وحید شیخ احند صفاری
زاویه دید در داستان فقط اول شخص می باشد
یکی از اشکالات عمده در داستاننویسی که متأسفانه جزء آموزه ها شده است، مبحث معنایی و مفهومی "زاویه دید" است. "زاویه دید" را شامل؛ اول شخص و سوم شخص میدانند و سپس بنا به شیوه های نوشتاری و ضرورت بازنگری دوم شخص را هم اضافه و اکنون به صورت فراگیرتر شامل؛ اول شخص، دوم شخص، سوم شخص و ترکیبی از آنها، مورد اشاره و تعریف است.
1) مدتها بود به او فکر میکردم. نمیتوانستم به همین راحتی فراموشش کنم!
2) مدتها بود به او فکر میکردی. نمیتوانستی به همین راحتی فراموشش کنی!
3) مدتها بود به او فکر میکرد. نمیتوانست به همین راحتی فراموشش کند!
شماره 1 اول شخص است.
شماره 2 راوی من (اول شخص) هستم که در مورد ضمیر دوم شخص به روایت پرداخته ام.
شماره 3 راوی من (اول شخص) هستم که در مورد ضمیر سوم شخص به روایت پرداخته ام.
برای بیان مفهومی جامع تر، نخست چند نکته را تعریف میکنیم.
داستان: بازآفرینش و یا واگویی رویدادهای تخیلی و یا حوادث واقعی است به نحوی که در جهان خود واقعی نمایانده شود.
راوی: کسی یا چیزی که از زبان او داستان برای شنونده یا خواننده تعریف میشود.
روایت: شیوهای که برای شنونده یا خواننده داستان تعریف میشود.
راوی دارای ویژگی های است که بر شیوهی روایت و میزان تأثیر او بر روند داستان و برداشت خواننده یا شنونده از داستان تأثیرگذار است.
گفتیم که کلاً در داستان، راوی همیشه اول شخص –من- است و دیگر روایت های راوی، منشعب از بازگشت ضمایر به راوی اول شخص است.
گونه های روایتی راوی داستان شامل؛
1) راوی روایت اول شخص که همیشه در داستان حضور دارد(درون داستانی است).
2) راوی روایت دو شخص که میتواند در داستان حضور داشته باشد و یا برون داستانی باشد.
3) راوی روایت سوم شخص که میتواند در داستان حضور داشته باشد و یا برون داستانی باشد.
ویژگی های روای عبارتند؛
1) زاویه ی دید که شامل؛
الف) زاویه ی دید من: راوی قهرمان داستان و موضوع اصلی روایت است و ما با دیده ها و دانش او نسبت به داستان از رویدادها و شخصیتهای داستان آگاه میشویم.
ب) زاویه ی دید او: راوی قهرمان داستان و موضوع اصلی روایت نیست و صرفاً داستان کس دیگری را روایت میکند.
2)ساختاره زاویه ی دید که شیوه روایت هر زاویه دید راوی است و شامل؛
الف) منِ قهرمان: راوی قهرمان داستان است و همه ی ضمیرها و افعالی که به قهرمان ارجاع میشود، به صورت اول شخص به کار میرود.
ب) منِ تو: راوی با زاویه دید "من"، داستان را با ساختاره ی "دوم شخص" روایت میکند. گاهی تو، خطاب راوی به خودش هم هست. مثلاً نامه نگاری به خود، در آینه با خود صحبت کردن و......
پ) منِ او: راوی با زاویه دید "من"، داستان را با ساختاره ی "سوم شخص" روایت میکند.
ت) دانای محدود: راوی با زاویه دید "او" و با ساختاره ی "منِ قهرمان"، داستان را روایت میکند. در این روایت، راوی دید و اطلاعات بیشتر از قهرمان داستان دارد. راوی خودش را در قالب قهرمان داستان جا میزند و به روایت مینشیند.
ج) دانای نامحدود: راوی با زاویه دید "او" و با ساختاره ی "منِ تو"، داستان را روایت میکند. در این روایت، راوی مانند عالمی سرشار از آگاهی در درون یا بیرون داستان حضور داشته و از جانب کسی(مثلاً راوی یا نویسنده) غیر از قهرمان، با قهرمان صحبت می کند و اطلاعاتی را به او میدهد که از آن بی اطلاع بوده است.
د) ناظر: راوی با زاویه دید "او" داستان را با ساختاره ی "منِ او"، روایت میکند. در این روایت، راوی همانند ناظری شاهد رویدادها و حتی درونیات شخصیت ها می باشد و آنها را برای خواننده یا شنونده بیان میکند.
3) تفسیر و برداشت شامل دانش راوی از ذهنیات و تفکرات شخصیت های داستان و نقش تفسیری او برای خواننده یا شنونده در مواجهه با رویدادها و بیان آنهاست که شامل؛
الف) راوی مفّسر: هرگاه راوی با زاویه دید راوی ناظر به توضیح و شرح و بیان بپردازد و رویداها را تحلیل نماید و یا در مورد آنها به قضاوت بنشیند و آن را بیان نماید، راوی مفسّر نام میگیرد.
ب) راوی بیننده: هرگاه راوی مانند یک ناظر شاهد رویدادها و اعمال و افعال شخصیتهای داستان باشد و آنها را همان گونه که می بیند بیان کند، بدون آنکه از درونیات آنها مطلع باشد و یا در مورد انها به تحلیل و قضاوت بنشیند، راوی بیننده مینامند.
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید