و مشخص میشود که این افراد مسموم شدهاند و در نهایت در ساعت 10 صبح 17 خردادماه، چهار نفر از زائران شامل کودکان دو ماهه،پنج ماهه و هشت ماهه و نوجوان 12 ساله به علت ضعف جسمانی و در اثر سم جان خود را از دست میدهند.
- در پی این حادثه بلافاصله شورای تامین شهرستان مشهد تشکیل میشود و 30 تصمیم جدی در این شورا اتخاذ میشود، از جمله این تصمیمات تخلیه هتل در لحظه اول و حفظ صحنه کل وضعیت طبقات هتل بود. پس از انجام تستهای لازم معلوم میشود 37 نفر دیگر در اثر مواد سمی مسموم شدهاند و آنها را نیز به بیمارستان منتقل کرده و تحت درمان قرار میدهند.
- دادستان استان، مدیر هتل و 4 نفر دیگر از دستاندرکاران هتل را احضار کرده و این افراد مورد بازجویی قرار میگیرند و 4 نفر از آنها بازداشت می شوند. همچنین زائران به جا مانده در هتل دیگری اسکان داده شده و وزارت بهداشت و درمان برای جلوگیری از تلفات بیشتر اقدامات لازم را انجام میدهند. همچنین حال 4 نفر دیگر که نامناسب بود پس از درمانها و پیگیریها بهبود یافته و همچنان تحت نظر هستند.
- در ادامه خانواده زائران مورد رسیدگی قرار میگیرند تا مشکلات کاروان برطرف شود و همچنین برای دفن 4نفر در محیط حرم امام رضا(ع) نیز اقدامات لازم انجام شده است از 37 نفری که مسموم شدند به جز 4 نفر،تعداد 22 نفر تا کنون ترخیص شده و باقی تحت نظر هستند.
- از مجموعه بررسیهای پزشکی روشن شده است که مسمومیت ایجاد شده برای زائران در اثر انتشار گاز ناشی از قرص برنج به کار رفته در طبقه پنجم هتل برای کشتن حشرات موزی بوده است که از طریق کانال کولر به طبقات پایین نفوذ کرده است.
- این قرص از سال 89 توسط وزارت بهداشت تهیه و خرید و فروشش ممنوع اعلام شده است و از نوع قرص های خطرناک تحت عنوان قرص برنج فسفید آلومینیوم است که با انواع دیگر قرص برنج تفاوت میکند.
- پس از بازجوییها از مدیر هتل و کارکنان آنها روشن شد این افراد در اثر عدم آگاهی و ناآشنایی از این قرص برای کشتن حشرات موزی در طبقه پنجم هتل از دو روز قبل استفاده کرده بودند، نتیجه کمیته تشکیل شده این بود که به طور کلی هیچ گونه عمدی از ناحیه هیچ کسی یا هیچ گروهی برای مسموم کردن زائران وجود نداشته و ناآگاهی همراه با سهل انگاری موجب این حادثه شده است.
- دستگاه قضایی با قاطعیت وارد عمل شده است و مدیر هتل مسئولیت این اتفاق را به عهده گرفته است هیچ شبهه و ابهامی در مورد اینکه این حادثه عمدی بوده است وجود ندارد و عمدی بودن آن به طور کامل رد میشود.
- طرح کامل گزارشات را تقدیم رئیس جمهور خواهیم کرد و همچنین تاکید شده است که مسئولان وزارت بهداشت اقدامات آموزشی انجام دهند و همچنین سازمان میراث فرهنگی با همکاری وزارت بهداشت برنامه های آموزشی برای کلیه اماکن اقامتی کشور برگزار کنند.
- با هماهنگی دستگاه قضایی در ارتباط با وضعیت هتل و کارمندان آن تصمیمگیری خواهد شد.
- مسئولان دو کشور عربستان و جمهوری اسلامی ایران پیگیر این مسأله هستند تا با هر کسی که تخطی کرده برخورد شود و آنها هم بیشتر از این خواستهای ندارند.
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی در گفت وگو با خانه ملت، با یادآوری حادثه اخیر فوت تعدادی از زائران عربستانی در شهر مشهد به دلیل مسمومیت شدید، افزود: متاسفانه 4 نفر از این زائران که اغلب کودک و نوجوان بودند جان خود را از دست دادهاند و در بررسیهای انجام شده مشخص شده در پی استفاده از قرص برنج برای سمپاشی هتل و تبخیر و انتشار گاز این قرص در فضای هتل چنین مسمومیتی به وجود آمده است.
نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی، درباره برخی احتمالات مبنی بر عمدی بودن مسمومیت زائران عربستانی، ادامه داد: باید دستگاههای امنیتی و انتظامی هرچه سریعتر عمدی بودن یا نبودن این حادثه را مورد بررسی قضایی قرار دهند البته ظاهر ماجرا بیاحتیاطی مسئولان هتل در مشهد است.
این نماینده مردم در مجلس نهم، تصریح کرد: به نظر میرسد مسئولان هتل به جهت صرفهجوییهای مالی از قرص برنج استفاده کردند این درحالی است که اگر هم مسئولان میخواستند از این قرص جهت سمزدایی استفاده کنند باید هتل را از حضور زائران خالی میکردند که این اقدام صورت نگرفت.
نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، گفت: باید مقامات مسئول بعد از بررسی دقیق پرونده و مشخص شدن عمدی بودن ونبودن آن به اظهارنظر بپردازند.
چند روز پیش تعدادی از زائران عربستان سعودی در یکی ازهتل های مشهد به دلایلی نامعلوم مسموم شده و تعدادی نیز فوت شدند.
خوردن سیانور مثل شلیک گلوله است، بازارش هم. پیدا کردن سیانور بین دلالهای دارو در بازار ناصرخسرو، هرچند سخت ولی شدنی است. قرصی که سالهاست فروش آزادانهاش ممنوع است و حالا اما دستفروشهای دارو ادعا میکنند با گرفتن بیعانه، سیانور وکیوم شده خارجی را بدون معطلی میفروشند، آن هم به شرط مرگ. چند متر بالاتر از میدان توپخانه، پشت پرترددترین ایستگاه مترو پایتخت، جایی که مردم شتابزده پیادهروها را میدوند تا از عقربه زندگی عقب نیفتند، حکایت خرید و فروش مرگ حکایت دیگری است.
اما این همه بازار نیست و سیانور تنها بین دستهای دستفروشان دارو در ناصرخسرو رد و بدل نمیشود، بلکه نسخههای دیگری از مرگ با این سم کشنده حالا در مراکز تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی هم خریدار دارد. پودر سیانید پتاسیم و یا همان سیانور فرقی نمیکند، با فاکتور به فروش میرسد آن هم بستهای ٥٥ هزارتومان. فروش این گَردکشنده در این فروشگاهها زنگ خطر جدی است.کپسول، قرص، پودر مهم نیست حالا انگار هرچه که بخواهی در دسترس است.
نوسان قیمت در معامله سیانور
دلالان بازار مکاره ناصرخسرو، دارو و مشتقات مختلفی میفروشند، از دور که به دلالهای دارو در گوشه کنار خیابان نگاه میکنی تشخیص آدمهای خوب از بد سخت است. پسری که با گرمی از خرید سیانور استقبال میکند و خیلی راحت قیمتش را میگوید، خوب است یا بد؟ دلالی که در آشفتهبازار ناصر خسرو وانمود میکند سیانور را با گارانتی میفروشد و هرگز در ٣ دقیقه مکالمه نمیپرسد که دخترک سیانور را برای کشتن خودش میخواهد یا دیگری!«من ٦٠٠ تومنیش رو دارم اما اگه تو خیابانهای فرعی دنبال دلالان دارو بگردی و بهت اعتماد کنند سیانور تا ٤٠٠ تومان هم گیرت میاد، اون هم با گارانتی مردن.»اینها را پسری میگوید که بین همه فروشندههای داروی غیرمجاز به نظرم راحتتر صحبت میکرد.
با این حال فروش سیانور تنها به ناصرخسرو ختم نمیشود. روزی که دانشجوی رشته دكتراي روابط بينالملل دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران با مرگی مشکوک جان سپرد هیچکس تصور نمیکرد او روز قبل یک بسته حاوی پودر سیانور خریداری کرده باشد. وقتی ساعت ٤٥: ١٣ ظهر روز ١٣ بهمن ماه به اتاق رئیس دانشگاه رفت تنها چند دقیقه بین مرگ و زندگی دست و پا زد. به اورژانس نرسیده بود که به کام مرگ فرو رفت. همان روز در جیب این دانشجو قوطی حاوی پودر سیانید پتاسیم پیدا شد و در بررسی ماموران فاکتور فروش این سم کشنده ضمیمه پرونده شد. فاکتوری که نشان میداد او پیش از مرگش پودر سیانور را در ازای پرداخت ٥٥هزار تومان از فروشگاه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی در خیابان ولیعصر خریداری کرده بود.
ماجرای فروش سیانور هم مثل فروش غیرقانونی قرص برنج در بعضی از عطاریها کمکم راهش را به فروشگاههای تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی باز کرده است. اتفاقی که فعلا به دلیل گسترده نبودن، بیخطر به نظر میرسد اما عدم نظارت و کنترل بر امور تجاری امنیت جامعه را، به خطر خواهد انداخت.
ناصری مدیر اجرایی اتحادیه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی تهران درباره فروش سیانور در این فروشگاهها میگوید: «تهیه و توزیع کالا تحت نظرمستقیم اتحادیه نیست و اعضای هیأتمدیره در امور تجاری فروشگاهها دخالت ندارند. در بخشنامههای متوالی به فروشگاهها تأکید شده است که مواد آزمایشگاهی و شیمیایی به فروش نرسانند و طبق قانون در این حوزه فعالیت نکنند. در پروانه واحدهای صنفی تنها وسایل و مواد آزمایشگاهی قابل فروش هستند و فقط چند فروشگاه معتبر، مواد شیمیایی و ملزومات آزمایشگاهی آن هم تحت نظر پلیس امنیت، اجازه فروش دارند. با این حال اگر فروشندهای بر خلاف این دستورالعمل مواد شیمیایی و خطرناک را به فروش برساند، در صورت اعلام شکایت از این واحد صنفی، اتحادیه بلافاصله با این موضوع برخورد خواهد کرد. اگر تخلف محرز شود، طبق آییننامه، به میزان تخلف، یک فروشگاه به پرداخت جریمه نقدی، ابطال پروانه کسب و درنهایت برای برخورد قانونی به مراجع ذیصلاح معرفی خواهد شد.»
ناصری در رابطه با مدرک فاکتور فروش سیانید پتاسیم یک فروشگاه تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی در پرونده مرگ پسر دانشجوی دانشگاه تهران گفت: «فاکتورهای فروشگاهها تحت پوشش اتحادیه نیست. با این حال تا کنون موارد مشابه از چنین تخلفی به اتحادیه گزارش نشده است، اما درصورت شکایت قطعا به این تخلفات رسیدگی خواهد شد.»
خرید و فروش مواد سمی جرم نیست!
بهمن کشاورز حقوقدان معتقد است مواد سمی که وسیله ارتکاب جرم واقع میشوند صرفا به این علت از گردش خرید و فروش خارج نمیشوند که کارد آشپزخانه هم ممکن است وسیله قتل قرار گیرد.
این وکیل دادگستری در رابطه با جرم فروش سیانور در فروشگاهها میگوید: «سیانور تنها استفاده جنایی ندارد و در ریختهگری، صنایع فلزی و عکاسی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. اگر بخواهیم ممنوعیت فروش سیانور را بپذیریم لاجرم باید خرید و فروش بسیاری از حشرهکشها، مرگ موش و امثال این مواد هم ممنوع شود. بدیهی است مراجع مربوطه حسب مورد میتوانند خرید و فروش بعضی اقلام را به تحقق برخی شرایط موکول کنند،مثل وابستگی به صنف خاص یا داشتن مجوز از مرجع ویژه. اما بهطورکلی نمیتوان اعلام کرد خرید و فروش هر نوع ماده سمی ممنوع است. تدبیر موثر و مفیدی که در این مورد میتوان توصیه کرد این است که فروش کلی و جزیی اقلام سمی و مشابه سیانور با احراز هویت خریدار و تنظیم فاکتور با قید مقدار و گرفتن امضای تحویل گیرنده انجام شود. فروشنده نیز مکلف است در اینداد و ستد سوابق فروش را تا مدت معین مثلا ٥ یا ١٠سال نگهداری کند.»
فرآیند مرگ با سیانور
اکسیژن که به مغزت نرسد خفه میشوی، فرآیند مسمومیت با سیانور هم اینگونه است. فاصله پشیمانی بین مرگ و زندگی به دقیقه هم نمیرسد. وارد بدنت که میشود مرکز تنفس را مهار و عمق تنفس را کم میکند.ضربان قلب کند میشود و درحالیکه تنفس سلولها مختل شده تنها ١٥ ثانیه با مرگ دست و پنجه نرم میکنی و بعد؛ خلاص!
دکتر شاهین شادنیا مدیرگروه سمشناسی و مسمومیتهای دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران درباره جزییات مرگ با سیانور گفت: «سیانور که در اصطلاح به آن سم خون نیز میگویند یک ماده بسیار سمی است که ضریب کشندگی بالایی دارد.
این ماده سمی که هم به صورت جامد یعنی قرص، کپسول و پودر، هم به شکل مایع و گاز وجود دارد از طریق خوردن، تنفس، منافذ پوست یا تماس با چشم ایجاد مسمومیت میکند. مسمومیت با آن در یک زمان کوتاه تنفس سلولها را مهار میکند و روی مغز، قلب و ارگانهای اصلی بدن اثر میگذارد این فرآیند باعث میشود تا شخص مسموم به حالت کما رفته و با مرگ سلولهای بدنش به سرعت به کام مرگ فرو رود. یک قاشق چایخوری از محلول ۲درصدی آن برای کشتن یک انسان کافی است. با این حال فرآوردههای سیانید تنها به شکل داروهای کشنده وجود ندارد بلکه در داخل برخی از میوهها از قبیل بادام تلخ، دانه سیب، هسته هلو و آلو درصد کمی از سیانور وجود دارد. نکته مهم در این موضوع این است که خوردن ٥ تا ٦ بادام تلخ به دلیل وجود همین ترکیبات سیانید میتواند برای یک کودک بسیار خطرناک و کشنده باشد. هرچند این سم بسیار کشنده و قوی است و در کوتاهترین زمان میتواند منجر به مرگ شود اما اگر فرد مسموم به سرعت تحت درمان قرار بگیرد با استفاده از یک پادزهر اختصاصی میتوان او را از مرگ نجات داد.»
پروندههای قتل با سیانور
کپسول سیانید پتاسیم یا همان سیانور که بهعنوان یک قرص کشنده شناخته میشود به شکل قرص، کپسول، پودر یا آمپول حاوی محلول کشنده سیانید پتاسیم وجود دارد. خوردن ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیگرم سیانید پتاسیم منجر به مرگ میشود. درحالیکه آمار جداگانهای از مرگومیر از طریق مسمومیت با سیانور در سازمان پزشکی قانونی وجود ندارد اما تا کنون چندین پرونده خودکشی و یا قتل با استفاده از سیانور در دادسرای جنایی تهران سهمی از استفادهکنندگان این سم کشنده را به خود اختصاص دادهاند. سال ٩٢ پسر دانشجوی معماری با خریدن سیانور از ناصرخسرو، آبمیوه دختر موردعلاقهاش را مسموم کرد و با این روش او را به قتل رساند. در پرونده جداگانه دیگری زنی جوان با تهیه پودر سیانور از یک عطاری همسرش را به قتل رساند. او که این پودر را داخل کپسولهای دارویی شوهرش ریخته بود هرگز تصور نمیکرد دستش رو شود.
کاربرد سیانور
هر فرمول شیمیایی با ترکیبات خطرناک بعضا تنها استفادهاش خودکشی یا قتل نیست.سیانورها از ترکیبات کربن و نیتروژناند که معمولاً با طلا و نقره و بعضی فلزات دیگر ترکیب میشوند به این دلیل است که در صنایع معدنی استفاده گستردهای دارند. سیانورها معمولاً به حالت جامد و مایع تولید میشوند ولی در زمان انحلال یا انبار کردن آنها از حالت جامد آن استفاده میشود که پایدارتر است. سیانور بهراحتی در آب حل میشود و بلافاصله گاز HCN تولید میکند که گازی سمی، خطرناک و بیرنگ است و بوی بادام تلخ را میدهد. فرآوردههای سیانید در عکاسی، واکنشهای آزمایشگاهی، صنعت، حشرهکشها و جوندهکشها (HCN) و برخی از میوهها مانند بادام تلخ، دانه سیب، هسته هلو و آلو وجود دارند. سیانور به معدنکاران این امکان را داده است که معادنی را که قبلاً غیراقتصادی بودهاند فعال کنند.
سیانور عمدتاً به صورت اضافه کردن به مخازن در حین عملیات مربوط به فرآوری یا پاشش روی تودههای ماده معدنی استفاده میشود ,٧٠ درصد تولید سیانور در صنایع معدنی استفاده میشود و در ژاپن و اروپا بهعنوان ماده شیمیایی واسطه مصرف دارد درحالیکه در آمریکای شمالی و جنوبی آفریقای جنوبی و چین در جداسازی طلا کاربرد دارد. در برخی کشورها محکومان به اعدام را در اتاق گاز با سیانور میکشند. آنها را به صندلی در اتاق گاز میبندند و مامور اعدام از بیرون دستهای را میکشد. به این ترتیب بستهای حاوی سیانور پتاس به درون ظرف محتوی جوهر لیمو که در زیر صندلی تعبیه شده است، میافتد و گاز سیانور حاصله، باعث مرگ سریع محکوم میشود. بنابر یک باور عمومی فضانوردان نیز با خود از این قرص به همراه میبرند تا هنگامی که از بازگشت به زمین نومید شدند از آن استفاده کنند.
امنیت اجتماعی در چنگال خلأ قانونی
از زمزمههای آرام دلالان ناصرخسرو در کوچههای فرعی تا معتبرترین فروشگاهها در اصلیترین خیابانهای شهر فرقی نیست وقتی خلأ عدم نظارت فروش غیرقانونی سم کشنده سیانور بر کرانه امن جامعه یکهتاز است. سیانور، قرص برنج، اسید و اسلحه فرقی نمیکند وقتی دلالان و فروشندگان بساطشان را در این خلاء، بر سر مردم شهر پهن میکنند و آرام آرام مرگ از هرگوشه که بخواهی، «در میزند».
١٩دیماه سال گذشته مرد ثروتمند وقتی با صمیمیترین دوستش قرار ملاقات گذاشت، نمیدانست که این آخرین سکانسهای زندگیاش است و قرار است قربانی یک نقشه مرگبار شود. سوار خودروی دوستش «محمدرضا» شد. «علی» پسر خاله محمدرضا هم همراهشان بود. هنوز مسیری را طی نکرده بودند که طنابی را دور گردن خود دید که نشان میداد تا لحظاتی دیگر جان خود را از دست میدهد. دو روز بعد از آن بود که خبر ناپدیدشدن «محسن» مرد ثروتمند به اطلاع پلیس رسید. ٢٢دیماه مردی به کلانتری رفت و از ناپدید شدن برادر ثروتمندش خبر داد. او به ماموران پلیس گفت: « برادرم که با پسر ١٤ سالهاش به نام «پاشا» زندگی میکرد از دو روز پیش به همراه پسرش ناپدید شده و هیچ خبری از آنها نداریم.»
پس از اعلام این شکایت، تیم جنایی به دستور بازپرس «مدیرروستا» تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرد و به بررسی تمام زوایای این موضوع پرداخت. هنوز هیچ اطلاعاتی در مورد سرنوشت مرد ثروتمند و پسرش در دست نبود و کارآگاهان تحقیقات خود را همچنان ادامه دادند. تا اینکه چند وقت بعد خبر رسید که تمام اموال محسن، مثل خودروی بی ام و، موتورسیکلت، وسایل قیمتی خانهاش و همچنین خانه گرانقیمتش فروخته شده است. درحالی که تجسسهای پلیس در این مورد ادامه داشت، ١٢٠ روز پیش مردی که این اموال را فروخته بود، خیلی زود شناسایی و در یک عملیات دستگیر شد.
اعترافات هولناک
«محمدرضا» دوست صمیمی مرد ناپدید شده بود که در بازجوییهای پلیسی سعی کرد منکر هرگونه دخالت در ناپدیدشدن «محسن» شود، ولی درنهایت راز جنایتی هولناک را فاش کرد و جزییات توطئه مرگباری که به همراه پسرخالهاش کشیده بود را اینگونه تعریف کرد: «خیلی وقت بود که به ثروت «محسن» حسادت میکردم. برای همین یک روز با پسرخالهام نقشه کشیدیم که از محسن کلاهبرداری کنیم و خانهاش را بفروشیم. نقشه را کشیدیم، روز ١٩ دی ماه با پسرخالهام به خانه «محسن» رفتیم و به بهانهای از او خواستیم همراه ما بیاید. قرار بود او را به باغی در دماوند ببریم و در آنجا مجبورش کنیم وکالت اموالش را به ما بدهد. اما در راه ناگهان پسرخالهام طنابی دور گردن او انداخت و خفهاش کرد. شوکه شده بودم. اما علی ادعا داشت که با مرگ او راحتتر میتوانیم به هدفمان برسیم. من حرفی نزدم و با هم اثر انگشت «محسن» را گرفتیم و بعد از انجام قرارداد جسدش را در آب سرد سوزاندیم. بعد از آن به سراغ پسرش رفتیم. درحالیکه به من اعتماد داشت و مرا عمو صدا میزد، همراهم آمد. من قصد کشتن او را نداشتم، اما پسرخالهام گفت این پسر هم باید بمیرد. در راه متوجه شدم که پسر محسن حالش بد شده و فهمیدم که پسرخالهام به او قرص برنج خورانده است. برای همین وقتی او هم مرد، جسدش را پیش جسد پدرش بردیم و سوزاندیم. جسد نیمه سوخته محمد را هم همانجا دفن کردیم. بعد تمام اموال را فروختیم و خانه را هم به قیمت یکمیلیارد تومان به فروش رساندیم.»
با اعترافات این مرد اجساد قربانیان نیز کشف شد و تلاش برای دستگیری پسرخاله متهم آغاز شد. درنهایت این مرد نیز در تله کارآگاهان جنایی افتاد و صبح روز شنبه در یک عملیات دستگیر شد. صبح دیروز این مرد در مقابل بازپرس ویژه قتل، درحالیکه خود را بیگناه اعلام کرد همه چیز را به گردن پسرخالهاش انداخت و گفت: « من نه محسن را کشتم و نه پسرش را. همه این کارها را پسرخالهام انجام داد و من فقط تماشاگر بودم.»با این اظهارات، متهم روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در مورد این پرونده ادامه یافت.
به گزارش سازمان پزشکی قانونی، مرگ ومیر ناشی از مسمومیت با سم در سال گذشته در کشور با کاهش مواجه بوده است.
در این مدت یکهزار و 30 نفر شامل 663 مرد و 367 زن بر اثر مسمومیت با سم جان خود را از دست داده اند، این رقم در مقایسه با سال قبل از آن که آمار تلفات مسمومیت با سم یکهزار و 101 نفر بود، 6.4 درصد کاهش یافته است.
همچنین در سال گذشته استان های تهران با 267، مازندران با 100 و فارس با 77 فوتی بیشترین و استان های بوشهر با سه، خراسان شمالی، کهگیلویه و بویراحمد، مرکزی و یزد هر کدام با چهار و استان های سمنان و سیستان وبلوچستان هر کدام با پنج فوتی کمترین آمار تلفات را داشته اند، ضمن آنکه استان خراسان جنوبی هیچ مرگی بر اثر مسمومیت با سم نداشته است.
61 درصد تلفات مسمومیت مربوط به قرص برنج است
طی سال گذشته(1393) در بین سموم آنچه بیشترین سهم را در مرگ افراد داشته قرص برنج است، به نحویکه در این مدت 61.7 درصد از کل تلفات مسمومیت با سم را به خود اختصاص می دهد، پس از آن به ترتیب سموم دفع آفات نباتی، الکل، سیانور و جونده کش ها در رتبه های بعدی مرگ بر اثر مسمومیت با سم قرار می گیرند.
بر این اساس در سال گذشته 636 نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج در کشور جان خود را از دست دادند، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات 661 نفر بود، 3.8 درصد کاهش یافته است. در این مدت 376 مرد و 260 زن بر اثر مصرف قرص برنج جان باخته اند، این در حالیست که تعداد مردان فوت شده بر اثر مصرف قرص برنج در سال 1392، 382 و تعداد زنان 279 نفر بود.
همچنین در سال گذشته استان های تهران با 195، مازندران با 95 و گیلان با 55 فوتی بیشترین تلفات مسمومیت با قرص برنج را داشته اند.
در پنج سال گذشته نیز (1389 تا 1393) بر اساس آمارهای موجود پنج هزار و 230 نفر بر اثر مسمومیت با سم جان خود را از دست داده اند که بیشترین آن مربوط به سال 1392 با یکهزار و 101 فوتی و کمترین آن با 991 فوتی مربوط به سال 1390 است.
اما در این مدت تلفات ناشی از مسمومیت دارویی در کشور با رشد 4.1 درصدی مواجه بوده و این آمار از 747 فوتی در سال 1392 به 778 فوتی(504 مرد و 274 زن) در سال گذشته رسیده است.
در سال گذشته استان های تهران با 215، فارس با 158 و کرمانشاه با 57 فوتی بیشترین آمار تلفات ناشی از مسمومیت دارویی را داشته اند.
به گزارش ایرنا از اداره کل پزشکی قانونی استان تهران، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته(1392) که میزان مرگ به علت مسمومیت با قرص برنج 194 مورد گزارش شده بود، 21.6 درصد کاهش یافته است.
از مجموع 152 نفر جان باخته در اثر مصرف قرص برنج، 87 نفر مرد و 65 نفر زن بوده اند.
در آذر سال جاری نیز تعداد موارد مرگ به علت مسمومیت با قرص برنج با کاهش 56 درصدی نسبت به آذر سال قبل، 13 مورد اعلام شده است.
آلومینیوم فسفاد که از آن برای ضد عفونی کردن و جلوگیری از آفت زدگی غلاتی چون برنج استفاده می شود، به نام های تجاری مختلفی همچون «کوئیک فوس»(Quickphos) و «سلفوس»(Celphos)، در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
این قرص ظرف مدت سه تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال کرده و فرد در اثر مرگی دردناک جان می بازد.
در صورتیکه فرد قرص برنج بخورد یا بوی آن را استشمام کند، دچار مسمومیت می شود که اگر سم از بدن وی خارج نشود، مرگ او حتمی است.
به گزارش ایرنا از اداره کل پزشکی قانونی استان تهران، در مدت مشابه سال گذشته میزان مرگ براثر مسمومیت با قرص برنج 164 مورد اعلام شده بود که این رقم نشان دهنده کاهش 15.2 درصدی این نوع مرگ در سال جاری است.
80 نفر از کل متوفیان براثر مسمومیت با قرص برنج در هشت ماهه امسال مرد و 59 نفر نیز زن بوده اند.
همچنین در آبان ماه امسال نیز تعداد موارد مرگ براثر مسمومیت با قرص برنج با 81 درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال قبل 3 نفر اعلام شده است.
آلومینیوم فسفاد که از آن برای ضد عفونی نمودن و جلوگیری از آفت ضدگی غلاتی چون برنج مورد استفاده قرار میگیرد،به نام های تجاری مختلفی همچون کوئیک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد که در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
این قرص ظرف مدت 3 تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال کرده و فرد بر اثر مرگی دردناک خواهد مرد.در صورتی که فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آن را استشمام کند دچار مسمومست خواهد شد که اگر سم از بدن وی خارج نشود موجب مرگ وی خواهد شد.
دلایل اصلی مسمومیت با قرص برنج، مصرف اشتباه قرص موجود در برنج، مصرف قرص های قلابی توهم زا که دارای ترکیبات قرص برنج و یا خود قرص برنج هستند و همچنین مصرف جهت خودکشی عنوان شده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی اداره کل پزشکی قانونی استان، علی عباسی اظهارکرد: در9 ماهه امسال 68 نفر در مازندران به علت استفاده از قرص برنج جان خود را ازدست دادند که این رقم نسبت به مدت مشابه پارسال رشد 42 درصدی داشت.
وی با بیان اینکه از مجموع 68 نفری که جان خود را از دست دادند، 42 نفر مرد و مابقی زن هستند تصریح کرد: بیشترین آمار خودکشی با قرص برنج در مقطع تحصیلی راهنمایی با 18 مورد و کمترین آن بیسواد با چهار مورد است.
وی اظهارکرد: بیشترین آمار فوتی ناشی از مصرف قرص برنج در شهرستانهای ساری با 17، بابل 16 و آمل با 9 مورد نفر ثبت شده است.
مدیرکل پزشکی قانونی مازندران با اعلام اینکه در همه ماههای سال مرگ و میر ناشی از مصرف قرص برنج در استان وجود داشت افزود: سنین 20 تا 40 سال با 66 درصد بیشترین آمار را به خود اختصاص دادند.
عباسی خاطرنشان کرد: اردیبهشت با 10 مورد و فروردین و خرداد هر کدام با 9 نفر بیشترین ماههایی بود که در آن خودکشی با قرص برنج اتفاق افتاد.
این مقام اجرایی استان خاطر نشان کرد: اعمال محدودیتهای جدیتر در دسترسی افراد به این ماده مهلک و نیز برخورد با توزیعکنندگان آن و بالابردن آگاهی کسانی که به قصد تهدید خانوادهها، جان خود را به خطر میاندازند، مورد تاکید است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اداره کل پزشکی قانونی استان تهران،این درحالیست که در مدت مشابه سال گذشته تعداد موارد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج 148 مورد گزارش شده بود که این رقم کاهش 8.1 درصدی را در سال جاری نشان می دهد.
از کل موارد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج در 7 ماهه امسال 78 نفر مرد و 58 نفر زن بوده اند.
همچنین در مهر ماه امسال نیز تعداد موارد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج با کاهش 50 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته 12 نفر اعلام شده است.
آلومینیوم فسفاد که از آن برای ضد عفونی کردن و جلوگیری از آفت ضدگی غلاتی چون برنج مورد استفاده قرار می گیرد، به نام های تجاری مختلفی همچون کوئیک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد که در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
این قرص ظرف مدت 3 تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال کرده و فرد در اثر مرگی دردناک خواهد مرد. در صورتی که فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آن را استشمام کند دچار مسمومست خواهد شد که اگر سم از بدن وی خارج نشود موجب مرگ وی خواهد شد.
دلایل اصلی مسمومیت با قرص برنج عبارتند از:
1- مصرف اشتباه قرص موجود در برنج.
2- مصرف قرص های قلابی توهم زا که دارای ترکیبات قرص برنج و یا خود قرص برنج هستند.
3- مصرف جهت خودکشی.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، پزشکی قانونی استان تهران اعلام کرد: طی 6 ماه ابتدایی سال 93 تعداد 124 نفر به علت مسمومیت با قرص برنج جان باختند.
در مدت مشابه سال گذشته نیز تعداد موارد فوت ناشی از قرص برنج 124 نفر اعلام شده بود. از کل فوت شدگان به دلیل مسمومیت با قرص برنج در شش ماهه اول امسال 72 نفر مرد و 52 نفر زن بودهاند.
طبق این گزارش در شهریور ماه امسال نیز تعداد موارد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج با 52.4 درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال گذشته 10 مورد اعلام شده است.
آلومینیوم فسفاد که از آن برای ضد عفونی نمودن و جلوگیری از آفت ضدگی غلاتی چون برنج مورد استفاده قرار میگیرد، به نامهای تجاری مختلفی همچون کوئیک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) وجود دارد که در ایران به نام قرص برنج مشهور است.
این قرص ظرف مدت 3 تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال کرده و فرد بصورت دردناک خواهد مرد. در صورتیکه فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آنرا استشمام کند دچار مسمومیت خواهد شد که اگر سم از بدن وی خارج نشود موجب مرگ وی خواهد شد.
دلایل اصلی مسمومیت با قرص برنج عبارتند از: مصرف اشتباه قرص موجود در برنج، مصرف قرصهای قلابی توهم زا که دارای ترکیبات قرص برنج و یا خود قرص برنج هستند و مصرف جهت خودکشی.
مرد ٤٢ ساله ساروي هرگز تصور نميكرد اختلافات او با همسرش تا آنجا پيش رفته باشد كه همسرش نقشه قتل او را بكشد؛ نقشهيي كه زن جوان مدتها در فكر آن بود و تنها به دنبال فرصتي ميگشت تا آن را عملي كند و ٢٥ مردادماه، همان روزي بود كه زن جوان مدتها انتظارش را ميكشيد.
سفره غذا پهن بود. مرد ميانسال بار ديگر با همسرش درگيري لفظي پيدا كرده بود. اختلافات آنها پاياني نداشت. مرد ميانسال با آشفتگي مشغول خوردن غذا شد غافل از اينكه اين آخرين لقمههايي است كه در دهان ميگذرد. مدتي گذشت و احساس سرگيجه و مسموميت شديد او را در بر گرفت. لحظاتي بعد به زمين افتاد و جان خود را از دست داد.
روز بعد ٢٦ مرداد ماه ماموران پليس آگاهي مازندران به دنبال تماس زن جوان با فوريتهاي پليسي ١١٠ در جريان مرگ او قرار گرفتند و به سرعت تيمي از كارآگاهان براي رسيدگي به موضوع به محل حادثه اعزام شدند. با رسيدن كارآگاهان به محل وقوع حادثه تحقيقات اوليه براي بررسي دليل مرگ مرد ميانسال آغاز شد.
بررسيهاي اوليه از صحنه جرم هيچ گونه آثار درگيري و ضرب و شتم را نشان نميداد اما همزمان آزمايشهاي ابتدايي تيم پزشكي روي پيكر متوفي حاكي از آن بود كه مرگ شوهر خانواده به شكل طبيعي نبوده و آثار مسموميت شديد در او ديده ميشود؛ احتمالي كه باعث شد تا به سرعت جسد به پزشكي قانوني منتقل و بررسيهاي تيم پزشكي روي آن آغاز شود.
فرضيه قتل مرد ميانسال قوت گرفته بود. همزمان بازجوييهاي اوليه از همسر و خانواده مقتول از سوي كارآگاهان نوعي تناقضگويي را نشان ميداد. با مشخص شدن گزارش پزشكي قانوني، مهر تاييد بر فرضيه قتل مرد ميانسال زده شد. اين گزارش علت مرگ مرد ٤٢ ساله ساروي را مسموميت شديد با قرص برنج عنوان ميكرد. به اين ترتيب ذهن كارآگاهان بر شناسايي و دستگيري قاتل متمركز شد. شواهد و مدارك پليسي فرضيه قتل به دليل اختلافات خانوادگي را قوت بخشيده بود. فرضيهيي كه با پيدا نشدن هيچ گونه آثاري از درگيري در صحنه جرم آن را اثبات ميكرد. به اين ترتيب بازجوييها از آشنايان مقتول آغاز شد.
به گفته سرهنگ بابايي معاونت اجتماعي نيروي انتظامي مازندران همزمان در تحقيقات ميداني ماموران مشخص شد همسر مقتول به دليل اختلاف شديد با همسرش، درخواست طلاق داده است به اين ترتيب كارآگاهان زن جوان را به عنوان متهم اصلي پرونده دستگير و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل كردند. سرهنگ بابايي با اشاره به دستگيري همسر مقتول به عنوان متهم اصلي پرونده گفت: تحقيقات ماموران نشان ميداد كه همسر مقتول چند روز قبل از وقوع قتل از يكي از فروشگاههاي سموم كشاورزي، مقداري سم خريداري كرده است و از آنجايي كه گزارش پزشكي قانوني مرگ بر اثر مسموميت با قرص برنج را تاييد ميكرد به اين ترتيب دستور بازداشت همسر مقتول به عنوان متهم اصلي پرونده صادر شد.
به گفته سرهنگ بابايي در جريان بازجوييها همسر مقتول در ابتدا منكر هرگونه دست داشتن در قتل همسرش شد اما زماني كه با مدارك و شواهد پليسي روبهرو شد از انكار دست برداشت و به قتل همسر خود اعتراف كرد. هرچه تحقيقات كارآگاهان پيش ميرفت زواياي پنهان ديگري از اين حادثه هولناك روشن ميشد. ماموران در جريان تحقيقات خود متوجه وجود ارتباط پنهاني همسر مقتول با جواني ١٩ ساله شده بودند؛ ارتباطي كه در وقوع قتل نقش تعيينكنندهيي داشت.
به گفته سرهنگ بابايي متهم در بازجوييها با اشاره به نقش پسر جواني به نام جواد در قتل همسرش گفت: مدتي بود كه با جواني ١٩ ساله به نام جواد ارتباط داشتم. اختلافات من با همسرم هم بالا گرفته بود و او راضي به طلاق دادن من نميشد. بنابراين موضوع را با جواد در ميان گذاشتم و او پيشنهاد قتل همسرم را داد. در روز حادثه با تهيه قرص برنج از يكي از فروشگاههاي محل و ريختن آن به صورت پودر در غذاي همسرم او را مسموم كردم و به قتل رساندم.
با اعترافات صريح متهم به سرعت تحقيقات ماموران براي دستگيري پسر جوان به عنوان همدست او آغاز شد و طولي نكشيد كه با اطلاعاتي كه متهم در اختيار پليس قرار داده بود مخفيگاه او كشف و در اقدامي غافلگيرانه دستگير شد. سرهنگ بابايي با اشاره به روند تكميل جزييات پرونده گفت: در جريان بازجوييها از پسر جوان، او به داشتن رابطه با همسر مقتول و دادن پيشنهاد قتل مرد ميانسال اعتراف كرد كه به اين ترتيب پرونده مختومه شد. با تكميل جزييات پرونده، دو متهم براي سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تحويل داده شدند.
والدین زنی 33ساله به نام پوران چندروز پیش وقتی با دخترشان تماس گرفتند و او به تلفن جواب نداد نگران شدند. آنها سپس با داماد خود به نام محسن تماس گرفتند، اما تلفن همراه او نیز خاموش بود. خانواده پوران به خانه دخترشان رفتند و وقتی کسی در را رویشان باز نکرد، یکی از شیشهها را شکستند و داخل رفتند. آنها با صحنهای غیرمنتظره مواجه شدند و جنازه دختر خود را مشاهده کردند.
کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان خراسانرضوی وقتی از این ماجرا باخبر شدند، به محل حادثه رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. نشانهها حکایت از آن داشت که مرگ پوران طبیعی نیست، بلکه او به احتمال زیاد خفه شده است. متخصص کشیک پزشکیقانونی وقتی جسد را معاینه کرد، همین نظر را داد و اعلام کرد زن جوان بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن و انسداد مجاری تنفسی، جان باخته است. ماموران در گام بعدی به بررسی خانه پرداختند. هیچ سرقتی انجام نشده بود و نشانهای که بر حضور غریبه در منزل دلالت داشته باشد به دست نیامد.
از طرفی محسن نیز ناپدید شده و تلفن همراه او خاموش بود. مجموعه این شواهد سبب شد شوهر مقتول در مظان اتهام قرار بگیرد. در این میان خانواده پوران توضیحاتی درباره زندگی خصوصی دخترشان دادند و گفتند: مقتول بهدلیل اختلافاتی که با شوهر اولش داشت از او جدا شد و یکسال قبل با محسن ازدواج کرد. محسن به موادمخدر صنعتی اعتیاد داشت، اما چندماهی بود که مواد را ترک کرده بود. اما خیلی بهندرت از خانه بیرون میرفت و شغل مناسبی هم نداشت.
کارآگاهان بعد از شنیدن این اظهارات احتمال دادند جنایت بهدلیل اختلافات خانوادگی رخ داده است، اما هیچ ردپایی از متهم نبود. به این ترتیب جسد به پزشکیقانونی منتقل شد تا تحقیقات ادامه یابد. یکروز بعد در حالیکه محل جنایت تحتنظر بود، فردی مخفیانه وارد خانه شد. ماموران که احتمال میدادند این مرد همان متهم تحتتعقیب باشد، او را غافلگیر و بازداشت کردند.
محسن بعد از انتقال به پلیس آگاهی در بازجوییها به اتهامش اعتراف کرد و گفت: «من و پوران اختلافاتی با هم داشتیم. روز حادثه نیز جروبحث کردیم و من که بهشدت عصبانی شده بودم دستانم را دور گلویش انداختم و آنقدر فشار دادم که از حال رفت. وقتی متوجه شدم پوران فوت شده است، ترسیدم و از خانه فرار کردم. یکروز را آواره بودم تا اینکه تصمیم گرفتم به منزل برگردم و اوضاع را بررسی کنم اما به دام افتادم.» متهم بعد از ثبت اعترافاتش روانه بازداشتگاه شد و پرونده او در اختیار بازپرس ویژه قتل قرار گرفت.
در همین حال پرونده زنی که به قتل شوهرش متهم است روی میز بازپرس جنایی زنجان قرار گرفت.مردی چندروز پیش به بیمارستان منتقل شد و حدود نیمساعت بعد جان باخت. پزشکان علت مرگ او را مسمومیت شدید تشخیص دادند و این نظر توسط متخصصان پزشکیقانونی نیز تایید و مشخص شد به مرد جوان که هاشم نام داشت، سم خورانده شده است.
به این ترتیب همسر متوفی به نام نیلوفر بهعنوان مظنون شمارهیک پرونده، شناخته شد. این زن تنها کسی بود که میتوانست به هاشم سم بخوراند. کارآگاهان قبل از بازداشت او به تحقیق پرداختند و فهمیدند مظنون با شوهرش اختلافاتی داشت. در ادامه مشخص شد نیلوفر چندروز قبل از طریق یکی از آشنایانش قرصبرنج تهیه کرده است. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت تایید کرد نیلوفر از او قرصبرنج گرفته است.
به این ترتیب زن جوان بازداشت شد. او که ابتدا قصد داشت ارتکاب جنایت را انکار کند در بازجوییهای تخصصی به قتل اعتراف کرد و گفت: «شوهرم میگفت به من علاقه زیادی دارد اما خیلی مرا تحتفشار میگذاشت و محدودم میکرد، بهطوری که اجازه نمیداد تنهایی هیچکاری بکنم. همین محدودیتها و کنترلها باعث شده بود از شرایط بهشدت ناراضی شوم و در نهایت تصمیم گرفتم برای رهایی از این وضعیت هاشم را به قتل برسانم.»
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «از طریق یکی از اقوام قرصبرنج تهیه کردم و آن را به شوهرم خوراندم. او بعد از خوردن قرص بهشدت بدحال شد و بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. من فکر میکردم نقشهای که کشیدهام حسابشده است و دستم رو نمیشود.»
بنابر این گزارش نیلوفر نیز در حال حاضر در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او برای افشای ابعاد دیگر پرونده همچنان ادامه دارد.
محمد آزادبخت در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه پارسال 236 مازندرانی با مصرف قرص برنج جان باختند گفت: به لحاظ اهمیت مسمومیت دارویی مجموعه بازرسان دارو در تحقیقات و بازدیدهایی که داشتند انواع قرصهای برنج را شناسایی و مورد آزمایش قرار دادند.
وجود 6 نوع قرص مرگآور برنج در کشور
وی افزود: حدود شش نوع قرص برنج متفاوت در بازار کشور وجود داشت که قرصهایی که دارای فسفیدآلومنیم باشند مرگآوری آنها حتمی است چرا که این قرص به محض آن که به آب بخورد گازی مرگآوری منتشر میکند و دوز مرگآوریاش 150 میلیگرم است.
معاون غذا و دارو دانشگاه علومپزشکی مازندران تصریحکرد: زمان مرگ مصرف قرص برنج آن به یک و دو ساعت نمیکشد و علت مرگ ایجاد بیماری گوارشی و قلبی است.
وی افزود: اگر شخصی قرص برنج مصرف کند هر چه تحرکش کمتر باشد بهتر است و اولین اقدام برای نجات مصرف کننده این قرص، بیرون آوردن محتوای معده است که در بیمارستانها با خوراندن پرمنگنات پتاسیم و ذغال فعال که قدرت جذب آن بالا است سعی میکنند، نهایت تلاش را برای نجات بیمار داشته باشند.
آزادبخت اظهارکرد: ما برای دفع سموم سرفصلی داریم که حشرات یکی از قویترین عامل فاسدکننده محصول است و مقرر است تا یکسال دیگر بعنوان جایگزین نمونههایی را معرفی کنیم.
خرید، فروش و توزیع قرص برنج غیرمجاز است
وی با تاکید به اینکه خرید فروش و توزیع قرص برنج غیرمجاز است، افزود: در سه ماهه اخیر با بازرسیهای انجام شده قرص برنج در داروخانه و عطاریها به فروش نمیرسد اما همچنان در سمفروشیها وجود دارد.
معاون غذا و دارو دانشگاه علومپزشکی مازندران با بیان اینکه سمفروشیها باید سم مجاز را برای کاربری مجاز بفروشند،عنوان کرد: برای ساماندهی سموم مصوبهای با حضور مسئولان صنعت معدن تجارت استان انجام شد که طی آن بر توزیع سم توسط یک مجری مشخص انجام شود و از خرید و فروش سم جلوگیری شود.
ضرورت آموزشهای لازم برای جلوگیری از مرگ خاموش
وی با اشاره به اینکه سازمان بهداشت جهانی یک روز را روز مرگ خاموش نامگذاری کرده است، ادامه داد: روز شنبه روز سموم ناشی از منوکسیدکربن از بخاریهای گازی است که به خاطر عدم تهویه و نصب نادرست وسیله گرمادهنده و ... بوجود میآید و باید آموزشهای لازم برای جلوگیری از این مرگ خاموش انجام شود.
آزادبخت با اظهار گلهمندی از کمبود پرسنل در کنترل غذا و دارو کشور و استان اظهارکرد: ما در تمام دنیا سازمان غذا و دارو داریم تعداد کارکنان سازمان غذا و دارو عربستان در ستاد 2000 نفر است در ستاد وزارت بهداشت 350 و این رقم در دانشگاههای کشور 50 نفر است.
وی با اشاره به مسمومیت با سوءمصرف مواد ادامه داد: برخی از مواد با یک دور مصرف عادت میدهند و خطرات عادت روانی مصرف موادی همچون کوکائین، حشیش، ماری جوانا، اکس، اکستازی از خطرات عادت جسمی موادی مثل تریاک و...خطرناکتر است.
به گزارش ایرنا، روابط عمومی اداره کل پزشکی قانونی استان تهران امروز - شنبه - اعلام کرد، این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال 92 که فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج 103 نفر گزارش شده بود، افزایش 10.7 درصدی را نشان میدهد.
از مجموع فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج در پنج ماه نخست امسال 67 نفر مرد و 47 نفر زن بوده اند.
در مرداد ماه امسال نیز تعداد فوت ناشی از مسمومیت با قرص برنج با 36.4 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل به 15 نفر رسید.
از آلومینیوم فسفاد که با نام قرص برنج مشهور است، برای ضد عفونی نمودن و جلوگیری از آفت ضدگی غلاتی چون برنج استفاده می شود و با نام های تجاری مختلفی همچون کوئیک فوس (Quickphos) و سلفوس (Celphos) نیز شناخته می شود.
این قرص ظرف مدت 3 تا چهار ساعت سیستم تنفسی و قلب را دچار اختلال کرده و فرد در اثر مرگی دردناک خواهد مرد.در صورتیکه فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آنرا استشمام کند دچار مسمومست خواهد شد که اگر سم از بدن وی خارج نشود موجب مرگ وی خواهد شد.
روابط عمومی پزشکی قانونی استان تهران می افزاید، دلایل اصلی مسمومیت با قرص برنج عبارتند از:
1- مصرف اشتباه قرص موجود در برنج،
2- مصرف قرص های قلابی توهم زا که دارای ترکیبات قرص برنج و یا خود قرص برنج هستند،
3- مصرف جهت خودکشی.
به گزارش ایسنا، دکتر "علی احسان صالح" اظهار کرد: در چهار ماهه اول امسال پنج نفر به علت استفاده از قرص برنج در همدان فوت شدند به طوریکه از این تعداد یک نفر خانم و مابقی آقا بودند.
دکتر صالح به عواقب جبران ناپذیر استفاده از قرص برنج اشاره کرد و گفت: زمانیکه قرص برنج جذب بدن شده آنزیمهای سلولی را بلوکه کرده و باعث سمی شدن سلولها در تمام ارگانها می شود.
وی با تاکید بر اینکه مسمومیت با قرص برنج هیچ پادزهری ندارد، تصریح کرد: نصف قرص برنج برای یک فرد بالغ کشنده است و مصرف آن علائمی شامل کاهش اشتها و وزن، کم خونی و شکستگی و مرگ تدریجی استخوان ها را به همراه دارد.
مدیرکل پزشکی قانونی همدان گفت: اختلال نبض، اختلالات کبدی و عصبی، اختلالات شدید متابولیکی، نارسایی و حتی از کار افتادگی کامل کلیه، افت فشار خون، خواب آلودگی و بیهوشی از اثرات این قرص است.
وی ادامه داد: قرص برنج ترکیب خطرناکی از فسفیدها است که برای جلوگیری از آفت زدگی برنج انبار شده مصرف میشود.
ماجرای عجیب پایاندادن به زندگی و انتقام از دنیای اطراف این روزها بیشتر به قرص کوچکی ختم میشود که با انتشار گاز سمیاش در بدن ظرف چند ساعت مرگ بسیار دردناکی را رقم میزند.
تصمیمش را که میگیرد به عطاری سر خیابان میرود. صبر میکند تا مشتریان از مغازه خارج شوند. وقتی اطرافش خلوت شد به چشمان فروشنده نگاه میکند. او در تخیلش مرد عطار را فرشته نجات میبیند. حواسش را دوباره جمع میکند و آهسته میگوید: قرص برنج میخواهم. مرد عطار برایش فرقی نمیکند که چه چیز را به چه کسی میفروشد. انگار نگاه سرد و غمگین دخترک را نمیبیند. قوطی استوانهای حاوی ١٠ عدد قرص برنج خاکستری رنگ به او میدهد و با دریافت ١٠هزار تومان مرگ را به او میفروشد.
مرگ دردناک را اطلاعرسانی کنیم
زندگی در دنیای مدرن پیچیدگیها و مشکلات خاص خود را دارد. گاهی اوقات فشارهای ناشی از عملکرد ناصحیح سیستمهای اجتماعی موضوعات عاطفی، مالی و از این قبیل موارد، برخی از انسانها را به سمتوسویی میبرد که در گمان خودشان، چارهای جز پایان دادن به زندگی که تصور میشود بیمعناست وجود ندارد. صرفنظر از اینکه شرع درباره اقدام به خودکشی چه حکمی صادر کرده است باید به این نکته توجه داشت که در واقعیت چنین اقداماتی رخ خواهند داد. از نظر روانشناختی، گروهی از افراد که تصمیم قطعی برای پایان دادن به زندگی خود گرفتهاند، روشهایی را جستوجو میکنند که خشونت کمتری در آن دیده شود و به خاطر عدم آگاهی تصور میکنند قرص برنج آنها را به هدفشان میرساند این درحالی است که کارشناسان معتقدند خودکشی با قرص برنج مرگی سریع را در پی خواهد داشت اما شواهد بالینی نشان میدهد مرگ ناشی از استفاده قرص برنج مرگی دردناک است.
«وقتی قرص را خوردم پشیمان شدم.» این جملهای است که حدود ٩٠درصد از کسانی که به دلیل مسمومیت با قرص برنج به بیمارستان آمدهاند میگویند. اما فاصله این ندامت تا مرگ کمتر از چند ساعت است. قرص برنج پشیمانی ندارد. از گلویت که پایین میرود مثل طاعون وجودت را تسخیر میکند. تشنهات میکند اما آشامیدن آب اثر آن را چند برابر و سرعت عملکردش را شدت میدهد. اینکه هوشیار باشی و رفتهرفته مرگ تکتک اعضای بدنت را حس کنی دردناکترین نوع مرگ است.
ارگانهای بدن یکییکی میمیرند و تو درحالیکه چشمانت باز است برای آخرین لحظههای ماندن در این دنیا مبهوت تلاش اطرافیانت هستی. دکتر حسنیان پزشک بخش مسمومیت بیمارستان لقمان که از تشریح جزییات مرگ دردناک با قرص برنج خودداری کرد در گفت و گو با «شهروند» گفت: «اطلاعرسانی و تولید خبر در جراید گاهی نتیجه معکوس دارد و میتواند کسانی را که پتانسیل یا تصمیم به خودکشی دارند به انتخاب نوع روش آن ترغیب کند.»
اما سوال اینجاست که آیا کسانی که قرص برنج مصرف میکنند واقعا قصد خودکشی دارند؟ آیا همه مردم جامعه از خطرناک بودن آن با خبر هستند؟ برای رسیدن به این جواب موضوع را بهطور تصادفی از چند زن و مرد پرسیدیم و جالبی ماجرا آنجا بود که خیلی از آنها نمیدانستند قرص برنج چیست. یکی از آنها میگفت فکر کنم قرصی نشاطآور باشد.
دکتر هادی معتمد آسیبشناس اجتماعی در رابطه با اطلاعرسانی استفاده از این قرص خطرناک در سطح جامعه به «شهروند» گفت: «من در بسیاری از مواقع در میان مراجعهکنندگانم کسانی را میبینم که یا خودکشیهای ناموفق داشتهاند یا برای ترساندن اطرافیانشان دست به این کار زدهاند. بعضی از آنها تا سر حد مرگ هم پیش رفته بودند و حالا پشیمان هستند. به نظر من، اطلاعرسانی به مردم جامعه خصوصا در مورد استفاده از قرص برنج میتواند خطر استعمال آن را حتی کاهش دهد و تاکنون نیز هیچ مسأله ثابتشدهای که اطلاعرسانی از این روش دردناک خودکشی منجر به افزایش آن شود نیز اثبات نشده است. اما با این حال بخشی از این موضوع نیز درنهایت بر میگردد به خانوادهها و فرهنگی که در درون آنها حاکم است. از آنجایی که خودکشی با قرص برنج یک جنون آنی نیست و فرد برای مرگ خود خواستهاش نقشه از پیش تعیین شدهای را میکشد و از زمان تصمیم تا تهیه قرص و اقدام به خودکشی معمولا فاصله زیادی وجود دارد گاهی افراد یا در این رابطه، خانوادهها باید نسبت به تغییر رفتارهای ناگهانی اطرافیانشان توجه ویژهای داشته باشند.»
رشد ٦درصدی
بر اساس آمار پزشکی قانونی در ٤ ماهه نخست امسال ۲۳۹ نفر بر اثر مسموميت قرص برنج در كشور جان خود را از دست دادند. اين رقم در مقايسه با مدت مشابه سال قبل كه تعداد متوفيات قرص برنج ۲۲۴ نفر بود، ٧/٦درصد افزايش يافته است. از كل متوفيات قرص برنج در چهار ماهه امسال ۱۴۰ نفر مرد و ۹۹ زن بودند. براساس اين گزارش در٤ ماهه ابتداييسال جاري بيشترين تلفات ناشي از مسموميت با قرص برنج به ترتيب با ۹۹ نفر در استان تهران، ۳۳ نفر در استان مازندران، ۲۹ نفر در استان گيلان و ۱۳ نفر در استان لرستان گزارش شده است. براساس این آمار اگر چه تهران در صدر این جدول قرار دارد اما به نظر میرسد در شمال کشور به علت وجود مزارع برنج و شالیزارها قرص برنج در دسترس بیشتری در میان مردم قرار دارد.
پیگیری قضایی
پرونده فوتهای مشکوک این روزها در دادسرا آمار عجیبی را نشان میدهد که در صدر آن خودکشی با قرص برنج است. این درحالی است که قاتل خاموش با اراده مقتولان راهش را به مرگی دردناک باز میکند. نکته قابل تامل که میتواند با پیگیریهای قضایی ما را به بخشی از جواب برساند این است که، چرا وقتی برای گرفتن یک قرص مسکن به داروخانه مراجعه میکنی باید نسخه پزشک نشان بدهی اما برای خریدن قرص کشنده فسفید آلومینیوم تنها کافیست خودت نسخه مرگت را پیچیده باشی؟ با تمام نظارتهای صنفی و ممنوعیت فروش آن در عطاریها و فروشگاههای عرضهکننده سموم کشاورزی اما باز هم به راحتی در دسترس قرار دارد!
قاضی سپیدنامه بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران به «شهروند» گفت: «قربانیان مرگهای خودخواسته اکثرا تصور میکنند با خوردن قرص برنج به آرامش میرسند. خانوادههایشان معمولا زمانی با جسد آنها روبهرو میشوند که با لباس راحتی در بستر به خواب ابدی فرو رفتهاند. همین لوکیشن این تصور را ایجاد میکند که آنها به دنبال یک موقعیت راحتتر بودهاند. اما با توجه به دردناک بودن این روش خودکشی اینگونه به نظر میرسد که افراد در زمان دست و پنجه نرم کردن با مرگ حتما از کارشان پشیمان شدهاند که متاسفانه هیچ راه بازگشتی نخواهند داشت.»
باند فروش اقلام خودکشی
آمار بالای خودکشی با قرص برنج در دادسرای جنایی تهران خبر از وقوع پدیدهای هولناک دارد. قاضی جمشیدی بازپرس شعبه سوم دادسرا در رابطه با پروندههای مرگ خودخواستهای که تا به حال داشته است به «شهروند» گفت: «آمار خودکشی در کشور بالا رفته است و این درحالی است که میزان خودکشی در مردان بیشتر از زنان است. در تفکیک جنسیت هم باید گفت سنین خودکشی در مردان ٥٠ تا ٥٥سال و زنان ١٥ تا ٢٥سال بیشترین آمار را دارد. اما چیزی که این روزها خطرناک به نظر میرسد روش خودکشی با استفاده از قرص برنج است. در یکی از پروندههای اخیر با موضوع جالبی روبهرو شدم.
یک دختر و پسر جوان که به دلیل مشکلات خانوادگی نمیتوانستند با یکدیگر ازدواج کنند تصمیم به خودکشی گرفتند. پسر در پیامکهای ارسالی به دخترک گفته بود که قرص برنج بخوریم، تو در خانه خودت و من هم در خانه خودمان. اما بعد از اینکه دختر اقدام به خودکشی کرد با شکایت خانوادهاش متوجه شدیم مردی که با او رابطه پنهانی داشته است تن به این کار نداده بود. به همین دلیل او را بازداشت کردیم. زیرا به استناد بند (ب) ماده ١٥ قانون جرایم رایانهای هرکس از طریق سیستمهای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده، افراد را به ارتکاب جرایم منافی عفت، استعمال مواد مخدر، روانگردان، خودکشی، انحرافات جنسی، اعمال خشونتآمیز تحریک، ترغیب، تهدید یا دعوت کند یا شیوه ارتکاب یا استعمال آنها را آموزش دهد، به حبس از ٩١روز تا یکسال یا جزای نقدی از ٥ تا ٢٠میلیون ریال یا هر دو مجازات خواهد شد. این درحالی است که گاهی بعضی از دوستان برای درد دل یا صحبتهای دوستانه ممکن است راههای خطرناکی برای خلاص شدن از بحران را به یکدیگر پیشنهاد دهند.»
بازپرس جمشیدی که در رابطه با همین پرونده با موضوع عجیبی روبهرو شده بود به «شهروند» گفت: «در زمان تحقیقات این پرونده با ماجرای عجیبی روبهرو شدیم. در بررسی پیامکهای تلفن همراه دختر جوان متوجه شدیم او برای تهیه قرص برنج با افرادی در تماس بوده است تا بتوانند قرص مرگ را به دست او برسانند. با توجه به سرنخهای به دست آمده احتمال دارد که آنها در قالب باند فروش اقلام خودکشی در سطح شهر فعالیت میکنند.»
برخورد قاطع با توزیعکنندگان
هر چند از سال ۱۳۹۲ در ایران فروش قرص برنج در عطاریها ممنوع و واردات قانونی آن متوقف شد اما برای تهیه این قرص کافیست سری به چند عطاری، سوپر مارکت و یا بازار ناصرخسرو پایتخت بزنید. دلالان مرگ آگاهانه یا ناآگاهانه این قرص را با کمترین قیمت در اختیارت قرار میدهند. بههرحال تصمیم بین رفتن و ماندن افراد هر چند یک مسأله انفرادی و درون خانوادگی است اما جامعه و مسئولان میتوانند با نظارت و عملکرد صحیح در کاهش این نوع مرگ خودخواسته و دردناک موثر واقع شوند.
قرص برنج چیست؟
قرص برنج با اسم علمي «قرص فسفيد آلومينيوم» مادهاي است با تركيب فسفيد که بهصورت قرصهاي ٣گرمي، ساخته شده است. این قرص خطرناک از نظر ظاهر شباهت زیادی به قرصهای روانگردان (اکستازی) دارد. و شاید تنها تفاوت ظاهری آنها بوی بسیار بدی شبیه به، بوي سير يا ماهي گنديده است که از استشمام قرص برنج میتوان فهمید. قرص برنج تركيب خطرناكي از فسفيدهاست(فسفید آلومینیوم) كه برای جلوگيري از آفتزدگي برنج انبار شده، مصرف ميشود. تماس انسان با قرص برنج ميتواند عوارض شديد و كشندهاي در بر داشته باشد. براساس گزارشهای رسمی منابع پزشکی، خوردن یا استشمام این قرص، باعث تحريك شديد دستگاه گوارش، اختلالات قلبي عروقي، شوك، نارسايي قلبي و ريوي، آسيب كبدي و كليوي، تشنج، كما و درنهایت مرگ خواهد شد.
سفارش مرگ
برای تهیه گزارشم به چند عطاری در خیابان ولیعصر و کارگر رفتم. نمیدانم که اگر من هم فروشنده بودم آیا برای فروش جنسم به چشمان مشتریانم خیره میشدم یا نه؟! بعضی از عطاریها سریع قوطی خاکستریرنگ را روی پیشخوان مغازه میگذاشتند، بعضیها میگفتند نداریم و امان از آن بعضیهایی که میگفتند فروشش ممنوع است. اگر میخواهی باید سفارش بدهی.
اسمش عطار بود اما در یک لحظه به چشم دلال مرگ دیدمش. اصلا برایش مهم نبود که در آخرین ساعات پایانی شب یک دختر جوان قرص برنج را برای چه مصرفی از او میخواهد. اولش هرچه حساب و کتاب کردم متوجه نشدم که یک بسته قرص ١٠هزارتومانی چه ارزشی دارد که او اینقدر بیتفاوت میخواهد جنسش را بفروشد اما وقتی فهمیدم که قرص بیمصرف برنج تنها برای کشتن حشرات موذی است به این نتیجه رسیدم که در این بازار مکاره سود ٢هزارتومانی که از فروش این قرص عاید فروشنده میشود حتما بهتر از فروش آن به چند مشتری است که هزار سال یکبار برای مصرف خانگی قرص برنج میخرند. به آخرین عطاری که رفتم باتجربهتر شده بودم اما باز هم چیزهای تازهتری دستگیرم شد...
سلام! قرص برنج میخوام.
تو عطاریها گیرت نمیاد. ممنوع شده، اگه بخوای باید سفارش بدی واست بیارم.
خب میخوام. قیمتش چنده؟
بستگی داره، جنس خوب و خارجیشرو بخوای بستهای ١٠هزار تومان، ایرانی بخوای اسمش قرص سیره ٤هزار تومان میفروشیم البته خیلی مرغوب نیست. قابلترو هم نداره. حالا برای چی میخوای؟
دروغ چرا؟ من خبرنگارم. فقط میخواستم اطلاعات بگیرم.
شک کرده بودم که شما بوی خطر میدید. خانوم ما اصلا قرص برنج نداریم.
جوابی برای حرفش نداشتم. از مغازهاش که خارج شدم مطمئن شدم اگر او بوی خطر را حس کرده پس قطعا از تخلفش خبر دارد. اما به این جواب که چرا اینقدر ساده مرگ در بازار به فروش میرسد نرسیدم.
به گزارش ایسنا، دکتر "علی احسان صالح" اظهار کرد: در چهار ماهه اول امسال پنج نفر به علت استفاده از قرص برنج در همدان فوت شدند به طوریکه از این تعداد یک نفر خانم و مابقی آقا بودند.
دکتر صالح به عواقب جبران ناپذیر استفاده از قرص برنج اشاره کرد و گفت: زمانیکه قرص برنج جذب بدن شده آنزیمهای سلولی را بلوکه کرده و باعث سمی شدن سلولها در تمام ارگانها می شود.
وی با تاکید بر اینکه مسمومیت با قرص برنج هیچ پادزهری ندارد، تصریح کرد: نصف قرص برنج برای یک فرد بالغ کشنده است و مصرف آن علائمی شامل کاهش اشتها و وزن، کم خونی و شکستگی و مرگ تدریجی استخوان ها را به همراه دارد.
مدیرکل پزشکی قانونی همدان گفت: اختلال نبض، اختلالات کبدی و عصبی، اختلالات شدید متابولیکی، نارسایی و حتی از کار افتادگی کامل کلیه، افت فشار خون، خواب آلودگی و بیهوشی از اثرات این قرص است.
وی ادامه داد: قرص برنج ترکیب خطرناکی از فسفیدها است که برای جلوگیری از آفت زدگی برنج انبار شده مصرف میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، قرص برنج که به نام فسفید آلومینیوم نیز شناخته می شود قرصی است که یک عدد آن قادر است هزاران شته را از بین ببرد. این قرص از خود گاز فسفید تولید می کند و از آن برای جلوگیری از آفت زدگی برنج در انبار استفاده می شود. مسمومیت با این قرص هم از راه استنشاق، هم از راه تماس پوستی و هم به صورت خوراکی اتفاق میافتد. مصرف خوراکی آن باعث تهوع، درد معده ، استفراغ، اسهال، تنگی نفس، احساس سرما، عطش ، سر درد، تشنج و کما می شود. اگر در فضاي مناسبي حدود5 -3 ppm فسفين آزاد شود قابل استشمام خواهد بود كه بويي بسيار نامطبوع همچون ماهي گنديده دارد. اگر ميزان گاز متصاعد شده به حدود 50 تا 100 ppm برسد استشمام آن هم خطرآفرين ميشود.
وقتي انسان اين قرص را ميخورد در محيط معده كه رطوبت و اسيد معده وجود دارد، قرص به سرعت تصعيد شده و گاز فسفين آزاد ميكند كه از طريق سلولها جذب ميشود و به سلولهاي قلبي، ريوي و انتهاي عروق سرخرگي( سرخرگهاي ريز) آسيب وارد ميكند و به سرعت انسان را دچار اختلالات كبدي، كليوي، تنفسي، شوك، نارسايي قلبي و افت شديد فشار و كما ميكند.
افزایش 6 درصدی قربانیان
بر اساس آمار پزشکی قانونی در چهار ماهه نخست امسال 239 نفر بر اثر مسموميت قرص برنج در كشور جان خود را از دست دادند. اين رقم در مقايسه با مدت مشابه سال قبل كه تعداد متوفيات قرص برنج 224 نفر بود، 6.7 درصد افزايش يافته است.
از كل متوفيات قرص برنج در چهار ماهه امسال 140 نفر مرد و 99 زن بودند اين در حالي است كه تعداد مردان فوت شده بر اثر مسموميت قرص برنج در مدت مشابه سال قبل 129 نفر و تعداد زنان 95 نفر بوده است.
بر اساس اين گزارش در چهار ماهه ابتدايي سال جاري بيشترين تلفات ناشي از مسموميت با قرص برنج به ترتيب با 99 نفر در استان تهران، 33 نفر در استان مازندران، 29 نفر در استان گيلان و 13 نفر در استان لرستان گزارش شده است.
در این گزارش آمده است، در اين مدت مرگ ناشي از مسمويت در بسياري از استانها كمتر از 10 نفر و در هشت استان صفر گزارش شده است.
مرگ هزار و 909 نفر در پنج سال
طی سال های 1387 تا 1390 در ایران هزار و 311 نفر به علت مسمومیت با قرص برنج کشته شدند که از این تعداد 696 نفر مرد و 615 نفر زن بودند. حال با احتساب آمار سال 91 تعداد قربانیان این قرص طی پنج سال گذشته به هزار و 909 نفر قربانی این قرص شده اند.
مسمومیت با این قرص بیشتر در رده سنی 40-20 سال بوده و بیشتر آنها به قصد خودکشی بوده است. آمار چهار سال اخیر (1387 تا 1390) نشان می دهد مرگ با قرص برنج رو به افزایش است. این رقم از 214 نفر (105 نفر زن/ 109 نفر مرد) در سال 1387 به 228 نفر (104 نفر زن/ 124 نفر مرد) در سال 1388 و در سال 1389 با رشدی 78.1 درصدی به 406 نفر (202 نفر زن/ 204 نفر مرد) رسید، تا اینکه باز در سال 1390 این رشد با شیب 14 درصد همچنان ادامه یافت تا این قرص بلای جان 463 نفر (204 نفر زن/ 259 نفر مرد) نفر شود.
مرگ در کمتر از 24 ساعت
دکتر غلامعلی جعفری- متخصص سم شناسی- در این باره به مهر گفت: سم قرص برنج سمی است که بر روی سلولها تاثیر بدی می گذارد و تنفس سلولی را از بین می برد و باعث آسیب جدی به اعضا و ارگانهای دیگر بدن مثل کلیه ها و قلب می شود. مرگ با قرص برنج مرگ بسیار دردناکی است و فرد عطش زیادی به آب دارد. در این مرگ فرد تا زمانی که زنده است هوشیار و بیدار بوده و سوزش بدی در بدن خود احساس می کند. بر اساس علامت های بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن می شود. بطوریکه بدنش رو به کبودی رفته و دچار خفگی سلولی خواهد شد. این روند روندی غیر قابل برگشت است و مسمومیت با قرص برنج برابر با مرگ است.
وی در مورد زمان مسمومیت و مرگ بر اثر مصرف این قرص گفت: معمولا افراد زیر 24 ساعت فوت می کنند که زمان مرگ بستگی به ایرانی یا خارجی بودن قرص، تاریخ مصرف، میزان مقاومت فرد و تعداد آن دارد.
این متخصص ادامه داد: متاسفانه برخی عطاری ها به راحتی این قرص را در اختیار مشتریان خود قرار می دهند. در یکی از موارد نادر زنی پس از مسمویت با قرص برنج زنده ماند. او بعد از بازگشت به زندگی اظهار داشت: برای گرفتن قرص برنج به عطاری رفتم که او پس از مشاهده اصرارهایم چند قرص به من داد. یکی دیگر از بیماران می گفت به عطاری رفته و ادعا کردم برای خودکشی قرص برنج می خواهم که او محل دیگری را به من معرفی کرد و گفت در آنجا قرص های برنج قویتری می توانم پیدا کنم تا راحت تر بمیرم.
می خواهم زنده بمانم
اغلب قربانیان قرص برنج افرادی هستند که از مرگ آور بودن این قرص خبری نداشتند و تنها برای تهدید اعضای خانواده اقدام به خوردن این قرص کرده اند. این افراد پس از انتقال به بیمارستان از پزشکان می خواهند که آنها را نجات دهند اما پا در مسیری گذاشته اند که هیچ راه بازگشتی در آن نیست.
کافیست سری به بیمارستان لقمان بزنید و با بیمارانی رو به رو می شوید که التماس می کنند پزشکان نجاتشان دهند.یکی از قربانیان زن 35 ساله ای به نام لیلا بود که در بیمارستانی در شرق تهران جان خود را از دست داد. پزشکان اورژانس پس از معاینات اولیه او ، متوجه مسمومیت زن جوان با قرص برنج شدند.
بلافاصله کد بیمار بد حال در بیمارستان اعلام شد. پزشک مسمومیت همراه کادر درمانی بخش مراقبت های ویژه بیمارستان خود را بالای سر زن جوان رساندند. همان معاینه اولیه کافی بود تا تیم پزشکی متوجه شوند شمارش معکوس برای مرگ زن جوان آغاز شده است.لیلا سریع به بخش مراقبت های ویزه بیمارستان منتقل شد. او باورش نمی شد که تا ساعتی دیگر میمیرد. حالش زیاد بد نبود فقط کمی معده اش می سوخت و احساس تشنگی می کرد. آب می خواست اما پزشک معالج خوردن آب را برای او ممنوع کرده بود. صدای شیون لیلا بخش آی سی یو را پر کرده بود . " من نمی خواهم بمیرم. یکی کمکم کند. دو سال قبل از شوهرم جدا شدم و او حضانت دو کودک خردسالم را بر عهده گرفت. در این مدت خیلی سختی کشیدیم. برای اینکه همسرم را راضی کنم تا حضانت بچه ها را به من بسپارد تصمیم به خودکشی نمایشی گرفتم. به همین خاطر از عطاری قرص برنج خریدم و فقط یک قرص خوردم. نمی دانستم یک قرص هم باعث مرگ می شود.دفتر زندگی لیلا سه ساعت بعد از خوردن قرص برای همیشه بسته شد.
شاهد مرگ تلخ یک خانواده بودم
دکتر آذر فلاح رئيس بخش كودكان مركز مسمومين بیمارستان لقمان در این باره می گوید: خوشبختانه ميزان اين قرص در سالهاي اخير در كشور كمتر شده است. راه پيشگيري از مسموميت با قرص برنج را جمعآوري آن از بازار و نيز داروخانهها است.
وي درخصوص كشنده بودن اين ماده گفت شاهد مرگ خانوادهاي بوده است كه اين قرص را روي برنج خود گذاشته و همه با هم فوت كرده بودند! رئيس بخش كودكان مركز مسمومين لقمان، مسموميت با اين قرص را يكي از مسموميتهاي بسيار خطرناك عنوان كرد؛ بهطوري كه هنگامي كه بيمار به پزشك مراجعه ميكند، كار چنداني نميتوان براي او انجام داد.
پلیس و وزارت بهداشت وارد عمل شوند
قرص برنج همچنان در کشور قربانی می گیرد و هر سال آمار قربانیان افزایش پیدا می کند. عطاری ها در حالی که فروش این قرص ممنوع است ، به راحتی اقدام به فروش آن می کنند و این قرص مرگبار در دسترس است.
به نظر می رسد در این زمینه مسوولان وزارت و بهداشت و نیروی انتظامی باید اقدام جدی انجام دهند و برخورد با متخلفان را جدی تر دنبال کنند.
جمع آوری قرص های برنج و در دسترس نبودن این قرص می تواند، نقش مهمی در کاهش آمار قربانیان داشته باشد.
به گزارش همشهری، روز 25 مردادماه يكي از مسئولان بيمارستاني در تهران پليس تماس گرفت و از مرگ مشكوك دختري 23ساله به نام رز خبر داد. دختر جوان بهدليل خوردن قرص برنج جان باخته بود. هرچند اين حادثه يك خودكشي بود اما همسر رز به دادسراي امور جنايي تهران رفت و ادعا كرد پسر جواني به نام نيما باعث مرگ او شده است.
او به جمشيدي، بازپرس شعبه سوم گفت: بعد از مرگ همسرم گوشي تلفن همراهش را ديدم و متوجه شدم پسري به نام نيما او را تشويق بهخودكشي كرده بود. بهدنبال اين شكايت صبح ديروز نيما به دادسراي امور جنايي احضار شد. او گفت: من و رز از 6سال قبل با يكديگر آشنا بوديم.
ما واقعا يكديگر را دوست داشتيم و رز بارها از من خواست به خواستگارياش بروم اما من شرايط ازدواج را نداشتم تا اينكه يك روز جوان ديگري به خواستگاري رز آمد و پدرش هم با ازدواج آنها موافقت كرد. بعد از آن سعي كردم رز را فراموش كنم ولي او مدام با من تماس ميگرفت. درحاليكه يكماه از عقد رز و همسرش ميگذشت، او تماس گرفت و گفت از شوهرش راضي نيست و ميخواهد خودكشي كند. رز گفت بهتر است هر دو نفرمان قرص بخوريم و خودكشي كنيم. من هم به او گفتم پس هر كسي در خانه خودش قرص بخورد.
پسر جوان ادامه داد: فكر نميكردم حرفهاي رز جدي باشد تا اينكه برايم پيامكي فرستاد كه در آن نوشته بود قرص خورده است و من هم جوابش را ندادم تا اينكه فهميدم او فوت شده است. من در مرگ او نقشي نداشتم و او خودش اين كار را انجام داد.
براساس اين گزارش هماكنون تحقيقات براي روشن شدن ابعاد مختلف اين پرونده ادامه دارد.
دکتر مجید ابهری در گفتگو با مهر، با بیان این مطلب افزود: با توجه به آمار خودکشی سازمان پزشکی قانونی در سه ماه گذشته 191 نفر قرص برنج مصرف کرده اند که از این تعداد 79 نفر زن و 112 نفر نیز مرد بوده اند.
وی گفت: سهولت دسترسی قرص برنج، ارزان بودن آن و باتوجه به اینکه برخی از معتادان به جای قرص های روانگردان از آن استفاده می کنند باعث شده آمار خودکشی بوسیله قرص برنج افزایش پیدا کند.
به گفته وی ، با توجه به اینکه به دلیل وجود سیانور پتاسیم در این قرص مرگ سریع در انتظار مصرف کنندگان آن است متاسفانه هنوز اقدام مناسبی در جهت پیشگیری از این حرکت انجام نشده است.
این آسیب شناس اجتماعی تاکید کرد: ممنوعیت فروش آن در عطاری ها و ایجاد پوشش آلمینیومی ضخیم برای آن که بلعیدن را دشوار کند، می تواند در کوتاه مدت از مرگ پیشگیری کند و در دراز مدت نیز با آموزش های عمومی به خانواده ها و جوانان و پر رنگ کردن ارزشهای دینی و معنوی و بیان این حقیقت که این قرص مخدر نبوده و فقط مرگ آور است می تواند آمار خودکشی با قرص برنج را کاهش دهد.
ابهری اظهار داشت: با توجه به اینکه فروش این قرص در اغلب عطاری ها برای استفاده از نگهداری برنج و همچنین در فروشگاه های لوازم کشاورزی و در شهرهای شمالی بوسیله دستفروش ها عرضه می شود باید از عرضه عمومی آن جلوگیری شود. همچنین مواد سمی موجود در قرص کاهش داده شود و به کارخانه های سازنده نیز ایجاد پوشش ضخیم برای پیشگیری از بلع داده شود.
وی گفت: از نظر آمار خودکشی با قرص برنج تهران در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن نیز استان های خوزستان و گیلان در رتبه های بعد هستند.
تحقیقات بیشتر ماموران نشان داد مائده در 12سالگی ازدواج کرد و از شمال کشور به تهران آمد. او مدتی بعد از این ازدواج با شوهرش اختلاف پیدا کرد و آنها درگیریهای زیادی با هم داشتند. همچنین مشخص شد فیلمی از دختری شبیه به مائده به شوهر او نشان داده شده که باعث درگیریهای شدیدی بین او و شوهرش شده است. این فیلم توسط یکی از اقوام شوهر مائده در اختیار او قرار گرفته بود. هرچند مائده مدعی بود شخصی که در آن فیلم است او نیست اما شوهرش گفتههای وی را باور نکرده و در نهایت کار به شکایت از فردی که فیلم را آورده بود، کشیده و وقتی مشخص شد شخصی که در فیلم بود، مائده نیست مرد جوان به حبس محکوم شد.
این تنها یافتههای ماموران نبود. آنها متوجه شدند مائده با مردی جوان که در محل کار با او آشنا شده بود ارتباط داشت. به این ترتیب ماموران انگشت اتهام را به سمت مائده گرفتند. در نهایت این زن یکبار در اداره آگاهی به قتل شوهرش اعتراف کرد اما بعد اعترافاتش را پس گرفت و گفت در قتل شوهرش نقشی نداشت و فقط به خاطر معدهدرد همسرش به او داروی گیاهی داد. در نهایت شعبه 74 دادگاه کیفریاستان تهران رای بر قصاص متهم صادر کرد و این حکم در دیوانعالی کشور نیز تایید شد و پرونده مائده در فهرست اعدامیان قرار گرفت اما بعد از پنج سال درخواست اعاده دادرسی وی از سوی دیوانعالی کشور پذیرفته شد.
سومین متهم زن 17ساله اهوازی به نام راضیه است که چند سال قبل شوهرش را به قتل رساند و جسدش را در باغچه خانه دفن کرد. دادگاه، راضیه را نیز به قصاص محکوم کرد و حتی این زن پای چوبهدار رفت و طناب هم به گردن او انداخته شد اما در لحظه آخر وقتی گفت زمان قتل 17ساله بود قاضی اجرای احکام، اجرای حکم را متوقف کرد.
بر این اساس طی سال گذشته 661 نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان خود را از دست داده اند.
همچنین در این گزارش آمده است، در 3 ماهه نخست امسال 191 نفر شامل 79 زن و 112 مرد به علت مسمومیت با قرص برنج کشته شده اند.
تعداد متوفیان در مدت مشابه سال گذشته 169 نفر شامل 72 زن و 97 مرد بوده است که این تعداد رشد 13 درصدی کشته شدگان در بهار 93 را نسبت به بهار 92 نشان می دهد.
بیشترین متوفیان در استان های تهران با 89، مازندران با 30 و گیلان با 19 نفر ثبت شده است.
قرص برنج از سموم کشنده محسوب می شود که حتی استنشاق بوی آن نیز فرد را دچار مسمومیت می کند و خطر مرگ دارد به طوری که در ماه گذشته اعضای یک خانواده در بندرعباس به علت استنشاق بوی قرص برنج از طریق کانال کولر جان خود را از دست داده اند.
به گزارش روابط عمومی پزشکی قانونی استان مازندران، علی عباسی افزود : در این مدت 16 مرد و 11بر اثر مسمومیت با قرص برنج در مازندران جان خود را از دست دادند.
وی افزود: شهرستانهای بابل و ساری هر کدام با 6 مورد، بابلسر و آمل هر کدام با 3مورد، تنکابن، قائمشهر هر کدام با 2 مورد و نور با یک مورد بیشترین و کمترین آمار مرگ ناشی از مصرف قرص برنج را داشتند.
عباسی با اشاره به اینکه 16 تن از فوت شدگان متاهل بودند، ادامه داد: سنین 31 تا 40 سال با 10 نفر بیشترین آمار ثبت شده در پزشکی قانونی استان است.
مدیرکل پزشکی مازندران بیان کرد: قرص برنج که به نام فسفید آلومینیوم نیز شناخته میشود قرصی است که از خود گاز فسفید رها میکند و برای جلوگیری از آفت زدگی برنج در انبار استفاده میشود.
به گفته عباسی، مسمومیت با این قرص هم از راه استنشاق، هم از راه تماس پوستی و هم به صورت خوراکی اتفاق میافتد و خوردن آن باعث تهوع، درد معده، استفراغ، اسهال، تنگی نفس، احساس سرما، عطش، سر درد، تشنج و کما میشود.
وی ادامه داد: سم قرص برنج سمی است که بر روی سلولها تاثیر بدی میگذارد و تنفس سلولی را از بین میبرد و باعث آسیب جدی به اعضاء و ارگانهای دیگر بدن مثل کلیهها و قلب میشود.
مدیرکل پزشکی مازندران با بیان اینکه مرگ با قرص برنج مرگ بسیار دردناکی است، گفت: فرد عطش زیادی دارد و تا زمان مرگ هوشیار و بیدار است و سوزش بدی در بدن خود احساس میکند و بر اساس علامتهای بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن میشود، بطوریکه بدنش رو به کبودی رفته و دچار خفگی سلولی خواهد شد و این روند روندی غیر قابل برگشت و مسمومیت باقرص برنج برابر با مرگ است.
عباسی اظهار کرد: معمولا افراد در کمتر از 24 ساعت بعد از مصرف قرص فوت میکنند.
وی خاطرنشان کرد: مرگ بر اثر مصرف این قرص حتمی است و یک عدد از آن نیز می تواند باعث مرگ شود.
حدود يك ماه پيش در نهم ارديبهشت ماه، مردي هراسان با مركز فوريتهاي پليسي 110 تماس گرفت و از كشف جسد خونآلود مردي در لاي يك پتو خبر داد. اين مرد در تماس خود آدرس كشف جسد را جنگلهاي اطراف شهرستان شفت اعلام كرد و از ماموران خواست كه خود را به محل برسانند. تيمي از ماموران كلانتري در محل حاضر شده و بررسيهاي خود را آغاز كردند. دقايقي بعد بازپرس قتل هم خود را به محل رساند و پس از انجام تحقيقات اوليه به دستور بازپرس جسد براي انجام تحقيقات بيشتر و شناسايي هويت به پزشكي قانوني منتقل و پيگيري پرونده هم به كارآگاهان جنايي پليس آگاهي گيلان واگذار شد.
تحقيقات كارآگاهان در محل كشف جسد و نتايج بررسيهاي اوليه پزشكي قانوني حاكي از اين بود كه اين فرد به هويت معلوم بر اثر اصابت ضربات يك شئ برنده به شكم و شاهرگش كه به احتمال زياد چاقو بوده به قتل رسيده و حدود 25 سال سن دارد.
اين اطلاعات فرضيه قتل عمد را به يقين تبديل كرد و به همين دليل كارآگاهان تحقيقات خود را روي نزديكان و آشنايان مقتول متمركز كردند و در نتايج آن متوجه معاشرتهاي غيرعادي و خارج از چارچوب همسر مقتول شدند كه اين موضوع شك كارآگاهان را برانگيخت و آنها براي تحقيقات بيشتر اين زن جوان را به مقر انتظامي احضار كردند.
همسر مقتول پس از حضور در مقر پليس در حالي كه خود را شوكزده و غمگين از مرگ شوهرش نشان ميداد منكر هرگونه اطلاع از عاملان احتمالي مرتبط با قتل همسرش شد و حتي از ماموران خواست كه قاتل يا قاتلان را زودتر دستگير كنند تا كمي دلش آرامش بگيرد! تحقيقات ماموران از اين زن چندين مرحله ديگر ادامه يافت و او هربار خود را بياطلاع نشان ميداد تا اينكه سرنخهاي جديدي از محل زندگي مقتول و مرد ديگري به دست آمد كه اين زن با وي ارتباط داشته است.
كارآگاهان بار ديگر به تحقيق از همسر مقتول پرداخته و با شيوههاي تخصصي ماجراي ارتباطش با مرد دوم را مطرح كردند كه ناگهان رفتار اين زن تغيير كرد و تناقض در گفتههايش آشكار شد، سرانجام همسر مقتول لب به اعتراف گشود و پرده از جنايتي هولناك برداشت.
اين زن در اعترافات خود به قتل همسرش با همدستي دو مرد ديگر اعتراف كرد و به كارآگاهان گفت: « مدتي بود كه با مردي آشنا شده و با وي ارتباط داشتم و مادرم نيز از اين موضوع با خبر بود، ديگر علاقهيي به زندگي با همسرم نداشته و از او خسته شده بودم تا اينكه با همفكري اين مرد تصميم به قتلش گرفتم. بنا شد من به تنهايي او را به قتل برسانم بنابراين قرص برنج خريده و آن را در دوغ همسرم حل كردم اما اين قرص اثر نكرد و تنها حالت مسموميت به او دست داد.»
اين زن در ادامه اعترافاتش به كارآگاهان گفت: «موضوع را به مرد مورد علاقهام اطلاع دادم و نقشهيي ديگر طراحي كرديم، قرار شد تا قبل از آمدن همسرم به خانه او به خانه ما بيايد و در كمد مخفي شود و پس از آن من دعوايي صوري به راه بيندازم و با ضربه چاقو همسرم را به قتل برسانم اما زماني كه همسرم به خانه آمد خيلي زود به خواب رفت و من از روي پتو چند ضربه چاقو به شكمش وارد كردم اما ضربات من موثر نبود و همسرم چاقو را از من گرفت كه در اين بين مرد مورد علاقهام از كمد بيرون آمد و با گرفتن چاقو از دست همسرم ضربهيي به شاهرگش زد و كارش را تمام كرد.»
متهم دستگير شده ادامه داد: «پس از آن بر اساس نقشهيي كه داشتيم مرد مورد علاقهام با دوستش تماس گرفت و با پيچيدن جسد در پتو، وي را با خودرو به جنگلهاي گيلان برده و رها كرديم.»
در ادامه اعترافات هولناك اين زن محل اختفاي دو متهم ديگر نيز در شهر رشت شناسايي و هر دو دستگير شدند كه آنها نيز ضمن پذيرش بزه انتسابي به همدستي با اين زن در انجام جنايت اعتراف كردند.
سرهنگ فلاح كريمي، رييس پليس آگاهي گيلان با تاييد اين ماجرا به خبرنگار «اعتماد» گفت: «با اعترافات سه متهم، هر سه آنها با پرونده تشكيل شده براي ادامه روند رسيدگي به جرم روانه دادسرا شدند.» او ادامه داد: «ارتباط پنهاني و عدم پايبندي به اخلاق چنين نتايجي را به دنبال خواهد داشت و براي پيشگيري از اين موارد خانوادهها نقش مهمي بر عهده دارند.»
به گزارش خبرگزاری مهر، در سه ماهه نخست سال جاري تعداد فوتي هاي ناشي از قرص برنج در كشور 169 نفر بود، اين رقم در مقايسه با مدت مشابه سال قبل كه آمار مرگ بر اثر مصرف قرص برنج 115 نفر بود، 47 درصد افزايش يافته است.
بر اساس اين گزارش، در سه ماهه ابتدايي امسال استان هاي تهران با 68 فوتي(34 مرد و 34 زن)، گيلان با 32 فوتي(24 مرد و هشت زن) و مازندارن با 19 فوتي (14 مرد و پنج زن) بيشترين آمار مرگ ناشي از مصرف قرص برنج را داشته اند. به جز اين سه استان، آمار مرگ ناشي از مصرف قرص برنج در ساير استان ها زير 10 نفر و در 13 استان صفر بوده است.
گفتني است آمار مرگ بر اثر مصرف قرص برنج در استان هاي تهران، گيلان و مازندران در سه ماهه نخست امسال در مقايسه با مدت مشابه سال قبل به ترتيب 74، 88.2 و 46.2 درصد افزايش يافته است.
مرگ و مير ناشي از مسموميت با قرص برنج در پنج سال اخير (87 تا 91) با سير صعودي مواجه بود به نحوي كه از آمار 214 مورد در سال 1387 به 598 مورد در سال 1391 رسيد. بر اساس آمارهاي موجود مرگ ناشي از مصرف قرص برنج در سال 1391 در مقايسه با سال قبل از آن 29.2 درصد افزايش داشته است.
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس آمار اعلام شده از سوی پزشکی قانونی در سال 91 در ایران 598 نفر بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان خود را از دست داده اند که نسبت به 463 نفر سال گذشته با رشدی 23 درصدی رو به رو است.
قرص برنج که به نام فسفید آلومینیوم نیز شناخته می شود قرصی است که یک عدد آن قادر است هزاران شته را از بین ببرد. این قرص از خود گاز فسفید تولید می کند و از آن برای جلوگیری از آفت زدگی برنج در انبار استفاده می شود. مسمومیت با این قرص هم از راه استنشاق، هم از راه تماس پوستی و هم به صورت خوراکی اتفاق میافتد. مصرف خوراکی آن باعث تهوع، درد معده ، استفراغ، اسهال، تنگی نفس، احساس سرما، عطش ، سر درد، تشنج و کما می شود.
طی سال های 1387 تا 1390 در ایران هزار و 311 نفر به علت مسمومیت با قرص برنج کشته شدند که از این تعداد 696 نفر مرد و 615 نفر زن بودند. حال با احتساب آمار سال 91 تعداد قربانیان این قرص طی پنج سال گذشته به هزار و 909 نفر قربانی این قرص شده اند.
به گفته پزشکان، سم قرص برنج سمی است که بر روی سلولها تاثیر بدی می گذارد و تنفس سلولی را از بین می برد و باعث آسیب جدی به اعضا و ارگانهای دیگر بدن مثل کلیه ها و قلب می شود. مرگ با قرص برنج مرگ بسیار دردناکی است و فرد عطش زیادی به آب دارد. در این مرگ فرد تا زمانی که زنده است هوشیار و بیدار بوده و سوزش بدی در بدن خود احساس می کند. بر اساس علامت های بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن می شود. بطوریکه بدنش رو به کبودی رفته و دچار خفگی سلولی خواهد شد. این روند روندی غیر قابل برگشت است و مسمومیت با قرص برنج برابر با مرگ است.
معمولا افراد زیر 24 ساعت فوت می کنند که زمان مرگ بستگی به ایرانی یا خارجی بودن قرص، تاریخ مصرف، میزان مقاومت فرد و تعداد آن دارد.مرگ بر اثر مصرف این قرص حتمی است و یک عدد از آن نیز می تواند باعث مرگ شود.
در حالی تعداد قربانیان قرص برنج در حال افزایش است که پلیس و وزارت بهداشت هیچ نظارتی بر فروش غیرقانونی این قرص در عطاری ها نمی کنند.
دکتر جعفری، پزشک بخش مسمومین بیمارستان الغدیر با اشاره به نبود نظارت های لازم بر فروش این قرص، اظهار داشت: متاسفانه برخی عطاری ها به راحتی این قرص را در اختیار مشتریان خود قرار می دهند. در یکی از موارد نادر زنی پس از مسمویت با قرص برنج زنده ماند. او بعد از بازگشت به زندگی اظهار داشت: برای گرفتن قرص برنج به عطاری رفتم که او پس از مشاهده اصرارهایم چند قرص به من داد. یکی دیگر از بیماران می گفت به عطاری رفته و ادعا کردم برای خودکشی قرص برنج می خواهم که او محل دیگری را به من معرفی کرد و گفت در آنجا قرص های برنج قویتری می توانم پیدا کنم تا راحت تر بمیرم.
این متخصص تاکید کرد، در مسمویت با قرص های دیگر 99 درصد بیماران زنده می مانند اما در مسمومیت با قرص برنج 99 درصد بیماران جان خود را از دست می دهند. اگر بشود قرص های برنج را از عطاری ها جمع آوری کرد و در فروش آن نظارت های لازم را داشت می توان آمار خودکشی با قرص برنج را در جامعه کاهش داد.
بر اساس آمارهای پزشکی قانونی بیشتر قربانیان در چهار استان تهران، مازندران ، گیلان و لرستان قرار دارند.
سلا م لطفا مطلب من را کار کنید- ممنون
با احترام
**********
آقای مشایی همه شهرها کمپین هایی برای نرفتن شما درست، و خود را از وجود شما محروم کرده اند. اینها چه می فهمند جریان انحرافی یعنی چه؟ فقط یک چیزی شنیده اند بگذار تا یک بار برای همه روشن کنیم که ریشه کلمه جریان انحرافی از کجا آمده است. در مسیر پرواز به سمت بالا با هر ابزاری که در دست دارید، فرق نمی کند چگونه به خلسه رفته اید، و یا چه نوع نور و هاله ای را درحال تماشا هستید، برای رسیدن به آن بالاها باید مستقیم پرواز کنید.
یک بار که رحیم و محمود دو یار دبستانی دست در دست هم در حال اوج گیری بودند ناگهان محمود گفت: یا شیخنا من نوری می بینم، رحیم کشیده محکمی به محمود زد و فریاد کشید تو مثل اینکه رو دست استادت بلند شده ای، محمود در دم، نفس حبس کرد و بازگشتند و رحیم فوری خودش به تنهایی برگشت و دید بله شاگرد راست می گفتِ، رحیم به طرف نور رفت و دید که بله اینجا یک راه میانبر است برای رسیدن به بالا. این بود که مشایی اسم آن راه را گذاشت «انحراف به چپ آزاد»
ولی در اسلامشهر همه ما منتظر دیدن روی زیبای شما در استادیوم شهر هستیم. بسته های قرص برنج و اکس و... را آماده کرده ایم تا وقتی تو و محمود در حال دیدن هاله هستید و در فضا سیر می کنید ما هم حداقل چند متری خودمان را بالا بکشیم. مشایی جان کمی از آن بالاها بیا پایین ببین چه خبر است در این مملکت؟ وقتی می روی بالا حداقل دست ما را هم بگیر تا به کوچه انحراف برسیم می گویند هرکس وارد این کوچه می شود درِ نعمت های زمینی به رویش گشوده می شود...
رحیم جان حتما بیا
اسلامشهر، شهر درد و رنج، شهر سوخته ای که تاوان پسماندهای اعیان نشینان را می دهد، با هزاران مشکل منتظر توست. بیا تا شهر تکه پاره ای را که سوغات نوچه های تو در این شهر است را نشانت دهیم. بیا که جریان انحرافی در ادارات این شهر شعبه زده و در برخی از ادارات منتظر دستور تو هستند و شب و روز دارند برایت تبلیغ می کنند البته با پول بیت المال...
بیا که شرکت های بزرگی در این شهر هستند که میلیاردها تومان صرف تبلیغات می کنند و دریغ از یک کار فرهنگی و چون تخصص تو فرهنگ و عرفان و بودائیسم و هنر و اسلام شناسی و روابط بین الملل و روابط زیر زمینی و ...است شاید تصمیم بگیرند تقسیم ثروت خود را به تو بسپارند البته سه هزارمیلیارد نیست ولی رقم قابل توجهی می باشد...
شاید در مسیر آمدنت مادری را ببینی که سر کوچه نشسته و منتظر است و هر غریبه ای را می بیند از او سراغ فرزندش را می گیرد، احتمالا شما نمی ایستی تا اشک های او را ببینی. بله او مادر ستار بهشتی است، مادری که در این دولت هاله محور، هنوز پاسخی برای مرگ پسرش دریافت نکرده است...
مشایی بیا تا ببریمت قلعه سیمون، محرومانی که در همین بیخ پایتخت آب آشامیدنی سالم ندارند و بچه هایشان در آرزوی مدرسه رفتن به خواب می روند...
پس منتظرت هستیم، حتما بیا
بگذریم، آدم نمی داند بگرید یا بخندد، ملالی نیست جز نزدیکی شما....
قيمت جان آدمي ارزان شده است. كافي است نگاهي به صفحه حوادث روزنامهها بيندازيد آن وقت متوجه ميشويد كه با پرداخت 500 تومان و گرفتن يك عدد قرص برنج ميتوان در زمره اموات قرار گرفت و به دنياي ديگر كوچ كرد.
خودكشي اين روزها در دسترسترين راه براي رسيدن به مرگي خودخواسته است. سازمان پزشكي قانوني در آخرين آمار خود از مرگ 116 نفر در 4 استان كشور خبر داده كه بلعيدن قرص برنج را به عنوان راهكاري براي خلاص شدن از شر مشكلاتشان انتخاب كرده بودند.
بر اساس آمار اين سازمان در 4 ماهه نخست امسال استانهاي تهران، مازندران، گيلان و لرستان بيشترين رشد مرگ را نسبت به سال گذشته داشتهاند.
طي اين مدت 17 نفر در مازندران،19 نفر در لرستان،33 نفر درگيلان و 47 نفر در تهران جان خود را بر اثر استفاده از قرص برنج از دست داده ا ند. اين در حالي است كه در مدت مشابه در سال گذشته در استانهاي مازندان 5 نفر، در لرستان 6 نفر، در گيلان 21 نفر و در تهران 66 نفر با قرص برنج خودكشي كرده بودند.
اما نكته مهم اين است كه به رغم تمام محدوديتهايي كه براي عرضه اقلامي چون قرص برنج در كشور ايجاد شده اين مواد به راحتيدر استانهاي شمالي در دسترس بوده و با پرداخت 500 تومان ميتوان در كمتر از يك دقيقه صاحب يكي از اين قرصها شد.
اما دسترسي به قرص برنج كه به عنوان يكي از كشندهترين مواد از آن نام برده ميشود در شهري مثل تهران مشكلتر و گرانتر است. خيابان ناصر خسرو به داروهاي قاچاق و تاريخ مصرف گذشته معروف است اما با كمي جستوجو در اين خيابان ميتوان اقلام مربوط به خودكشي را پيدا كرد.
كافي است فروشنده به خريدار اطمينان دهد آن وقت است كه از شير مرغ تا جان آدميزاد را با گرانترين قيمت و با قسم خوردن به جان زن و بچهاي كه ندارد به تو قالب ميكند و در كمتر ا ز چند ثانيه ناپديد ميشود. به گونهاي كه شك ميكني تا چند لحظه گذشته فروشندهاي كه براي فروش دست از سرت بر نميداشت اصلا وجود خارجي داشته يانه. اما دستيابي به بهترين نوع قرص براي خودكشي هم دردسرهايي دارد.
يك فروشنده ادعا ميكند كه قرص سيانوري كه در اختياردارد از بهترين نوع دربازار است و به هيچ عنوان راضي نميشود از قيمت 80 هزار تومان پايين بيايد و ميگويد قرص را به«شرط»ميفروشم. به شرطي كه هيچ ناخالصي نداشته باشد و با كمترين درد از دنيا راحت شوي، اما وقتي متوجه ميشود اين مقدار پول در دست و بالم ندارم راهش را ميكشد و ميرود.
فروشنده بعدي اما كمي خوش انصافتر است، قرص با كمي«ناخالصي»را به قيمت 45 هزار تومان براي فروش گذاشته و خيالم را راحت ميكند كه اين درصد ناخالصي به اندازهاي نيست كه باعث شود نميرم.
اين نكته را هم متذكر ميشود كه براساس تجربياتي كه دارد! بهترين زمان مصرف اين قرص ميان وعدههاي غذايي است چرا كه قرص با غذا مخلوط شده و احتمال زنده ماندن را ضعيف ميكند. مرد ميانسالي كه كمي دورتر ايستاده و مدام زير نظرمان دارد وقتي مطمئن ميشود قرص را نخريدهام، اشاره ميكند تا به طرفش بروم. وقتي از نيتم براي خريدن قرص باخبر ميشود سر نصيحت را باز ميكند.
مرد كه حالا ميدانم نامش احسان است ژستي پدرانه به خود ميگيرد و نصيحتم ميكند كه بهجاي خودكشي به فكر زندگي باشم و به روزهاي خوشي فكر كنم كه در آينده در انتظارم است. بعد سري به تاسف تكان ميدهد و ميگويد سالهاي اولي كه به فروش دارو در اين خيابان روي آورده بوده، سيانور و قرصهاي واليوم مهمترين وسيله براي خودكشي بوده اما اين سالها كمتر كسي براي خريد قرص واليوم مراجعه ميكند و سيانور به همراه قرص برنج بعد از خريد طناب براي دار زدن، به يك مد براي خودكشي تبديل شده است.
مرد از عذاب وجداني ميگويد كه از سالهاي قبل و بعد از فروش قرصهاي سيانور رهايش نكرده و هنوز ادامه دارد و تاكيد ميكند كه اگر چه سالهاست چيزي براي خودكشي به خريداران عرضه نميكند اما مدام از كابوسهايي رنج ميبرد كه فكر ميكند بيارتباط به افرادي نيست كه از او سيانور خريدهاند و از سرنوشت شان بياطلاع است. اما در عين حال ميگويد كه اگر آشنايي در شمال كشور داشته باشم به راحتي ميتوانم هر تعداد قرص برنج كه بخواهم بدون كوچكترين مشكلي تهيه كنم.
افزايش خودكشي در كشور
دكتر مجيد ابهري، آسيبشناس اجتماعي با اشاره به اين نكته كه تعداد خودكشي در كشور افزايش داشته است، به تهران امروز ميگويد: «آمار خودكشي در جامعه ما بنا بر دلايل مختلف رو به افزايش است و خودكشي زنان 3 برابر مردان است اما خودكشي موفق در مردان دو برابر زنان است.»
وي با اشاره به اين نكته كه در بسياري از موارد خانوادهها به خاطر شرايط فرهنگي و اجتماعي از بيان علت خودكشي خودداري ميكنند، ميگويد: «به اين دليل نميتوان آمار درستي از ميزان خودكشي در كشور ارائه كرد ضمن اينكه در استانهاي محروم معمولا دليل مرگ افرادي كه خودكشي كردهاند در برگه فوت عنوان نميشود و پزشك تنها علت فوت را ايست قلبي عنوان و جواز دفن را صادر ميكند و در استانهاي برخوردار نيز پزشكي قانوني و اقرار خانواده به خودكشي فرد دليل قرار گرفتن فوت اين فرد در آمار خودكشيها عنوان ميشود.»
وي تاكيد ميكند: «از نگاه رفتار شناسي انتخاب نوع خودكشي نشاندهنده وضعيت روحي و رواني فرد در هنگام تصميمگيري است.
هر چه ابزار خودكشي خشنتر باشد، فرد داراي روحيه پريشانتر و افسردهتر است به ترتيب ميتوان گفت خودكشي توسط حلق آويز كردن، پرتاب از بلندي، خودكشي با اسلحه، معموليترين و متداولترين روشهاي خودكشي خشونتآميز بوده و خودكشي از طريق خوردن داروهاي شيميايي و مسموم در گروه دوم خودكشي قرار ميگيرد كه استفاده از اين داروها براي خودكشي نشانه افسردگي عميق و تصميم قطعي براي خودكشي است.»
اين آسيبشناس اجتماعي در خصوص دلايل اقدام به خودكشي ميگويد:«خودكشي ممكن است با نيت تهديد و ترساندن آنها يا گرفتن امتيازات مختلف باشديا آنكه خودكشي به قصد پايان دادن به زندگي اتفاق بيفتد. بالارفتن آمار افسردگي، بيكاري، اعتياد، شكستهاي عاطفي و احساس سرخوردگي اجتماعي از دلايل اصلي رفتار شناختي براي خودكشي است.»
وي تصريح ميكند: «محدوديت در نشاط اجتماعي، فاصله گرفتن از ارزشهاي ديني و كمرنگ شدن مباني اخلاقي در جامعه باعث افزايش آمار خودكشي شده و در عين حال نااميدي نسبت به آينده باعث شده آمار خودكشي در ميان افراد تحصيلكرده رشد چشمگيري پيدا كند.»
مسمويت عمدي شايعترين علت خودكشي در كشور
جعفر بوالهري، رئيس انستيتو روانپزشكي تهران نيز با اشاره به اين نكته كه شايعترين وسيله خودكشي در ايران قرص و مسموميتهاي عمدي است، ميگويد: «سالانه 6 در هر صدهزار نفر در ايران به علت خودكشي جان خود را از دست ميدهند و اين آمار در كشورهاي ديگر دنيا متفاوت است و اين ميزان به طور متوسط در دنيا بيش از 10 در هر صدهزار نفر است.»
وي تصريح ميكند: «بسياري از عوامل در كنار هم بايد جمع شود تا يك فرد تصميم به خودكشي بگيرد و بايد توجه داشت كه افكار مربوط به خودكشي به تدريج در ذهن فرد ايجاد ميشود. عواملي مانند عوامل زيستي، فرهنگي، اقتصادي، تاريخي، معنوي و خانوادگي در ايجاد خودكشي بسيار موثر است.»
بوالهري با اشاره به راههاي پيشگيري از خودكشي خاطرنشان ميكند: «آموزش مهارتهاي زندگي مانند مديريت خشم، مهارت حل مسئله و مديريت استرس براي همه افراد خانواده ميتواند تا حد زيادي از ميزان خودكشي بكاهد. همچنين قبح مسئله صحبت كردن درباره خودكشي نيز بايد شكسته شود.»
به گزارش پزشکی قانونی کشور، قرص برنج یا همان فسفید آلومنیوم از سمیترین آفات شیمیایی است که علی رغم ممنوعیت واردات و خرید و فروش، توسط کشاورزان برای مقابله با آفت برنج استفاده میشود. علائم استفاده از قرص برنج که هیچ پادزهر مشخصی هم ندارد بعد از 10 تا 15 دقیقه نمایان میشود و ممکن است 6 ساعت پس از مصرف آن، مرگ اتفاق بیفتد.
بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی، از میان 4 استان تهران، مازندران، لرستان و گیلان، مازندران و لرستان استانهایی هستند که بیشترین رشد مرگ را در مقایسه 4 ماه نخست امسال نسبت به سال گذشته داشتهاند. به طوری که در 4 ماه نخست سال گذشته در مازندران 5 و در لرستان 6 مرگ روی داده بود اما امسال و در همین بازه زمانی 17 نفر در مازندران و 19 نفر در لرستان بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادهاند.
در گیلان هم که سال گذشته در 4 ماه نخست فقط 21 مرگ ثبت شده بود، امسال 33 نفر جان خود را از دست داده اند. فقط کاهش در استان تهران دیده میشود که در 4 ماه نخست سال گذشته 66 و امسال در همین زمان 47 نفر بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادهاند.
در مجموع مرگهای ناشی از قرص برنج رو به افزایش است و اعمال محدودیتهای جدیتر در دسترسی افراد به این ماده مهلک و نیز برخورد با توزیعکنندگان آن و بالا بردن آگاهی کسانی که به قصد تهدید خانواده ها جان خود را به خطر می اندازند بی اندازه ضروری میکند.
مردها بیشتر میمیرند
از مجموع 116 نفری که در 4 ماه نخست امسال بر اثر استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادهاند، مردان 73 و زن ها 43 نفر بودهاند.
در استان تهران 31 مرد و 16 زن، در استان مازندران 7 مرد و 10 زن، در استان لرستان 9 مرد و 10 زن و در استان گیلان 26 نفر مرد و 7 زن در میان افراد متوفی دیده میشود.
بر اساس این گزارش، سازمان پزشکی قانونی در خبری که 23 خرداد امسال منتشر کرد نسبت به افزایش مرگهای ناشی از قرص برنج هشدار داده بود.
مرگ ناشی از مصرف قرص برنج در 4 سال 1387 تا 1390 از 214 مورد به 463 مورد رسیده است که این رقم رشد بسیار نگران کننده است.
سهل انگاری برای برخورد با فروش قرص برنج این بار دختر 18 ساله ای را به کام مرگ کشاند.
ساعت یک بعد از ظهر دیروز دختر جوانی از سوی خانواده اش به بیمارستان الغدیر تهران منتقل شد. پس از معاینه دختر 18 ساله مشخص شد او دچار مسمومیت با قرص برنج شده است.
در ادامه پرستاران او را به بخش مراقبت های ویژه منتقل کردند که تلاش یک ساعته پزشکان برای نجات جان او موثر واقع نشد و دختر 18 ساله روی تخت بیمارستان جان سپرد.
با اطلاع موضوع به بازپرس ویژه قتل او دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد. همچنین به ماموران کلانتری ماموریت داد با تحقیق از خانواده دختر جوان علت خودکشی او را مشخص کنند.
در حالی دختر 18 ساله جان خود را از دست داد که آمارهای پزشکی قانونی حکایت از افزایش 14 درصدی آمار مرگ ناشی از مسمومیت با قرص برنج دارد.
به گفته پزشکان، سم قرص برنج سمی است که بر روی سلولها تاثیر بدی می گذارد و تنفس سلولی را از بین می برد و باعث آسیب جدی به اعضا و ارگانهای دیگر بدن مثل کلیه ها و قلب می شود. مرگ با قرص برنج مرگ بسیار دردناکی است و فرد عطش زیادی به آب دارد.
در این مرگ فرد تا زمانی که زنده است هوشیار و بیدار بوده و سوزش بدی در بدن خود احساس می کند. بر اساس علامت های بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن می شود. بطوریکه بدنش رو به کبودی رفته و دچار خفگی سلولی خواهد شد. این روند روندی غیر قابل برگشت است و مسمومیت با قرص برنج برابر با مرگ است.
در حالی که فروش این قرص در عطاری ها ممنوع شده است اما برخی افراد سودجو اقدام به فروش این قرص به صورت غیرقانونی به مشتریان که اغلب آنها بین 16 تا 25 سال سن دارند می کنند. از سوی دیگر عدم برخورد دستگاه های مسوول و پلیس با این سودجویان باعث شده آنها به راحتی این سم خودکشی را در اختیار مشتریانشان قرار دهند.
آمارها حاکی از افزایش 14 درصدی مرگ بر اثر مسمومیت با قرص برنج دارد اما همچنان این قرص مرگآور به راحتی در عطاریها فروخته می شود و برخی افراد سودجو با فروش غیرقانونی آن بیش از 460 نفر را در سال گذشته رقم زدند، افرادی که اغلب آنها زیر 30 سال سن داشتند.
قرص برنج که به نام فسفید آلومینیوم نیز شناخته می شود قرصی است که یک عدد آن قادر است هزاران شته را از بین ببرد. این قرص از خود گاز فسفید تولید می کند و از آن برای جلوگیری از آفت زدگی برنج در انبار استفاده می شود. مسمومیت با این قرص هم از راه استنشاق، هم از راه تماس پوستی و هم به صورت خوراکی اتفاق میافتد. مصرف خوراکی آن باعث تهوع، درد معده ، استفراغ، اسهال، تنگی نفس، احساس سرما، عطش ، سر درد، تشنج و کما می شود.
مرگ 463 نفر در یک سال
بر اساس گزارش پزشکی قانونی آمار مرگ بر اثر مسمومیت طی سال های اخیر روندی صعودی داشته به طوری که رقم 214 مورد مرگ بر اثر مسمومیت قرص برنج در سال 87 به 463 مورد در سال 90 رسیده است. 259 نفر از فوتیهای مسمومیت با قرص برنج در سال گذشته مرد و 204 نفر زن بودند.
مرگ دردناک در هوشیاری
دکتر غلامعلی جعفری- متخصص سم شناسی- در این باره به مهر گفت: سم قرص برنج سمی است که بر روی سلولها تاثیر بدی می گذارد و تنفس سلولی را از بین می برد و باعث آسیب جدی به اعضا و ارگانهای دیگر بدن مثل کلیه ها و قلب می شود. مرگ با قرص برنج مرگ بسیار دردناکی است و فرد عطش زیادی به آب دارد. در این مرگ فرد تا زمانی که زنده است هوشیار و بیدار بوده و سوزش بدی در بدن خود احساس می کند.
بر اساس علامت های بالینی فرد دچار خستگی و کمبود اکسیژن می شود. بطوریکه بدنش رو به کبودی رفته و دچار خفگی سلولی خواهد شد. این روند روندی غیر قابل برگشت است و مسمومیت با قرص برنج برابر با مرگ است.
وی افزود: اغلب قربانیان کمتر از 30 سال سن دارند و طی سالهای اخیر خودکشی با قرص برنج افزایش داشته است. بطوریکه در یکی از بیمارستانهایی که در آن مشغول به کار هستم در فروردین ماه حدود 6 نفر که اغلب آنها خانم بودند بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان باختند.
مسمومیت با قرص برنج مساوی با مرگ حتمی
پزشک بخش مسمومین بیمارستان الغدیر با اشاره به نبود نظارت های لازم بر فروش این قرص، اظهار داشت: متاسفانه برخی عطاری ها به راحتی این قرص را در اختیار مشتریان خود قرار می دهند. در یکی از موارد نادر زنی پس از مسمویت با قرص برنج زنده ماند.
او بعد از بازگشت به زندگی اظهار داشت: برای گرفتن قرص برنج به عطاری رفتم که او پس از مشاهده اصرارهایم چند قرص به من داد. یکی دیگر از بیماران می گفت به عطاری رفته و ادعا کردم برای خودکشی قرص برنج می خواهم که او محل دیگری را به من معرفی کرد و گفت در آنجا قرص های برنج قویتری می توانم پیدا کنم تا راحت تر بمیرم.
این متخصص تاکید کرد، در مسمویت با قرص های دیگر 99 درصد بیماران زنده می مانند اما در مسمومیت با قرص برنج 99 درصد بیماران جان خود را از دست می دهند. اگر بشود قرص های برنج را از عطاری ها جمع آوری کرد و در فروش آن نظارت های لازم را داشت می توان آمار خودکشی با قرص برنج را در جامعه کاهش داد.
مسمومین مایعات نخورند
این متخصص با اشاره به راه هایی پیشگیری از مرگ با قرص برنج گفت: بهترین راه این است که فردی که با قرص برنج خودکشی کرده سریع به نزدیکترین بیمارستان منتقل شود. انتقال او به مطب و درمانگاه باعث وقت کشی خواهد شد. به فردی که قرص برنج خورده است به هیچ عنوان نباید مایعات داد زیرا ماهیت این قرص در معده ایجاد گاز است که این گاز به ریه ها راه یافته و در بین سلولها پخش می شود. خوردن آب این روند را تسریع می دهد. البته اگر خانواده ها در خانه ای جوش شیرین و یا پرمنگنات پتاسیم دارند، دادن آن به فرد مسموم تنها راه پیش درمانی است.
مرگ در کمتر از 24 ساعت
وی در مورد زمان مسمومیت و مرگ بر اثر مصرف این قرص گفت: معمولا افراد زیر 24 ساعت فوت می کنند که زمان مرگ بستگی به ایرانی یا خارجی بودن قرص، تاریخ مصرف، میزان مقاومت فرد و تعداد آن دارد.
دکتر جعفری تاکید کرد: مرگ بر اثر مصرف این قرص حتمی است و یک عدد از آن نیز می تواند باعث مرگ شود. یکی از بیمارانم دختر جوانی بود که وقتی با او صحبت می کردم گفت یک قرص خوردم تا فقط خانواده ام را بترسانم و قصد مرگ نداشتم اما همین یک قرص باعث مرگ او شد. 6 ماه بعد نیز برادرش با خوردن قرص برنج خودکشی کرد این در حالیست که برادر دیگر این قربانی نیز تهدید کرده می خواهد با قرص برنج خودکشی کند. باید در این زمینه به شهروندان به خصوص نوجوانان هشدار داده شود زیرا همانطور که تاکید شد مسمومیت با قرص برنج مرگ حتمی را همراه خواهد داشت.
تهران رکورددار مسمومیت با قرص برنج
دکتر شجاعی- رئیس پزشکی قانونی- با اشاره به آمار مرگ بر اثر مصرف قرص برنج گفت: در سال گذشته بیشترین موارد مرگ ناشی از مسمویت با قرص برنج با 205 فوتی در استان تهران ثبت شده است که تقریبا نیمی از کل فوتی های قرص برنج در کشور را شامل می شود.
وی افزود: پس از تهران استان های گیلان با 99 فوتی، مازندران با 41 فوتی و لرستان با 32 فوتی در رتبه های بعدی مرگ ناشی از مسمومیت با قرص برنج قرار می گیرند. این در حالی است که آمار مرگ و میر ناشی از مسمومیت با قرص برنج در دیگر استانها زیر 20 نفر و عمدتا کمتر از 10 نفر است، هر چند برخی استان ها هیچ مورد فوتی با قرص برنج ندارند.
دکتر شجاعی اظهار داشت: آمار مرگ و میر ناشی از مسمومیت با قرص برنج در سال 87، 214 نفر ( 105 زن و 109 مرد) بود که با رشد 6.5 درصدی به 228 نفر (124 مرد و 104 زن) در سال 88 رسید. همچنین آمار مرگ ناشی از مسمویت با قرص برنج در سال 89 نسبت به سال 88 با رشد قابل توجهی مواجه شد به نحوی که با 78.1 درصد افزایش به 406 نفر در سال 89 رسید.
رییس سازمان پزشکی قانونی کشور با اشاره به اینکه دز کشنده قرص برنج در انسان نامشخص است یادآور شد: هر گونه واردات، توزیع و فروش قرص برنج ممنوع اعلام شده و کاربرد آن به صورت محدود و تحت نظارت جهاد کشاورزی در سیلوها و کشتی و ... است که متاسفانه به دلیل تمایل کشاورزان به مصرف آن برای نگهداری محصولات، ورود آن به شکل قاچاق از کشورهای همسایه وجود دارد و مسمومیت ناشی از آن در بین جوانان دیده می شود.
قرص برنج شادی آور نیست
یکی از مشکلات موجود در راه مبارزه با این قرص انتشار شایعاتی درباره شادی آور بودن این قرص است که این موضوع باعث شده برخی جوانان آن را به جای قرص های روانگردان مصرف کنند.
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ، درمانی شهید بهشتی در این باره می گوید: متاسفانه چندی پیش بهدنبال مسمومیت عدهای از دانش آموزان با قرص برنج، از قول یکی از مسوولان این قرص به عنوان روان گردان و مشابه قرص اکستازی معرفی شد که این امر سبب شد تا مسمومیت با این قرص به چند برابر افزایش یابد.
وی با ابراز تاسف از اینکه ” اشتباه سهوی در معرفی قرص برنج تاکنون آثار بسیار وخیمی به همراه داشته است”، خواستار اطلاع رسانی گسترده و دقیق درباره مرگبار بودن این قرص شد.
با این وجود به نظر می رسد با توجه به اثرات مرگبار این قرص و افزایش آمار مسمومیت با آن، در این زمینه باید اقدامات پیشگیرانه جدی از سوی مسوولین انجام شود. در این زمینه باید درباره خطرات استفاده از این قرص به نوجوانان و جوانان هشدار داده شود و پلیس و وزارت بهداشت از فروش آن در عطاری ها جلوگیری کرده و با خاطیان برخورد کنند.
رئیس سازمان پزشک قانونی کشور از افزایش 14 درصدی مصرف قرص برنج در کشور خبر داد.
احمد شجاعی صبح امروز در حاشیه برگزاری بیستوپنجمین همایش سراسری مدیران پزشکی قانونی سراسر کشور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: مرگ ناشی از مصرف قرص برنج در چند سال اخیر با رشد قابل توجهی مواجه بوده است.
وی در ادامه تصریح کرد: آمار مرگ ومیر ناشی از مصرف قرص برنج از 214 مورد در 87 به 463 نفر در سال 90 رسید.
رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور خاطرنشان کرد: بیشترین مرگ ومیر ناشی از مصرف قرص برنج در تهران بود که تعداد آن 205 مورد بود و در استانهای گیلان و مازندران نیز به ترتیب 99 و41 مورد گزارش شد.
این مسئول یادآور شد: هشدار افزایش مصرف قرص برنج را به سازمانهای مربوطه اعلام کردیم که تا تدابیر مناسبی برای جلوگیری از مصرف قرص برنج اتخاذ کنند.
شجاعی با بیان اینکه 204 نفری که در سال 87 با مصرف قرص برنج فوت کردند 105 مورد زن بود، بیان داشت: 109 نفر فوتی ناشی از مصرف قرص برنج در سال 87 را آقایان تشکیل میدادند.
وی با اشاره به آمار مرگومیر ناشی از مصرف قرص برنج در سال 90 که 463 مورد اعلام شد، ابراز داشت: 254 مرد در سال 90 بر اثر مصرف قرص برنج فوت کردند.
رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور در ادامه عنوان کرد: این آمار نشان میدهد که مصرف قرص برنج در سال 90 نسبت به سال 89 رشد 14 درصدی داشت.
این مسئول در پایان اذعان داشت: میزان مصرف قرص برنج در سال 87، 214 مورد، در سال 88 تعداد 228 نفر و در سال 89 نیز 406 مورد و در سال 90 میزان مصرف به 463 مورد افزایش یافت.
خودکشی دختر جوان راز رابطه پنهانی او را با همکارش فاش کرد و این مرد به شلاق و تبعید محکوم شد.
این پرونده در پی مرگ دختری 22ساله به نام مونا که دانشجوی سال آخر رشته رایانه بود، به جریان افتاد و مادر وی ابتدا همکار دخترش به نام محمود را به عنوان قاتل معرفی کرد.
این زن در شکایتش گفت: «روز حادثه دخترم از خانه بیرون رفت. نیم ساعت بعد از بازگشت به شدت بدحال شد و من سریع او را به بیمارستان رساندم، اما او فوت شد و پزشکان گفتند مونا قرص برنج مصرف کرده است. بعد از مرگ دخترم من تلفن همراه او را بررسی کردم و در آن تعداد زیادی عکس از پسری جوان که در بنگاه معاملات املاک همکار دخترم بود، پیدا کردم. بعد از آن یکی از دوستان مونا به خانهمان آمد. او نامهای را با دستخط دخترم نشانم داد و گفت مونا از او خواسته است عکسی را که لای یکی از کتابهایش دارد، بردارد، اما من کتاب را به آن دختر ندادم و بعد از رفتن او خودم سراغ عکس رفتم و دیدم باز هم تصویری از محمود لای کتاب است.»
این زن ادامه داد: «با اینکه شوهرم فوت شده است، دخترم هیچ مشکل روحی نداشت و روابط ما بسیار خوب بود بنابراین دلیلی ندارد مونا خودکشی کرده باشد و من فکر میکنم شخصی که به احتمال زیاد محمود است قرص برنج را به زور به دخترم خورانده است.»
پس از طرح این شکایت نتیجه تحقیقات پزشکی قانونی استعلام شد. در این نظریه آمده بود مونا بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان باخته اما آثاری در بدن وی یافت شده است که نشان میدهد او ساعاتی قبل از مرگ رابطه جنسی داشته ضمن اینکه کبودیهایی در قسمت کف و مچ پای او مشهود است و خراشیدگیهایی هم روی صورتش دیده میشود. این نظریه بر ابهامهای مرگ دختر دانشجو افزود و باعث شد محمود به عنوان مظنون تحت بازجویی قرار بگیرد.
او اتهام قتل را تکذیب کرد و گفت: «من رابطهای با مونا نداشتم و در خودکشی او هم بیتقصیر هستم.»
در نهایت محمود به خاطر نبود مدارک از اتهام قتل عمدی تبرئه اما پرونده وی به اتهام تجاوز به عنف به متوفی و همچنین ترغیب او به خودکشی به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد.
در جلسه محاکمهای که روز گذشته در این خصوص تشکیل شد، مادر مونا اعلام کرد خواستار مجازات محمود است اما متهم باز هم خودش را بیگناه خواند و گفت: «مونا چون پدر نداشت، بعضی کارهایش را به من میگفت و من هم کمکش میکردم چون دلم برای او میسوخت آن عکسهایی هم که از من در گوشی موبایل او پیدا شده، تصاویری است که مونا خودش گرفته. او هر کجا که میرفتیم از من عکس میگرفت، حتی یکبار که به شمال رفته بودم، دنبالم آمد و در آنجا هم چند عکس از من گرفت. من هیچ رابطهای با این دختر نداشتم و در مرگ او هم بیتقصیر هستم.»
در ادامه جلسه دادگاه وکیل متهم خطاب به قضات گفت: «طبق قانون خودکشی جرم محسوب نمیشود بنابراین جرمی هم تحت عنوان معاونت در خودکشی وجود ندارد بنابراین موکلم بیگناه است و خواستار تبرئه او هستم.»
در پایان این جلسه هیات قضات وارد شور شدند و چون مدرکی که دال بر تجاوز محمود به دختر دانشجو باشد وجود نداشت این پسر را به اتهام رابطه نامشروع به تحمل 99 ضربه شلاق و دو سال تبعید محکوم کردند.
روزنامه شرق نوشت:
جنایت میدانکاج سعادتآباد اینبار در خیابان شریعتی تهران تکرار شد و مردی به خاطر رقابت عشقی با مردی دیگر او را با ضربات چاقو به قتل رساند.
در جنایت میدانکاج که آبان سال گذشته رخداد مردی به نام یعقوب وقتی فهمید زن مورد علاقهاش با مردی دیگر به نام محمدرضا نیز رابطه دارد با وی قرار گذاشت و او را در محل حادثه با ضربات چاقو کشت. یعقوب بعد از دستگیری و محاکمه به قصاص در ملاءعام محکوم و حکم وی زمستان همان سال اجرا شد. اینبار نیز مردی به نام آیدین با همین انگیزه و همین شیوه دست خود را به خونآلوده کرد اما این پرونده پایانی متفاوت داشت. چراکه متهم قبل از دستگیری به زندگی خودش پایان داد.
شامگاه پنجشنبه هفته گذشته افرادی که از تقاطع خیابان شریعتی و خیابان دولت میگذشتند، شاهد نزاع دو جوان بودند یکی از این دو، چاقو در دست داشت و ضرباتی را بهطرف مقابل وارد کرد، دقایقی بعد موضوع به مرکز فوریتهای پلیسی اطلاع داده شد و تیم ویژهای از کارآگاهان به دستور بازپرس شاهنگیان- بازپرس ویژه قتل تهران- به محل جنایت رفتند تا در این رابطه تحقیق کنند.
آنها فهمیدند مقتول پسر جوانی به نام محسن است که به دلیل اصابت چاقو به نقاط حساس بدن و خونریزی شدید جانباخته است. در حالی که ضارب از محل گریخته بود، کارآگاهان سعی کردند با تحقیقات میدانی ردی از او به دست آورند اما این کار نتیجهای دربرنداشت و کارآگاهان همچنان به تحقیقات خود ادامه میدادند که پسر جوانی نزد آنها رفت و خبر داد از دوستان محسن است و قاتل را میشناسد.
این جوان که خودش نیز زخمی شده بود به کارآگاهان گفت: «محسن با زنی رابطه داشت و چند روز قبل فهمید آن زن با پسری به نام آیدین نیز دوست است. آنها به این دلیل که درباره این موضوع با هم صحبت کنند قرار ملاقات گذاشتند، من هم همراه محسن رفتم در آنجا آیدین را دیدیم و بین او و دوستم مشاجرهای درگرفت. با بالاگرفتن درگیری آیدین با چاقو به من حمله کرد و ضربهای زد در این هنگام محسن، آیدین را گرفت تا من فرار کنم من به سرعت از آنجا دور شدم اما ساعتی بعد وقتی موضوع را پیگیری کردم فهمیدم دوستم کشته شده است.»
کارآگاهان بعد از بهدستآوردن این سرنخ تحقیقات خود را ادامه دادند و فهمیدند محسن چند روز قبل از قتل هنگامی که با زن مورد علاقهاش بیرون رفته بود، تلفن همراه او را کنترل کرد و به دوستی وی با آیدین پی برد و بعد از آن بقیه وقایع رقم خورد. ماموران آن زن را بازداشت کردند اما نتوانستند ردپایی از آیدین به دست بیاورند تا اینکه روز جمعه از یکی از بیمارستانها با پلیس تماس گرفتند و از مرگ مشکوک پسر جوانی خبر دادند. ماموران وقتی به بیمارستان رفتند، فهمیدند متوفی همان آیدین است.
تحقیقات فاش کرد، این جوان بعد از فرار از صحنه قتل با خوردن قرص برنج به زندگیاش پایان داد. به این ترتیب، پرونده وارد مرحله تازهای شد و در حال حاضر زن جوان در بازداشت بهسر میبرد.
فرارو- ایستگاه متروی نواب- ساعت 13 و 25 دقیقه- حدود چهل سال داشت. نمیشد حدس زد، چه در سر دارد. دقایقی بعد خود را مقابل قطار پرت کرد و در دم جان باخت. حاضران با حیرت به این صحنه نگاه میکردند. چند خانم جیغ کشیدند. یکی دو نفر اما...
روز گذشته خانمی، خود را مقابل قطار مترو پرت کرد و به این ترتیب به زندگی خود خاتمه داد. این حادثه در حالی رخ داد که طی یک سال گذشته، این اتفاق چند بار در ایستگاه متروی تهران رخ داده است. خودکشی مردی میانسال، پسری نوجوان و دختری جوان از این جمله بوده است.
اما این تنها راه پایان دادن به زندگی نیست. برخی راههای دیگری را برمیگزینند. سال گذشته، تعدادی دانشجو سعی کردند با خوردن قرص، خودکشی کنند. این دانشجویان اغلب از دانشگاههای معتبر کشور، به ویژه دانشگاه صنعتی شریف بودند که حتی در مقاطع بالاتر از کارشناسی درس میخواندند. افراد دیگری هم بودند؛ برای مثال خانم پرستاری که بعد از اخراج از کار، با قرص برنج خودش را کشت یا خودکشی یک فارع التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی با قرص، موارد بسیار دیگری نیز در همین یک سال گذشته رخ داده است که ذکر تمامی آنان دشوار است.
آمار و اما و اگرها
مدیرکل آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی اعلام کرده بود که آمار خودکشی در ایران در هر صدهزار نفر بین شش تا هفت نفر است و ایلام در این میان رکوردار بالاترین میزان خودکشی است. این مقام سازمان بهزیستی به اینکه میزان خوکشی در استان ایلام به حد نگرانکنندهای رسیده است، اشاره کرده و از میزان بالای خودکشی دختران زیر سی سال از راه خودسوزی در استانهای ایلام و کرمانشاه خبر داده است.
با این حال بسیاری از کارشناسان و آسیبشناسان اجتماعی این آمار را بسیار کمتر از حد واقعی تخمین میزند. گفته میشود یکی از دلایل نامشخص بودن آمار خودکشی این است که بسیاری خودکشی را تصادف یا موضوعات دیگر جلوه میدهند؛ چرا که از اینکه انگ خودکشی به اعضای خانوادهشان زده شود، احساس شرمندگی میکنند.
یک روانپزشک و روانکاو در زمینه آمار خودکشی در ایران، گفته است: «متاسفانه ما از میزان خودکشی آمار دقیقی نداریم، نه رسمی و نه غیر رسمی. درحالی که برای هرگونه اقدام، چه پیشگیری، چه درمان و چه شناخت نیاز به اطلاعات لازم، کافی و درست است.»
آمارهایی که هر از گاه توسط نیروی انتظامی یا سازمان پزشکی قانونی اعلام میشود، این مشکل را دارد که تنها تعداد خودکشیهای موفق را شامل میشود و موارد اقدام به خودکشی به حساب نمیآید. در حالی که خودکشیهای موفق میزان بسیار محدودی از اقدامات به خودکشی را نشان میدهد.
فشارهای اجتماعی، یک دلیل مهم
یک استاد استاد دانشگاه علوم توان بخشی خودکشی را برگ جریمهای میداند که به محیط داده میشود. وی بر این عقیده است که معضل خودکشی با ظاهر افسردگی، ناامیدی، افزایش آمار طلاق، اعتیاد، بیکاری و ... بارها هشدار داده است اما توجهای به آن نمیشود.
دکتر شهلا اعزازی، استاد رشته جامعهشناسی نیز یکی از دلایل اصلی میزان خودکشی بالا در ایران را فشارهای اجتماعی میداند و اینکه برای فردی به فکر خودکشی میافتد، امکاناتی وجود ندارد تا از فکر یا جبر خودکشی خارج شود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی این نکته را حائز اهمیت بسیار میداند که دانشجویان در حال تحصیل، گروهی هستند که نیابد بینشان خودکشی باشد، حال آنکه میزان خودکشی بین این قشر بسیار بالا است.
به گفته دبیر سمینار بررسی رفتارهای خودکشی و راهکارهای پیشگیری از آن در ایران، خودکشی تأثیرات عمیق روانی و اجتماعی از خود به جای میگذارد و به ازای هر خودکشی دستکم شش نفر درگیر میشوند و چنانچه خودکشی در مکانهای جمعی مانند مدرسه و دانشگاه رخ دهد، صدها نفر را درگیر میکند.
تفاوت خودکشی در ایران و جهان
بر اساس اظهارات دکتر نوربالا، استاد دانشگاه، در سطح جهانی خودکشی موفق در مردان چهار برابر بیش از زنهاست اما زنها چهار برابر بیش از مردان اقدام به خودکشی میکنند. در ایران این آمار متفاوت است به طوری که خودکشی موفق در مردان دو برابر زنان است و اقدام به خودکشی در زنان دو برابر بیش از اقدام به خودکشی در مردان است.
تأهل عامل حفاظتی در برابر خودکشی است. در همه جای دنیا در افراد مجرد و تنها، نرخ خودکشی دو برابر افراد متاهل است و در مقابل طلاق و مرگ همسر میزان خودکشی را بالا میبرد. اما پژوهشهایی که در کشورمان انجام شده نشان میدهد اختلالات روانی در افراد متاهل بیش از افراد مجرد است. به این ترتیب به نظر می رسد که نهاد خانواده، خود نهادی آسیب زا شده است.
بر اساس دستورالعملی که چندی پیش در وزارت بهداشت مطرح شد، برای انعکاس اخبار خودکشی توسط رسانهها، محدودیتهای خاصی درنظر گرفته شد؛ حال آن که با وجود فراوانی عوامل زمینهساز خودکشی در جامعه نمیتوان رسانهها را به دلیل انعکاس واقعیتها مقصر دانست.
جامعهشناسان بر این عقیدهاند عواملی بسیاری بر خودکشی تأثیرگذار هستند؛ عواملی همچون دلایل اقتصادی، جنسیت، سن و میزان همبستگی با اطرافیان، فشارهای روحی و اجتماعی و ... دکتر قرایی، یکی از جامعهشناسان کشور است که بر اساس تحقیقاتش عامل اقتصادی را مهمترین دلیل خودکشی در کشور میداند. بر این اساس گفته میشود که سانسور اخبار این پدیده اجتماعی تنها پاک کردن صورت مسئله است و تا زمانی که وضعیت اقتصادی بهبود نیابد، معضل خودکشی نه تنها کاهش نیافته، بلکه سال به سال بیشتر میشود.
پرونده مرگ دختر دانشجويي که در بيمارستان لقمان به طرز مشکوکي جان باخته بود با اعلام نظر متخصصان پزشکي قانوني وارد مرحله جديدي شد و ابعاد تازه يي از زندگي اين دختر براي قضات شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران روشن شد.
به گزارش خبرنگار اعتماد، دو سال پيش به ماموران پليس خبر دادند دختر جواني به نام روشنک در بيمارستان لقمان جان باخته است. پس از حضور ماموران در بيمارستان مشخص شد اين دختر توسط مردي به نام داود به بيمارستان منتقل شده است.
پزشکان معالج روشنک اعلام کردند اين دختر با قرص برنج مسموم شده است. بنابراين داود پسري که همراه روشنک بود دستگير شد.
وي دخالت در مرگ روشنک را انکار کرد و گفت؛ من و روشنک در خانه تنها بوديم، البته من اين دختر را به خوبي نمي شناختم و او را در خانه دوستم ديده بودم و روشنک از من آب خواست و گفت حال خوبي ندارد و بايد دارو بخورد. وقتي آب را به او دادم قرصش را خورد و لحظاتي بعد روي زمين افتاد و از حال رفت و من بلافاصله او را به بيمارستان رساندم.
با شکايت خانواده روشنک، داود در مرحله تحقيقات مقدماتي به جرم قتل عمدي روشنک مجرم شناخته شد و پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. قاضي عزيزمحمدي بعد از بررسي پرونده به دليل مبهم بودن علت مرگ دختر دانشجو پرونده را دوباره به دادسرا بازگرداند و دستور داد ايرادها برطرف شود.
به اين ترتيب پرونده از سوي دادسرا براي تعيين علت دقيق مرگ به پزشکي قانوني ارسال شد. نظريه کميسيون پزشکي قانوني، داستان زندگي اين دختر را فاش کرد و براي قضات معلوم شد روشنک چرا جان خود را از دست داده است.
در اين نظريه آمده است؛ جسد متعلق به زني حدوداً 25 ساله است که آزمايش خون و نوع دارويي که در خون او وجود دارد نشان مي دهد دست به خودکشي زده است. بررسي هاي تخصصي نشان مي دهد اين دختر تحت تاثير استرس و فشار بي اماني بوده و براي رهايي از آن دست به خودکشي زده است.
اين نظريه باعث شد پليس تحقيقات بيشتري را براي مشخص شدن انگيزه روشنک از خودکشي آغاز کند. بررسي زندگي اين دختر نشان داد او زماني که 16 سال بيشتر نداشت به دليل فقر بيش از حد خانواده اش به عقد مردي 50 ساله درآمد.
روشنک که تا آن زمان از تحصيل بازمانده بود بعد از ازدواج در مدرسه شبانه ادامه تحصيل داد و ديپلم گرفت. وي سپس در کنکور شرکت کرد و در رشته حسابداري پذيرفته شد.
مشکلات روشنک از زماني شدت گرفت که وي به دليل تغيير موقعيت اجتماعي اش و ورود به محيطي جديد نتوانست به زندگي با شوهرش که 34 سال از او بزرگ تر بود، ادامه دهد و از وي جدا شد. مدتي بعد يکي از همکلاسي هاي روشنک که چندين بار به او ابراز علاقه کرده بود وارد زندگي اين دختر فقير شد. روشنک که براي ادامه تحصيل و پرداخت شهريه دانشگاهي اش به مشکل برخورده بود به اميد اينکه اين پسر به نام محمود از وي حمايت خواهد کرد به او دل بست.
محمود که از نياز مالي روشنک باخبر بود از اين نقطه ضعف دختر جوان سوءاستفاده کرد و به اتفاق دوستانش چندبار روشنک را مورد تعرض قرار داد. فقر مالي و تحقير بيش از حدي که اين دختر مجبور به تحمل آن بود وي را بر آن داشت که چاره يي بينديشد چرا که محمود و دوستانش حين آزار روشنک از وي فيلمبرداري کرده و آن را اهرم فشاري براي سوءاستفاده بيشتر از اين دختر قرار داده بودند.
روشنک که همه درها را به روي خود بسته مي ديد براي نجات از وضعيتي که گرفتار آن شده بود به سراغ مردي رفت که فکر مي کرد مي تواند به او اعتماد کند.
اين دختر آنچه را که به سرش آمده بود براي مرد مورد اعتمادش توضيح داد و با حرف هاي اميدوارکننده وي به تصور اينکه همکلاسي هاي خيانتکارش به سزاي عمل خود مي رسند، رابطه خود را با آن مرد بيشتر کرد اما مدتي بعد متوجه شد اين مرد هم تنها قصد سوءاستفاده دارد و با حرف هايش او را فريب داده است.
نقشه اين مرد زماني براي روشنک فاش شد که دختر دانشجو به خانه اين مرد رفت اما وي دختر را با دوست خود داود تنها گذاشت. داود که قصد داشت به روشنک تعرض کند اين بار با مقاومت زن جوان روبه رو شد و در نهايت دختر جوان که خود را در بن بست مي ديد به دليل تمامي مشکلاتي که در اين مدت تحمل کرده بود به بهانه خوردن قرص سردرد از داود يک ليوان آب گرفت و با خوردن قرص برنج به زندگي خود پايان داد.
بنابر اين گزارش با توجه به اينکه مدارک زيادي مبني بر اينکه روشنک خودکشي کرده است به دست آمده، قاضي عزيزمحمدي يک بار ديگر به دليل اينکه کيفرخواست به اشتباه تحت عنوان قتل عمد صادر شده بود پرونده را به دادسرا بازگرداند تا پس از اصلاح کيفرخواست، اين پرونده مورد رسيدگي قرار گيرد.
منبع: خبرگزاری مهر
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 14,نوامبر,2024