در چند روز اخير عدهاي از سخنرانان، روحانيون و خطيبان جمعه در بخشها و شهرهاي مختلف استان نسبت به سخنان نماينده اسبق يزد در شهرستان مهريز انتقاد نموده و وي را به عنوان عنصري سوخته و دوم خردادي و... كه اشاعه اكاذيب نموده معرفي كردند و پي در پي در اين زمينه پيامهايي تلفني براي افراد فرستاد ميشد و از جمله معترض بودند كه چرا گفته است موضوع ولايت فقيه بعد از تدوين اوليه قانون اساسي در مجلس خبرگان گنجانده و تصويب شده است. به دنبال آن اظهارات، يكي از گويندگان به شدت از عملكرد اصلاحطلبان در كشور انتقاد كرد و گفت:«شما اصلاحطلبان مملكت جزء مفسدين هستيد... شما اصلاحطلبان اصلاً عددي نيستيد كه مردم شما را بزرگ كنند و فقط در حدود چهار تا 10 نفر اصلاحطلب اصلي داريم كه فتنه در كشور چاق ميكنند... شما دم از امام و خط امام(ره) ميزنيد ولي اين حرف امام خميني(ره) كه فرمود پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به كشور شما آسيبي نرسد را زير پا گذاشتهايد... شما اصلاحطلبان نسبت به معارف دين جاهل هستيد و در قم درس نخواندهايد و لذا مرتب با انقلاب اسلامي و نظام درگير ميشويد.»1
نگارنده در پي تكذيب يا تصديق سخنان نماينده اسبق يزد و يا حمايت از وي نيست. به ويژه كه به اصل مطالبي كه در آن شهرستان ايراد نموده دسترسي نداشته است. ممكن است بيان گويندهاي از جمله سخنران مورد بحث از جهات مختلف مورد نقد و اعتراض قرار بگيرد و يا صحت و درستي موضوع نيز مورد ترديد و يا تكذيب ديگران واقع شود. بدون شك هر گاه موافقان و مخالفان مسلهاي كه خود را از طرفداران جمهوري اسلامي ايران ميدانند بخواهند از تريبونهاي گوناگون با جملاتي يكديگر را مورد عتاب و خطاب قرار دهند نه تنها حقايق بر مردم روشن نميگردد بلكه روز به روز بر ابهامات افزوده ميشود. در اسلام به ما آموختهاند در مجالس وعظ و خطابه و در جايگاه رفيع نمازجمعه بايد از وحدت برادران ديني سخن گفت. خواستار هماهنگي بيشتر با گروهها و دستهها و احزاب و انجمنهايي شد كه براي پيشرفت و آباداني اين سرزمين گام برميدارند و خود را موظف به رعايت قانون اساسي ميدانند. تريبون نماز جمعه و منبر محل تاختن به گروه و جناح خاصي نيست بلكه جاي پنددادن و نصيحت كردن و ايراد موعظه و خطابههاي اخلاقي، ديني و معرفتي است. نبايد مخالفان سياسي خود را مفسد ناميد!! مگر نه اينكه مفسد كسي است كه دادگاه صالحي حكم به افساد او داده باشد. اگر تعداد اصلاحطلبان 4 تا 10 نفر باشد چگونه بعد از حمايت آن مجموعه از دكتر حسن روحاني ميليونها نفر به دولت اعتدال راي دادند و پيروزي او در انتخابات خردادماه 92 را رقم زدند؟
كساني كه در حوزههاي علميه قم و يا نجف يا مشهد و ديگر شهرها و يا در دانشگاهها درس خواندهاند اگر از نظر علمي و تحصيل علوم حوزوي تقريباً يكسان و به اصطلاح هم سنگ باشند ميتوانند در كنار يكديگر نظرات خود را مطرح و بحث و تبادل نظر نمايند اما حتي اين امور سبب برتري و فخرفروشي افراد و گروهها نسبت به يكديگر نميشود«تنها تفاوتي كه مقتضاي قريحه انساني است و فطرت بشر هم از آن ساكت نيست تقوي است، مسئله تقوي هم راجع به خدا است، ربطي به مردم ندارد... از نظر جريان قانون ديني و از بين رفتن فاصلههاي طبقاتي در شئون اجتماعي، حاكم و محكوم، امير و مامور، رييس و مرئوس، آزاد و بنده، زن و مرد، غني و فقير، كوچك و بزرگ در اسلام داراي يك موقعيت ميباشند كه قانون در حق همگان يكسان اجرا ميشود»2
حضرت امام حسين(ع) نماد آزادگي، ظلمستيزي، صداقت، عدالت، سياست، شجاعت، استقامت، صبر، فتوت و جوانمردي بود كه براي پايداري و ماندگاري دين اسلام و اصلاح امت بر ضد ظلم حاكمان و يزيد زمان قيام كرد. توفيق نصيب واعظاني ميگردد كه هر گاه در جايگاه منبر و خطابه قرار ميگيرند بنا به فرموده بزرگان اسلام و علامه جليل القدر مرحوم محدث نوري از روي اخلاص و با صداقت سخن بگويند و در مسير ائمه هدي گام بر دارند.
«امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند نفرستاد هيچ پيغمبري را مگر با صدق يعني با داشتن صفت راستگويي و اداي امانت به نيكوكار و بدكار.»3 بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني (ره) در نجف حكومت اسلامي و ولايت فقيه را تدريس مينمودند و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران بارها پيرامون ولايت فقيه و نوع حكومت نظرات خود را اعلام و اظهار نمودهاند كه براي عموم مردم مومن و انقلابي اين سرزمين فصلالخطاب ميباشد از جمله: «من به همه ملت، به همه قواي انتظامي، اطمينان ميدهم كه امر دولت اسلامي، اگر با نظارت فقيه و ولايت فقيه باشد، آسيبي بر اين مملكت نخواهد وارد شد. گويندگان و نويسندگان نترسند از حكومت اسلامي، و نترسند از ولايت فقيه. ولايت فقيه آنطور كه اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرمودهاند به كسي صدمه وارد نميكند؛ ديكتاتوري بهوجود نميآورد، كاري كه برخلاف مصالح مملكت است انجام نميدهد، كارهايي كه بخواهد دولت يا رئيس جمهور يا كس ديگري برخلاف مسير ملت و برخلاف مصالح كشور انجام دهد، فقيه كنترل ميكند، جلوگيري ميكند.»4
قانون اساسي طي مراحلي تدوين و تنظيم و بررسي و به تصويب اكثريت مردم اين سرزمين رسيده است و به عنوان ميثاقي بين دولت وملت ياد ميشود همه مديران، مسئولان، مقامات و كارگزاران نظام بدون توجه به تقدم و تاخر فصل و مادهاي موظف به پيروي و ملزم به رعايت دقيق آن ميباشند. اگر مسئولي به قوانين مصوب و يا قانون اساسي پاي بند نباشد جز خودكامگي و استبداد نتيجهاي در پي نخواهد داشت. اينك توجه خوانندگان را به نكتهاي پيرامون اصل ولايت فقيه و گنجاندن آن در قانون اساسي جلب مينمايد:
«بر اساس لايحه قانوني كه در تاريخ 27/4/1358 به تصويب شوراي انقلاب رسيد، مقرر شد به منظور اظهارنظر نهايي دربارهي متن قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، كه از سوي دولت موقت تنظيم شده بود، مجلسي به نام بررسي نهايي قانون اساسي با 73 عضو(شامل نمايندگان اقليتهاي مذهبي ارمني، يهودي و زردشتي) تشكيل شود. با انجام انتخابات، مجلس مزبور در تاريخ 28 مرداد ماه 1358 افتتاح شد و در جلسه افتتاحيه نخست وزير موقت طرح قانون اساسي را كه در شوراي طرحهاي انقلاب تدوين گرديده بود، جهت بررسي و تصويب نهايي تقديم مجلس مزبور نمود. طرح قانون اساسي تقديمي دولت موقت به مجلس بررسي نهايي قانون اساسي مشتمل بر 12 فصل و 151 اصل بود. مجلس مزبور كه به مجلس خبرگان قانون اساسي نيز معروف شد پس از تشكيل، طبق آيين نامه داخلي خود، بررسي قانون اساسي پيشنهادي را آغاز نمود و با برخي تغييرات اساسي كه در آن داد و از جمله مهمترين آنها گنجاندن اصل ولايت فقيه در آن بود، سرانجام قانون اساسي در 12 فصل و 175 اصل در جلسه بيست و چهارم آبان ماه 1358 به تصويب نهايي رساند... قانون اساسي پس از تصويب مجلس، در روزهاي 11 و 12 آذر ماه 1358 به همه پرسي گذاشته شد و با 5/99% آراء مثبت ملت ايران مورد تصويب قرار گرفت... اصلاحات و تغييرات انجام گرفته توسط شوراي بازنگري قانون اساسي سرانجام در بيستم تير ماه 1368 به تصويب نهايي رسيد و در روز 6مرداد ماه 1368 به همه پرسيگذاشته شد و به تاييد ملت رسيد...قانون اساسي اصلاحي سال1368 كه عنوان قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به طور مطلق منصرف به آن است و شرح و بحث در مورد قانون اساسي در اين نوشتار نيز بر همين مبناست، مشتمل بر 14 فصل و 177 اصل ميباشد كه دو اصل 176 و177 به قانون اساسي الحاق شده و بقيه اصلاحات و تغييرات در لابلاي اصول گنجانده شده است.»5
حسن ختام مقاله به درج فرمايشي از مولاي متقيان حضرت علي(ع) اختصاص مييابد كه شيعيان جهان به عصمت آن بزرگوار اعتقاد دارند.
«اي مردم! از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند، آنها دوستدار ستايش اند، وكشور داري آنان بر كبر و خودپسندي استوار باشد و خوش ندارم در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم، و خواهان شنيدن آن ميباشم. سپاس خدا را كه چنين نبودم و اگر ستايش را دوست ميداشتم، آن را رها ميكردم، به خاطر فروتني در پيشگاه خداوند سبحان و بزرگي و بزرگواري كه تنها خدا سزاوار آن است.
گاهي مردم ستودن افرادي را براي كار و تلاش روا ميدانند. اما من از شما ميخواهم كه مرا با سخنان زيباي خود مستاييد. تا از عهده وظايفي كه نسبت به خدا و شما دارم بر آيم، و حقوقي كه مانده است بپردازم و واجباتي كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد، ادا كنم. پس با من چنان كه با پادشاهان سركش سخن ميگويند حرف نزنيد و چنان كه از آدمهاي خشمگين كناره ميگيرند، دوري نجوييد وبا ظاهر سازي با من رفتار نكنيد، و گمان مبريد اگر حقي به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پي بزرگ نشان دادن خويشم، زيرا كسي كه شنيدن حق يا عرضه شدن عدالت در او مشكل باشد، عمل كردن به آن براي او دشوارترخواهد بود. پس، از گفتن حق يا مشورت در عدالت خودداري نكنيد، زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و ازآن ايمن باشم نميدانم، مگر آنكه خداوند مرا حفظ فرمايد. پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگاري نيست.»6
مدير مسئول
پي نوشتها:
1- گزارش صبح مهريز، مورخ 9/8/93
2- «روابط اجتماعي در اسلام»، استاد علامه سيدمحمدحسين طباطبايي، ترجمه محمدجواد حجتي كرماني، صفحه 84، چاپ 1348
3- «لولو و مرجان درآداب اهل منبر»، علامه محدث نوري، صفحه 51 و 52، چاپ 1364
4- «مجموعه آثار امام خميني (ره)»، جلد 10 صفحه 58
5- «مختصر حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران». دكتر حسين مهرپور. صفحه 28 و 30 و 31
6- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتي (ره)، خطبه 217، صفحه 317