زمان : 26 Dey 1393 - 09:45
شناسه : 98740
بازدید : 6408
گفتگو  با استاد شایق در خصوص وحدت از منظر اسلام گفتگو با استاد شایق در خصوص وحدت از منظر اسلام

پایگاه اطلاع رسانی دارالذکر، طی مصاحبه‌ای اختصاصی با دکتر حاج محمدرضا شایق، مفسر و حافظ قرآن کریم و عضو هیئت علمی دانشگاه یزد به بررسی نقش وحدت در بین شیعه و سنی پرداخته است؛که متن کامل آن به شرح ذیل است:

سوال:  حد و مرز تولّی و تبری چیست؟

در قرآن کریم برائت از مشرکین وکفار مطرح شده است و چیزی به نام برائت از کفار اهل کتاب نیامده اما در خصوص این بحث که خدا فرموده با یهود و نصاری دوستی نکنید فقط در حد همین می باشد و هیچ جا تولّی و تبری برای مسلمین و کسانی که نبوت پیامبر اسلام را قبول دارند و کلمه طیبه لا اله الا الله می‌گویند و از نظر فقهی کافر نیستند بغیر از مشبهه و مجسمه که برای خدا شبیه و جسمیت قائل هستند که آنها اصلاً مسلمان نیستند یا  نواصب یا خوارج که دشمن اهل بیت هستند به جز آنها صاحب فرق مسلمین شامل تبری نیستند و مشمول این آیه‌اند که: « مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ  وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم » و خدا نهی کرده از تفرقه و فرموده: « أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا » دین را به پا دارید و در دین تفرقه نیاندازید وعده عذاب هم داده به کسانی که اختلاف کرده و تفرقه انداختن در سوره آل عمران می‌فرماید: برای آنها عذاب بزرگی است.

 

سوال: سندیت روایاتی که درباره لعن کردن مطرح می باشد چگونه است؟

هرگز خود اهل بیت عصمت و طهارت(ع) روش شان این بوده که اصلاً اهل این نبودند که در زمانی که  مثلاً در روایت آمده که در زمان حجاج بن یوسف مردم اگر به آنها می‌گفتند: زندیق؛ یعنی بی دین و لامذهب خیلی بیشتر دوست می داشتند تا اینکه به آنها بگویند شیعه؛ نه بخاطر اینکه از شیعه تنفر داشتند نه بخاطر اینکه از امیرالمؤمنین تنفر داشتند بلکه بخاطر اینکه می‌ترسیدند بخاطر اینکه هرکس شیعه بود همین شیعه بودن برای نابودی خودش و خانواده‌اش و ریشه کن شدن نسل آن فرد کافی بود و این وضع تا دوران بنی عباس هم ادامه داشت. بنابراین آیا معقول می باشد که اهل بیت در این چنین شرایطی جامعه را به لعن تحریک کنند. بنابراین این روایاتی که بعضی­ها مطرح می نمایند در مقابل روایاتی به مراتب فراوان تر ، صحیح تر وجود دارد؛ البته لعن کردن ظالمین بر اهل بیت امامت را خود اهل سنت هم قبول دارند واقعا امروز در عالم اسلام هیچ اهل سنتی پیدا نمی‌ شود که از ظالمین به اهل بیت رسول الله(ص) طرفداری نماید.

 

 

سوال: منظور و هدف برائت و لعن های ذکر شده در زیارات چیست؟

اگر شما زیارات را بررسی نماید ما در هیچ زیارتی از زیارت‌های معتبر نداریم که مثلاً به کسی از صحابه، لعن کرده باشد و گفته باشد لعنت بر فلانی، تنها قشری که قطعاً و یقیناً از زبان پیامبر و اهل بیت ایشان، لعن صریح شدند بنی امیه بودند و این چیزی است که در منابع اهل سنت هم وجود دارد و ما بنی امیه را لعن می‌کنیم حتی معاویه را که جزء آنها می‌باشد البته بعضی اهل سنت برای معاویه جایگاهی قائل هستند که ما به دلیل اینکه این فرد بنیانگذار و عامل فتنه، شر و همچنین جانشین کردن یزید و شهادت سیدالشهداء و منحرف شدن اسلام و افتادن اسلام به حکومت پادشاهی و قتل عام شیعیان و جنگ طایفه‌ای بین مسلمانان که تا امروز هنوز داریم نتیجه‌اش را می بینیم او را هم لعن می کنیم. بنابراین وقتی روایات و زیارات معتبر را بررسی می‌کنید هیچ کدام اسم کسی را نبرده است.

درتاریخ داریم که یکی از سلاطین دوره مرحوم شیخ طوسی، ایشان را فراخواند و گفت: این افرادی که در زیارت عاشورا نام برده شده؛ اول و دومی و سومی، منظور چه کسانی هستند؟ مرحوم شیخ طوسی در جواب عرض داشت: که اولی قابیل هست که بنیان قتل را گذاشت و دومی قدار بن شاخص، اشقی الاشقیاء و سومی ابن ملجم، اشقی الاخرین و چهارمی هم یکی دیگری هست. حالا ما چگونه می‌توانیم بیایم بگویم اول فلانه و دوم فلان و سوم ...

بحث لعن شمل هرکسی که در حق اهل بیت  پیامبر ظلم کرده است می باشد و اهل سنت هم با ما بر سر این درگیری ندارند که چرا شما ظالمین به اهل بیت را لعن می‌کنید زیرا قرآن هم لعن شان کرده و می‌گوید:" إن الذين يؤذون الله ورسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة " آنهایی که خدا و رسول خدا اذیت می‌کنند خدا در دنیا و آخرت لعنشان کرده و خدا در همین قرآن به اصحاب پیامبر می‌گوید که پیامبر را اذیت نکنید و همچنین در سوره احزاب هم داریم که بعضی از کارهای که اصحاب حضرت انجام می‌دادند خدا می‌فرماید:" إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ " این کار شما که پیغمبر را اذیت می‌کند.

بنابراین اگر از صحابی رسول الله کسی با اهل بیت دشمنی داشته و آنان را مورد اذیت و آزار قرار داده، شما در بین اهل سنت هم کسی را پیدا نخواهید کرد که از این صحابی دفاع ‌کند؛ منتهی اینکه ما بیایم اسم کسی را مشخص کنیم که فلانی بوده این امروز در عالم اسلام به هیچ وجهی به نفع ما نبوده است و در عوض روایاتی از اهل بیت پیامبر داریم که خیلی مشهورتر و قوی تر می باشد و ایشان دستور می‌دادند به اصحابشان که شر و فتنه رو علیه کسی تهیج نکنید و مسلمانان را باهم درگیر نکنند.

بعضی‌ها آمدند گفتند در بحارالانوار فلان حدیث آمده است که امام گفته‌اند"جبت، فلان است؛ طاغوت، فلان است." ما در جواب این عزیزان می گویم که ابتدا سند این حدیث را نگاه کنید. مرحوم محقق مجلسی انگیزه نگارشش برای کتاب بحارالانوار این نبوده و چنین ادعایی هم قطعاً نداشته است که بگوید: من هر چه حدیث در بحارالانوار آوردم، صحیح السند است. بلکه غرض ایشان این بوده که روایاتی که در مجامع اهل بیت آمده، از روایات ضعیف ضعیف گرفته تا روایات مسند قوی، محفوظ بماند، همین. یعنی ایشان سعی کردند محتوای کتب از دست نرود. در اثبات این می توانیم مراجعه ‌کنیم به کتاب "مرآه العقول" که محقق مجلسی که این روایت را آورده، در پاورقی نوشته ضعیف، نوشته مجهول. متروک، شاذ، یعنی بسیار ضعیف. یعنی خود اشان هم قبول نداشته اما ذکر کرده است. در واقع به قول امروزی ها هدف آرشیو بوده است

مادرباب وحدت 7 الی 8 روایت در وسایل[الشیعه] مسند و صحیح داریم، که مثلاً یکی از آنها که ذکر شده است یکی از صحابی نزد امام رفت و امام پرسیدند نماز جماعت می‌روی؟ گفت: نه .گفتند: چرا نمی‌روی؟ گفت: چون مسجد شیعیان دور است، مسجد مخالفین شما نزدیک است من به آنجا نمی‌روم. امام گفتند: برو پشت سرشان نماز بخوان. بعد صحابی پرسید: آیا نماز قبول است؟ امام گفتند: بله، ‌من صلی خلفهم کمن صلی خلف رسول الله، هر کسی پشت سر این‌ها نماز بخواند، مثل این است که پشت سر رسول خدا نماز خوانده است. با وجد این روایت آیا تفرقه انداختن بین مسلمان‌ها امری درستمی باشد. آیا کسی می‌تواند در مقابل نصوص قطعی قرآن که دارد از تفرقه نهی می‌کند و می‌گوید عذاب عظیم است برای کسانی که اهل تفرقه باشند، یا اینکه می‌گوید: «اولئک لهم عذاب عظیم»، کسی می‌تواند جلوی این نص یک حدیث ظنی السندی که حتی صحت هم ندارد، آن را عَلَم کند و آن را بر قرآن مقدم بدارد؟! آیا کسی می‌تواند با یکی- دو حدیث، که معلوم نیست سندش چیست، درجه اعتبارش چیست، بیاید در مقابل این آیه قرآن که می‌گوید: « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ » آیا کسی می‌تواند بگوید این حرف هایی که می‌زنیم باعث تنش نمی‌شود؟ قطعا باعث نزاع می‌شود. آیا این جایز است؟ آیا این افساد بین مؤمنین نیست، ما حتی اجازه فاسد کردن و افساد جوامع غیر اسلامی را هم نداریم. قرآن می‌گوید: «و الله لا یحب الفساد»، خدا فساد را دوست نمی‌دارد. تمام علمای ما، از اولین تا کنون، فتوا داده‌اند که هر کاری که باعث  اخلال در نظام نوعی انسانی، نه اسلامی، در نظام نوعی شود، از نظر اسلام مردود است. فساد در زمین مردود است. بسیاری از فقهای ما فتوا داده‌اند کسی که چند تا کافر ذمی را بکشد با اینکه در احکام اسلام، مجازات قاتل کافر ذمی اعدام نیست، ولی اگر چند تا بکشد، خیلی‌ها گفتند دفعه چهارم حکمش اعدام است. قرآن کریم قتل نفس محترم به اطلاق، حتی غیر مؤمن را شامل می‌شود، حتی غیر مومن، از گناهان کبیره می‌داند. چطوری یک عده‌ای به خود جرأت می‌دهند بین مردم دعوا درست کنند و مسلمان‌ها را به جان هم بیندازند، یک عده تکفیری بیایند، این‌ها را تکفیر کنند و سر ببرند مثل گوسفند، این‌ها بیایند در خیابان راه بیفتند و فحاشی کنند و آنها را تحریک کنند. بعد بین مسلمان‌ها دعوا شود و فرقه فرقه شوند و به جان هم بیفتند و بهره آن را استکبار و استعمار ببرد.

ما درسوره آل عمران داریم که خداوند می‌فرماید « لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَـئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» خداوند وعده عذاب عظیم به این‌ها داده است. بعد از آن می‌گوید: « إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ » می‌گوید: آنهایی که تفرقه درست کردند و فرقه فرقه شدند، ای پیامبر تو با آنها هیچ رابطه‌ای نداری. یعنی کسی که اهل کوبیدن بر طبل تفرقه باشد، هیچ ارتباطی با پیغمبر ندارد. این هم نص قرآن است. چه کسی جرأت می‌کند حدیث ظنی السندی که احادیث قوی تر در جلو آن هستند و مخالفش هستند را جلوی نص قرآن دربیاورد و با نص قرآن مبارزه کند؟

 

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه یک عبارتی دارند به ابن عباس که می‌فرمایند: ابن عباس! اینقدر از عثمان اطاعت کردم که می‌ترسم گناه کرده باشم. یعنی امیرالمؤمنین که امام ماست، به خاطر حفظ وحدت مؤمنین از عثمان اطاعت می‌کرد!

بنده عقیده­ام این است که ما باید در فضای آرام، به خوبی در موارد اختلاف با برادران اهل سنت بصورت برادرانه باهم بحث کنیم، ولی دوستانه و انتقادها را  بگوییم، ترجیحا هم با منابع خودشان، یعنی ما واقعاً [برای بحث] نیازی به منابع شیعه نداریم. همه حقایقی که ما روی آن پا می‌فشاریم در منابع خود اهل سنت هست. از صحیح بخاری گرفته تا سایر کتب معتبرشان. آنها هم ناراحت نمی شوند. آقای مولوی مراد زهی با آقای حسینی قزوینی با هم مفصلاً، چند جلسه مناظره داشتند و بعد آن هم روی یکدیگر را بوسیدند و رفتند، هیچ مشکلی هم نشد، نه وحدتشان به هم خورد، نه به هم فحش دادند حرف هایشان را هم زدند، دو طرف هم گوش کردند. کدام بهتر است؟

 

سوال:  به نظر شما هدف از تبلیغاتی گسترده برای گسترش برائت علنی، چیست؟

در سال مسیحی گذشته برای اولین بار در تاریخ، تعداد جمعیت مسلمانان از مسیحی‌ها بیشتر شد و این خبر را متأسفانه در رسانه‌ها  ما کمرنگ منعکس شد. وقتی خوب از بالا نگاه می‌کنید، می‌بینید برنامه‌های فرهنگی استعمار برای اینکه مردم را از اسلام دور کنند با شکست مواجه شده است. آنها برای مقابله چند کار را پیش گرفتند، یکی: گروه‌های تکفیری درست کردند. این گروه‌های تکفیری چند هدف برایشان تعریف شده است: 1- در بین مسلمان‌ها تفرقه درست کنند و مانع قدرت عالم اسلام ‌شوند. 2- کشورهای اسلامی را نا امن و یک چهره زشتی از اسلام نشان ‌دهند که آنهایی که در کشورهای اروپایی جذب اسلام شدند، نظرشان عوض شود و به اصطلاح برگردند. 3- منافع مسلمانان را در این هیاهو و هرج و مرج غارت کنند. مثل کاری که الان آمریکایی‌ها کردند و دولت عربستان به راحتی کاری کرد که قیمت نفت نصف شد. یعنی یک خسارت عظیم میلیاردی را به کشورهای اسلامی وارد کردند، بعد برای اینکه دامنه این مسئله تنها به عالم سنت نماند،؛ یک عده افراطی هم در عالم شیعه پیدا کردند متأسفانه، که اینها فحاشی می‌کنند، حرف‌های نامربوط می‌زنند و تحریک می‌کنند، تحریک طرف مقابل را تشدید می‌کنند و حرف هایی که تکفیری‌ها می‌زنند را به نوعی خاصی جلوه می‌دهند.

این گروهای محاربی که در عالم تشیّع پیدا شدند یک برنامه ای دیگری که دارند این است که بهانه ای باشند که با عوامل افراطی‌های اهل سنت خود به اهل سنت بگویند که شیعه این است و اینکه امام خمینی (رض)گفت: وحدت شیعه و سنی؛ این استراتیژی شیعه است، و یک نوع مصلحت اندیشی موقت برای اینکه بتوانند از نیروی اهل سنت سوء استفاده کند، ادعای وحدت می‌کنند ولی واقعیت شیعه همین چیزهایی است که دارید پشت سر  و در مجالس مخفیانه آنها می بینید و  به خلفا شما سب و دشنام می‌دهند واعلان برائت می کنند، واقع شیعه این است که این‌ها نمی‌توانند با شما در یک ظرف غذا بخورد. شیعه نمی‌تواند با شما برادر باشد، بلکه شیعه دشمن شماست.

یک عده‌ای هم می‌گویند: راست می‌گویند. من برای این حرفم شاهد دارم. یک جوان مصری آمد و به من ‌گفت: شما خیلی خوب هستید ولی چرا به خلفا توهین می‌کنید؟ من گفتم: در میان شما اهل سنت یک عده آدم‌های افراطی هستند، خصوصیاتشان را هم گفتم. بعد گفتم: شما، این‌ها را از خودتان می‌دانید؟ گفت: نه! گفتم: کار این‌ها را قبول دارید؟ گفت: نه! گفتم:: در بین ما هم این آدم های افراطی هستند و ما آنها را قبول نداریم. این جوان هم حرف من را قبول کرد.

آمریکا با کار کردن بروی این گروه های داخل شیعه، درصدد این هستند که تمام اقداماتی که امام  خمینی(ره) و مقام معظم رهبری برای تقارب بین مذاهب و قبل آن آیت الله بروجردی که تلاش عظیمی انجام دادند و باعث این شد رئیس دانشگاه الازهر، مفتی بزرگ مصر فتوا بدهد که تقلید از علمای شیعه هم مجزی است، و تا اینجا پیش برود که  شیعه را یکی از فرق اسلامی بداند، در واقع آنها که می‌گفتند اسلام 4 فرقه و شیعه جزوء آن نیست، ایشان گفت: اسلام 5 فرقه وشیعه هم یکی از آنها است. و هر کس می خواهد به هر کدام از این فرقه تأسی کنند و مشکلی ندارد و این اثر زحمت عظیم مرحوم آیت الله بروجردی بود که این گروه ها دانسته، یا ندانسته با آلت دست شدن خود مانع اتحاد مسلمین شده اند. امروز و نه تنها امروز، همیشه تفرقه در عالم اسلام فقط به نفع استعمار است..

ما سؤالمان از این گروه ها این است که : شما بیشتر فاطمه(س) را دوست دارید یا علی(ع)؟ شما بیشتر فاطمه(س)  را می‌شناسید یا علی(ع)؟ شما زورتان بیشتر است یا علی(ع)؟ اگر قرار بود انتقام بگیرند، امیرالمؤمنین نمی‌توانست؟ آن شخصیتی که می‌گفت: والله اگر تمام عرب مقابل علی بایستند علی به آنها پشت نخواهد کرد. ، اشان نمی‌توانست از حریف 100 الی 200 نفری که آنجا بودند، بشود؟ آن کسی که در خیبر را کند، نمی‌توانست طناب هایی که دورش پیچیده بود را پاره کند و خود و خانواده اش را نجات بدهد؟ چرا این کار را نکرد؟ جوابش را این آقایانی که اعلان برائت می‌کنند باید بدهند.

امام علی(ع) می فرماید: به خدا سوگند در عالم اسلام کسی از من علی بر وحدت این امت حریص تر نیست. و در جای دیگر آن وقتی که کسانی شعار تفرقه "لا حکم الا لله" سر می‌دادند و یک عده را از مردم جدا کردند، حضرت فرمود: «أَلَا مَنْ دَعَا إِلَی هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کَانَ تَحْتَ عِمَامَتِی هَذِهِ»، کسی که به شعار تفرقه دعوت می‌کند، بکشیدش حتی اگر زیر عمامه من باشد. آن کسی که دعوت به تفرقه می‌کند، واقعاً چه توجیهی دارد؟!

آیا ما بدتر از گوساله پرست شدن در دین داریم؟! خدا در قرآن از زبان هارون نقل می‌کند، وقتی که موسی به او گفت: چرا سکوت کردی؟ گفت: برادر ترسیدم بگویی بین بنی اسرائیل تفرقه انداختی، جنگ داخلی درست کردی، [لذا] من سکوت کردم و انحراف به این عظیمی را من تحمل کردم. موسی هم مجاب شد. در امت اسلام که کسی گوساله پرست نشده است! یک کسی عقیده‌اش این است که آن صحابی از این صحابی بهتر است.

اصلا یک سوال ما داریم که این برائت چه فایده‌ای می تواند داشته باشد؟ اگر از حق اهل بیت کسی می‌خواهد دفاع کند شخصیت حضرت فاطمه(س) را تبیین کند. مقام ایشان را بیان کند، این همه منابع اهل سنت است. جایگاه حضرت که از حضرت مریم بالاتر است. اینکه پیامبر گفته است، ائمه اثنی عشر، اهل بیت هستند، دلیلش را ذکر کند و خیلی مباحث دیگر. هیچ کسی نمی‌گوید چرا این‌ها را گفتید.

 ما در عالم اسلام یک گروه هایی داریم که بعد از خلفای راشدین، بعد از امیرالمؤمنین یازده امام دیگر ما را هم امام می‌دانند. یعنی اینقدر اینها به تشیع نزدیک هستند. ما با این کار ها داریم این‌ها را [از خودمان] دور می‌کنیم. این‌ها را به اسلام و تشیع بدبین می‌کنیم، برای مثال همین آقای تیجانی که الان یکی از مدافعان حریم شیعه است، خودش می‌گوید من یکی از بدبین‌های به شیعیان بودم. من یک سنی افراطی سلفی بودم. او با یک استاد ایرانی چند دقیقه بحث می‌کند و نظرش عوض می‌شود. حالا اگر آن استاد فحش می‌داد، آیا امروز، تیجانی، این تیجانی شده بود؟ بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشیم و کاری نکنیم که خدا راضی نیست. تولّی و تبری جای خودش را دارد. تبری برای مسلمان به هیچ وجهی، نه در سنت دلیل داریم و نه در قرآن، بلکه بر خلافش دلیل داریم.

انشالله خداوند خطرات آخر الزمان را از امت اسلام حفظ و دفع بگرداند.