مزاحمتهای مرد پولدار برای زن جوان با جنایت هولناک در خانهای در خیابان پاسداران تهران پایان یافت و زن جوان و همسرش دیروز به اتهام قتل مرد مزاحم محاکمه شدند. در این جلسه شوهر زن جوان گفت که از جنایت پشیمان نیست و مرد پولدار مستحق مرگ بوده است.
فرشاد 48 ساله بیست و دوم آبان سال 93 طبق نقشه از پیش طراحی شده با همسر 41 سالهاش به نام فریده، منصور 49 ساله را به خانهشان در خیابان پاسداران تهران کشاندند و او را به طرز هولناکی کشتند.
فرشاد به محض دستگیری به جنایت اعتراف کرد و گفت: «منصور را کشتم چون همسرم را فریب داده و به او تعرض کرده بود.» این زوج دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدباقر قربانزاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستادند. در این جلسه پسر و دختر قربانی برای عاملان جنایت حکم قصاص خواستند و همسر مقتول در حالی که اشک میریخت، گفت: «همسرم مرد خوبی بود و هرگز به من خیانت نکرده بود، اما این زوج او را به طرز وحشتناکی کشتند و سرش را از بدنش جدا کردند و حالا با دروغ میخواهند آبروی او را ببرند.» سپس فرشاد پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «از قتل منصور پشیمان نیستم.»
او مستحق مرگ بود چون همسرم را فریب داده و با خوراندن آبمیوه او را بیهوش کرده و آزار داده بود. او بعد از این ماجرا مزاحمتهایش را برای همسرم شروع و او را تهدید کرده بود اگر به خواستهاش تن ندهد آبرویش را میبرد.
منصور دوبار بعد از این ماجرا هم به همسرم تعرض کرده بود تا اینکه فریده ماجرا را به من گفت. «من شک ندارم منصور زنان دیگری را هم آزار داده بود. او مهدورالدم بود و من به همین خاطر او را کشتم.»
سپس فریده که با قرار وثیقه آزاد است به اتهام معاونت در قتل در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «من از نقشه شوهرم برای قتل بیاطلاع بودم. فرشاد بعد از اینکه متوجه ماجرا شد از من خواست با منصور تماس بگیرم و او را به خانهمان دعوت کنم. او گفته بود فقط میخواهد منصور را گوشمالی دهد، اما او را کشت. و من در این ماجرا هیچنقشی نداشتم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شورشد تا رای صادر کند.
مرد جوان که پس از قتل مزاحم همسر دومش جسد او را تکه تکه و دفع کرده بود در جریان محاکمه اش به تشریح جنایت خود پرداخت.
به گزارش خبرنگار مهر، صبح امروز جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 113 دادگاه کیفری و به ریاست قاضی اصغرزاده برگزار شد.
در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده فارغ متهم به مشارکت در آدم ربایی مباشرت در قتل مشارکت در مخفی کردن جسد و مباشرت در جنایت بر میت است.
فریبا همسر وی نیز متهم به مشارکت در آدم ربایی معاونت در قتل بوده و متهم ردیف سوم به نام قدیر متهم به مشارکت در مخفی کردن جسد است.
وی افزود: زمان وقوع قتل چهارم دی ماه سال 90 و مکان آن یک باغ در شهریار بوده است.
در ادامه خواهر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و برای قاتل برادرش درخواست قصاص کرد.
قاضی اصغر زاده رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به فارغ از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
فارغ نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه اظهار داشت: اتهام آدم ربایی را قبول ندارم. مقتول به دست من کشته نشد اما اتهام مخفی کردن جسد و جنایت بر میت را قبول دارم. چهار ماه بعد از عقد با فریبا متوجه شدم فردی به او پیامک می دهد. وقتی در این باره از او پرسیدم اظهار داشت: برادر یکی از دوستانم به نام بهرام مزاحم او می شود. بلافاصله از بهرام شکایت کردم اما او دست از مزاحمت هایش برنداشت. او همسرم را تهدید می کرد اگر با وی ارتباط نداشته باشد تعدادی عکس خصوصی از فریبا را پخش می کند. سرانجام مجبور شدم خودم دست به کار شوم. فریبا همسر دوم من بود و برای به دست آوردن او صد میلیون تومان خرج کردم. شب حادثه از فریبا خواستم بهرام را به یک باغ در حوالی شهریار بکشاند. وقتی بهرام وارد باغ شد گلوی او را گرفتم و فشار دادم او بی حال روی زمین افتاد من هم همراه فریبا به خانه رفتیم. یک روز بعد به باغ رفته و با جسد بهرام در حالی که ضربه ای به سرش وارد شده بود روبرو شدم. من هیچ ضربه ای به سر او نزدم و فقط گلویش را فشار دادم. 40 روز بعد دوباره به باغ رفته و جسد را از زیر خاک بیرون کشیده و برای اینکه بتوانم جابه جا کنم با یک چاقو تکه تکه اش کردم.
در ادامه این جلسه فریبا در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از اتهام خود پرداخت. پس از آخرین دفاعیات متهمان قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
قصه ای دیگر در سال 91
مرد میانسال برای پایان دادن به مزاحمت های پسر جوان با دستور دخترخاله اش به مشهد رفت و دست به جنایت خونینی زد.
شامگاه شنبه 10 مهر پسر جوانی سوار بر خودروی پرایدش بود که ناگهان با صحنه درگیری خونین راننده خودرو ویک موتوسیکلت سوارروبهروشد که دراین ماجرا جوان موتورسوار با ضربات مرگباراز پا درآمد.شاهد حادثه بلافاصله به تعقیب عامل جنایت پرداخت و دقایقی بعد او را به دام انداخت.متهم به قتل وقتی ازسوی بازپرس سید جواد حسینی تحت بازجویی قرارگرفت ، گفت: من ساکن تهرانم و اینجا کسی را نمیشناسم. دخترخالهام شقایق در یک شرکت حمل و نقل بارهوایی کار میکند. چند وقت پیش برای مأموریت به مشهد آمد و با مقتول که همکارش بود آشنا شد.مدتی بعد از آشنایی؛ شقایق از اوخواست که به رابطهشان پایان دهند؛ اما پسرجوان همچنان سماجت میکرد.تااینکه حدود یک ماه قبل شقایق، ماجرا را برایم تعریف کرد و از من کمک خواست. شب حادثه درحالی که از تهران به مشهد رسیده بودم با آدرسی که از شقایق گرفته بودم به سراغ مرد مزاحم رفتم که با هم درگیر شده و او را به قتل رساندم!
به دنبال این اعترافها، متهم با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و تحقیقات تکمیلی از سوی بازپرس و تیم جنایی ادامه دارد.
جام جم، عصر نوزدهم خرداد سال 91 چهار مرد جوان موتورهای خود را در کنار جاده پارک کردندو برای تفریح و غذاخوری به سمت پایین جاده رفته و روی تخته سنگی وسایلشان را چیدند. مهرداد، احسان و محسن برای پیدا کردن چوب به عمق دره رفتند. احمد مشغول سیخ کردن کباب بود که ناگهان صدای فریاد احسان سکوت دره را شکست و احمد هراسان خود را به محل صدا رساند. دقایقی بعد مهرداد و محسن از دره بالا آمدند و به سمت خانه حرکت کردند.
بیستم خرداد همان سال، مردی هراسان با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان شمالی از ناپدید شدن مرموز پسرش خبر داد و گفت: پسرم به نام احسان دیروز همراه احمد، یکی از دوستانش برای تفریح از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت پسرم به خانه احمد رفتم و متوجه شدم او نیز به خانه بازنگشته است. احتمال می دهم اتفاق ناگواری برای آنها رخ داده است.پس از این شکایت پرونده ای در پلیس آگاهی تشکیل شد و تیمی از ماموران، تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند، اما هیچ سرنخی از دو پسر جوان به دست نیامد.
کشف اجساد قربانیان
دو روز بعد خانواده دو پسر ناپدید شده که نگران آنها بودند، تجسس برای یافتن آنها را آغاز و در جاده ای خلوت موتورسیکلت احسان را کشف کردند. همین سرنخ کافی بود که آنها را برای یافتن احسان و احمد امیدوار کند.
تعدادی از اهالی به پایین جاده رفتند و دیدند روی تخته سنگ بزرگی بساط تفریح آنها به پاست، اما هیچ خبری از دو پسر جوان نیست.جستجو را آغاز کرده و سرانجام با اجساد احمد و احسان روبه رو شدند که در فاصله سه متری یکدیگر روی زمین افتاده بودند. با اطلاع ماجرا به پلیس، تیمی از کارآگاهان همراه بازپرس جنایی در محل جنایت حاضر شده و تحقیقات برای افشای راز این قتل را آغاز کردند.
عاملان جنایت دهان احسان را با چسب بسته و سپس او را خفه کرده بودند. احمد هم با ضربه های چاقو از پا درآمده بود. پزشکی قانونی در گزارش خود اعلام کرد، حدود سه روز از زمان قتل می گذرد. بررسی صحنه قتل نشان می داد، عاملان جنایت بیش از یک نفر بودند و قربانیان خود را در دو مرحله به قتل رسانده اند.
دستگیری قاتلان
ماموران در جریان تحقیقات به یکی از دوستان قربانیان به نام مهرداد مشکوک شده و او را دستگیر کردند. آثار جراحت روی دستان تنها مظنون پرونده شک پلیس را به او بیشتر کرد. مهرداد در بازجویی های اولیه گفت: دو روز قبل در حالی که سوار موتورسیکلتم بودم تصادف کردم و این جراحت مربوط به آن حادثه است. کارآگاهان که متوجه تناقض گویی های متهم شدند، به تحقیق از او ادامه دادند که مرد جوان سرانجام به ارتکاب قتل با همدستی محسن، برادرزنش اعتراف کرد که محسن هم از سوی ماموران دستگیر شد و به ارتکاب قتل اقرار کرد.
متهمان همراه بازپرس جنایی و افسر پلیس آگاهی به محل قتل منتقل شده تا صحنه قتل را بازسازی کنند. مهرداد در تشریح ماجرا مدعی شد، تصور می کردم مقتولان مزاحم همسرم شده اند به همین دلیل تصمیم به انتقام گرفتم. روز حادثه همراه برادرزنم، دو قربانی را به بهانه تفریح به دره کشانده و ابتدا احسان را من با ضربه های چاقو کشتم و وقتی احمد به محل قتل آمد، محسن او را خفه کرد.
قاتلان پای میز محاکمه
یازدهم مرداد سال 91، نخستین جلسه محاکمه متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که در این جلسه اولیای دم برای قاتلان درخواست قصاص کردند. مهرداد هم پس از تفهیم اتهام در دفاع از خود گفت: من یک ماه قبل از جنایت ازدواج کردم. مدتی بود همسرم گوشه گیر شده بود. وقتی درباره علت تغییر رفتارش پرسیدم، متوجه شدم که احسان و احمد برای او مزاحمت ایجاد کرده اند.
به همین دلیل ماجرا را به محسن گفتم و قرار شد برای پی بردن به علت این موضوع، مقتولان را به جایی خلوت ببریم و با آنها صحبت کنیم. روز حادثه احسان را به بهانه پیدا کردن هیزم به پایین دره بردم و با چاقو او را تهدید کردم. او هم قبول کرد مزاحم همسرم شده و مدعی شد همسرم قرار بود با یکی از بستگانش ازدواج کند و آنها برای انتقام اجیر شده و این کار را کرده بودند تا من همسرم را طلاق دهم.
محسن هم در دفاعیاتش گفت: مهرداد قصد داشت خواهرم را طلاق دهد و من برای حفظ آبرو دست به این کار زدم. ما با مقتولان دشمنی نداشتیم و برای دفاع از ناموس این قتل را انجام دادیم. قضات دادگاه پس از آخرین دفاعیات متهمان و اثبات نشدن ادعای آنها وارد شور شده و با اکثریت آراء ، دو مرد جوان را به قصاص محکوم کردند. وکلای متهمان نیز با اعتراض به رای اعلام کردند که عمل موکلان آنها با اعتقاد به مهدورالدم بودن قربانیان بوده و قتل شبه عمد است.
پرونده برای رسیدگی به این اعتراض به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم را نقض و پرونده را به شعبه هم عرض ارسال کردند. مهرداد و محسن این بار در شعبه یکم دادگاه کیفری استان خراسان شمالی محاکمه شدند که قضات این شعبه نیز حکم به قصاص متهمان به اتهام یک فقره قتل عمد و 15 سال زندان به اتهام معاونت در قتل دادند.
با اعتراض به رای باز هم پرونده به شعبه 33 دیوان عالی کشور فرستاده شد و قضات این شعبه پرونده را از موارد رای اصراری تشخیص داده و آن را برای رسیدگی نهایی به هیات عمومی دیوان عالی کشور ارسال کردند. با گذشت 30 ماه از قتل، پرونده در هیات عمومی دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت که پس از بررسی نظرات قضات، حکم قصاص دو مرد جنایتکار تائید و ادعای آنها در خصوص مهدورالدم بودن مقتولان رد شد.
بازهم سال 93
رکنا: یک مرد با چاقو راننده یک موتورسیکلت یدک دار را در خیابان؛ در روز روشن و در مقابل دید همگان به قتل رساند.
به گزارش گروه ترجمه رکنا، این مرد ابتدا جلوی موتورسیکلت سه چرخ با راننده آن که به همسر قاتل The Murderer تجاوز Rape کرده بود، در حال صحبت است. راننده موتورسیکلت یدک دار به او توجه نمی کند و با تلفن همراهش صحبت می کند. مرد تلفنش را می گیرد و پرتاب می کند.
سپس چاقویی را از جیبش در می آورد و به راننده ضربه می زند. راننده تلاش می کند که از دست او فرار Escape کند اما مرد با ضربات مکرر چاقو او را از پا در می آورد.
نکته جالب این فیلم فرار نکردن مرد قاتل از صحنه قتل Murder است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
http://telegram.me/joinchat/COfpWjxqnmOowVY1j4IZPw
پنجشنبه 19,دسامبر,2024