کعبه بنائی است در میان مسجد الحرام در شهر مکه در کشور عربستان سعودی. کعبه مقدسترین مکان اسلام است. نام کعبه اشاره به چهارگوش «تکعیب» (مربع) بودن این سازه دارد.
درأثر آمدهاست: که کعبه در محاذی «بیت المعمور» است، و بیت المعمور چهارگوش است، چون محاذی عرش است و عرش چهارگوشهاست، چون کلماتی که دین اسلام بر آن استوار است، چهار است:
از اسماء کعبه: «البیت العتیق» و «البیت الحرام» . کعبه ارتباط مستقیم به ارکان اسلام دارد مخصوصاً فریضه حج، زیارت وطواف کعبه رکنی از ارکان حج است. همچنین در ادای فریضه نماز نیز کعبه قبله گاه مسلمانان است.
یک نماز در مقابل کعبه در مسجد الحرام برابر با صد هزار نماز و یک درهم خرج کردن در راه خدا در آن سرزمین برابر با صدهزار درهم است
. دلیل نامگذاری کعبه به بیت الحرام این است که خداوند ورود مشرکان را به این مکان مقدس حرام و ممنوع فرموده است.
بیت الله الحرام در شهر مکه قرار دارد و در تاریخ، مورد احترام همگان بوده است. بنا بر آیاتی از قرآن و روایات معصومان علیهم السلام خانه کعبه نخستین و مقدسترین بنا و اولین مسجدی است که بر روی زمین ساخته شده است.
در احادیث آمده است که در آغاز آفرینش سراسر زمین را آب فرا گرفته بود و نخستین خشکی که آفریده شد زمین زیر کعبه بود که خشکیهای دیگر از آن گسترده گشت. بر اساس روایات اسلامی، کعبه را ابتدا حضرت آدم ساخت و سپس حضرت ابراهیم علیه السلام به کمک پسرش اسماعیل علیه السلام تعمیر و بازسازی کرد. کعبه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و قبل از بعثت، به دست قریش و با همکاری رسول خدا، بر اساس بنای اولیه ابراهیم علیه السلام، دوباره بازسازی شد.
|
خداوند کعبه و اطراف آن را «حرم» قرار داده است؛ یعنی مقدس شمرده و ارتکاب گناه و قتل و شکار و تجاوز به جان و مال مردم و جنگ و دزدی و راهزنی و ... را در آن جایز ندانسته است. وقتی مجرمی به آنجا پناه ببرد کسی حق مواخذه او را ندارد.
واقعه مهمی که در دوران عبدالمطلب، سرپرست و تولیت کعبه، رخ داد، نجات معجزه آسای آن از ویرانی به دست سپاه ابرهه و اصحاب فیل بود.
دومین حادثه مهم، تولد امیر مؤمنان علی علیه السلام در آن بود. مقارن با ظهور اسلام، صدها بت فلزی و چوبی و سفالی در شکلهای گوناگون در داخل و بیرون و بر روی دیوارها و سقف کعبه بود، اما در روز فتح مکه که در رمضان سال هشتم هجری رخ داد، رسول خدا وارد کعبه شد و همه بتها را از بین برد.
ساختمان کعبه به شکل مربع مستطیل و دارای چهار ضلع است که هر ضلع آن را رُکن مینامند. به مجموع چهار ضلع ارکان کعبه میگویند که سه رکن آن چنین نام دارند: رکن یمانی، رکن شامی و رکن عراقی.
ساختمان کعبه 85 / 14 متر ارتفاع دارد، طولش 58 / 11 و عرضش 22 / 10 متر است. بنای کعبه از سنگهای سیاه و سختی ساخته شده است که پرده سیاهی بر روی آن قرار دارد.
می گویند نخستین بار حضرت اسماعیل علیه السلام پرده ای بر کعبه کشید و بعدها قریش نیز چنین کردند و پردهداری، منصبی ویژه برای آنان محسوب میشد. اکنون نیز آن پرده به صورتی خاص بافته و بر روی کعبه نهاده میشود.
این بنای شریف بخشهای دیگری هم دارد؛ همچون حجر الاسود، ملتزم، مستجار، حطیم و حجر اسماعیل. در نزدیکی آن نیز مقام ابراهیم و چاه زمزم واقع است.
گفتنی است تولیت و مناصب کعبه هنوز باقی است.
منابع:
دایرةالمعارف تشیع، ج 3
ساختمان کعبه ۱۰ بار بنیان شدهاست
بنا به گفتاره وتوضیح مؤرخ بزرگ اسلامی «الآزرقی» وتأیید واتفاق باقی مؤرخین ساختمان کعبه ۱۰ بار بنیان شدهاست به این ترتیب:
ساختمان کنونی کعبه از زمان حجاج بن یوسف ثقفی وبازسازی همان ساختمان در دوران خلافت «سلطان مراد چهارم» از پادشاهان عثمانی است که در سال ۱۰۴۰ هجری بر اثر ورود سیل به مسجد الحرام و تخریب آن از نو باسازی گردید. این ساختمان استحکام وقدرتمندی کامل دارد، بطوری که تاکنون تا دوران ما، به همان شکل کنونی پابرجا و استوار ماندهاست.
منبع ویکی پدیا
حجرالاسود
. حجرالاسود، سنگی است سیاه رنگ که بر دیوار رکن کعبه منصوب است و حاجیان هنگام طواف کعبه تبرکاً آن را لمس می کنند و پیش از اسلام نیز این مورد احترام بوده است.
از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمود: سه سنگ از بهشت آمده: حجر الاسود و سنگ مقام ابراهیم و سنگ بنی اسرائیل که چشمه های آب از آن می جوشید داستان نصب حجرالاسود توسط محمد امین رسول خدا صلی الله علیه وآله پیش از بعثت بسیار معروف و مشهور است که در ادامه می آید.
حجرالاسود : یا سنگ سیاه، از اجزای بسیار مقدس مسجد الحرام بوده و در رکن اسود کعبه در ارتفاع ۵/۱ متری قرار گرفتهاست. این سنگ مقدس، پیش از اسلام و پس از آن، همواره مورد اعتنا و توجه کامل بوده و در حقیقت در شمار عناصراصلی کعبه بودهاست. به لحاظ همین تقدس،محمد آن را نگاه داشت و دیگر سنگهایی را که به شکل بت ساخته شده بود، به دور ریخت. حجرالاسود در جریان تخریب کعبه، که پنج سال پیش از بعثت صورت گرفت، در فاصلهای دور از مسجد واقع شد. در زمان نصب آن به جای خود، قریش به نزاع پرداختند، اما با درایت محمد، همه قریش در فضیلت آن سهیم شدند و عاقبت به دست خود او نصب گردید. به مرور زمان و در اثر تحولات و تغییرات، از حجم نخستین این سنگ کاسته شد و حتی به چند پاره تقسیم گردید که آخرین بار قسمتهای مختلف آن را به یکدیگر متصل کردند و آن را در محفظهای نقرهای قرار دادند. در حال حاضر تنها به آن اندازه که برای بوسیدن و استلام لازم است، جای گذاشتهاند. در سال ۳۱۷ قمری یکی از فرقههای منسوب به اسماعیلیان که به «قرامطه» شهرت داشت، حجرالاسود را از کنار کعبه برداشت و به احساء (منطقهای در شرق عربستان) برد. این گروه به مدت ۲۲ سال- چهار روز کم- تا سال ۳۳۹ هجری سنگ را در آنجا نگاه داشتند و سپس در عید قربان همین سال، آن را به جای نخست باز گرداندند. (۱۰) پس از آن، طی سالهای پیاپی، حجرالاسود به طور عمد یا غیرعمد از جای خود کنده شد و هر بار اجزایی از آن خرد و جدا گردید. هر بار این اجزا به هم چسبانده شد و همان گونه که گذشت، اکنون مجموعه آن در هالهای از نقره قرار داده شدهاست. حجرالاسود بر دیوار کعبه در ارتفاع ۵/۱ متری زمین قرار دارد.
استلام و بوسیدن آن سفارش شده و در نقلها آمدهاست که محمد مقید به استلام و بوسیدن آن بودهاست.
گفتنی است حجرالاسود آغاز و پایان طواف بوده و برابر آن سنگ سیاهی روی زمین(تا انتهای مسجد) کشیده شدهاست. به علاوه، چراغی سبز رنگ بر دیوار مسجد برابر حجرالاسود نصب شده تا راهنمای طواف کنندگان باشد.
نیز نقل است که هنگام جنگ حجاج بن یوسف با عبدالله بن زبیر ، کعبه توسط حجاج ویران گشت و آنگاه که به تعمیر آن همت گماردند در نصب حجرالاسود دچار مشکل شدند زیرا هر یک از علما و قضات و بزرگان برای نصب آن می رفتند، خانه خدا به لرزه می افتاد و نسب حجر میسر نگشت. در آن حال امام سجاد علیه السلام وارد مسجد شد و حجرالاسود را بی آنکه در مکه تزلزلی به وجود آید، نصب فرمود.
ملتزم : قسمتی از دیوار و پایین دیوار کعبه را، که در یک سوی آن حجرالاسود و در سوی دیگرش باب کعبه قرار دارد، «ملتزم» مینامند. این محل را از آن روی ملتزم مینامند که مردم در آن قسمت میایستند و به دیوار ملتزم شده، میچسبند و دعا میخوانند.
در روایتی آمدهاست که محمدصورت و دستهای خود را روی این قسمت از دیوار قرار میداد. همچنین، از محمد نقل شدهاست که گفت: ملتزم، محلی است که دعا در آنجا پذیرفته میشود و بندهای نیست که در آنجا خدا را بخواند و خداوند دعایش را اجابت نکند. یکی از کارهایی که در اینجا انجام میشود، آن است که بنده دست را بر دیوار این بخش گذاشته، و به گناهان خود اعتراف کند. امام صادق گفت:«فإنّ هذا مکانٌ لم یقرّعبدٌ لربّه بذنوبه ثمّ استغفرالله الاّ غَفَرالله له»؛ «هیچ بندهای در اینجا اعتراف به گناهانش نمیکند، و طلب استغفار نمینماید، جز آن که خداوند او را میبخشد.»
شاذروان : همان برآمدگیهایی است که در اطراف خانه خدا قرار دارد، و آن بخشی از کعبهاست که توسط قریش از ساختمان کعبه کاسته شد. و هم اکنون همانند پوششی اطراف خانه را در برگرفتهاست. شاذروانِ کنونی از ساختههای سلطان مراد چهارم در هنگام ساختمان کعبه در سال ۱۰۴۰ هجری است. زمانی که در بازسازیهای کعبه، ابعاد خانه قدری کوچکتر از بنای ابراهیمی بنا شد، برای حفظ ابعاد اصلی، فضای عقب نشینی شده را با ساخت سکویی کم ارتفاع، علامت گذاری کردند که «شاذَروان» نامیده شد و چون ملاک در طواف، حدّ اصلی کعبه است; فقها برای حصول شرط خروج طواف گزار از کعبه، طواف بر روی شاذروان را صحیح نمیدانند. بنابراین، شاذروان همان سنگ مایلی است که بخش تحتانی دیوار کعبه را تا روی زمین پوشانیدهاست، به اضافه بخشی که در مقابل حجراسماعیل به صورت پلّهی ساخته شدهاست که ارتفاع آن از سطح زمین بیست سانتیمتر و عرض آن چهل سانتیمتر است. این پله جایگاه مردمی است که برای دعا و تضرع به درگاه الهی بر روی آن میایستند و سینه و شکم خود را بر کعبه قرار میدهند و دستان را بر بالای سر خود و بر دیوار کعبه میگذارند. علت آنکه در این قسمت شاذروان قرار داده نشده، این است که در بنای ابراهیم ، حجر اسماعیل جزو خانه کعبه بودهاست که در ساختمان قریش به علّت کمبود مال حلال از خانه کاستند و بر حجر افزودند. همچنین در پایین درِ کعبه، شاذروان قرار داده نشده و به صورت پلهای صاف به طول ۳۴۵ سانتیمتر ساخته شدهاست که مردم در ملتزم بر آن میایستند و به درگاه خداوند دعا و نیایش میکنند. در بالای «شاذَروان» حلقههای از مس قرار دارد که در هنگام پائین آوردن جامه کعبه (کسوة الکعبه) لب جامه به این حلقهها میبندند تا اینکه جامه محکم واستوار باشد.
منابع:
المعارف و المعاریف، ج 2، ص 693؛ وسائل الشیعه، ج 9، ص 402؛ تاریخ تحلیلی اسلام، شهیدی، ص 40
ویکی پدیا
اِستلام
اِستلام، اصطلاحی فقهی درباره یکی از برنامه ها و مراسم حج و به معنای لمس کردن و دست زدن و بوسیدن است، بنابراین استلام حجر الاسود یعنی لمس کردن و بوسیدن حجرالاسود به هنگام طواف، فقهای اسلامی می گویند که هر گاه مسلمانی وارد مسجدالحرام در مکه شده و قصد طواف گرد خانه خدا ( کعبه ) را دارد. لازم است طواف خود را از مقابل حجرالاسود که در رکن یمانی کعبه قرار دارد شروع کرده و بدانجا نیز ختم کند.
از این رو مستحب است که طواف کننده هنگام آغاز طواف خود نزدیک حجرالاسود رفته و به پیروی از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حجرالاسود را در میان دست خود گرفته و آن را استلام کند و ببوسد و در صورت عدم امکان با دست به آن اشاره کند و دعای مأتور در آن باره را بخواند.
محدث شهیر شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه در ابواب حج در باب استحباب استلام حجر الاسود، احادیث زیادی درباره استحباب دست کشیدن و بوسیدن حجرالاسود نقل می کند و می گوید در تمامی طوافها چه واجب و چه مستحب، استلام حجرالاسود شایسته است و بهتر است با دست راست لمس نمایند و آنگاه سنگ را ببوسند.
از روایات اسلامی استفاده می شود که استلام و دست کشیدن، نوعی بیعت و پیمان با خداوند است و در روز قیامت خداوند آن سنگ را با زبانی گویا محشور می سازد و درباره کسانی که به بیعت با او وفا نموده اند گواهی می دهد. و گفته اند که آن سنگ دست خدا در زمین است که با استلام، با او بیعت می شود.
منابع :
وسائل الشیعه، ج 13، ص 316
داخل کعبه چیست ؟
(گزارشى از دو بار تشرف به داخل كعبه در شعبان المعظم 1416 و شعبان المعظم 1417)
درگاه در خانه كعبه كه از سنگ تيرهاى ساخته شده است. وسعتى در حدود يك و نيم در يك متر داشته و به اندازه بيست سانتيمتر گودتر از كف داخل بيت قرار دارد.
در درون كعبه سه ستون چوبى منبّت كارى شده از چوب عود وجود داشت كه قطر هر يك حدود 25 سانتيمتر به نظر مىرسيد .
ديوارهاى دور داخل بيت تا حدود 2 متر از سنگ مرمر رخام سفيد متمايل به زرد كهربايى پوشيده شده بود كه كف بيت هم از همين سنگها، فرش گرديده است.
همانطور كه قبلا توضيح دادم. كعبه داراى دو سقف مىباشد كه سقف اصلى از داخل بيت ديده نمىشد و روى سقف داخلى كعبه تا لبه سنگها در اطراف با پرده حرير قرمز رنگ پريدهاى كه سالها از قدمت آن گذشته بود، پوشانيده شده است. بر روى پرده، اسامى پروردگار و عباراتى چون «لا اله الا الله»، «محمد رسول الله»، «يا منان»، «يا حنان» و «يا كريم» نقش بسته شده است. ستونها تا مرز سنگهاى ديوار، از چوب و باقى بالاى آنها را پرده پوشانيده است.
پلكان بام خانه خدا در ناحيه ركن شامى پس از ورود به داخل بيت در دست راست قرار دارد كه با پردهاى كه از بالا بر روى آن افتاده بود. چيزى از در و محل آن به نظر نمىرسيد.
در ناحيه ركن شامى داخل كعبه، برآمدگى يك متر در يك متر وجود داشت كه نشان دهنده در بام كعبه بود. ليكن همانطور كه پيشتر اشاره شد، همان پرده مخصوص بر روى آن افتاده بود كه چيزى در ظاهر نمايان نبود. سكوت عجيبى بر داخل بيت حاكم بود، با تمام آن همهمه و سر و صدا در خارج كعبه، هيچگونه صدايى به داخل نفوذ نمىكرد.
اندازه اضلاع درونى كعبه از گوشه حجرالاسود تا گوشه شامى حدود (80/7 متر) و فاصله ميان ركن يمانى و ركن حجر الاسود 5/6 متر مىباشد. بنابراين مساحت تقريبى داخل بيت حدود پنجاه متر است.
در داخل بيت، جانب ركن يمانى، هيچگونه آثارى از شكاف ورودى حضرت فاطمه بنت اسد به هنگام زايمان حضرت امير، على بن ابيطالب عليه السلام، وجود نداشت.
ناصر خسرو در سفرنامه خود، به روزنههايى در چهار ركن سقف كعبه اشاره مىكند كه اين روزنهها به شكل مربع و داراى سنگ مرمر شفاف يمنى بوده است كه با تابش اشعه آفتاب، داخل بيت بدانها روشن مىگرديده است.
فعلاً از اين روشنايى خبرى نيست و شايد در سقف اصلى بيت قرار داشته است كه با سقف دوم و پردهاى كه توصيف آن گذشت، ديگر روشنايى و نور به داخل بيت نفوذ نمىكند.
زمين كعبه از سنگهاى مرمر سفيد متمايل به زرد پوشانيده شده است كه تعداد آنها تقريبا 38 يا 40 عدد بود.
گزارش بازدید دوم شعبان المعظم 1417
پس از آن كه در ركنهاى مختلف و نقاط ديگر بيت، نماز خواندم، داخل بيت پس از تعمير مجدد، تغييرات زيادى كرده بود كه مشهودات خود را به قلم تحرير در مىآورم:
سقف دومى را كه در داخل بيت، زير سقف اصلى قرار داشت، برداشته بودند.
ديوارها 32 از ارتفاع كف تا سقف، همه سنگ مرمر خاكسترى روشن بسيار زيبا شده است. و 31 باقى بالاى سنگها، به همراه سقف خانه، از پارچه حرير سبز رنگى كه مزيّن به اسماء مبارك خداوند بود پوشانيده شده؛ همانند پارچهاى كه بر روى قبر مبارك پيامبر افتاده است از قبيل لا اله الا الله و محمد رسول الله.
سه ستون بسيار زيبايى در وسط كعبه قرار داده شده كه پايههاى اين ستونها، از روى زمين به ارتفاع 25 سانتيمتر، از همان سنگ مرمر خاكسترى موجود در كف و اطراف، ساخته شده و باقى ستون تا سقف از چوب قهوهاى زيبايى روكش گرديده است. اين چوبها به قطر 5 سانتيمتر بود كه به صورت نوارهايى از بالا تا پايين روكش گرديده است.
بنابراين از كف كعبه ارتفاعى حدود 9 متر را مىتواند ديد كه ديوارها 32 از سنگ و31 باقى از بالا توسط پارچه پوشانيده شده است كه اين پارچه، سقف را هم در برمىگيرد.
دو مفتول سيمى از دو طرف كعبه به طورى كه سه ستون در وسط كعبه را در برگرفته است، كشيده شده كه بيش از 70 عدد وسائل نقرهاى كه بعضى از آنها مطلا بود، بدان آويز گرديده است.
اين وسايل اشيايى از قبيل آفتابه، لگن، قهوه خورى و كاسههاى مختلف و از اين قبيل اشيا در سرتاسر كعبه آويزان گرديده است. كه پس از تحقيق اظهار كردند كه اين وسائل از زمان رسول اكرم تا كنون جزو عتيقههاى خانه كعبه، در كعبه نگهدارى مىشود.
در گوشه دست راست خانه، كعبه پس از ورود؛ يعنى در ركن شامى يك متر به داخل كعبه برآمدگى وجود دارد و در يك لنگهاى مطلا كه به طرز بسيار زيبايى با آيات قرآن آراسته گرديده قرار داشته كه در بام كعبه مىباشد. همچنين قفلى مستطيلى كه باز از طلا و به آيات قرآن مزين گرديده، بر آن زده شده بود. اين در به طرف راست باز مىشود. در ديوار بين ركن حجر الاسود و ركن شامى؛ يعنى ديوارى كه پس از ورود به كعبه در سمت راست قرار مىگيرد لوح يادبودى سنگى بر ديوار قرار داشت. اولين يادبودى از تعميرات و ترميمى كه در زمان ملك خالد در سال 1397 هجرى صورت گرفته است و كليه تغييراتى كه در بيت صورت گرفته بر آن تابلو حك گرديده بود. اين لوح از سنگ مرمر زرد رنگى تشكيل شده است. لوح دوم باز از سنگ مرمر زرد رنگ بود كه شفافتر و زيباتر از آن مىنمود و تمامى تغييرات و ترميمهايى كه اخيرا توسط ملك فهد صورت پذيرفته بود در اين تابلو وارد شده است. اين تغييرات شامل تغيير سنگهاى شاذروان كه از سنگ مرمر زيبايى پوشانيده شده است و بر روى هر قطعه سنگ مرمر، يك حلقه فلزى طلايى چسبانيدهاند كه محل اتصال پرده كعبه مىباشد.
در گوشه دست راست خانه، كعبه پس از ورود؛ يعنى در ركن شامى يك متر به داخل كعبه برآمدگى وجود دارد و در يك لنگهاى مطلا كه به طرز بسيار زيبايى با آيات قرآن آراسته گرديده قرار داشته كه در بام كعبه مىباشد. همچنين قفلى مستطيلى كه باز از طلا و به آيات قرآن مزين گرديده، بر آن زده شده بود. اين در به طرف راست باز مىشود. در ديوار بين ركن حجر الاسود و ركن شامى؛ يعنى ديوارى كه پس از ورود به كعبه در سمت راست قرار مىگيرد لوح يادبودى سنگى بر ديوار قرار داشت. اولين يادبودى از تعميرات و ترميمى كه در زمان ملك خالد در سال 1397 هجرى صورت گرفته است و كليه تغييراتى كه در بيت صورت گرفته بر آن تابلو حك گرديده بود. اين لوح از سنگ مرمر زرد رنگى تشكيل شده است. لوح دوم باز از سنگ مرمر زرد رنگ بود كه شفافتر و زيباتر از آن مىنمود و تمامى تغييرات و ترميمهايى كه اخيرا توسط ملك فهد صورت پذيرفته بود در اين تابلو وارد شده است. اين تغييرات شامل تغيير سنگهاى شاذروان كه از سنگ مرمر زيبايى پوشانيده شده است و بر روى هر قطعه سنگ مرمر، يك حلقه فلزى طلايى چسبانيدهاند كه محل اتصال پرده كعبه مىباشد.
تعداد قطعات سنگهاى مرمر شاذروان در فاصله ركن يمانى تا ركن غربى 17 عدد مىباشد و تعداد سنگهاى مرمر از ركن يمانى تا ركن حجرالاسود 15 قطعه بود و همانطور كه پيش از اين گفته شده بر روى هر كدام يك حلقه طلايى نصب گرديده و پرده كعبه را بدان اتصال مىدهند.
تغيير ميزاب و ترميم آن، ترميم پله بام كعبه و تذهيب درب آن، سنگفرش كردن كف كعبه و ديوارها و برداشتن سقف داخلى كعبه و ترميم سنگهاى بام كعبه و تعويض آنها، تعويض ستونهاى داخلى كعبه از تغييراتى است كه در اين ترميم آمده و در لوح حك گرديده است به تاريخ رجب 1417. لوح سنگى سوم بسيار قديمى بود و هر قدر دقت كردم متأسفانه نتوانستم كلمات آن را بخوانم. در ديوار مقابل؛ يعنى بين ركن غربى و ركن يمانى شش لوح يادبود سنگى بر روى ديوار قرار داشت كه تابلو اول دست راست به مساحت حدود 80×40 سانتيمتر بود اين لوح از سنگ مرمر زرد رنگى ساخته شده است. در متن تابلو عبارت «الملك المنصور المتنصر باللّه» را توانستم بخوانم و «ترميم ركن يمانى» كه سنه تحرير سنگ 629 هجرى بود.
لازم به ذكر است كه در سال 559 هجرى، ركن يمانى بر اثر زلزله فرو ريخت و خراب شد كه در سال 629 هجرى المستنصر عباسى آن را تعمير كرد.
لوح دوم از سمت دست راست (بين ركن غربى و ركن يمانى) سنگى زرد رنگ و بسيار قديمى كه در ابعاد 70×35 سانتيمتر بود و اشعارى را دو طرف آن ظاهرا احساس نمودم ليكن به قدرى خطوط ساييده شده بود كه نتوانستم حروف را تشخيص دهم و نه سال تحرير آن را. لوح سوم لوح سنگى برجسته بسيار زيبايى بود كه ابعاد آن حدود 80×80 سانتيمتر بود كه باز از سنگ مرمر زرد رنگ بسيار زيبايى بود. اطراف چهارگوشه آن دايرههايى برجسته بر روى سنگ وجود داشت. متأسفانه هيچ كلمهاى را نتوانستم بخوانم. لوح چهارم، تابلو مربع شكل از سنگ تيره به ابعاد 45×45 سانتيمتر ـ تقريبا ـ بود كه با خط كوفى جملات «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» در چهار طرف اين سنگ به طرز زيبايى ترسيم شده بود خطوط سفيد رنگ بود بر زمينهاى تيره.
لوح پنجم باز براى اينجانب غير قابل تشخيص و خواندن بود. لوح ششم كه در چند سانتيمترى ركن يمانى قرار داشت، باز از سنگ مرمر زرد رنگ پريدهاى تشكيل شده بود. ابعاد آن حدود 70×40 سانتيمتر و از حروف و كلمات زيادى نوشته شده بود كه اينجانب فقط كلمه «الملك المظفر ابونصر» را در وسط توانستم بخوانم و سنه تحرير آن 827 هجرى بود.
البته كليه اين لوحها در ارتفاعى حدود 180 سانتيمتر زمين بر روى ديوار نصب گرديده بود كه اين لوحها طورى نصب گرديده كه لبه آنها هيچ فرورفتگى يا برآمدگى در سطح ديوار به وجود نياورده است.از تغييرات ديگرى كه در داخل كعبه به وجود آمده است بين ستون اول سمت چپ و ستون وسط؛ يعنى تقريبا پس از ورود، مقابل در كعبه صندوق بزرگى است به ابعاد يك متر در 70 سانتيمتر كه از همان سنگ مرمرى كه در ديوارها و كف كعبه استفاده شده، ساختهاند و در اين محل قرار دادهاند.
نقطه ديگرى كه وجود داشت در ديوار مقابل در خانه كعبه يعنى بين ركن يمانى و ركن غربى در زير تابلوى چهارم كه همان تابلو لا اله الا الله و محمد رسول الله است، كمى به طرف چپ و به طرف ركن يمانى كه فاصلهاى در حدود يك متر و نيم از ركن يمانى سنگى قهوهاى به ابعادى كه عرض آن به اندازه دو پاى دو زانو زده، يعنى حدود 35 سانتيمتر و طول آن حدود 70 سانتيمتر بود كه بالاى سنگ به شكل محراب گِرد بود همانطور كه در شكل ترسيم شده است:
آنان كه توجه داشتند، سعى مىكردند روى آن سنگ دو ركعت نماز به جاى آورند كه محل نماز پيامبر اسلام در روز فتح مكه بوده است.
منبع:
مجله ميقات حج، شماره 18، هادى فرهنگ انصارى-- تبیان
فضيلت و اسرار كعبه
عرفا به تأسّى از آيات و روايات، براى كعبه فضايل و اسرار بسيار بيان داشته اند كه به اندكى از آن اشاره مى شود:
كعبه، مكانى كه خداوند متعال در شهر مكّه (يا بكه) قرار داده است. در روايات و كتب عرفانى آمده است: اوّلين قطعه خاكى كه در روى زمين ظاهر شده مكان كعبه بود و خداوند زمين را از اين ناحيه گسترانيد; از اينرو مكه را «امّ القرى» ناميده است.
امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود:
«خداوند آنگاه كه خواست زمين را بيافريند، به بادهاى چهارگانه دستور داد تا بر روى آب وزيده و آن را موّاج ساخته و كفهاى آن را در مكان اين خانه جمع كند و تلّى (كوهى ـ تبّه اى) از آن بسازد. پس زمين را از زير اين كوه گسترش داد و آيه شريفه «إنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً» (1) اشاره به آن است. پس اوّلين بقعه اى كه در زمين خلق شد كعبه بود، سپس زمين از آن امتداد يافت.» امام صادق ـ عليه السلام ـ فرموده است:
«دوست داشتنى ترين جاى زمين، مكّه است. در نزد خداوند هيچ خاكى محبوبتر از خاك مكّه، هيچ سنگى محبوبتر از سنگ مكّه، هيچ درختى محبوبتر از درخت مكّه، هيچ كوهى دوست داشتنى تر از كوه مكّه و هيچ آبى محبوبتر از آب آن نيست.» همچنين از امام صادق ـ ع ـ است كه فرمود:
«خداوند تبارك و تعالى مسجد الحرام را قبل از زمين آفريد، سپس زمين را از آن گسترانيد.» به بيان روايات، نگاه كردن به كعبه عبادت و موجب محو گناهان است.
احترام «ماههاى حرام» به ايّام حج و زيارت كعبه است. جنگ در ماه ذيحجه، از آن جهت كه ماه حج است تحريم گشته و در ذيقعده از آن جهت كه ماه قبل از حج و ماه آماده شدن حاجيّان است حرام شده است زيرا حاجى بايد آرامش خاطر و امنيّت داشته باشد. و محرّم ماه برگشت حاجيّان و اسكان يافتن و رفع خستگى آنها از سفر حج است و اگر ماه رجب را ماه حرام قرار داد از آن جهت است كه ماه حج عمره است.(2) آرى خداوند به احترام حج و حاجيّان، اين ماهها را ماه حرام و امن قرار داد تا همگان به بركت حج مدّتى از سال را در امنيّت باشند.
محى الدين عربى مى گويد:
«بدان كه خداوند متعال كعبه را به عنوان گنجى به وديعه نهاده است. رسول خدا ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ خواست تا آن گنج را خارج ساخته و به مرم انفاق كند ولى به جهت مصلحتى، از آن صرفنظر كرد... و آن سرّ تا كنون باقى است. امّا روزى در سال 598 كه من در تونس بودم لوح زرّين از كعبه به سوى من آمد كه در آن لوح اثر انگشتى به عرض يك شبر و به طول يك شبر يا بيشتر بود. در آن لوح به قلمى كه من نمى شناختم نوشته اى بود و اين جريان به سبب وجهتى كه بين من و خدايم بود پيش آمد. من از خدا خواستم كه آن لوح را به جاى خود برگرداند و اين كار به جهت حفظ ادب در محضر رسول خدا بود كه اگر آن لوح به مردم نشان مى دادم فتنه كور در ميانشان به وجود مى آمد و من بدين مصلحت از افشاى آن خوددارى كردم. اما حضرت رسول اكرم ـ ص ـ بدين جهت آن را ترك نكردند بلكه آن را باقى گذاشتند تا حضرت قائم در آخر الزمان به امر خدا آن را خارج سازد. آن حضرتى كه جهان را پُر از عدل و قسط مى كند همانطور كه پُر از ظلم و جور شده بود. و خبرى نيز در اين خصوص وارد شده است.»(3) ازاينرو پيامبراكرم ـ ص ـ فرمود است: «هركه در مكه بميرد مانند آن است كه درآسمان دنيا مرده است.» همچنين وى در خصوص كعبه مى گويد:
«خانه كعبه اوّلين خانه اى است كه معبد مردم قرار داده شده و نماز در آن با فضيلت تر از نماز در غير آن است خانه كعبه از نظر زمان قديمى ترين مسجد است و اين خانه از هنگامى است كه خدا دنيا را آفريد. پس اين خانه همان خانه اى است كه خدا از تمام خانه ها برگزيده است، و براى آن است سرّ اوّليت در ميان همه معبدها كه 120 هزار پيامبر، غير از اولياى الهى، بر آن طواف كرده اند.
هيچ پيامبر و وليى نبوده است كه به اين خانه و بلد حرام تعلّق خاطرى نداشته باشد پس يقيناً اين خانه موطن ظهور دست خدا ولى حقّ و وديعه الهى است پيامبر اكرم ـ ص ـ درخصوص اين خانه فرمود: «به خدا كه تو بهترين زمين خدا و محبوبترين زمين نزد خدا هستى و اگر مرا از تو خارج نمى كردند من هرگز از تو خارج نمى شدم.» پس اگر كسى اين خانه را ببيند ولى بر حالت الهى و نورانى وى نيفزايد، از بركت خانه چيزى عايد او نشده است; زيرا اين خانه خزانه خدا از بركات و هدايت است.»تبيان
چند عکس قدیمی از کعبه
گرد آوري وبلاك ستارگان كوير يزد
يزدفردا