زمان : 11 Mehr 1393 - 15:09
شناسه : 94281
بازدید : 6203
رهبر نسبت به افراد جامعه مانند نخ تسبیح است جلسه هفتگی هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس رهبر نسبت به افراد جامعه مانند نخ تسبیح است استاد حاج محمدرضا شایق:رعایت ادب و احترام به رسول خدا، امام و رهبر، باعث قوام جامعه مسلمین می‌شود.

به گزارش خبرنگار دارالذکر؛ هیأت انصار ولایت دارالعباده یزد، مراسم هفتگی خود را شنبه 29 شهریور ماه، همزمان با شب پربرکت 25 ذی‌العقده، و در آستانه آغاز هفته دفاع مقدس، به یاد شهید سیدمجید گلدانساز در حسینیه ارگ برگزار کرد. این مراسم با قرائت و جمع خوانی قرآن کریم آغاز شد و بعد از آن حجت‌الاسلام گنج کریمی به بیان احکام احترام به کتب و مقدسات ادیان دیگر پرداخت.

در این شب استاد محمدرضا شایق به سخنرانی در ادامه بیان نکات ناب اخلاقی – تفسیری سوره حجرات، پرداخت. بعد از سخنرانی استاد، مراسم مداحی و سینه زنی توسط مداح اهل بیت برادر محسن محمدی پناه، اجرا شد. نوای مداحی‌ در این شب با توجه به اینکه ایام خاص زیارت امام رضا(ع) بود و همچنین اعضای کادر و خدام هیئت در آستانه سفر به زیارت این امام همام بودند، حال و هوای زیارت گرفته بود و محمدی‌پناه با قرائت صلوات خاصه امام رضا(ع) و خواندن اشعار زیبا، دل‌های حاضران را به صحن و سرای این امام رئوف برد و دیدگان عاشقان حضرتش را بارانی نمود، همچنین وی اشعار دلنشینی درباره دفاع مقدس، شهدا و امام شهدا، تقدیم حاضران نمود و روحیه حماسه و شهادت را در فضای حسینیه ارگ پراکنده کرد.

در بخش سخنرانی، استاد محمدرضا شایق هم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس، در بیان معارف آیات ابتدایی سوره حجرات، سخنان شیوایی در ضرورت حفظ ادب و احترام مخصوصاً نسبت به رهبر جامعه اسلامی، ارائه کرد. گزیده سخنان وی را در ادامه می‌خوانید.

 

رسول خدا(ص)، شهید شهیدان و امام امامان هستند

در جلسه قبل عرض کردیم: آیات دوم و سوم سوره حجرات، اختصاص به زمان حیات ظاهری حضرت رسول(ص) ندارد و برخلاف ادعای وهابی‌ها که می‌گویند پیامبر گرامی اسلام از دنیا رفته و دیگر چیزی نمی‌شنوند و نیازی به حفظ ادب در حضور ایشان نیست، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: « وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»[1]، بنابراین رسول خدا(ص)، شهید شهیدان و امام امامان هستند و شهید بر تمام امت‌ها هستند، این از نظر معنای طولی. امّا در معنای عرضی، این آیات فقط به رعایت ادب در زمینه احترام لفظی اشاره ندارد بلکه در واقع این یک مصداق است، در واقع روح آیه این است که ادب در تمام زمینه‌ها در برابر رسول خدا لازم است که کمترین آن رعایت ادب در حرف زدن است. زیرا اگر پیامبر گرامی حرمتش شکسته شود دیگر نمی‌تواند رهبر نافذ‌الامری باشد.

 

بیعت رضوان: کاری کوچک اما با آثاری بزرگ

در بیعت رضوان خداوند در شأن مؤمنانی که با پیامبر بیعت کردند، می‌فرماید: «لَّقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا»[2]. شاید هیچ آیه‌ای از آیات قرآن با این لحن زیبا از مؤمنان اعلان رضایت نمی‌کند و در هیچ جنگ و غزوه‌ای این چنین آیه‌ای نازل نشده است. با اینکه بیعت کردن کار مشکلی نیست. مثل رأی‌دادن می‌ماند.

باید بدانیم بعضی از کارهای کوچک اجرهای بزرگ دارد زیرا گاهی کارهای کوچک آثار بزرگ دارد و این بیعت کوچک باعث اعاده حرمت پیامبر و تحکیم جایگاه رهبری اسلام شد و خداوند فرمود «فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا» به خاطر احترام به پیامبر، خداوند بشارت فتح و پیروزی نزدیک را می‌دهد. لذا هر چه جایگاه رهبر و امام مسلمین تثبیت شود و رهبر در نظر مردم عزیز و محترم و بزرگ شود، بیشتر اطاعت می‌شود.

 

رهبر نسبت به افراد جامعه مانند نخ تسبیح است

در آیات متعدد قرآن آمده است که پیامبر را با نام صدا نزنید، او را احترام کنید، هنگام سخن گفتن پیامبر، بدون اجازه بیرون نروید. اینها همه تکه‌‌های یک قطعه بزرگ است و آن قطعه بزرگ حفظ حریم رهبری است. حال آن رهبرمی تواند امام‌علی(ع) یا امام‌صادق(ع) یا نایب امام‌زمان یا ولی‌فقیه باشد. رهبر مانند نخ یک تسبیح است که دانه‌ها را در کنار هم نگه‌داشته است. شکستن حرمت رهبر جامعه مانند سست کردن این نخ است.

اگر قوام جامعه مسلمین به پیامبر باشد شکستن حرمت او سست کردن این نخ است، اگر ولی فقیه هم باشد شکستن حرمت ولی فقیه مانند سست کردن این نخ و سست کردن قوام جامعه اسلامی است. انرژی برق از سیم طلا و نقره و مس عبور می‌کند امّا اگر کسی سیم را قطع کند برق هم قطع می‌شود. ولی فقیه جایگاه امام را دارد و جایگاه امام، جایگاه پیامبر است لذا اگر حریم امام را بشکند نظام مسلمین به هم می‌ریزد. پس احترام به هر کسی که از سوی امام منصوب است، واجب می‌باشد.

 

تدبر: راه رسیدن به روح و بطن آیات قرآن

خدا دوست دارد ما در روح آیات تدبر و تفکر کنیم و نگاه کلی آیه را به دست آوریم. ما نباید در مصداق آیات بمانیم و مثلاً بگوییم خوب این آیه در مورد احترام و رعایت ادب در سخن گفتن با پیامبر است و الان که زمان پیامبر تمام شده پس فقط بخوانیم و ثواب ببریم! هرگز این چنین نیست. منظور این آیه حفظ حریم ولایت، حفظ ادب در مقابل رهبر، حتّی امامِ خانه نشین که ظاهراً حاکمیت ندارد، امّا حاکمیت باطنی دارد، است. زیرا مدیریت باطنی جهان متعلق به امام است، به امضاء او حوادث رقم می‌خورد و قضای الهی اجرا می‌شود و باید مورد احترام قرار گیرد.

 

فَرَزدق شاعر با شعر خود حرمت امام مسلمین را بالا برد

یکی از شاعران، به نام فَرَزدق، اشعار زیبایی را در مدح امام ‌سروده و جامی این شعر فرزدق را به فارسی ترجمه کرده است. مذهب جامی معلوم نیست که شیعه است یا سنی، اما علامه مجلسی در مورد او گفتند: «اگر خداوند هفت نسل او [جامی] را به خاطر این ترجمه بیامرزد، سزاوار است». حالا با توجه به این سخن مقام فرزدق چقدر می‌تواند باشد! هشام‌بن عبدالملک دستور داد فرزدق را به خاطر این شعر تبعید کنند و امام(ع) وقتی فهمیدند با فرستادن مبلغ زیادی، هزینه کل عمر او را پرداخت کردند. چرا امام این کار را کردند؟! این پاداش دنیایی به فرزدق به خاطر این بود که با سرودن این شعر، حرمت امام مسلمین را بالا برد.

 

حبط عمل: سخت‌ترین و بدترین عذاب خداوند

خداوند در آیه دوم سوره حجرات می‌فرماید: ای مسلمان‌ها اگر حرمت امام و رهبر مسلمین را بشکنید و محور و مدار این بنا را سست کنید، خداوند سیلی محکمی دارد و آن حبط عمل است. حبط عمل یعنی عذاب جاودانی؛ یعنی مومنی که حرمت‌شکنی کند به بیان قرآن عملاً ایمانش هیچ خاصیّت اخروی ندارد و این سخت‌ترین و بدترین عذاب خداوند است

 

یکی از علل حبط عمل: بی‌حرمتی به رهبری است

نتیجه دیگری که از این آیه می‌گیریم این است که حبط عمل مخصوص کفار و منافقان نیست بلکه می‌تواند شامل مؤمنان هم بشود. باید دقت داشته باشیم که ممکن است گناهی انجام دهیم که باعث حَبط اعمال ما بشود. ممکن است مومن در آخرت با یک پرونده خالی از اعمال و نماز و روزه و حج مواجه شود به خاطر اینکه به امام مومنین جسارت کرده است. البته بدانید بی‌حرمتی به رهبر، یکی از علل حبط اعمال است.

 

تقوا یعنی: احترام گذاشتن به هر چه رنگ خدا دارد

آیه سوم سوره حجرات می‌فرماید:«إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ»؛ کسانی که صدایشان را نزد رسول خدا پایین می‌آورند، آنها قلبهایشان را برای پارسایی آزموده است... . در اینجا ایجاز حذف رخ داده است که در زبان عرب متداول است و در قرآن بسیار به کار رفته است. در واقع خداوند می‌گوید کسانی که ادب دارند خداوند آنها را شایسته تقوا دیده به آنها تقوا داده است، زیرا ادب و احترام به آنچه رنگ خدا دارد پرهیزگاری است.

 

نسبت به هر چه رنگ خدا دارد، باید ادب کنیم.

در سوره حج می‌فرماید: «ذلِكَ وَ مَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ»[3]، هر کس شعائر الهی را احترام کند این نشانه تقوای دل است. یکی از شعائر خدا در همین سوره، صفا و مروه و شتر قربانی بیان شده یعنی شتری که نشانه‌گذاری شده برای قربانی و هیچکس حق ندارد بر آن سوار شود یا آن را شلاق بزند. لذا خداوند در قرآن نه تنها حرمت مؤمن را رعایت کرده، حتی برای شتر قربانی هم دستور احترام داده است، برای معابد یهود و نصارا هم در قرآن حرمت گذاشته است، چرا؟ زیرا در آنها اسم خدا برده می‌شود.

رعایت ادب در برابر امام مسلمین به خاطر این است که امام حجت خدا است، لذا به هر چه رنگ خدا دارد باید رعایت ادب کنیم. به علما هم باید احترام گذاشت. احترام به قرآن هم باید رعایت شود زیرا رنگ خدا دارد به هر چه رنگ خدا دارد اگر احترام بگذاریم در دنیا و آخرت خداوند ما را عزیز می‌کند و اگر حرمت‌شکنی کنیم روزگار دنیا و آخرتمان سیاه می‌شود.

 

عقل و ادب و دین، همیشه با هم هستند

بدانیم ادب نشانه عقل است و عقل نشانه دین است. اگر جایی ادب دیده نشود، از دین هم خبری نیست، فرد بی‌ادب دروغ می‌گوید، دینداری او هم از روی عادت است. «إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ»[4]؛ کسانی که از پشت حجره‌ها پیامبر را صدا می‌زنند اکثرشان تعقل نمی‌کنند. صدای بلند باعث سبک شدن مخاطب می‌شود. خداوند می‌فرماید: «لَا يَعْقِلُونَ» تعقل نمی‌کنند، یعنی عقل دارند ولی از عقل استفاده نمی‌کنند. لذا ادب ناشی از تعقل است باید این سه را همیشه در کنار هم جستجو کنیم: عقل، ادب، دین. پس نتیجه می‌گیریم که هر بی‌ادبی نه عقل دارد نه دین؛ هر بی‌دینی نه عقل دارد نه ادب؛ هر بی‌عقلی نه دین دارد نه ادب.

 

حفظ احترام امام خمینی(ره): رمز پیروزی در سال‌های دفاع مقدس

در پایان با توجه به درپیش بودن هفته دفاع مقدس، جفاست که در مورد شهدا چیزی نگوییم. از دلایل پیروزی ما در این دفاع هشت ساله، نفوذ کلام امام خمینی(ره) و نفوذ محبت ایشان در دل‌های رزمندگان و بسیجیان بود. یک عده از یاران امام خمینی(ره) در مقابل ایشان رعایت ادب را می‌کردند. امیرالمؤمنین(ع) بالاتر از امام خمینی(ره) بودند؛ اما چون یک عده یاد گرفته بودند جلوی ایشان بی‌ادبی کنند و راه بی‌ادبی به امام را باز کردند، دیگر کسی حرف حضرت علی(ع) را گوش نمی‌داد. ولی حرمت امام خمینی(ره) با رعایت ادب، حفظ شد و این حفظ حریم امام خمینی(ره) و نفوذ کلامشان باعث شد تا آمریکا در مقابل عظمت ایشان به زانو در آید و با وجود اینکه سلاح کافی نداشتیم و دشمنان هم ما را در زمینه‌های مختلف تحریم کرده بودند، ولی همین ادب در مقابل امام، روح انقیاد را تقویت کرد و معجزه‌هایی را در عرصه میدان‌های جنگ به وجود آورد و باعث پیروزی ما شد.



[1]. آل عمران، 169.

[2]. فتح، آیه 18.

[3]. حج، آیه 32.

[4]. حجرات، آیه 4.