زمان : 07 Azar 1393 - 18:02
شناسه : 96569
بازدید : 2430
تلخ، بدبو، بي بركت مثل پول نفت تلخ، بدبو، بي بركت مثل پول نفت زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

به قول مش قاسم سريال دايي جان ناپلئون «پيرمرداني مثل بنده و مادرجان‌ها مثل عيال مربوطه مي‌شناسندش» شما هم كه... بعله.
مش قاسم مي‌گفت: «زير سر انگليسي‌هاست» با اون چشم‌هاي چپ بيرون زده كه با حرارت و آتشين مي‌گفت: من هم مي‌گويم! روزيكه انگليسي‌ها كلنگ اولين چاه نفت را زدند ناپاك بودند نظرشون هم خير نبوده زيرا خير و بركت پولش به ما نرسيد كه نرسيد فقط جنگ و دعواش را چشيديم از حرارتش گرم نشديم ولي دودش چشم‌ماها را كور كرد! آن 50 سال پدر و پسر كه مي‌گويند مفتكي مي‌دادند به آمريكا و انگليس!
باقي‌مانده‌اش را هم مي‌خوردند. بعدش هم كه نفت مال خودمان شد اين چشم آبي‌ها بهانه گرفتند و به هر بهانه نظير ديه خون كشته شدگان بمب‌گذاري‌‌ها و شركت در فلان جا گفتند از پول نفتتان برمي‌داريم. حالا هم بدون وارث ماندن ارث ثريا يكي از همسران محمدرضا باعث شد از پول‌هاي نفت كه خارج كرده بود به نفع خودشان مصادره كنند. ولي اگر هم از دستشان پول نفت بيرون برود باز هم كفاف سهم كودكان كار و كارتون خواب‌ها و اهالي محله زير خط فقر نمي‌شود. هر چه مي‌كشيم از دست انگليس است
اگر نبودند و يا اگر خيرخواه بودند و اگر به ملت ايران علاوه بر نفتش توجه داشتند بعد يك قرن از اين درآمد سرشار خداداد ملي لااقل نوه‌زبان‌دراز به زندگي راحت تر و آقامنشانه‌تر اميد داشت. روح مادر بزرگ شاد باشد وقتي براي خوابيدن بچه‌ها و نوه‌ها لالايي مي‌خواند وسطش كه شعر يادش مي‌رفت زير لب مي‌گفت:
گندم، گل گندم، گل گندم/ زحمتش مال ما، نونش مال مردم

زبان دراز