دلنوشتههاي مردم حاجتگرفته
به هر حال يك ساعت و نيم مانده به اذان صبح، به سوي حرم حركت كرديم ولي به دليل طولاني بودن راه و ازدحام جمعيت، ركعت دوم نماز جماعت صبح به حرم رسيديم. دوستان نماز شبشان را در مسير راه در حال حركت خواندند و زيارت عاشورا نيز به صورت دستهجمعي در حال حركت خوانديم. حرم امام كاظم(ع) و امام جواد(ع) بسيار باصفا و پرمعنويت است. هنگام ورود، چنان جذب معنويت حرم ميشويد كه جدا شدن از آن بسيار سخت است. يكي از جلوههاي زيباي اين حرم، ارتباط نزديك مردم با امامين همامين است. اغلب، كساني كه مراد مهمي دارند از باب المراد وارد ميشوند؛ بر روي ديوارهاي باب المراد پارچههايي نصب شده بود كه بر روي آن، خانوادههايي كه مرادشان را از امام گرفته بودند، حرفهاي دلشان را خطاب به امام نوشتهاند؛ مثلا از شما به خاطر شفاي بيماري لاعلاج مريضمان تشكر ميكنيم و قول ميدهيم كه از شيعيان خوب شما باشيم.
خاطره خواندني استادمحمد بنّا
اين حرم بسيار به حرم امام رضا(ع) شبيه است و زائران خيلي زود با امامها انس ميگيرند. استاد محمد بناي يزدي ميگفت كه امام كاظم(ع) خيلي زود مرادت را ميدهد. من كه چند هفتهاي در اين حرم مشغول بنايي بودم، از امام كاظم(ع) خواستم اجازه دهند به داخل ضريحشان بروم و قبر شريفشان را ببوسم؛ ساعت 10 صبح از ايشان اين تقاضا را كردم و روز بعد، همين ساعت بود كه ديدم يكي از مسؤولان حرم به سمت ما ميآيد. او از استاد بزرگ بناها خواست تا داخل حرم برود و بخشي از تعميرات لازم را انجام دهد.
من قبلا از ايشان خواسته بودم كه اگر يك روز در داخل حرم كاري بود، به من ارجاع دهد، طبق اين قرار از ايشان خواستم كه اين ماموريت را به من واگذار كنند. ايشان كار را به من واگذار كرد. وقتي به درب حرم رسيدم، ديدم حرم را خلوت كردهاند و فقط مسؤولان داخل حرم هستند. در زد و گفت: بنّاي ايراني را آورده ام. در باز شد و وارد حرم شدم. چند تكه سنگ بود كه ميخواستند نصب كنند؛ انجام دادم؛ ناگهان ديدم درِ ضريح باز است و ظاهرا ضريح را غبار رويي كردهاند و ميخواهند در آن را ببندند.
به آن كسي كه مرا براي كار آورده بود، گفتم من محمد غلام امام كاظم(ع) هستم؛ اجازه بدهيد تا از قبر آن امام(ع) بوسهاي بردارم؛ او گفت بايد از مسؤول حرم بپرسيم. چند نفري در گوشهاي نشسته بودند دست مرا گرفت و گفت اين ايراني ميگويد من غلام امام(ع) هستم و ميخواهد وارد ضريح شود و بوسهاي بگيرد. ايشان اجازه داد ولي گفت مسوول ضريح بايد اجازه دهد، ايشان هم اجازه داد. با خوشحالي زايدالوصفي وارد ضريح شدم و در ميان دو قبر شريف حركت كردم و هر دو قبر را بوسيدم.
آن مسؤول به من گفت: اين صندوقچه را ببوس و خدا را شكر كن كه چنين توفيقي به شما داده شده است. اين توفيق تاكنون نصيب افراد كمي شده است. پس از آنكه به جمع بنّاها آمدم و موضوع را گفتم، استاد بزرگ گفت: من سالهاست كه در اينجا خدمت ميكنم ولي اين توفيق نصيبم نشده است، تو از امام(ع) خواستي و ايشان هم به شما اين توفيق را داد.
جلوهاي از مظلوميت امام جواد(ع)
آقاي تحويلدار، نماينده ولي فقيه در حرم كاظمين، نقل ميكرد كه در اينجا سه حلقه چاه مربوط به امام جواد(ع) وجود دارد كه آب آنها از بهترين آبهاي اين منطقه بلكه عراق است. آبهاي سقاخانههاي حرم همه از چاه امام جواد(ع) است؛ حتما در اين سفرها به قصد تبرّك از اين آبها بنوشيد. به راستي چه دردناك است امامي كه براي مردم اين منطقه بهترين آب را استخراج كرده بود و طي قرنها مردم از آن مينوشند، خودش با لب تشنه به شهادت رسيد.
در حرم كاظمين علاوه بر زيارت خاصه امام كاظم(ع) و امام جواد(ع)، زيارت جامعه مناسب است. حكايت حاج علي بغدادي در مفاتيح الجنان نيز خواندني است و به زوار توصيه ميشود؛ زيرا در آن اهميت اين زيارت از سوي امام عصر(عج) و چگونگي آن را مشاهده خواهيد كرد.
مدفن شيخ مفيد و خواجه نصيرالدين طوسي
زيارت شيخ مفيد و خواجه نصيرالدين طوسي كه در بالاي سر و پايين پاي كاظمين دفن شدهاند، نشانه عظمت اين دو بزرگوار است. شيخ مفيد، استاد سيد رضي و سيد مرتضي و از علماي بزرگ شيعه است. وقتي كه بر سر مسالهاي با شاگردشان سيد مرتضي اختلاف نظر پيدا كرد، قرار بر اين شد كه نامهاي بنويسد و روي قبر اميرالمومنين(ع) بگذارد و منتظر جواب بماند.
فرداي آن روز، دستخط امام را يافتند كه نوشته بود "الحق مع ولدي والشيخ معتمدي"؛ حق با پسرم ميباشد ولي شيخ نيز مورد اعتماد من است. محقق طوسي هم كه از علماي بزرگ شيعه به شمار ميآيد و در منطق و فلسفه و كلام و نجوم يد طولايي دارد و رصدخانه مراغه نيز از يادگارهاي ايشان ميباشد و علاوه بر آن داراي مسؤوليت سياسي يعني نخست وزيري هلاكوخان بود، در قسمت بالا سر حضرت مدفون است. ايشان با همه اين ويژگيها وصيت كرد كه در حرم كاظمين دفن شود و روي قبرش بنويسند: " وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد." آري! اين دو بزرگوار توسط همه زائران هر روز بارها زيارت ميشوند.
ادامه دارد