خداوند بزرگ به پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد مصطفي(ص) دستور ميدهد به بهترين روش با كافران جدال كند و آنان را به راه راست و دين حق دعوت نمايد «با حكمت و اندرز نيكو به سوي راه پروردگارت دعوت نما و با آنان به طريقي كه نيكوتر است استدلال و مناظره كن... حكمت به معني علم و دانش و منطق و استدلال است و در اصل به معني منع آمده است و از آنجا كه علم و دانش و منطق و استدلال مانع از فساد و انحراف است به آن حكمت گفته شده... و به تعبير ديگر دست انداختن در درون فكر و انديشه مردم و به حركت درآوردن آن و بيدار ساختن عقلهاي خفته نخستين گام محسوب ميشود و به وسيله اندرزهاي نيكو يعني استفاده كردن از عواطف انسانها كه با تحريك آن ميتوان تودههاي عظيم مردم را به طرف حق متوجه ساخت».1
بارها ديده، شنيده و يا خواندهايم بحث و جدلهاي بيهوده روابط خانوادگي و اجتماعي را در محيط خانه، اداره، سازمان و كارخانه مخدوش نموده است. در مواقع مختلف در بعضي از رسانهها، مطبوعات و گاه مناظرههاي تلويزيوني ديده ميشود فرد يا گروهي با جر و بحثهاي غيراصولي بدون توجه به مسائل اخلاقي با زشتترين كلمات و تندترين اهانتها سعي ميكنند نه تنها به طرف مقابل تهمت و افترا بزنند بلكه كساني را كه در آن جلسات حضور ندارند متهم ميكنند. حضرت امام هادي(ع) ميفرمايد:«مراء و جدال دوستيهاي كهن و پيوندهاي استوار را خراب ميكند و ميگسلد، كمترين زيان آن غلبه جويي و برتري طلبي است و اين عمدهترين اسباب جدايي است.» 2
بعضي از همايشهايي كه در آذر ماه گذشته به مناسبت بزرگداشت روز دانشجو برگزار شد نشانگر اين معني بود كه تعدادي آمده بودند تا نظم جلسه را به هم بزنند، با فرياد و كف و سوت و گاه تكبير گفتن و با اداي جملاتي كه حاكي از عصبانيت گويندگان آن بود به اصطلاح طرف مقابل را منكوب و مغلوب نمايند. تشكيل اين گونه جلسات و به آشوب كشاندن آنها نه تنها بزرگداشت ويا نقد و انتقاد از ديگران نيست بلكه نتيجه آن هتك حرمت و بيتوجهي به كرامت انساني است. مودبانه و محترمانه نشستن و مطالب سخنران را شنيدن و با ادبيات فاخر و با جملات منطقي گفتگو كردن و طرح پرسشهاي انتقادآميز و درخواست شنيدن جواب با آرامش و خونسردي و گوش دادن به نظرات موافق و مخالف است كه در نتيجه مردم با ديدن اين صحنهها خوب يا بد را تشخيص داده و به نيكي قضاوت خواهند كرد. در شأن دانشگاه و دانشجويان و استادان يا روزنامهنگاران نيست كه برخلاف ضابطه و قانون با اداي كلمات و عبارات ناپسند پاسخ اعتراضات و هياهوي ديگران را بدهند. دانشجو بايد در همه مكانها بويژه در محيط دانشگاه معيارهاي اصولي و اخلاقي را در كردار و گفتار خود متجلي نمايد و ميطلبد كه مسئولان فرهنگي و اجتماعي و دلسوزان نظام به برهم زنندگان نظم در اين زمينه تذكر بدهند و از آنها بخواهند با عنايت به متون اسلامي و كتب اخلاقي و تربيتي به طريقي بگويند و بنويسند تا شركت كنندگان بتوانند پس از چند ساعت صرف وقت توشهاي بيندوزند.
حضرت مولي الموحدين علي(ع) در جنگ صفين شنيدند يارانشان مردم شام را دشنام ميدهند. آن حضرت فرمود:«من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد، اما اگر كردارشان را تعريف و حالات آنان را بازگو ميكرديد به سخن راست نزديك تر، و عذر پذيرتر بوديد، خوب بود بجاي دشنام به آنان ميگفتيد: خدايا! خون ما و آنها را حفظ كن، بين ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهي به راه راست هدايت كن، تا آنان كه جاهلند، حق را بشناسند، و آنان كه با حق ميستيزند پشيمان شده به حق باز گردند.»3
سي و شش سال از انقلاب اسلامي ميگذرد صدا و سيما و رسانههاي متعدد مجازي و مكتوب در اختيار حاكمان و دولتمردان بوده است، هر موسسه و نهادي به ويژه مجموعههاي آموزشي و دانشگاهي تحت مديريت افراد و گروههايي است كه متصف به اسلام و دينداري هستند، بنابر اين نبايد شاهد همايشها و گردهم آييهايي باشيم كه گويندگان و شركت كنندگان در آنها بدون مدرك و دليل با زنندهترين و گزندهترين كلمات مخالفان سياسي خود را مورد انواع و اقسام اتهامها قرار دهند.
«صحابه نبي اكرم اسلام (ص) ضمن تصرفات پيمبر(ص) در قضيه پيچيده حديبيه درسهاي مهمي از حكمت و حلم و صبر و ضبط نفس و سياست صائب و دور انديشي و وفاي به عهد و احتياط و حزم و حذر و گذشت و سازگاري و مشورت و احتراز از استبداد و احترام معارضه را از آن بزرگوار دريافت كردند...شايد نخستين درسي كه صحابه در اين مدرسه فرا گرفتند درس احتياط و حذر بود... دومين درسي كه پيمبر (ص) عملا به اصحاب القاء كرد و ايشان آن را فرا گرفتند و كليه مسئولين در مقام زمامداري بايد آنرا بكار بندند، درس ضبط نفس و تسلط بر اعصاب و صبر و تحمل در برابر عربده جوئيها و تحريكات سبكسران و سفيهانست و اين همان خلقي است كه پيمبر(ص) به زيور آن آراسته بود و در سختترين ساعات و حساسترين لحظات دوران حديبيه آن را بكار بست و اين در حالي بود كه ميتوانست مزد تحريكات و تهورهاي ايشان را به سنگ تمام بپردازد ولي چنين نكرد زيرا كه آنرا لازم نديد. سومين درس اخلاق عظيمي كه پيمبر (ص) در مدرسه حديبيه القاء فرمود درس حلم و بردباري بود و بارزترين صحنه تجلي حلم پيمبر (ص) در برخورد با اعتراض شديد و برخورد جسورانه نسبت به برخي از موارد و مواد پيمان صلح حديبيه بود: اعتراضي كه از كوته نظري و بقاياي اخلاق جاهلي مايه ميگرفت... شايد موثرترين درس در مدرسه حديبيه درسي باشد كه پيمبر (ص) در زمينه وفاي به عهد و محترم شمردن پيمان و مقيد بودن به مقتضاي قول و قرار القاء فرموده است.»4
مديرمسئول يكي از روزنامههاي كشور در يكي از اين همايشها ميگويد: اسنادي دارد كه نشان ميدهد دو نفر از معترضان به انتخابات سال 88 ميخواستند طرح تكفيري در سوريه را در ايران پياده كنند، عدهاي از دانشجويان حاضر در جلسه را فريب خورده ميداند و اعلام ميكند كساني كه آنها را فرستادهاند نميتوانند مانع افشاي اسناد وطن فروشي شان بشوند. دولت قبل را بهترين دولت ايران ميداند و فسادمالي سه هزار ميلياردي و فساد اقتصادي بابك زنجاني را به اصلاح طلبان نسبت ميدهد. خطاب به عدهاي از دانشجويان و حاضران در جلسه ميگويد شما كانديداي خودتان را كنار كشيديد چون راي نداشت ميگويند دولت روحاني رحم اجارهاي ماست، بابا برويد موسسه رويان دنباله رحم اجارهاي باشيد!! عدهاي از دولتمرداني كه سالها در اين مرز و بوم مقامات عالي اجرايي را به عهده داشتند وابسته به خارج و گاه آمريكايي و اسرائيلي ميداند، خانواده شهيد عالي مقامي اظهارات وي را درباره شهيدشان تكذيب ميكنند اما روزنامه نگار مورد بحث ميگويد من آن شهيد را بهتر از خانوادهاش ميشناسم تا جايي كه همسر يكي از آن شهدا مينويسد دعا ميكنم به خاطر مردمي كه اراجيف شما را ميخوانند و ميشنوند خدا شفايتان بدهد!!
آيا نبايد از اين گوينده و شنونده پرسيد با استناد به كدام مدرك و دليل اين ادعاها را مطرح ميكند و يا در كدام دادگاهي به اثبات رسيده كه به اين يا آن تهمت جاسوسي، مزدوري، وطن فروشي و وابستگي به خارج ميزند.
امام جمعه موقتي كه بايد خود و ديگران را به تقوي و پرهيزگاري و قانونمندي سفارش كند درباره يكي از سخنرانان همايشها اظهار ميدارد: اگر مردم دستشان به سخنران در آن همايش رسيده بود دهانش را خرد ميكردند.
نمايندهاي كه بايد حافظ و تابع قانون باشد و مردم را به رعايت اجراي صحيح ضوابط و قوانين دعوت كند با كنايه و اشاره عدهاي را تشويق به اعمال هنجار شكنانه و تعرض به مخالفان سياسي گروه و دسته خود مينمايد و درباره سخنراني كه مسئولان ذي ربط با حضور وي در همايش موافقت نموده بودند ميگويد: اگر نبود خويشتن داري و حرمت لباس پيامبر(ص) محال بود 16 آذر اين فرد، شيراز مقدس را سالم به مقصد تهران ترك كند.
آيا شايسته است دانشجويي در يك جلسه كه به عنوان روز دانشجو و نماد مبارزه با استكبار برگزار ميگردد فرياد مرگ بر سخنران سر دهد و خواهان بيرون رفتن وي از محل باشد يا خداي ناكرده بخواهد به جايگاه حمله كند و يا در پي به هم زدن مراسم باشد؟
«صادق زيباكلام در گفتگو با خبرگزاري آنا گفت: در يكصد سال گذشته - يعني از مشروطه به بعد از جمله در انقلاب اسلامي - مبارزه كرديم كه در كشور قانون حاكم شود. زيباكلام با اشاره به اظهارات حجتالاسلام طائب، رئيس قرارگاه عمار تصريح كرد: اين چيزي كه جناب طائب گفتند فقط در ذهن ايشان است، و الا در اين 36 سالي كه از انقلاب ميگذرد، هرگز چه صراحتا و چه تلويحا گفته نشده است كه شوراي عالي امنيت ملي زير نظر قوه قضائيه است يا اينكه شوراي عالي امنيت ملي حكم دادگاه را دارد يا ميتواند تفهيم اتهام و محكوميت صادر كند. در كجاي قانون اساسي ما، چنين وظايف و اختياراتي براي شوراي عالي امنيت ملي پيشبيني شده است؟ وي افزود: آنچه جناب طائب ميگويند، نقض آشكار قانون، قانون اساسي و حاكميت قانون در جمهوري اسلامي ايران است. صادق زيباكلام گفت: بايد اتهامات مشخص باشد.»5
بدان اميد كه با مشاهده نوار و فيلم مناظرهها و مصاحبههاي بزرگاني چون شهيد آيت ا... دكتر سيدمحمد بهشتي با گروههاي مخالف و حتي معاند با نظام اسلامي و مطالعه گفت و شنودهاي آن دوره كه در كتابها و رسانهها درج و پخش گرديده در كنار تذكرات گويندگان و نويسندگان و مديران فرهنگي جامعه و دارندگان تريبونهاي رسمي زمينههايي فراهم گردد تا افراد و جواناني كه در ايام مختلف به منظور گرامي داشت جلساتي را برگزار ميكنند همگان با سعه صدر بيشتر پذيراي نقد و انتقاد و شنيدن سخنان يگديگر باشند و از برگزاري همايشهاي جنجالي و گردهم آييهاي بي نتيجه در حد امكان خودداري نمايند.
مدير مسئول
پي نوشت ها:
1- «تفسير نمونه»، ذيل آيه شريفه 125 سوره نحل، جلد يازدهم، صفحه 455 و 456، انتشارات دارالكتب الاسلاميه چاپ 1360ه. ش
2- «اخلاق اسلامي»، جواد محدثي، صفحه 158، موسسه فرهنگي و تحقيقاتي اخوان دستمالچي در يزد چاپ قم، 1392 ه. ش
3- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتي(ره)، خطبه 206، صفحه 305
4- «صلح حديبيه»، صدر بلاغي، صفحه 176 تا 181، انتشارات حسينيه ارشاد، چاپ 1369 ه. ش
5- خبرگزاري آنا، 3/10/93