یزدفردا:خبر جدایی آزاده نامداری از فرزاد حسنی بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت. بعد از گفتوگوی آزاده نامداری با روزنامه صبا و اعلام تلویحی جداییاش از فرزاد حسنی، سایه این خبر همچنان بر سر فضای رسانهای سنگینی میکند.طوریکه حتی چندروز پس از انتشار این گفتوگو، حاشیههای آن بیشتر و بیشتر میشود.
به گزارش صبحانه، بگومگوی رسانهای خبرنگار نزدیک به فرزاد حسنی با آزاده نامداری.حاشیههای رسانهای شدن یک جدایی رسانهای همچنان ادامه دارد. بعد از گفتوگوی «آزاده نامداری» با «روزنامه صبا» که دوشنبه 20 مردادماه منتشر شد،یک خبرنگار که گفته میشود رابطه نزدیکی هم با «فرزاد حسنی» دارد، با انتشار یک یادداشت به این موضوع واکنش نشان داد. یادداشتی که با تیتر « الو... من دارم عروسی می کنم» در یک سایت متعلق به یک تلویزیون اینترنتی منتشر شد. دوست خبرنگار فرزاد حسنی در این یادداشت از نامداری به خاطر رسانه ای کردن طلاقش گلایه کردهبود. اما نامداری هم ساکت ننشست واین یادداشت را بی پاسخ نگذاشت.
آقای خبرنگار در بخشی از این یادداشت نوشته بود: «هیچ وقت اون روزی که شماره فرزاد حسنی روی تلفنم افتاد رو فراموش نمی کنم؛ البته نه اینکه قبلش با هم ارتباط نداشتیم ها نه، ولی اون روز یه انرژی و هیجان دیگه ای تو صداش بود. (اصولا خیلی کم پیش میاد فرزاد از اتفاقی هیجان زده شه!) وقتی گفت داداش دارم ازدواج می کنم رو هیچ وقت یادم نمی ره. اولش فکر می کردم داره شوخی می کنه، چون تو ذهن خودم همیشه فرزاد رو پسر مستقلی می دیدم و بعید می دونستم از مجرد بودنش ناراضی باشه، ولی اون روز تمام تصوراتم نسبت بهش عوض شد.»
او در ادامه، ماجرای رسانهای شدن خبر ازدواج و انتشار گزارش و عکسهای عقد این زوج رسانهای را بازگو کرده و در پایان، اینطور از آزاده نامداری گلایه میکند:«تنها یک سوال از آزاده نامداری دارم؛ خانم نامداری... شما که می دانستی بهتر است این آتش زیر خاکستر و محرمانه بماند، چرا اینگونه خبر طلاق تان را رسانه ای کردید؟ مگر نه اینکه شما مجری تلویزیونی هستید که میلیون ها بیننده پای حرف هایتان می نشینند، بهتان اعتماد می کنند و شما و همکارانتان را الگوی زندگیشان قرار می دهند؟ چرا فرزاد با آن زبان نیش دار و تند و البته بی پروایش (که بارها و بارها چوبش را خورده)، قفل سکوت به زبانش زده و لام تا کام حرف نمی زند؟ اینکه همیشه چهره های سرشناس از مطبوعاتی ها شاکی اند که چرا در زندگی ما سرک می کشید را همه می دانیم، پس چطور شد شما این بار خودت پیش قدم شدی؟ چطور می شود یک زن ایرانی با این صراحت و بی هیچ ابایی در حرف هایش بگوید «قبل از اینکه همسر کسی باشم، مجری تلویزیونم!» خانم نامداری... یعنی مجری بودن در تلویزیون اینقدر با ارزش تر از همسر یک مرد ایرانی بودن است؟ منِ مخاطب دیگر چگونه می توانم پای حرف های شما در تلویزیون بنشینم و شما از راز و رمز موفقیت و اصالت یک زن ایرانی برایمان حرف بزنید و از خانه داری و همسرداری یک زن برایمان بگویید؟»
این یادداشت البته بلافاصله با پاسخ نامداری مواجه میشود. نامداری ضمن تماس با مسئولان سایت اینترنتی منتشرکننده این یادداشت، در بخشی از پاسخش به دوست خبرنگار فرزاد حسنی اینطور میگوید:«مصاحبه من با روزنامه صبا موجود است، اگر متن مصاحبه ام را کامل خوانده باشید، می بینید آنجا نه اسمی از کسی برده ام و نه به اتفاق خاصی اشاره کرده ام. آنجا قرار بود درباره عشق، فلسفه زندگی و دنیا صحبت کنیم که همه این موضوعات از علاقه مندی های شخصی ام است. هیچ وقت درباره کسی صحبت نکرده ام و خاصه در این گفتگو هم در مورد جدایی ام حرفی به میان نیاوردم. اما رسانه های مختلف به واسطه استنباط شخصی شان و با تیتر «آزاده نامداری طلاقش را پذیرفت!» بازتاب عجیبی به این اتفاق دادند، در حالی که هیچ کجای مصاحبه من چنین حرفی زده نشده بود.»
نامداری البته در بخش دیگری از پاسخش، با مثال آوردن اظهارات «شقایق دهقان» درباره «نامادری بودن» و تجلیلی از روراست بودن او با مردم، این را هم گفته که :« اصولا لاپوشانی یا دروغ گفتن اذیتم می کند و نمی توانم بار سنگین دروغ را روی دوشم تحمل کنم. من به هر محفل هنری از جمله تئاتر، سینما یا کنسرت که می رفتم می گفتند «به فرزاد سلام برسان!» اما مگر چقدر می توانم این مسئله را از همه قایم کنم و بگویم «چشم، سلام می رسانم!» من تحمل این بار سنگین دروغ را ندارم. من یک زن کاملا سنتی ایرانی هستم و در مرام و ادبیات خودم و خانواده ام نیست که بروم جار بزنم «من جدا شده ام.» هرگز دوست نداشتم این اتفاق تا این حد بازتاب رسانه ای داشته باشد، اما به قول شهاب حسینی «یک پایان تلخ، بهتر از یک تلخی بی پایان است.» تعجبم از این است که فضای رسانه ای مان چقدر آمادگی ذهنی داشت که بعد از انتشار گفتگوی من با روزنامه صبا این هجمه رسانه ای اتفاق افتاد و انگار همه آماده بودند این خبر را منتشر کنند، در حالی که به هیچ وجه به صورت مستقیم این خبر را اعلام نکردم.»
آزاده نامداری در پایان گفتگوی تلفنی اش هم گفته: «امیدوارم همه شرایط حال حاضر من را درک کنند و بیشتر از این به اتفاقات اخیر دامن نزنند. اصلا چرا باید هر کسی از این شرایط با استنباط شخصی اش داستان درست کند؟!»
مجله مهر نوشت: بهنظر میرسد حاشیههای گفتوگوی خانم مجری با روزنامه «صبا» همچنان ادامه داشته باشد. حاشیههای تلخی که پس از رسانهای شدن جدایی یک زوج رسانهای بهوجود آمده و آتش زیر خاکستری بوده که حالا دوباره شعلهور شده. بیآن که کسی بخواهد آبی بر روی آتش این اتفاق تلخ بریزد.
نقل از ریتم زندگی، هیچ وقت اون روزی که شماره فرزاد حسنی روی تلفنم افتاد رو فراموش نمی کنم؛ البته نه اینکه قبلش با هم ارتباط نداشتیم ها نه، ولی اون روز یه انرژی و هیجان دیگه ای تو صداش بود. (اصولا خیلی کم پیش میاد فرزاد از اتفاقی هیجان زده شه!) وقتی گفت داداش دارم ازدواج می کنم رو هیچ وقت یادم نمی ره. اولش فکر می کردم داره شوخی می کنه، چون تو ذهن خودم همیشه فرزاد رو پسر مستقلی می دیدم و بعید می دونستم از مجرد بودنش ناراضی باشه، ولی اون روز تمام تصوراتم نسبت بهش عوض شد.
به من گفت به خاطر اینکه رسانه ها استنباط و متن شخصی شون رو ننویسن، دوست دارم خودت یه متن خوشگل واسه ازدواج من و آزاده بنویسی و منتشر کنی. از اونجایی که شخصا علاقه زیادی به فرزاد دارم، با ذوق تمام شروع کردم به نوشتن متن ازدواج غیرمنتظره اش با آزاده نامداری. آنقدر برایشان خوشحال بودم که خواب از سرم پریده بود و چون خودِ فرزاد به شدت اهل قلمه، باید متنی می نوشتم که به دلش می نشست و بعد از تاییدش اون رو برای انتشار به رسانه ها می فرستادم.
خلاصه اولین بار متن ازدواج رسمی فرزاد حسنی و آزاده نامداری رو در روزنامه تماشا منتشر کردم که حسابی سروصدا کرد. چند روز بعدش هم که به یکی از خیابان های غربی تهران رفتم و فرزاد که اون روز حلقه دست چپش بدجوری تو چشم می زد، یک فلش بهم داد تا عکس های مراسم عقدشون در جماران رو به همراه عکس های یادگاری شان با حاج حسن خمینی منتشر کنم. نمی تونم فراموش کنم حساسیت های عجیب فرزاد در شب نوشتن روایت مراسم عقدشون تو جماران رو.
اون شب فرزاد خان حسنی برای اینکه متنی شایسته مراسم عقدشون در محضر حاج حسن خمینی منتشر شود، تا 12 شب من رو تو دفتر تحریریه نگه داشت و بالاخره تایید متن رو ازش گرفتم و برای چاپ تو روزنامه تماشا فرستادم. بیاین گوشه ای از متن مراسم عقدشون رو با هم مرور کنیم: « پنج شنبه 6 تيرماه 1392؛ ساعت 11 صبح؛ كوچه پس كوچه هاي جماران براي رقم خوردن اتفاقي بزرگ لحظه شماري مي كنند. اينجا ميزبان كسانيست كه سال ها برايمان حرف زده اند، اجرا كرده اند و حتي بعضي وقت ها از حقوق مان دفاع كرده اند. «فرزاد حسني» و «آزاده نامداري» پنج شنبه به جماران رفتند تا حاج سيدحسن خميني نوه به تعبير داماد «آن تير مُراد» خطبه عقدشان را جاري كند تا رسما همسر يكديگر شوند.
فرزاد حسني و آزاده نامداري به همراه خانواده هايشان وارد حسينيه جماران ميعادگاه عاشقان روح الله شدند و بعد از دقايقي جهت جاري شدن صيغه عقد به دفتر حجت الاسلام حاج سيدحسين خميني وارد شدند. فرزاد حسني و آزاده نامداري كه دلشان پر از شوق و دلهره بود، دقايقي بعد با حاج سيدحسن خميني روبه رو شدند و بعد از ورود ايشان و خوشرويي هميشگي شان كه موروثي حضرت امام (ره) است، حاج سيدحسن خميني ابتدا به خوش و بش با فرزاد حسني پرداخت و از او درباره مشغوليت هاي اين روزهايش پرسيد كه آقا داماد توضيحاتي درباره مجموعه رالي ايراني به تهيه كنندگي سعيد ابوطالب خدمت ايشان ارائه كرد. حجت الاسلام سيدحسن خميني سپس با آزاده نامداري سلام و عليك كرد و درباره مشغوليت هاي اين روزهاي او پرسيد كه مشخص شد عروس خانم اين روزهاي تلويزيون ايران، مشغول تحصيل در رشته روانشناسي است.
بعد از چند دقيقه اي مراسم عقد اين دو مجري تواناي تلويزيون آغاز شد؛ حاج سيدحسن خميني وكالت آزاده نامداري را برعهده گرفت و حاج آقا رحماني وكيل فرزاد حسني شد تا اين مراسم با شكوه ويژه اي انجام شود. بعد از جاري شدن خطبه عقد با لحن زيبا و روحاني حجت السلام سيدحسن خميني، ايشان فرمودند: «انشالله كه خداوند اين ازدواج را براي اين دو جوان امروز ما مبارك گرداند و درهاي رحمت و خير و بركت خود را به روي اين خانواده تازه شكل گرفته باز كند. انشالله خداوند دل هاي اين دو جوان را روز به روز به هم با محبت تر قرار دهد و صفا و صميميت را بزرگ ترين سرمايه زندگي آقا فرزاد و آزاده خانم نمايد. انشالله خداوند محبت پيامبر (ص) و اهل بيتش را سرمايه هميشگي اين خانواده گرداند و اين ازدواج را باعث اتمام رحمت، اكمال نعمت و وسعت رزق قرار دهد. انشالله خداوند فرزند صالحي به ايشان عطا كند كه نور چشم خود و خانواده هايشان باشد و سربازان خوبي براي امام زمان باشند. اميدوارم اين ازدواج طولاني و همچنين زندگي توام با خلوص نصيب شان كند.»
حالا اما سه ماهی از جدایی بی سروصدای فرزاد حسنی و آزاده نامداری می گذره. اهالی مطبوعات و رسانه همگی در جریان این اتفاق تلخ بودن، اما هیچ کس به حرمت حفظ حریم شخصی آنها دست به قلم نبرد و به قول رسانه چی ها گفتیم داستان رو زیر سیبیلی رد کنیم! ولی دو روز پیش آزاده نامداری با گفتگویی جنجالی همه چیز رو رسانه ای و رسما خبر جدایی اش از فرزاد حسنی رو اعلام کرد. شنیدن این خبر همان سه ماه پیش آنقدر تلخ بود که چند روزی بهش فکر می کردم. آنقدر تلخ که حتی رویم نمی شد به فرزاد زنگ بزنم و دلداریش بدم. اصلا باورم نمی شد اون همه هیجان و ذوق یکدفعه و قبل از اینکه حتی زیر یک سقف بروند در نطفه خفه شود و تبدیل به یک حسرت بزرگ در زندگی هردویشان شود.
تنها یک سوال از آزاده نامداری دارم؛ خانم نامداری... شما که می دانستی بهتر است این آتش زیر خاکستر و محرمانه بماند، چرا اینگونه خبر طلاق تان را رسانه ای کردید؟ مگر نه اینکه شما مجری تلویزیونی هستید که میلیون ها بیننده پای حرف هایتان می نشینند، بهتان اعتماد می کنند و شما و همکارانتان را الگوی زندگیشان قرار می دهند؟ چرا فرزاد با آن زبان نیش دار و تند و البته بی پروایش (که بارها و بارها چوبش را خورده)، قفل سکوت به زبانش زده و لام تا کام حرف نمی زند؟ اینکه همیشه چهره های سرشناس از مطبوعاتی ها شاکی اند که چرا در زندگی ما سرک می کشید را همه می دانیم، پس چطور شد شما این بار خودت پیش قدم شدی؟ چطور می شود یک زن ایرانی با این صراحت و بی هیچ ابایی در حرف هایش بگوید «قبل از اینکه همسر کسی باشم، مجری تلویزیونم!» خانم نامداری... یعنی مجری بودن در تلویزیون اینقدر با ارزش تر از همسر یک مرد ایرانی بودن است؟ منِ مخاطب دیگر چگونه می توانم پای حرف های شما در تلویزیون بنشینم و شما از راز و رمز موفقیت و اصالت یک زن ایرانی برایمان حرف بزنید و از خانه داری و همسرداری یک زن برایمان بگویید؟
شخصا از فرزاد حسنی به خاطر سکوت معنادارش بعد از انتشار گفتگوی جنجالی آزاده نامداری تشکر می کنم که حداقل با قفل زدن به زبانش اجازه نداد بیشتر از این حیثیت و حرمت صداوسیمای ایران از بین برود. خانم نامداری... من نمی دانم در زندگی خصوصی شما دو نفر چه اتفاقاتی افتاده است، اصلا هم نه به من و نه به هیچ کسی در این کُره خاکی ارتباطی ندارد، اما از شما که به واسطه آنتن تلویزیون ایران تبدیل به یک چهره سرشناس شده اید انتظار می رفت کمی دقیق تر به حساسیت جایگاه تان و بازتاب منفی انتشار حرف هایتان فکر می کردید و بعد تصمیم می گرفتید.
من به واسطه دوستی با فرزاد حسنی و صحبت های چند روز اخیرمان با صراحت می گویم او به شدت ناراحت است و البته ما همه متعجبیم از این همه عجولانه رفتار کردن شما. خانم نامداری... دیگر همه می دانیم خیلی از چهره ها که شهرت شان هم اندازه شما یا بیشتر هم هست، از همسرشان جدا شده اند اما هنوز یا شاید هم تا ابد این اتفاق تلخ را در بوق و کرنا نمی کنند و با مطمئن باشید هیچ گاه با افتخار از آن حرف نمی زنند.
امیدوارم دیگر شاهد اتفاقاتی از این دست در میان اهالی هنر نباشیم تا هر کسی که از راه می رسد به خودش جرات ندهد بگوید فضای این عالم مسموم و ناسالم است.
از حدود سه ماه پیش خبری دهان به دهان در میان اهالی رسانهای می چرخید. خبر مربوط بود به پرسر و صداترین ازدواج سال ۹۲، ازدواجی که سید حسن خمینی عاقد آن بود و دو تن از مجریان مطرح کشور، زوج و زوجه آن. «فرزاد حسنی» و «آزاده نامداری» با هم ازدواج کردند و این موضوع را رسماً و با حضور در کنسرت یکی از خوانندگان کشور اعلام کردند.
اتفاقا همین زوج مجری بودند که برای اولین بار به طور مشترک، اجرای برنامه سال تحویل شبکه دو سیما را به عهده گرفتند. اجرایی که اصلاً نتوانست مطابق انتظار بدرخشد و پر حاشیه شد و انتقادات بسیاری را هم برانگیخت؛ درست مثل خود این دو مجری، پر سر و صدا شد و پر حاشیه.
شبکه خبر دانشجو به نقل از روزنامه صبا نوشت: خبر طلاق نامداری و حسنی را مدت ها بود شنیده بودیم، ولی به جهت رعایت حریم شخصی این دو هنرمند، خبر آن را منعکس نکردیم تا حریم شخصی آن ها را فدای یک خبر پرکلیک نکرده باشیم. تا امروز که آزاده نامداری در گفتگوی خود را با روزنامه صبا برای نخستین بار در یک تریبون رسمی این خبر را اعلام کرد…
آزاده نامداری در این گفتگو گفت: آزاده نامداری قطعاً زندگیش آبستن اتفاقاتی بوده و هر جوری هم که مدیریت کرده نتواسته جلوی رخداد بیرونی آن را بگیرد. اما من اصلا سعی نمی کنم که بگویم این اتفاق نیفتاده یا مقصرش کس دیگری بوده است. من می خواهم بگویم که این اتفاق می تواند در زندگی هر کسی بیافتد…
گفتنی است خبر طلاق آزاده نامداری و فرزاد حسنی پیش از این در محافل غیر رسمی نقل شده بود.
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
مخاطبان آن لاین یزدفردا -فرداییان همیشه همراه یزدفردا در سراسر جهان |
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید |
||||||||
|