گرچه شاعران هم می توانند با واژه ها دل پرخون خود را به تصویر بکشند ولی فریاد در راهپیمایی روز قدس تنها روزنه امیدی است که مردم غزه از ما انتظار دارند و امید است که شورای امنیت، سازمان ملل و مجامع بین المللی را از خواب غفلت بیدار کند.
سرطان تن بت های زمین بدخیم است
مرد این ریشه کنی تیشه ابراهیم است
کار موشک به درو کردن گهواره رسید
مثنوی های غم این بار به صد پاره رسید
یک طبق بمب برای سحری آوردند
داغ در کاسه لبریز تری آوردند
آه از آن سینه گهواره که تابوت شده
غنچه در صبح شکفتن گل باروت شده
غزه! رگ های بریده است نخ پیرهنت
تپش چند شهید است به شریان تنت؟
غزه! بیداری و اطراف تو بدجور شب است
نمک زخم تو این بار سکوت عرب است
کوه در دامن تو سنگ به دنیا آورد
غزه! مردان تو را جنگ به دنیا آورد
فوجی از بال ابابیل به پا خواهد خاست
از زمین لشکر سجیل به پا خواهد خاست
صبر هر شاخه به لب آمده زیتون شده است
خنجر نازک هر شاخه تریبون شده است
دشمنت ذره غباری است به دامان جهان
غزه برخیز و کمی پیرهنت را بتکان
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
|
|
|
|
|
|
|