زن جوان تصور نمیکرد که پاسخ دادن به پیامک چوپان دروغگو، او را وارد ماجرایی کند که در نهایت باعث دستگیری خودش به اتهام کلاهبرداری شود.
این زن كه فریب چوپان دروغگو را خورده بود، از سوی او ماموریت داشت تا با شناسایی مشتریان عتیقه و افراد زودباور، آنها را به دام این رمال كلاهبردار بكشاند.
مدتی قبل مردی نزد مأموران پلیس آگاهی قم رفت و مدعی شد كه در دام یك رمال كلاهبردار گرفتار شده است.
او گفت: چند هفته پیش زمانی كه در حال مسافركشی بودم، زن جوانی سوار ماشینم شد. او در بین راه سر صحبت را باز كرد و مدعی شد كه یكی از آشنایانش، تعدادی مجسمه و اشیای عتیقه باارزش پیدا كرده و قصد دارد آنها را به قیمت پایینی بفروشد. وقتی پیشنهاد داد كه مجسمهها را بخرم، به او گفتم كه این روزها گرفتار درمان فرزند معلولم هستم و زمانی برای این كارها ندارم.
زن جوان با شنیدن این جمله، مدعی شد مرد رمالی را میشناسد كه كلید حل هر مشكلی در دستان اوست. او میگفت كه این مرد میتواند هر نوع بیماری را درمان كند و هر مریضی را شفا دهد. با شنیدن این حرفها شماره تلفن مرد رمال را از او گرفتم تا فرزندم را برای درمان نزد وی ببرم؛ غافل از اینكه با این كار در دام یك كلاهبردار حرفهای گرفتار خواهم شد.
شاكی ادامه داد: چند روز بعد با مرد رمال تماس گرفتم.
او اهل شیراز بود و در همان تماس اول طوری حرف زد كه باورم شد قدرت ماورایی دارد و میتواند مشكلم را حل كند. پس از آن چندبار دیگر هم تلفنی حرف زدیم. مرد رمال حسابی مرا تحتتأثیر قرار داده بود و بعد از پرسیدن سؤالاتی درباره معلولیت فرزندم، گفت كه او زمانی كه بچه بوده طلسم شده و او باید طلسم را از بین ببرد.
مرد رمال برای انجام این كار درخواست 2 میلیون تومان كرد و من این مبلغ را به حسابش واریز كردم. پس از مدتی او دوباره تماس گرفت و مدعی شد كه برای باطلكردن طلسم باید طلسمی را كه در خانه اقوامم است باطل كند و باز هم درخواست پول كرد. در این مدت هر بار كه تماس میگرفت، مدعی میشد كه درمان پسرم نیاز به باطل كردن طلسمهای زیادی دارد و از من پول میگرفت. آخرین بار نیز مدعی شد كه تعدادی مجسمه عتیقه دارد كه با فروش آنها میتواند برای ادامه درمان فرزندم به من كمك مالی بكند.
او گفت كه میتوانم با پول این عتیقهها هم وضع مالی خودم را بهبود بخشم و هم به نیازمندان كمك كنم. اما از آنجا كه قیمت عتیقهها بسیار بالاست، باید حساب ارزی باز كنم تا وقتی این پول به حسابم واریز شد، كسی به ماجرا مشكوك نشود.
شاكی ادامه داد: من كه كاملا تحتتأثیر حرفهای مرد رمال بودم، به درخواست او 6میلیون تومان جور كردم و به وی دادم تا حساب ارزی باز كند. مدتی كه گذشت، نه از فروش عتیقهها خبری شد و نه درمان فرزندم. رفتهرفته به این مرد شك كردم و چندبار با وی تماس گرفتم و درخواست پول كردم اما وقتی جوابی نداد، فهمیدم كه او كلاهبردار است و از این طریق 22میلیون تومان از من كلاهبرداری كرده است.
دومین فریبخورده
با شكایت این مرد، تیمی از مأموران برای دستگیری مرد رمال وارد عمل شدند. آنها برای یافتن مخفیگاه این مرد ابتدا باید زنی را دستگیر میكردند كه مرد رمال را به شاكی معرفی كرده بود. با اطلاعاتی كه شاكی در اختیار پلیس قرار داده بود این زن دستگیر و در بازجویی از او مشخص شد كه وی نیز فریب مرد رمال را خورده است. این زن در تحقیقات گفت: مدتی قبل پیامكی دریافت كردم كه در آن نوشته شده بود: «من چوپانی هستم كه هنگام چرای گوسفندان تعدادی مجسمه عتیقه در بیابان پیدا كردهام و حاضرم آنها را به قیمت پایینی بفروشم».
وی ادامه داد: پس از خواندن پیامك با شماره فرستنده تماس گرفتم تا بگویم كه پولی برای خرید عتیقهها ندارم. مردی كه گوشی را برداشت، شروع به حرف زدن كرد. به او گفتم كه اگر پولی داشتم برای درمان بیماریام خرج میكردم و در این هنگام وی مدعی شد كه رمال است و دوای درمان هر بیماری در دستان اوست.
او با این حرفها مرا فریب داد و خواست به شیراز و نزد وی بروم. وقتی به دیدنش رفتم، او گفت كه علاوه بر درمان بیماری، میتواند بختگشایی كند. با حرفهایش مرا فریب داد و از زندگیام پرسید. به او گفتم كه به مردی علاقه دارم و آرزویم ازدواج با اوست. مرد رمال مدعی شد كه به راحتی میتواند مرا به آرزویم برساند به شرطی كه به او در فروش عتیقههایش كمك كنم.
وی از من خواست به قم برگردم و برای عتیقههای او مشتری پیدا كنم و قول داد كه درصورت انجام این كار، همه مشكلاتم را حل میكند. برای همین یك روز كه سوار تاكسی بودم، با راننده شروع به حرف زدن كردم و وقتی فهمیدم كه فرزندش بیمار است، مرد رمال را به او معرفی كردم تا بیماری فرزندش را درمان كند اما خبر نداشتم كه این مرد یك كلاهبردار است.
دستگیری در شیراز
با اظهارات زن جوان، تحقیقات برای دستگیری مرد رمال ادامه یافت و تیمی از مأموران با دریافت نیابت قضایی راهی شیراز شدند و این مرد را دستگیر كردند.
زوج رمال در كمين دختران جوان بودند
زن و شوهر رمالي كه به بهانه بختگشايي دختران جوان ، از آنها كلاهبرداري ميكردند ، دستگير شدند. به گزارش «جامجم» ، چند روز پيش دختر جواني با مراجعه به...
زوج رمال در كمين دختران جوان بودند
جام جم آنلاين: زن و شوهر رمالي كه به بهانه بختگشايي دختران جوان ، از آنها كلاهبرداري ميكردند ، دستگير شدند.
به گزارش «جامجم» ، چند روز پيش دختر جواني با مراجعه به دادسراي لنگرود و با ارائه شكايتي عنوان كرد: مدتي پيش به دنبال مخالفت با چند خواستگار، ديگر هيچ خواستگاري به سراغم نميآمد.
دختر شاكي افزود: احساس ميكردم در شرايط بدي قرار گرفتهام و ديگر هيچ فردي از من خواستگاري نخواهد كرد؛ به همين دليل به توصيه يكي از دوستانم سراغ زن و مرد رمالي رفتم كه آنها با دريافت مبالغي گزاف و ارائه چند دستنوشته و دستورات عجيب و غريب، از من خواستند به توصيه آنها عمل كنم اما پس از مدتي مشكل من حل نشد و زماني كه به آنها اعتراض كردم، مرا تهديد كردند.
پس از اين شكايت، با صدور دستور قضــايي، ماموران پليس آگاهي لنگرود تحقيق در اين زمينه را آغاز كردند كه به فاصله كمي از اين شكايت، چند فقره شكايت ديگر نيز عليه زوج رمال به پليس آگاهي ارجاع شد.
اين گزارش حاكي است؛ با جمعبندي اطلاعات و تحقيق از شاكيان كه همه آنها دختران جوان بودند، زوج رمال بلافاصله دستگير شدند و در بازرسي از محل سكونت آنها، مقاديري ابزار و ادوات رمالي كشف و ضبط شد.
با تحقيق از متهمان، مشخص شد آنها تحصيلات ابتدايي دارند و به بهانه بختگشايي از مردم كلاهبرداري ميكردهاند. با ثبت اعترافات هر دو متهم، دستور قضايي در اين ارتباط صادر شد.
جام جم آنلاين:
همشهری
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید