روزنامهنگار با مقالات و تذكرات مشفقانه خود از رواج فساد، تباهي، ظلم، انحراف و بطور كلي از ناهنجاريهاي اجتماعي جلوگيري مينمايد و به بيداري و آزادي مردم كمك ميكند چون حرفهاي را انتخاب كرده كه نه تنها براي نام و نان نيست بلكه شرافت قلم از سنخ جهاد في سبيل ا... است.
نويسنده و صاحب قلم نبايد جايگاه خود را به مرتبه متملقان كه به فرمايش حضرت پيغمبر(ص)- بايد خاك بر دهن آنها پاشيد- تنزل دهد. رفتار حاكمان و قدرتمندان و دولتمردان را بيهوده و نابجا مورد تقدير و تمجيد قرار ندهد، مجريان واقعي قانون را حمايت كند و خلافكاران را سرزنش نمايد و از كردار غيرقانوني آنها انتقاد كند.
اصحاب قلم ميتوانند حاكمان و قدرتمندان را از اوج عظمت به حضيض ذلت فرو اندازند نمونههاي آن را ميتوان در رسوايي واترگيت و به زانودر آوردن مرد قدرتمند آمريكا «نيكسون» و اخيراً استعفاي رييس جمهور آلمان ديد.
همچنان كه قلمهاي مسموم و گمراه كننده بزرگترين بلا و عظيم ترين خطر براي جوامع انساني محسوب ميشود.
اصحاب رسانه و مطبوعات نبايد از هيچ قدرت اقتصادي و سياسي ترس و واهمه داشته باشند.
روزنامه نگار در برابر جامعه متعهد است و بايد واقعيتها و حقايق را بگويد و بنويسد و در هر حال منافع انسانها را بدون توجه به نژاد، قوم و رنگ و مذهب در نظر بگيرد.
خداي ناكرده نخواسته باشد با تحريف، دروغ، تهمت و افترا به خواستههاي خود و يا گروهي كه وابسته به آن است برسد.
روزنامهنگار اصول اخلاقي را به معناي واقعي رعايت مينمايد و در هيچ حالت اصول مسلم و پذيرفته شده اخلاق حرفهاي را كنار نميگذارد.
« حسين انتظامي معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد در مراسم روز خبرنگار گفت: «قانون دسترسي آزاد به اطلاعات، دولت را موظف به پاسخگويي نموده است. تكريم خبرنگار اين نيست كه به او هديه بدهيم بلكه اين است كه اجازه دهيم با دست و بال آزاد كار كند.»1
روزنامه نگاران و خبرنگاران بايد بتوانند انجمن صنفي داشته باشند مسائل و موارد مربوط به حقوق مسلم خود از قبيل بيمه، داشتن مسكن مناسب، استفاده از حقوق بازنشستگي و از كارافتادگي را پيگيري نمايند. مقامات ذي ربط بايد زمينههايي آماده كنند تا هنگام تخلف روزنامهنگار يا مدير مسئولي اولين گزينه توقيف نشريه نباشد بلكه قانونگذار اقدامات لازم را معمول دارد تا توقيف آخرين مرحله باشد و از بيكاري و سرگرداني عدهاي كه در آن نشريه و موسسه كار ميكنند جلوگيري شود. وظيفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين است كه به عنوان متولي اين امر مهم اقدامات و حمايتهاي لازم از اين قشر را بنمايد.
شهيد صارمي قرباني مبارزه با تكفيريهاست؛ اين روزها كه تكفيريها دست در خون و فساد و تجاوز دارند هر قدر ما از امثال صارمي تجليل كنيم براي به يادآوردن جنايات اين گروهها جاي دارد.
حجهالاسلام والمسلمين مسيحمهاجري ميگويد:« خبرنگار وقتي ارزش دارد كه مستقل باشد و استقلال خبرنگار در رسانههاي غيردولتي قابل ديدن است. رسانهاي كه دولتي باشد به عروس هزار داماد شبيه است كه هر روز به عقد يك نفر است و از ابتدا خط مشي فكري مشخصي ندارد.
لازم ميدانم از مهندس ميرحسين موسوي ياد كنم و آرزوي استخلاص ايشان را داشته باشم؛ بنده هر روز در هر نماز براي آزادي ايشان دعا ميكنم. ايشان حق بزرگي به گردن مطبوعات در ايران دارد. كساني كه آن دورهها را به ياد ميآورند ميتوانند تأييد كنند كه راه درست فهميدن مسائل و تحليل مسائل داخلي و خارجي،بيان حرف مردم در مطبوعات، مبارزه با ناحق و ايستادن در مقابل قدرت را آقاي موسوي در روزنامه جمهوري اسلامي ترويج و او بود كه افرادي در حوزه سياست، مطبوعات و دفاع مقدس تربيت كرد.»2
راقم اين سطور در نظر دارد در اين شماره از مدير مسئول اولين روزنامه يزد كه حدود 110 سال پيش منتشر ميشده و از فرخي يزدي مدافع راه آزادي و مبارزهكنندگان با حاكمان ظالم و ستمگر ياد نمايد.
« روزنامه سفينه نجات در سال 1325 ه ق در يزد منتشر شد. آخرين شماره منتشره سفينه شماره 28 سال سوم مورخ 14 رمضان المبارك سال 1329 ه ق است.
در پايان آن شماره تعطيل روزنامه را با اين عبارات به خوانندگان و مشتركين اطلاع داده است: از آنجا كه راست گفتن را نسبت به بعضي از محترمين جسارت و دروغ را منافي مقام و مسلك خود ميدانيم از اين نمره عجالتاً دوستان را وداع و طبع سفينه را به زماني يسر ان شا ء ا... حواله ميدهيم. ... سر مقاله آن شماره زير عنوان «آزادي مطبوعات » اين گونه آغاز ميشد:
انسان آزاد علت العلل تمدن و مايه ايجادآبادي است هر انساني كه آزادي حقيقي و حريت خدا داد خود را شك نمايد انسانيت خود را ترديد كرده است...» 3
روزنامه طوفان در تهران به صاحب امتيازي و موسسي فرخي يزدي و مدير مسئولي موسويزاده تاسيس و شماره اول آن... در سال 1300 شمسي انتشار يافته است... طوفان در طول مدت انتشار پانزده مرتبه توقيف گرديده و باز منتشر شده است تا اينكه بالاخره در سال 1307شمسي كه فرخي به عنوان نماينده مجلس شوراي ملي در دوره هفتم تقنينيه از طرف مردم يزد انتخاب گرديد در مجلس جزو اقليت بود و به ناچار ايران را ترك كرد، و طوفان براي هميشه تعطيل شد»4
در آذر ماه سال 1300 كه وزارت داخله (كشور) اخبار را به دفتر طوفان نفرستاد، فرخي مسمطي با مطلع « خبر اين است كه اينجا خبري نيست كه نيست »درباره شهرها از جمله تهران، تبريز، شيراز، اصفهان و. .. چاپ و منتشر نمود...
-اهل كرمان همه آسوده و فارغ ز بلا
كس برايشان نكند ظلم، چه پنهان، چه ملا
همگي شاكر و راضي ز عموم وكلا
حال آن جامعه خوب است ز لطف وزرا
الغرض، از ستم و جور اثري نيست كه نيست!
خبر اين است كه اينجا خبري نيست كه نيست !
-لله الحمد كه تهران بود آزرم بهشت
ملت از هر جهت آسوده چه زيبا و چه زشت
اغنيا مشفق و با عاطفه و پاك سرشت
فقرا را نبود بستر و بالين از خشت
الغرض از ستم و جور اثري نيست كه نيست !
خبر اين است كه اينجا خبري نيست كه نيست!
-يزد امن است و اهاليش دعاگو هستند
بهر ابقاي حكومت به هياهو هستند
پي تقديم هدايا به تكاپو هستند
راست گويي همه در روضه مينو هستند
الغرض از ستم و جور اثري نيست كه نيست!
خبر اين است كه اينجا خبري نيست كه نيست ! طوفان شماره 34، مورخ 23/9/1300»5
سانسور مطبوعات در 130 ساله اخير قصه و داستان غمانگيز و طولاني و مفصل دارد كه براي نگارش آن در چند سطر و صفحه و مقاله نميتوان حق مطلب را ادا كرد علاقهمندان بايد به كتب و آثار متعددي كه در اينباره چاپ و منتشر شده است مراجعه نمايند.
در اين شماره تنها به يك نمونه از دشمني و كينهتوزي صاحبان قدرت و ترس آنها به علت نشر حقايق درج ميگردد.
«در سالهاي آخر سلطنت ناصرالدين شاه كه شاه به قدرت تاثير مطبوعات در پرورش افكار عمومي و ميزان نفوذ افكار عمومي در سير حوادث سياسي بيشتر پي برده بود و روزنامههاي خارج را براي او ميآوردند و ترجمههاي آنها را بر او ميخواندند از اين بابت خيلي رنج ميبرد و گاهي كه چيزي مخالف طبع خود در روزنامهاي مييافت دستور ميداد آن را حضوراً بسوزانند وقتي ظلالسلطان در حضور پدرش شاهد چنين منظرهاي بود به شاه ميگويد: هزارها شماره ديگر اين روزنامه در دست مردم جهان باقي است و ميخوانند و نابودي اين شماره در آنها اثري نميكند. جواب ميدهد: ميدانم ولي ميخواهم غضب خود را فرو بنشانم و حتيالامكان مردم ايران را از سوء تاثير اين بدگوئيها دور بدارم» 6
حسن ختام مقاله به ترجمه اولين آيه سوره شريفه القلم و توضيحي در اين زمينه اختصاص مييابد كه خداوند عليم ميفرمايد: سوگند به قلم و آنچه را با قلم مينويسند.
«بعضي از مفسران در ذيل اين آيه گفتهاند: گردش قلم بر صفحه كاغذ، سرنوشت بشر را رقم ميزند لذا پيروزي و شكست جوامع انساني به نوك قلمها بسته است... قلم رازدار بشر و خزانه دار علوم، وجمع آوري كننده تجربيات قرون و اعصار است، و اگر قرآن به آن سوگند ياد ميكند به همين دليل است زيرا هميشه سوگند به يك امر بسيار عظيم و پر ارزش ياد ميشود...
شاعري با استناد به آيه شريفه مورد بحث ميگويد: آن روز كه جنگجويان قهرمان به شمشيرهاي خود سوگند ياد ميكنند و آن را اسباب بزرگي و افتخار بشمرند براي قلم نويسندگان همين افتخار و سربلندي در تمام دوران جهان بس كه خداوند سوگند به قلم ياد كرده است و نه به شمشير...» 7
صاحبان قلم و نشريه كه به زندان و تبعيد رفتند،شكنجه شدند سالها از فيض ديدار فرزندان و دلبستگان خويش محروم بودند، شيرازه زندگي آنها از هم پاشيده شد خاطره و يادشان را گرامي ميداريم و براي آزادي روزنامه نگاران و خبرنگاران زنداني در سراسر جهان دعا ميكنيم.
مدير مسئول
پي نوشت ها:
1- خبرگزاري تسنيم، مورخ 18/5/93
2- همان
3- «تاريخ جرايد و مجلات ايران». محمد صدر هاشمي، جلد 3 و 4. صفحه 46-45 و «تاريخ سانسور در مطبوعات ايران»، گوئل كهن. جلد دوم. صفحه 628
4- «تاريخ جرايد و مجلات ايران». محمد صدر هاشمي، جلد سوم وچهارم، صفحه 168 و 169
5- «ديوان فرخي يزدي»، به كوشش حسين مسرت، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي استان يزد، صفحه 230 و 229
6- «تاريخ تحليلي مطبوعات ايران»، استاد محيط طباطبايي، صفحه 48 و 49
7- «تفسير نمونه»، جلد 24، صفحه 374 و 376
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
مخاطبان آن لاین یزدفردا -فرداییان همیشه همراه یزدفردا در سراسر جهان |
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید |
||||||||
|