یزدفردا:پسر جوان فكر می كرد به آخر خط رسیده است . تیغ را بر روی شاهرگ گردنش قرار داده بود و مداوم داد می زد ، از اینجا بروید ، به خدا اگر از این خانه بیرون نروید رگ گردنم را با این تیغ پاره می كنم .
چیزی به نیمه های شب نمانده بود كه تلفن 110 به صدا درآمد ، زنی مضطرب و گریان اعلام كرد برادرم به هروئین معتاد است و الان داخل حمام خانه می خواهد خودكشی كند .
وقتی در محل حاضر شدیم خانمی كه با 110 تماس گرفته بود جلوی درب خانه حاضر شد ، ضمن سفارش او به آرامی علت انجام این عمل توسط برادرش را جویا شدم .
آن خانم اشك هایش را پاك كرد و گفت: به خدا برادرم خانه شخصی داشت ، ماشین داشت ، وضع مالی مناسبی داشت ، نمی دانم این دوستان "نابابش" از كجا پیدا شدند كه این طور او را بدبخت كردند .
كار و خانه و ماشینش را به آتش كشید و دود كرد ، زن بیچاره اش را با یك دختر بچه معصوم بیمار و روانی كرده است .
همه از دست كارهایش خسته شده بودیم از او خواستم مواد لعنتی رو ترك كنه ، از او خواستیم به كمپ برود و پاك بشه ولی اصرار ما فایده ای نداشت .
بالاخره به ترك كردن مواد در خانه من راضی شد ، از شوهرم خواستم چند روزی به مسافرت برود تا بتوانم بهتر به برادرم رسیدگی كنم .
اما اشتباه بزرگی مرتكب شدم ، خودم و دو فرزندم دورا دور مواظب رفتارش بودیم اما سر شب كه در حیاط برای هواخوری رفته بود حس كردم كسی از پشت دیوار حیاط بسته كوچكی را داخل منزل انداخت ، از پسر بزرگم خواستم پیش او برود و مطمئن شود ، ولی برادرم زرنگتر از این حرفها بود ، بسته هروئین را در لباس زیرش پنهان كرده بود .
برادرم وقتی داخل منزل آمد به من گفت قصد دارد به حمام برود . یك حسی به من می گفت قصد دارد داخل حمام مواد مخدر استعمال كنه كه همین طور هم شد .
هنوز چند دقیقه ای از حمام رفتنش نگذشته بود كه با كمك پسر بزرگم درب حمام را به زور باز كردم . برادرم كه غافلگیر شده بود با عجله دست به تیغ ریش تراشیو برداشت و گفت اگر همین الان از حمام بیرون نروید با تیغ رگ گردنم را می زنم . من و پسرم سریع از حمام بیرون رفتیم و به 110 زنگ زدیم .
بالاخره با تلاش مشاور اجتماعی و همكاری پرسنل كلانتری فرد معتاد دست از خودكشی كشید و جهت مداوا به كمپ ترك اعتیاد معرفی شد .
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 23,نوامبر,2024