مقدمه:
با نگاهی به دوربین از زاویه ی خارجی، هیچ راهی وجود ندارد که تفاوت دوربین دیجیتال را از دوربین آنالوگ ( بر اساس فیلم ) را تشخیص دهیم، از آنجاییکه بیشتر دوربین های دیجیتال با شکل و احساسی همچون دوربین های آنالوگ ساخته شده اند، اما در قسمت داخلی تفاوت های بسیار زیادی با هم دارند.
در دوربین های فیلمبرداری اصول عکاسی به کار گرفته می شود تفاوت بنیادی میان دوربین های فیلم بر داری و عکاسی در این است که دوربین عکاسی بمنظور ثبت تنها یک عکس بر روی فیلم طراحی شده در حالی که دوربین های فیلم برداری برای ثبت تصاویر چند گانه پی در پی ساخته شده که امکان ایجاد حرکت را محقق ساخته است .
این تحقیق درمورد تاریخچه ی تصویرسازی، تاریخچه ی ثبت تصویر و عکاسی تفاوت میان دوربین های دیجیتال و آنالوگ، پیدایش تصاویر متحرک، پیدایش سینما و تاریخ سینما همچنین در مورد افه های تصویری، پویا نمایی و انیمیشن،جلوه های ویژه سینمایی ،پرسپکتیو ، روتوسکوپی، زاویه ی دید، توازن و... مطالبی به شما ارائه می دهد و همچنین نشان می دهد که چگونه عکاسی سنتی به صورت دنیای بیت ها و بایت ها (دیتا) تبدیل شده است.
تاریخچه تصویرسازی:
آدمیزاد از هزاران سال پیش میدانسته که می تواند به کمک ابزار تصویر بسیاری از مفاهیم را خوب وخوبتر منتقل کند. مفاهیمی که واژه هایی برای آنها وجود نداشته، واگر داشته، رسایی کافی نداشته است حتّی به یاری واژه های متعدد توصیفی وقیدی. قدیمیترین خطها، تصویرهایی بوده که انسانها برای ارسال پیام وبیان مقاصد واهداف ونظرات، یا بیان عواطف واحساسات خود ،بر دیواره های غارها ،تنه ی درختان ، یا برسنگها تصویر میکردند.
تاریخچه تصویرسازی در جهان:
تصویرسازی در طول تاریخ چیزی جز روایت گری تصویری یا داستان پردازی تصویری نبوده است. اما شروع داستان سرایی به صورت مکتوب خود با آغاز تمدن های اسطوره ای وپیدایش اشکال خطوط نوشتاری ( که قدیمیترین آنها خطوط تصویری مانند خط هیروگلیف مصری وخطوط میخی باستان از قبیل خط سومری و عیلامی) بوده است که به کمک آنها افسانه هـــــای اساطیری در کتیبه های سنگی و مهرها یا پاپیروس نوشته می شد . در خلال تمام آن تصاویر داستانهایی در مورد خلقت جهان و انسان ،نیروهای مافوق طبیعی وراز تولد ومرگ و جهان ماورا موجود بود که در پلانهای داستانی به هم مربوط میشدند . هنر تصویرسازی قبل از پیدایش خط در دوران پارینه سنگی و میان سنگی در نمونه هایی مثل نقاشی غارها مثل غارهای لاسکو و التامیرا و غار میر ملاس در لرستان چیزی جز نقاشی جادویی نبوده است . درآن دوران نقوش در ارتباط با انتقال جادویی قدرتهای مرموز جهان طبیعت به درون زندگی جمعی انسانها در موقع شکار برای سیطره بر قدرت حیوانات در مواقع دیگر به همراه مراسم ورقصهای آیینی به منظور چیرگی بر قدرتهای تخریب گر طبیعت یا ظاهر کردن باران وامثالهم به تصویر کشیده میشدند.
سپس به تدریج در دوران نوسنگی با به وجود آمدن کشاورزی ودامپروری وظهور هسته های اولیّه زندگی اجتماعی انسان در شهرها وتوتم های افسانه ای (علامتهای مقدس ) وحماسه ها شکل می گیرند وتصویر سازی به همراه متون کتابهای مقدس مانند (انجیل عهد عتیق و انجیل عهد جدید (وسیله ای می شود برای بازگو کردن روایتهای مذهبی وداستانهای پیامبران ومردمان هم عصر آنها وتجسم چهره های ادیسه وفرشتگان و رویارویی نیروهای خیر وشر.
درمشرق زمین مثلاًدر سرزمین چین تصویرسازی باز گویی نمادین گونه نقوش بود و به تدریج تحت تأثیر تعلیمات فرزانگانی چون کنفسیوس و لائوتسه پس از دورانها تصویرسازی حکایتی اندرزگونه وپرداختی شاعرانه از پدیده های طبیعی میشود .
تاریخچه تصویرسازی در ایران:
در سرزمین ایران درسنت نقاشی نگارگري پس از دوره عباسی (مکتب بین المللی عباسی ) سلجوقی (مکتب سلجوقی تا دوره تیموریان مکتب هرات ) و سپس آغاز عصر نوین در عهد صفویّه (مکتب تبریز و قزوین و اصفهان ) نقوش تصویری روایی (دارای محتوی داستان) راوی قصص وحکایتهای منظوم شعرگونه بوده اند .
آثار منظومی چون مقامات حریری ورقه و گلشاه ،کلیله ودمنه ودیوانهای اشعار چون شاهنامه وداستانهای عاشقانه در منظومه هایی مثل خمسه نظامی که در این ها تصاویربیانگرمضامین داستانی موجود در اشعار می باشند.سپس دردوره صد ساله اخیر تصویرسازی معاصر در سبکهای قهوه خانه ای و سقا خانه ای دیگر بار داستانهای حماسی شاهنامه در پرده سازی و حکایت های مذهبی مانند داستانهای مربوط به واقعه کربلا به تصویر کشیده شدند .
تاریخچه ثبت تصویر
1. اولین دوربین در چه سالی و توسط چه کسی ساخته شد؟
ابن هیثم منجم و فیزیکدان قرنهای چهارم و پنجم هجری قمری نخستین کسی است که راجع به پدیده اتاقک تاریک و قوانین فیزیکی حاکم بر آن شرح کاملی نگاشته است.
درسال 1342.م نیز شخصی به نام الکساندر لین موفق به ساخت دوربینی شد که مانند دوربین های امروزی نبود. ابتکار او تنها جعبه ای مرکب شکل بود با روزنهای کوچک که تصاویر دنیای خارج از مکعب را به دیوارهی داخل آن منعکس می کرد، که به آن دوربین سوراخی می گفتند.
2. عدسی را برای اولین بار چه کسی روی دوربین عکاسی نصب کرد؟
در سال 1550.م ریاضیدان ایتالیایی ژرم کاردان(Jerome Cardan) با نصب یک عدسی بر روی سوراخ اتاقک تاریک این امکان را داد تا نقاشان بتوانند با استفاده ازعدسی تصویر تشکیل شده روی دیوار مقابل عدسی را با کم ترین اشتباه در پرسپکتیو (Perspective) طراحی کنند.
3. دیافراگم دوربین در چه سالی و توسط چه کسی اختراع شد؟
دیافراگم که شامل پرده های فلزی است در سال 1568.م توسط دختری از اهالی ونیز ایتالیا به نام دانیل باربارو به وجود آمد.
4. تشکیل اولین تصویر بر روی کاغذ حساس در چه سالی اتفاق افتاد؟
در سال 1727.م در آزمایشگاه شیمیست آلمانی به نام یوهان هانریس شولتسه بر روی کاغذی که برای انجام آزمایشی با آهک و نیترات نقره آغشته شده بود تصادفا یک برگ افتاد و فردای آن روز هنگامی که شولتسه برگ را از روی کاغذ برداشت دید جای برگ به رنگ سفید روی کاغذ افتاده است او فهمید برگ جلوی عبور نور را گرفته وچون به قسمت زیر برگ نور نرسیده جای برگ روی زمینه کاغذ سفید ماتده است و نقاط دیگر کاغذ سیاه مانده است. شکل برگ پس از لحظاتی بر اثر تابش نور سیاه شد.
5. کشف داروی ثبوت در چه سالی و توسط چه کسی انجام گرفت؟ با کشف هیپوسولفیت دوسود توسط جان هرشل در سال 1819 .م عکاسی وارد مرحله تازه ای شد، که قدم بزرگی در جهت ثبت تصاویر به دست آمده از تابش نور بر روی املاح نقره با صفحه حساس بود که امروزه به آن ثبوت گفته می شود.
6. اولین عکس دنیا در چه سالی و توسط چه کسی گرفته شد؟
اولین عکس دنیا در سال 1822.م توسط ژوزف نیسفور نیپس(Joseph Nicepere Niepce) در دهکده ای به نام سن لودو وارن در فرانسه گرفته شد و این واقعه را می توان اختراع عکاسی نامید.
7. فتو گرافی چیست؟
از طرف آکادمی علوم و آکادمی هنرهای زیبای فرانسه واژه جدید مرکب از دو کلمه لاتین Photos به معنی نور و Graphein به معنی نگاشتن به شکل فتو گرافی برای اختراع عکاسی انتخاب شد که می توان آن را نور نگاری ترجمه کرد.
8. عکاسی چیست؟
عکاسی به فرایند ثبت تصاویر به وسیله دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور(یا همان نگاتیو و فیلم امروز*)گفته می شود،الگوهای نوری باز تابیده شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور تاثیر می گذارد و باعث ثبت تصاویر می گردد.
ویژگی های عکاسی:
عکاسی دارای سه ویژگی علمی ، صنعتی و هنری است. عکاسی به عنوان یک پدیده علمی متولد شد، به شکل یک صنعت گسترش یافت و همچنین جنبه های هنری نیز در آن ظهور کرد.
* فیلم یا نگاتیو: یک فیلم جدا از مراحل پیچیده جهت تولید آن در حالت ساده عبارت است از یک سطح از جنس پولیستر که بر روی آن ذرات کریستال های نمک نقره که به نور حساس هستند قرار داده شده است. اگر نگاتیو رنگی باشد بر روی این لایه مواد شیمیایی مخصوص تولید رنگ هم قرار داده شده است. به کل این مجموعه یا لایه ها که در یک سمت فیلم واقع شده اند امولوسیون (Emolusion) می گویند. اگر دو طرف یک فیلم ظاهر شده را تماشا کنید، میبینید که یک طرف آن براق و طرف دیگر مات است. امولوسیون در سمت مافیلم قرار می گیرد. |
دوربین دیجیتال چیست؟
وقتی ازعکاسان غیرحرفه ای سوال کنید اکنون که در دوربین های دیجیتال خبری از فیـــلم عکاســـــی نیـسـت ، عکس هـــا چگونـه ثبت می شـوند ، اغلب پاسـخ می دهند در Memoryیا همان حافظه. اما چنین نیست. کارت حافظه مکان ثبت عکس ها است نه چگونگی ثبت تصاویر. در دوربین های دیجیتال با حذف فیلم عکاسی، قطعه الکترونیکی ای جایگزین شده است که سطح آن را سلول های بسیار ریز حســـاس به نور پوشـانـده است که این سـلول ها را PhotoCell یـا Photo Site و این قطعه الکترونیکی را Sensor می گویند.
بیتها و بایتها همان زبان مخصوص کامپیوتر هستند. هر عکس دیجیتالی عملا زنجیرهای از صفر و یک محسوب میشود که نقاط رنگی تشکیل دهنده عکسها (پیکسلهای رنگی) توسط آنها برای کامپیوتر تعریف میشوند. همه فرمتهای خاص عکس، در حقیقت اشکال گوناگون تعریف این نقاط رنگی توسط کامپیوتر به حساب میآیند. برای اینکه یک عکس به این فرمتها تبدیل شود دوراه وجود دارد. شما میتوانید بهوسیله یکی از همان دوربینهای قدیمی نگاتیوی یک عکس بگیرید. نگاتیو را به طریقه شیمیایی ظاهر کنید. آن را روی یک کاغذ عکاسی چاپ کنید و سپس توسط یک اسکنر آن را به یک عکس دیجیتالی تبدیل کنید. هرچند که استفاده از یک اسکنر نگاتیوی جدید میتواند مرحله چاپ عکس بر روی کاغذ را حذف کرده و عمل تبدیل را مستقیماً از روی نگاتیو انجام دهد، اما مبنای کار باز هم بر دریافت الگوی نوری بازتابش شده و ضبط مقدار ارزش پیکسلی آنها استوار است.
اما راه دوم این است که مستقیماً نور بازتابش شده از موضوع را دریافت کرده و مقدار ارزش پیکسلی آنها را بلافاصله و بدون هیچ واسطهای ذخیره کنید و یا به زبان سادهتر از یک دوربین دیجیتال استفاده کنید.
اما اصلیترین تفاوت کار بین دوربینهای دیجیتالی و آنالوگ در همین نکته نهفته است. مثل تمام دوربینهای آنالوگ قدیمی، دوربینهای دیجیتالی نیز دارای تعدادی لنز هستند که میتوانند نور دریافتی از سوژه را به منظور ایجاد یک تصویر متمرکز کنند. اما به جای اینکه نور متمرکز شده روی یک قطعه نگاتیو حساس به نور متمرکز گردد، روی قطعهای نیمه هادی تابیده میشود که قابلیت ضبط الکترونیکی نور را داراست. درمرحله بعدی کامپیوتر با تفکیک اطلاعات الکترونیکی دریافتی از این پروسه به دادههای دیجیتالی، تصاویر را با فرمتهای گوناگون ذخیره میکند. همه قابلیتهای هیجانانگیز دوربینهای دیجیتالی از همین قابلیت عملکرد مستقیم ناشی میشود.
تفاوت دوربین های عکاسی و دیجیتال:
عكاسي ديجيتال به دليل سهولت در استفاده، تكثير بهتر و بيشتر عكس، كم شدن هزينههاي جانبي، مثل نگاتيو، كاغذ، چاپ و غيره، امكان ارسال آسان عكس با استفاده از خدمات اينترنتي و كوتاه شدن مراحل توليد، نسبت به آنالوگ در جايگاه برتري قرار دارد. البته اگرچه ما هنوز در عكاسي ديجيتال به تكامل نرسيدهايم.
اما از طرف ديگر، ديجيتال با عكاسي آنالوگ و يك عمر 160 ساله طرف است و در واقع عكاسي ديجيتال اوج پختگي و حاصل 160 سال تجربه آنالوگ است. ديجيتال در سالهاي اوليه عمرش باب طبع برخي ذائقههاي بصري نبود، چرا كه مثلا در عكاسي سياه و سفيد كيفيت پاييني داشت. كيفيت عكس آن از نگاتيو پايينتر بود اما با اين حال همه مشكلات اين دوربينها در حال حاضر رفع شده و عكاسي ديجيتال كاملتر هم خواهد شد.
گفتیم در ابتدا برای ثبت تصویر از مواد حساس به نور استفاده می شد. امروزه این مواد به فیلم های عکاسی (نگاتیو) تبدیل شده اند. که در انواع سیاه وسفید، رنگی و اسلاید موجود است. نگاتیو ها طی فرایندی در آزمایشگاه ( لابراتوار) به عکس تبدیل می شوند.
درابتدا از آمونیوم دی کرومات برای مواد حساس استفاده می شد. ولی بعد به نیترات نقره تغییر یافت. این روند ادامه داشت تا پیدایش دوربین های دیجیتال که از حسگر های حساس به نور به جای فیلم استفاده می شد.دوربین های دیجیتال گسترش چشم گیری یافت اما فیلم های عکاسی هنوز جایگاه خود را دارند.
دوربین آنالوگ
دوربینی است که بوسیله ی دست و یا دستگاههای مکانیکی خودش تنظیم میشود و دارای
فیلم است. قابل ذکر است که این دوربینها کیفیت بهتری نسبت به دوربینهای دیجیتال دارند.
دوربین دیجیتال
دوربینی است که اطلاعات تصویر را بصورت ارقام عددی در نوعی از حافظه کامپیوتری ذخیره مینماید. نحوهی کار دوربینهای عکاسی دیجیتال بسیار مشابه کار با دوربینهای فیلمیِ قدیمی است. نور پس از عبور از لنز بر روی صفحه حساس به نور میتابد. در دوربینهای دیجیتال این صفحه حساس یک «سنسور» الکتریکی است که همانند صفحه مانیتور (اما در جهت عکس) میزان فوتونهای تابیده شده را به صورت یک جریان الکتریکی کالیبره شده به یک دستگاه مبدل میفرستد. مبدلِ آنالوگ به دیجیتال هم به نوبه-ی خود این اطلاعات را برای هر پیکسل به صورت عددی ما بین ۰-۲۲۵ (میزان روشنایی هر پیکسل) به کارت ذخیره سازی ارسال میکند. اطلاعات مربوط به تمام پیکسلهای یک سنسور که حتی به ۱۶ میلیون هم در برخی دوربینهای تخصصیتر میرسد، در کنار هم کلیت تصویر ضبط شده را میسازند.
* امروزه استفاده از دوربین های دیجیتال در بین عکاسان آماتور و حرفه ای هر دو رواج یافته. آماتور ها به خاطر سهولت استفاده و کم شدن هزینه به خاطر عدم نیاز به فیلم، اما حرفه ای ها خصوصا خبرنگاران عکاس به خاطر سرعت عمل در انتقال تصویر به رسانه ها و به خاطر حذف مراحل ظهور و چاپ و ویرایش سریع در رایانه از آن استفاده می کنند. درصد کمی از آماتور ها هنوز از فیلم استفاده می کنند اما بسیاری از حرفه ای ها که نیاز به انتقال سریع تصاویر را ندارند نگاتیو را ترجیح می دهند |
دوربینی بدون فیلم
تفاوت کلیدی بین یک دوربین دیجیتال و یک دوربین نگاتیوی آنالوگ این است که دوربینهای دیجیتالی فیلم ندارند و در عوض سنسوری دارند که میتواند تابش نور را به بار الکتریکی تبدیل کند. سنسورهای دیجیتالی اغلب دارای ابعاد بسیار کوچکتری نسبت به نگاتیوهای 35میلیمترهستند. البته اندازههای بزرگتری هم ساخته شدهاند.
در مورد مسئله ی جمع آوری و فوکاس کردن نور، دوربین های دیجیتال و آنالوگ به صورت بسیار زیادی شبیه هم هستند. هر دو آنها بایستی مقدار مناسبی از نور را برای زمان مناسب به داخل خود بدهند، سپس آن را فوکاس کنند ( متمرکز )، که این فرآیند مستلزم یک تلفیق هماهنگ از موارد زیر می باشد:
شاتر
آنالوگ: در یک دوربین آنالوگ، دوربین از وارد شدن نور به داخل خود جلوگیری می کند مگر در موارد دلخواه ( برخی اوقات، تنها یک هزارم ثانیه ). اگر یک دوربین اجازه ی وارد شدن نور برای مدت طولانی را بدهد، تصویر زیادی سفید خواهد شد ( که منجر به عکس هایی با پس زمینه های بسیار سفید و روشن می شود ). اگر کمتر از حد معمول باز باشد(شاتر)،آن وقت تصویر کدر ( بسیار تیره ) خواهد شد.
دیجیتال: برخی از دوربین های دیجیتال از شاتر استفاده نمی کنند، در عوض از فن آوری دیجیتالی با یک شاتر مکانیکی که باعث گرفتن عکسایی با کیفیت بالاتر می شود، استفاده می کنند.
آپرچر ( دهانه(
آنالوگ: عریض شدن و تنگ شدن آپرچر یک دوربین آنالوگ توسط یک تطبیق کلی از سطح نور انجام می شود. آپرچر تنگ، به نور کمتری اجازه برای وارد شدن می دهند، و باعث می شود فیلم زیادی نور نبیند.
دیجیتال: دوربین های دیجیتال دارای دهانه های مکانیکی برای تنظیم اندازه ی آپرچر (عنبیه ی دوربین) دارند.
لنزها
آنالوگ: لنز نوری را که وارد دوربین می شود را می گیرد، و آن را بر روی فیلک توسط فرآیندی که به نام انکسار خوانده می شود، فوکاس می کند. تنظیم فوکاس دوربین در واقع لنزها را حرکت می دهد.
دیجیتال: برخی از دوربین های دیجیتال می توانند برای عکاسی های خاصی مثل کلوزآپ ( از نمای نزدیک ) فوکاس مطلق را نادیده بگیرند.
سرعت فیلم
آنالوگ: سرعت فیلم راهی ست برای تایین حساسیت فیلم به نور. هرچه یک فیلم به نور حساس تر باشد ، وقتی که در مقابل نور قرار بگیرد، سریعتر انکسار می یابد (تصویر بر روی آن می افتد.)
دیجیتال: برعکس فیلم، دوربین های دیجیتال یک حسگر تصویر دارند، که با یک سیستم کلی تکی حساس به نور ساخته شده است، که معمولا بیشتر دوربین های دیجیتال حساسیتی معادل فیلم با سرعت ASA 100 دارند. دوربین های دیجیتالی که در داخل خود کامپیوتر دارند، می توانند تصاویر را با حذف کدر شدگی و بالا بردن کیفیت نور ضبط شده در حسگر تصویر، تصویر را بهبود ببخشند.
عملکرد دوربین
برخی و شاید تمام این عملکردها در برخی از دوربین های دیجیتال به صورت خودکار باشند، شبیه به دوربین های فیلمی. هرچند، دوربین های حرفه ای دیجیتال به صورتی طراحی شده اند که اجازه ی تنظیم دستی برای سرعت شاتر، آپرچر و فوکاس را به عکاس بدهند.
ضبط نور
آنالوگ: فیلم سیاه و سفید توسط آنچه به نام لایهی شیرابه خوانده می شود ، پوشیده می شود، که هنگامی که در معرض نور قرار می گیرد) برای مثال، شاتر باز می شود، و به نور اجازه می دهد که به فیلم بخورد )، بلورهای هالید را به صورت شیمیایی تغییر می دهد. ظهور و چاپ، فرآیندهایی است که آن را بعدا تبدیل به یک تصویر می کند. فیلم های رنگی دارای سه لایه شیرابه هستند، که هر کدام نسبت به نورهای اصلی، قرمز، سبز و آبی واکنش نشان می دهند. رنگ های به هم متصل مخلوط می شوند تا رنگ نور واقعی ای را که ابتدا به فیلم برخورد کرده است را ایجاد نمایند.
دیجیتال: حسگر تصویر در دوربین دیجیتال از صدها محل عکس ساخته شده است که انرژی نور را تبدیل به اطلاعات دیجیتالی می کنند. با مخلوط کردن اطلاعات رنگ و شدت نور، دوربین یک رنگ به خصوص برای هر پیکسل اختصاص می دهد.
ساختن یک عکس*
آنالوگ: در فرآیند ظهور، در محلول شیمیایی برای تشکیل نقره ی خالص غوطه ور می شود. قسمتهایی از عکس که کمترین نور را به خود دیده اند، بیشترین شفافیت را دارند، و قسمت هایی که بیشتر در معرض نور قرار گرفته اند، سیاه یا غیر شفاف خواهند شد. چنین فرآیندی در فیلم رنگی نیز شبیه است، غیر از اینکه رنگهای چسباننده نیز در این فرآیند سهیم اند. فیلم برای جلوگیری از واکنش های بیشتر نسبت به محلول شیمیایی، ثابت شده است، و یک نگاتیو را می سازد. برای چاپ، یک نور بسیار روشن از فیلم بر روی کاغذ عکس تابیده می شود، که توسط لایه ی شیرابه، بسیار شبیه به آنچه برای فیلم گفته شد، پوشیده می شود. تصویر نگاتیو اکنون تبدیل به عنصر مثبت خلق عکس شده است.
دیجیتال:یک دوربین دیجیتال نور را به صورت الکتریکی ضبط می کند. این اطلاعات بعدا تبدیل به تصویر می شود.یک میکروچیپ (ریز تراشه) در داخل دوربین دیجیتال، اطلاعات جمع آوری شده دیجیتالی را از هر حسگر به صورت تکی تبدیل می کند، وآن را با اطلاعات اطراف محل عکس تلفیق می کند. یک رنگ برای یک پیکسل خواص اختصاص داده شده است. صدها یا میلیون ها پیکسل.
پیدایش سینما
به حرکت در آوردن تصاویر در حقیقت رویای چند هزار ساله بشر بوده است. تصویر هایی که از چندین هزار سال پیش از این بر دیوارهای غار آلتامیرای اسپانیا به یادگار مانده است ، نشان دهندۀ این آرزوی بشر است. در این غار گرازی نقاشی شده است که دو جفت دست و دو جفت پا دارد که نمایانگر شوق نقاش برای نشان دادن حرکت است ، زیرا هر جفت دست و پا یک مرحله از حرکت را نشان می دهد. در معابد هند نیز مجسمه هایی است که شیوا را در حال رقص نشان می دهند و هر یک چندین دست دارند. در این جا نیزهر یک از دست های شیوا مرحله ای از یک حرکت را نشان می دهند.
با وجود آن که می توان منشا تصاویر متحرک را در دوره نقاشی غارها و مجسمه های اسطوره ای دانست ، اما این تاریخ با مراحلی آغاز می شود که منجر به اختراع دوربین دوربین فیلم برداری و پروژکتور می شوند. این عصر در تاریخ مقدماتی سینما قلمرو فعالیت مخترعان است ، نه هنرمندان.
در قرن نوزدهم سه آزمایش علمی آغاز شد که ترکیبشان تا پایان قرن منجر به خلق تصاویر متحرک شد که عبارت اند از :
1.پدیده تداوم دید یا دوام بصری
2.پدیده فای
3.عکاسی
تداوم دید ( Persistence Of Vision )
گفته شد تداوم دید از ویژگی های چشم انسان است . ما تصور می کنیم حرکت روان و کاملا پیوسته ای را روی پرده تماشا می کنیم ، حال آن که در واقع شاهد قسمت های کوتاه ، نامنظم و غیر پیوسته ای هستیم که به واسطه همین ویژگی چشممان یعنی تداوم دید آن ها را به طور مداوم می بینیم.
این پدیده پیش از این نزد مصریان باستان شناخته شده بود،اما کسی که این پدیده را برای نخستین بار به صورت علمی تشریح کرد پیتر مارک رژه ( Peter Mark Roget ) نام داشت. او در سال 1824 اعلام کرد که مغز انسان تصویری را که بر شبکیه چشمش می افتد تا زمانی حدود یک بیستم تا یک پنجم ثانیه ، پس از کنار رفتن تصویر از مقابل چشم همچنان حفظ می کند. در غیر این صورت ما می توانستیم از صدها بار پلک زدنمان در طول روز آگاهی بیابیم . ذهن هیچ تصوری از پلک زدن ندارد زیرا با این که پلک در مدت کمتر از یک ثانیه روی چشم را می پوشاند ، در همین حال تجسمات پیش از پلک محفوظ مانده اند.
بعد از انتشار نظریه رژه بلافاصله دانشمندان تمام دنیا فرضیه او را به آزمایش گذاشتند. وسایلی که به کار بردند بیشتر به اسباب بازی بچه ها شباهت داشت. این وسایل عبارت بودند از صفحات و سکه های گردان ، دفترچه ای پر از تصویر که صفحات آن را به سرعت ورق می زدند و ... ولی همه آن ها به سرعت گفته رژه را تایید کردند.
در واقع تکنیک فیلم برداری نیز برروی همین پدیده استوار شده است. دوربین فیلم برداری یک کادر را در یک زمان فیلم برداری می کند. هر کادر شامل یک عکس واحد بی حرکت است. شاتر دوربین برای ضبط یک تصویر بر روی فیلم 30/1 ثانیه باز نگاه داشته می شود. این شاتر 16 تصویر ( برابر سرعت فیلم های صامت ) مشابه را در هر ثانیه می گیرد. پس به این ترتیب دراین گونه فیلم ها هر ثانیه از فیلمی که نمایش داده می شود تنها شامل 30/16 ثانیه از حرکتی است که در معرض دید قرار داده شده است و 30/14 ثانیه آن تاریکی بین کادرهاست. به هنگام تماشا ، یک ثانیه فیلم به صورت خط ممتدی به نظر می رسد که در واقع خطی است غیر ممتد و این تداوم دید است که باعث پرشدن فضاهای خالی می شود.
پدیده فای ( Phi Phenomenon)
این پدیده در سال 1912 توسط متخصص روان شناسی گشتالت ، مارکس ورتایمر (Marx Vertimer )مورد مطالعه قرار گرفت وهمان چیزی است که موجب می شود ما پره های یک پنکه در حال حرکت را مانند تیغه ای واحد و مدور ببینیم ، یا پره های رنگارنگ یک چرخ گردان را به صورت تک رنگی آمیخته در نظر آوریم. در واقع این پدیده است که به کمک تداوم دید توهم حرکت را ایجاد می کند، به این ترتیب که اگر تصاویر ساکن 12 تا 24 بار در ثانیه پشت سر هم بیایند ، آن ها را همچون تصاویر متحرک می انگاریم.
عکاسی ( Photography )
کشف دو پدیده تداوم دید و فای تنها به این معنی بود که می توان از تصاویر ساکن به یک تصویر متحرک رسید. اما حقیقت آن است که بدون ثبت تصاویر واقعی امکان متحرک کردن آن ها و دیدنشان بر روی پرده فراهم نمی شد. در این حالت تنها می توانستیم تصاویری را که با دست انسان نقاشی شده بودند را به صورت متحرک ببینیم ، یعنی همان چیزی که به آن کارتون یا انیمیشن می گوییم. به همین خاطر است که بسیاری صنعت فیلم برداری را در ادامۀ صنعت عکاسی می دانند*.
* (درمورد عکاسی و تاریخچه آن در ابتدا گفته شده است)
پیدایشی تصاویر متحرک و تاریخ سینما
بعد از انقلاب آمریکا و فرانسه و پدید آمدن انقلاب صنعتی جامعه با رشد زیادی پیشروی می کرد اکتشافات مهمی در عرصهی شیمی و فیزیولوژی که برای پیشرفت فیلم موثر بود در پی هم روی می داد یکی از آنها کشف پیتر مارک راجت (Peter Mark Raget) بود. بر این اصل که چشم تصویر را در کمتر از یک ثانیه بعد از آنکه محو شد نگاه می دارد. انتشار نظریه او در کتاب «دوام تصویر در رابطه با اشیا متحرک» در سال 1824 موجی از اختراعات علمی را دامن زد.
شکل اختراعها به گونه ای بودند که به تصور حرکت کمک می کردند کم کم مقدمات کار فراهم شد آنچه اکنون لازم بود به تصور حرکت جامه عمل بپوشاند ارتباط آن با تکنیک جدید عکاسی بود.
اولین کسی که اسباب بازیعلمی را باعکس مرتبط ساخت(ج.ا.ف پلاتئو J.A.F Plateu) از کشور بلژیک بود. او توانست تصاویر عکاسی را با دستگاه تقویت کننده حرکت، فناکیستیسکوپ(Fenakistiscope) هماهنگ کند و سرانجام به نمایش عکسهای متحرک رویپرده موفق گردد.دیگر دستگاه های مشابه، کینماتوسکوپ (kinematoscope) و فانتاسماتروپ(Fantasmatrope) بودند که ازعکسهای نقاشی شده استفاده می کردند.
از آنجا که تصاویر متحرک متکی هستند به تک عکس های ثابتی که به سرعت یکی پس از دیگری دیده می شوند، اختراع فیلم تا وقوع پیشرفت های تکنولوژیکی خاصی ممکن نشد.
اختراع عکاسی در 1826 آغازگر یک سلسله کشفیاتی بود که گام به گام خلق توهم حرکت را امکان پذیر می ساخت.در عکس های اولیه برای هر تصویر باید مدت زمان زیادی نور داده می شد (ابتدا چند ساعت و بعدها چند دقیقه)؛این باعث می شد که ایجاد تصاویر متحرک که حد اقل 12 قاب در ثانیه لازم داشت نا ممکن بشود.در سال 1879 یک عکاس آمریکایی به نام ادوارد مایبریج(Eadweard Muybridge) به کمک همکار خود جان ایزاک با استفاده از 24 دوربین 24 عکس از اسبی در حال تاخت برداشت، ولی او اساسا علاقه مند به مراحل ایستای کنش بود نه خلق دوباره حرکت از طریق نمایش پشت سر هم تصاویر. تا اینکه ژ.آ ماری (J.E Marey) طرح تفنگ عکاسی را در سال 1887 ساخت که 100 عکس در ثانیه گرفته می شد. و این اولین سیستم دوربینی بود که می توانست عکسها را با سرعت متوالی بگیرد.
بعد از ساخت تفنگ عکاسی دانشمندان زیادی از جمله خود ژ.آ ماری تلاش کردند که بتوانند عکس ها را پیوسته نمایش دهند، اما نتیجه ای حاصل نشد.
هانیبال گودوین(Hannibal Goodwin) اولین کسی بود که امتیاز ثبت سلولید فیلم را که ابزار اصلی تولید عکس بود به دست آورد. به دنبال آن جرج ایستمن در همان سال تولیدات آزمایشی خود را از روی سلولید فیلم گودوین شروع کرد. اما توماس ادیسون قبل از آن دستگاه فونوگراف خود را در سال 1878 اختراع کرده بود. او پروژه ناتمام خود را که به دلیلی نتوانست به سرانجام برساند به دستیار انگلیسی خود و.ک.ل دیکسون(W.K.L Dickson) واگذار نمود.
دیکسون ایدهی سوراخ دار بودن فیلم را که می توانست فیلم ایستمن را در آن وضعیت نگه دارد کشف نمود. نپبه این صورت مشکل حرکت فیلم داخل دوربین که تا آن روز لاینحل مانده بود حل گردید. دیکسون همچنین توانست در سال 1889 کینتوسکوپ خود را با تطبیق صدا برای ادیسون به نمایش گذارد. باید گفت اولین فیلم واقعی وی اولین فیلم ناطق ناطق نیز محسوب می شود. سالهای بعد از آن ادیسون چندین فیلم صامت ساخت و در آتلیه خود به نمایش گذاشت. دیری نگذشت که مورد توجه مردم قرار گرفت. این فیلم ها در اولین و بزرگ ترین استودیو جهان ( Black Mari) که مطعلق به خود ادیسون بود ساخته می شد.
در سال 1895 یک دانشمند فرانسوی به نام لوئیز لومیر (Louis Lumiere) سینماتوگراف را اختراع کرد و آن را برای 33 نفر در معرض نمایش گذاشت. سینماتوگراف مثل پروژکتور و دوربین عمل می کرد و دارای چرخ دنده ای بود که فیلم را به جلو می برد. او فیلم هایی همچون امواج، مراسم تدفین، اسب ها و رقص ها ساخت که در آنها ترس و هیجان القا می شد.
برادران لومیر به عنوان مخترعین سینما از حیث تولید تصویر متحرک و پایهگذاری اولین نمایش عمومی در سالن نمایش سینما به شکل امروزی، اولین کسانی هستند که سینما را برای اولین بار به جهان معرفی کردند. در سال ۱۸۹۵ در گراند کافه واقع در بولوار کاپوسی شهر پاریس آنها دستگاه اعجاب انگیز خود را به نام «سینماتوگراف» که هم وسیلهای برای نمایش فیلم و هم دوربین فیلمبرداری بود به جهانیان عرضه کردند.از آنها چند فیلم کوتاه باقی مانده که نه تنها اولین فیلمهای سینمایی جهان بلکه اولین فیلم مستند و کمدی سینما نیز در میان آنها یافت میشود. جالب این جاست که پدر آنها اصلاً به موفقیت ابتکار این دو ایمان نداشت و به ژرژ ملیس که میخواست دستگاه آنان را با قیمت هنگفتی بخرد گفته بود :"مردم به زودی از آن خسته خواهند شد."اما اینچنین نشد و به زودی این اختراع تمامی مردم جهان را به خود جلب کرد و امروزه در مقیاسی وسیعتر هنرهای تصویری و رسانههای تصویری نقطهای از جهان را بی تسلط نگذاشتهاند.
در سال های آغازین تاریخ سینما، دوربین فیلم برداری ، فقط وسیله ای بود که رویای بشر ، یعنی دیدن تصاویر واقعی بر پرده را محقق ساخته بود. با دوربین می شد هر آنچه را می توان با چشم دید ، ضبط کرد و بعد بر پرده مشاهده کرد ، به طوری که انگار این تصاویر بر پرده جان گرفته اند و همین برای تماشاگر آن زمان کافی بود. دوربین را در فاصله ای مشخص از سوژه ، بدون حرکت یا چرخشی قرار می دادند و هر آنچه از دریچه دوربین قابل رویت بود ، بر روی فیلم ضبط می کردند و سپس همان ها را بر پرده ، مقابل دید تماشاگران ، قرار می دادند. اما امروزه دیگر این گونه نیست. با تکنیک ها ، حرکت دوربین ها و تمهیداتی که از طریق عدسی دوربین ، فیلتر ، انواع نورپردازی و ... اعمال می شود ، تصاویر و صحنه ها دیگر آن چیزی نیستند که در مقابل دریچه دوربین قرار دارد ، این تکنیک ها دنیای فیلم سازی را دگرگون کرده اند و فیلم برداری به چنان پیشرفت و ظرافتی دست یافته است که باید به حق آن را هنر عصر تکنولوژی و یا به تعبیری هنر تکنولوژیک نامید.
فیلم برداری تاریخش را با فیلم های سیاه و سفید آغاز کرد. اما با وجود آنکه تنها دو رنگ وجود داشت ، باز هم با تکنیک ها و تمهیداتی که از سوی فیلم برداران توانمندی چون استنلی کورتز (Stanley Cortez) ابداع شدند ، می شد رنگ خاکستری ، سایه روشن های پیچیده و عمق میدان های عجیب و ... ایجاد کرد و با وجود محدودیتی که در رنگ وجود داشت ، حس صحنه را به خوبی منتقل کرد. ورود رنگ به سینما نیز آغازگر ابداعات جدید در عرصه فیلم برداری برای هر چه بهتر شدن تصاویر و تاثیر گذاری آنها بود. همچنین با وجود آنکه سینما یک هنر دو بعدی است ، اما تماشاگر به خوبی در آن ، عمق ، اندازها و فاصله ها را به صورت قابل قبول احساس می کند و همه این ها به مدد شیوه های مختلف فیلم برداری و پیشرفت هر چه بیشتر در ساخت ابزار فیلم برداری است.
امروزه دوربین فیلم برداری از اجزای ویژه ای تشکیل شده که هر یک دارای تنوع در نوع و موارد مورد استفاده هستند ، اجزایی مانند فیلم ، عدسی و... . همچنین با وجود شرکت ها و کارخانه های متعددی که به تولید این محصولات می پردازند ، باید نسبت به خرید نوع اعلای آن با توجه به ظرافت و حساسیتی که این ابزار از آنها برخوردارند ، دقت کافی را به کار برد.
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید